تفسیر سوره حج 1
تفسیر سوره حج 2
لوگو مرکز نشر
لوگو مرکز نشر
تفسیر سوره حج 3

تفسیر سوره حج

حضرت آیت الله سید علی‌محمد دستغیب

تفسیر سوره حج 4

 بِسْم ﷲ الرَّحْمَنِ الرَّحیمِ

 

مقدمه سوره حج

«حج» در لغت به معنى قصد پى در پى و در شریعت قصد خانه خداست براى انجام اعمالی خاص.

تفسیر الیمزان دربارۀ حج می‌نویسد:

کلمۀ حج در لغت به معناى قصد است و اگر عمل مخصوص در بیت‌الحرام را که اولین بار ابراهیم علیه‌السلام آن را تشریع نمود و در شریعت محمّدى نیز جریان یافت، حج نامیده‌‏اند، به همین جهت است که هرکس بخواهد این عمل را انجام دهد، قصد خانۀ خدا مى‌‏کند.

سوره حج بیست و دومین سوره و از سوره‌های مدنی قرآن است.

این سوره چون در اوایل هجرت نازل شده، بیشتر حول اصول دین صحبت می‌کند و مختصری به فروع می‌پردازد؛ فقط در چند آیه برخی احکام حج را بیان می‌فرماید.

این سوره به مناسبت اشاره به احکام و مسائل حج در آیات ۲۵ تا ۳۷ و نیز فرمان اعلان عمومی حج، به نام یکى از اعمال عبادى که از فروع دین می‌باشد، نام‌گذارى شده است.

عمران ‌بن‌ حصین گوید: دو آیۀ آغازین این سوره در یکی از شب‌های جنگ با بنی المصطلق که گروهی از طایفۀ خزاعه بودند نازل شد درحالی‌که مسلمانان مشغول حرکت به‌سوی میدان جنگ بودند. رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله مسلمانان را صدا زد و آنها مرکب‌هایشان را شتابان تاختند و گرداگرد پیامبر حلقه زدند. حضرت این آیات را بر آنان خواند و چنان بر آنها اثر گذاشت که مسلمانان گریان‌تر از آن شب دیده نشدند.

چون شب را به صبح رساندند به قدری به دنیا و زندگی دنیا بی‌اعتنا شده بودند که هنوز زین چهارپایان را پایین نیاورده و خیمه‌ای برپا نساخته بودند. گروهی گریه می‌کردند و گروهی غمگین نشسته و در فکر فرورفته بودند.

رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله فرمود: آیا می‌دانید قیامت چه روزی است؟

گفتند: خدا و رسولش آگاه‌ترند.

فرمود: آن روز روزی است که خداوند به آدم می‌فرماید: دوزخیانِ از فرزندانت را به‌سوی آتش بفرست. آدم گوید: از کدام گروه و چه تعداد؟ خداوند عزّوجلّ فرماید: از هر هزار نفر، ۹۹۹ نفر را سوی آتش و یک‌ نفر را سوی بهشت.

این سخن بر مسلمانان سخت آمد و به گریه افتادند و گفتند: ای رسول خدا! پس چه کسی نجات خواهد یافت؟

پیامبر فرمود: بشارت باد بر شما! چراکه در میان شما یأجوج و مأجوجی هستند که در هرچیز وارد شوند آن را آکنده سازند؛ شما در میان امّت‌ها از نظر تعداد مانند مویی سفید در پوستِ گاو نرِی سیاه یا یک برآمدگی در ساق گاوی جوان و یا خالی در پهلوی یک شتر هستید. آن‌گاه فرمود: من امید دارم که شما یک‌چهارم اهل بهشت باشید.

مسلمانان تکبیر گفتند.

سپس فرمود: من امید دارم که شما یک‌سوم اهل بهشت باشید. سپس فرمود: من امید دارم که شما دوسوّم اهل بهشت باشید، چرا که اهل بهشت، ۱۲۰ ردیف هستند و ۸۰ ردیف از آنها امّت من هستند.

آن‌گاه فرمود: از امّت من هفتادهزار نفر بدون حساب وارد بهشت می‌شوند.[1]

بعید نیست این تعداد مربوط به زمان پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله باشد، وگرنه تا روز قیامت بسیارند کسانی که بی‌حساب وارد بهشت می‌شوند، چه بسا هزاران نفر در مقامات بلندِ قرب الهی و بهشت‌های عدن پروردگار جای گیرند.

