تفسیر سوره حج

سوره حج آیه ۳۰ | جلسه ۱۵

خدا کمک کند در یاد گرفتن و پیشرفت معنوی ناامید نشویم. ناامیدی غلط است. هرکسی در هر سنی است نباید ناامید شود.

فیلم جلسه
صوت جلسه

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

 

تفسیر سوره حج  آیه  ۳۰ | چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۲/۱۳ | جلسه ۱۵ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

 

ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعامُ إِلاَّ ما یُتْلى‏ عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ (۳۰)

این چنین است. هرکس حرمت‌های خدا را بزرگ شمارد، نزد پروردگارش برای او بهتر است. چهارپایان برای شما حلال است، مگر آنچه برایتان خوانده می‌شود. از پلیدی بت‌ها دوری کنید و از سخن باطل بپرهیزید!

 

«ذلِکَ» این چنین است (تأیید آیات پیشین) «وَ مَنْ یُعَظِّمْ» هرکس بزرگ بشمارد «حُرُماتِ اللَّهِ» حرمت‌های خدا را «فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ» برای خودش بهتر است «عِنْدَ رَبِّهِ» نزد پروردگارش. «وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعامُ» حلال است برای شما گوشت چهارپایان «إِلاَّ ما یُتْلى‏ عَلَیْکُم» مگر آنچه برایتان خوانده می‌شود. «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ» از پلیدی بت‌ها دوری کنید «وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» از سخن باطل اجتناب کنید. (30)

مَنْ یُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّه؛ «حرمات» یعنی آنچه حرام است و بی‌اعتنایی به آن جایز نیست.

تفسیر صافی توضیح داده، یعنی «أحکامه و ما لا یحلّ هتکه» احکام خدای تعالی که هتک آن روا نیست؛ مثل نماز، روزه، حج، خمس، زکات، حقوق مسلمانان و آنچه هرکسی ممکن است برعهده داشته باشد و گاهی عمل به آنها واجب می‌شود؛ از قبیل نذر و عهد و قسم.

هریک از این احکام برای خود احکام جداگانه و مفصلی دارند که فقها آنها را جمع‌آوری کرده‌اند.

تعظیم احکام یعنی آنها را یاد بگیرد، انجام دهد و بی‌اعتنایی نکند؛ مثلاً حج برود و در مکه، خانۀ خدا را طواف کند. حتی اگر کسی در غیر ایام حج وارد مکه شد، باید عمره مفرده انجام دهد. این احترام کعبه و مکه است که بی‌اعتنایی به آن هتک احکام الهی محسوب می‌شود.

به همین جهت باید احکام عمره و طواف و نماز طواف و سعی را بیاموزد؛ حرمت کعبه را نشکند؛ آب دهان آنجا نیندازد.

نماز هم همین طور. هتک حرمت نماز این است که بی‌جهت آن را بشکند. گاهی اوقات شبهه حرمت دارد. بله؛ اگر کار واجبی پیش آمد و ناچار شد یا شکی عارضش گردید که موجب بطلان نماز می‌شود، حرف دیگری است.

بنابراین تعظیم نماز یعنی احکام آن را یاد بگیرد و انجام دهد، و حرمت آن را حفظ کند.

فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّه؛ هرکس چنین کند نزد خدای تعالی ارزش پیدا می‌کند؛ چراکه وقتی احترامِ حرمات الهی را نگه داشت، خودش محترم می‌شود. برعکس، اگر احترام آنها را حفظ نکرد، دیگر محترم نیست؛ مثل حیوانات.

فرض کنید اسباب پذیرایی مفصلی تدارک دیده‌اید و غذاهای متنوع برای میهمانان چیده‌اید، ناگهان گربه‌ای وارد می‌شود و میان ظرف‌های غذا می‌دود و همه‌چیز را به‌هم می‌ریزد، برای اینکه تکه‌ای گوشت بردارد و بگریزد، البته بر حیوان حرجی نیست، ولی اگر آدمی این کار را بکند، می‌گویند مثل حیوانات است.

هتک حرمت احکام خدا، انسان را مثل حیوانات می‌کند؛ چراکه هیچ تعقلی به‌خرج نمی‌دهد و مثل حیوانات عمل می‌کند.

وقتی انسان اوامر خدای تعالی را انجام می‌دهد و سعی می‌کند حرمات از او سر نزند و هتک نکند، به خالق و ربّ خود احترام گذاشته، در نتیجه خودش ارزشمند و بزرگ می‌شود. اگر هم به اوامر و نواهی الهی بی‌اعتنایی کرد، خودش را پایین آورده.