منظور از «در میان شما یأجوج و مأجوجی هستند که در هرچیز وارد شوند» کنایه است از اینکه شیاطین و دشمنان شما را راحت نمی‌گذارند و ممکن است از هر دری وارد شوند و در اصول یا فروع دین انحراف به وجود آورند.

 

فرمان اعلان عمومی حج

وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى‏ کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ (۲۷)

در میان مردم به حج بانگ بزن تا پیاده و سوار بر شتران لاغر از هر راه دوری نزد تو آیند.

وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ؛ بعد از آنکه خدای تعالی به حضرت ابراهیم علیه‌السلام فرمود: بیت‌اللّه را برای طواف کنندگان و نمازگزاران و رکوع و سجده کنندگان پاک گردان، در اینجا می‌فرماید: مردم را به انجام حج فرابخوان تا پیاده و سواره از دورترین نقاط نزد تو آیند و حج به جا آورند.

حضرت ابراهیم علیه‌السلام عرض کرد: پروردگارا چطور من این ندا را بدهم؟ سخن من به کسی نمی‌رسد، چگونه به مردم اعلام کنم؟

در روایت از امام باقر است: چون خداوند به ابراهیم فرمان داد مردم را به حج دعوت کند، او بر مقام ابراهیم قرار گرفت و آن‌قدر بالا رفت که به موازات کوه ابوقبیس رسید، آن‌گاه با صدای بلند همۀ مردم را به حج دعوت کرد و خداوند صدایش را به گوش همۀ کسانی‌که تا روز قیامت در صُلب مردان و رحِم زنان هستند، رساند.[۲]

در روایت دیگری از امام صادق علیه‌السلام چنین نقل شده:

چون خداوند عزّوجلّ به ابراهیم و اسماعیل فرمان داد کعبه را بسازند و ساختن آن به پایان رسید، به حضرت ابراهیم علیه‌السلام امر فرمود از ستونی بالا رود و در میان مردم ندا کند: «حج به‌جا آورید؛ حج به‌جا آورید». اگر او بانگ برآورده بود که به‌سوی حج بشتابید، فقط کسانی که آن روز زنده بودند حج به‌جا می‌آوردند، ولی او بانگ برآورد که حج به‌جا آورید و حتی کسانی‌که در صُلب مردان بودند دعوت او را اجابت کردند و گفتند: «لَبَّیْکَ دَاعِیَ اللَّهِ لَبَّیْکَ دَاعِیَ اللَّه» (لبّیک ای دعوت‌کنندۀ الهی).

پس هرکس در آن ‌هنگام ده بار لبّیک گفت، ده بار حج به‌ جا آورَد؛ هرکس پنج بار لبّیک گفت، پنج بار و آن‌که بیشتر گفت، به همان تعداد و آن‌که یک‌ بار لبّیک گفت، یک‌ بار حج به ‌جا خواهد آورد و هرکس لبّیک نگفت، حجّی به ‌جا نیاورَد.[۳]

از جهت اخروی، طواف خانۀ خدا و سعی صفا و مروه موجب آمرزش گناهان است. وقوف در عرفات، ثواب‌های فراوانی در پی دارد. حضور در مشعر و منا و اعمالی که در منا انجام می‌شود، الطاف و فیوضات بی‌شمار الهی را شامل حال حاجیان می‌کند، طوری که وقتی حاجی از سفر حج بازمی‌گردد، مثل کسی که تازه از مادر متولد شده، از گناهان پاک است.

همچنین سفر حج کمک می‌کند خدای تعالی برخی صفات و اخلاق بد را از حاجی بردارد؛ از جمله بخل را. آنچه انسان در این راه انفاق می‌کند برای برطرف ساختن بخل بسیار مهم است.

به‌خاطرِ اجتماعی بودن مناسک حج گاه لازم می‌آید مردم به هم کمک کنند و این کار تفرّد و خودخواهی را از انسان می‌زداید و نعمت‌های معنوی خدای تعالی را سرازیر می‌کند.

ازجهت ظاهری نیز همه‌ساله مسلمانان از سراسر دنیا در مراسم حج شرکت می‌کنند و این کار موجب آشنایی ملت‌های مختلف اسلامی و اتحاد روحی آنان با هم می‌شود و از نظر فردی و اجتماعی آثار و برکات فراوانی دارد.

علی‌القاعده در این تجمع عظیم، مسلمانان از حال هم باخبر می‌شوند و اگر هرکدام کم‌وکسری داشته باشند، می‌توانند با کمک هم برطرف کنند. همچنین حج ظرفیت تبدیل شدن به بازاری برای خرید و فروش در بین مسلمین را دارد.

رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله بعد از هجرت به مدینه تا فتح مکه، حج به جا نیاوردند. در آخرین سال عمر شریف خود اعلان عمومی برای حج کردند و دستور دادند مسلمانان از هر نقطه‌ای در این مراسم شرکت کنند و همۀ مسائل حج را در آن سال بیان فرمودند. بعد هم در راه بازگشت، در غدیر خم، به امر پروردگار ولایت و وصایت مولا علی علیه‌السلام را به گوش همۀ مردم رساندند.

 

ثواب تلاوت سوره حج

عَنِ الْحَسَنِ‌بْنِ‌عَلِیِّ‌بْنِ‌سَوْرَه عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: «مَنْ قَرَأَ سُورَهَ الْحَجِّ فِی کُلِّ ثَلَاثَهِ أَیَّامٍ لَمْ تَخْرُجْ سَنَتُهُ حَتَّی یَخْرُجَ إِلَی بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ إِنْ مَاتَ فِی سَفَرِهِ دَخَلَ الْجَنَّهَ قُلْتُ فَإِنْ کَانَ مُخَالِفاً قَالَ یُخَفَّفُ عَنْهُ بَعْضُ مَا هُوَ فِیهِ»[۴]

علی‌بن‌سوره از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده: «هرکس سورۀ حج را هر سه روز یک‌بار بخواند، همان سال به زیارت خانۀ خدا می‌رود و اگر در این سفر بمیرد، وارد بهشت می‌‌شود. پرسیدم: اگر اهل سنّت باشد چطور؟ امام فرمود: از عذابش کاسته می‌شود.»

عن النبی صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله: «مَنْ قَرَأَ سُورَهَ الْحَجِ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ کَحَجَّهٍ حَجَّهَا وَ عُمْرَهٍ اعْتَمَرَهَا بِعَدَدِ مَنْ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ فِیمَا مَضَی وَ فِیمَا بَقِیَ»[۵]

«هرکس سورۀ حج را بخواند، به تعداد کسانی که در گذشته و آینده حج و عمره به‌جا آورده یا خواهند آورد، به او پاداش حج و عمره می‌دهند.»

بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ سَوْرَهَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَال‏: «مَنْ قَرَأَ سُورَهَ الْحَجِ فِی کُلِ ثَلَاثَهِ أَیَّامٍ لَمْ تَخْرُجْ سَنَتُهُ حَتَّی یَخْرُجَ إِلَی بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ إِنْ مَاتَ فِی سَفَرِهِ دَخَلَ الْجَنَّهً»[۶]

«هرکس سورۀ حج را هر سه روز یک بار بخواند، در همان سال به خانۀ خدا می‌رود و اگر در طول سفرش بمیرد وارد بهشت می‌شود.»

ثواب‌هایی که در این روایات نقل شده به این معنا نیست که هرکس در هر درجه و با هرچه گناه باشد، اگر این سوره را بخواند این ثواب‌ها نصیبش شود، البته خدای تعالی رحمان و رحیم است و دادن این اجرها برای او سخت نیست.

از آن طرف نعمت‌های خدای تعالی به افرادی که با کمک و توفیق او اهل تقوا هستند و مراتبی در این راه طی کرده‌اند، چنان بزرگ است که هیچ چشمی ندیده، هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است؛ «لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ‏ سَمِعَتْ‏ وَ لَا خَطَرَ عَلَى‏ قَلْبِ‏ بَشَر».

بنابراین عنایتی که پروردگار در خواندن این سوره به مؤمن می‌کند، از جانب خدای تعالی اصلاً بعید و عجیب نیست و برای بزرگان و اولیاء خدا این‌ها اجرها و عنایات معمول خداوند است.

 

[1]. تفسیر نورالثقلین، ۳، ۴۶۹ و تفسیر صافی، ۳، ۳۶۱.

[۲]. علل‌الشرایع، ۲، ۴۲۰.

[۳]. علل‌الشرایع، ۲، ۴۱۹.

[۴]. ثواب الأعمال، ۱۰۸ و تفسیر نورالثقلین، ۳، ۴۶۹.

[۵]. مستدرک الوسائل، ۴، ۳۴۵ و تفسیر نورالثقلین، ۳، ۴۶۹.

ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است