مثلاً قرآن را باید محترم شمرد. اگر کسی آن را در جایی گذاشت که وهن آن محسوب می‌شود، در واقع خودش را پایین می‌آورد، قرآن پایین نمی‌آید. اگر هم احترام گذاشت، به خودش احترام گذاشته.

وقتی شما به سادات احترام می‌گذارید، به این جهت که از نسل فاطمۀ زهرا سلام‌اللّه‌علیها هستند، نزد جدشان حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله و در پیشگاه خدای تعالی محترم می‌شوید. این چیزِ کمی نیست.

حتی اگر سیدی بدی کرد، شما به‌خاطرِ جدش احترام نگه دار، بگو: او به من بی‌احترامی‌کرد، من احترامش را نگه می‌دارم، من به جدش کار دارم.

«عِنْدَ رَبِّه» یعنی نزد خدایی که خالق و پروردگار اولین و آخرین است، محترم می‌شوید.

وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعام؛ «انعام» یعنی چهارپایان؛ گاو، گوسفند و شتر که گوشتشان حلال است، مشروط بر اینکه موقع ذبح «بسم اللّه» بگویند؛ چهار رگ حیوان را ببرند؛ ذبح کننده مسلمان باشد و در گاو و گوسفند رو به قبله ذبح شوند و شتر هم که نحر می‌شود، موقع نحر رو به قبله باشد.

گوشت الاغ و اسب و استر هم حلال است، امّا کراهت دارد.

إِلاَّ ما یُتْلى‏ عَلَیْکُم؛ از همین انعام برخی موارد حکم حرمت پیدا می‌کند؛ مثل حیوانِ مرده. اگر چهارپایی بمیرد یا شرایط ذبح رعایت نشود، گوشتش حلال نیست.

احکام این موارد که خداوند وعدۀ بیانش را داده، در قرآن و در روایات و فتوای فقها آمده است.

تفسیر صافی می‌نویسد: «کالمیته و ما اهلّ به لغیر اللَّه فلا تحرّموا منها غیر ما حرّمه اللَّه کالبحیره و السّائبه» مانند مردار و آنچه برای غیر خدا ذبح شده، امّا غیر از آنچه خدا حرام کرده، حرام نشمارید، مثل کاری که در زمان جاهلیت می‌کردند.

فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثان؛ از پلیدی‌ها اجتناب کنید؛ از جمله از «اوثان» یعنی بت‌ها. رجس یعنی نجس. همان طور که از نجاست پرهیز می‌کنید، از چیزهای پلید مثل بت هم پرهیز کنید.

اوثان جمع «وَثَن» به‌معنای بت است. یکی از مظاهر بت همان است که مشرکان می‌پرستیدند. امروزه هم در بعضی کشورها مثل هند وجود دارد و پرستش می‌شود. شاید بگویند ما خدا را قبول داریم و این‌ها نزد ما محترم‌اند، امّا این سنگ و چون چه احترامی دارد؟ این همان کاری است که مشرکان انجام می‌دادند.

حیواناتی هم که بعضی پیروان مذاهب می‌پرستند و مقدس می‌شمارند، از مظاهر وَثن است؛ مثل گاو.

از مظاهر دیگر وثن چیزهایی است که نزد انسان محبوب‌تر از خدا و پیامبر و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام باشد.

﴿قُلْ اِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أبْناؤُکُمْ وَ اِخْوانُکُمْ وَ أزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أحَبَّ اِلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتّىٰ یَأْتِیَ اللّهُ بِأمْرِهِ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ﴾[1]

«بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و بستگانتان و اموالى که به ‌دست آورده‌اید و تجارتى که از کسادى آن بیم دارید و خانه‌هاى دلخواهتان درنظرِ شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه خدا محبوب‌تر است، منتظر باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند و خدا فاسقان را هدایت نمى‌کند.»

مسلماً هر انسانی پدر و مادر و فرزندانش را دوست می‌دارد. پیامبر و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام هم همین طور بودند، لکن محبّت ایشان به خانوده، به تعبیر حضرت زینب سلام‌اللّه‌علیها، از باب شفقت و مهربانی بود و محبّت تام قلبی، مخصوص پروردگار است.

عطوفت و مهربانی به فرزند یک حس باطنی است که همۀ موجودات دارند، لکن برای مؤمن نباید این محبّت بیشتر از محبّت خدا و پیامبر و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام باشد.

به همین جهت اگر فرزندش نماز نمی‌‌خواند، او را نصیحت می‌کند و با مهربانی به نماز ترغیب می‌کند. نمی‌گوید اگر بگویم ناراحت می‌شود. حکم خدا مهم‌تر از ناراحت شدن فرزند است.

اگر حق واجبی بر گردن دارد و فرزندش نمی‌گذارد ادا کند، به‌خاطرِ حرف فرزندش حق را رها نمی‌کند. حرف خدا و حق خدا واجب‌تر و مهم‌تر از حرف فرزند است.

وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ؛ از مصادیق رجس «قول زور» است.

در تفسیر صافی از امام صادق علیه‌السلام روایت شده: رجس و وثن، شطرنج است و قول زور، غنا. مجمع‌البیان اضافه کرده: سایر انواع قمار هم جزء رجس است.[2]

نظر امام خمینی رحمه‌اللّه این بود که شطرنج اگر ورزش باشد، حرمت ندارد. ظاهراً آیت‌اللّه سید احمد خوانساری هم همین نظر را داشته.

مجمع‌البیان دروغ، سخن بیهوده و غنا را جزء قول زور شمرده است. غنا یعنی آنچه مناسب مجالس لهو است و موجب شهوت می‌شود.

در روایت است پیامبر گرامى اسلام صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله ایستاد و فرمود: مردم! شهادت دروغ را در ردیف شرک به خدا قرار دادم. سپس این آیه را خواند: «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» یعنى میان نهى از پرستش بت و شهادت دروغ جمع شده است.[3]

 

کلام استاد

در کلمات قصار امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌خوانیم:

«إِذَا لَمْ یَکُنْ مَا تُرِیدُ فَلَا تُبَالِ کَیْفَ کُنْتَ»[4]

«اگر آنچه می‌خواهی نشد، باکی نداشته باش چگونه باشی.»

اگر حوائج مادی و مراد دل بشر که از خدا طلب داشت، نرسید، صبر کند و راضی شود به اینکه خدا نداده، ولی در معنویات، اگر نشد، طلب را رها نکند و پیگیر باشد؛ اگر امروز نشد، فردا می‌شود. ناامیدی ممنوع! ناامیدی شاخه‌ای از شرک و کفر است.

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت رحمه‌اللّه در شرح این کلام می‌فرماید:

«پریشان نشود در مقصد خودش. می‌خواهد خدا را بشناسد؛ می‌خواهد بندۀ خدا بشود؛ می‌خواهد عاقل بشود؛ می‌خواهد عالم بشود، اگر به مذاق آدم، یعنی به میل آدم پیش نیامد، موجب نشد که من فلان مطلب را بفهمم، نشد، در طلب فهم، به هر نحوی است طلبکاری را داشته باشد؛ یعنی طلب بکند، ناامید هم نشود، صبر هم داشته باشد، ولی رضایت را از کف ندهد.

می‌خواست اعلم در معرفت بشود، نشد. این نشدن را موجب کسالت خودش قرار ندهد. نشدن را موجب سستی خودش قرار ندهد، بلکه حسب قدرت به هر قسمی است طلب را رها نکند.

گفت پیغمبر که چون کوبی دری

عاقبت زان در برون آید سری

سستی در ادراکش، در طلبش پیدا نشود. به این رسید سؤال کند، به او رسید سؤال کند. نگوید من اگر سؤال کنم به خیالشان نمی‌‌دانم. تو سؤال کن، کوچک نمی‌شوی. نگوید من اگر سؤال کردم کوچک می‌شوم. کوچکی ندارد؛ تو سؤال کن، کوچکی ندارد.»

خدا کمک کند در یاد گرفتن و پیشرفت معنوی ناامید نشویم. ناامیدی غلط است. هرکسی در هر سنی است نباید ناامید شود.

البته انسان تا جوان است، خیلی بهتر می‌تواند استفاده کند، ولی نشد و به پیری رسید، باز هم رها نکند؛ خدا کریم است.

در پیری هم اگر خدا بخواهد دری باز می‌شود. چه‌بسا خیلی خوب هم باز شود؛ لذا خواستن از خدای تعالی را رها نکند. حتماً طلب و امید داشته باشد و صبر و استقامت کند.

[1]. توبه، ۲۴.

[2]. تفسیر صافی، ۳، ۳۷۷.

[3]. تفسیر مجمع‌البیان، ۷، ۱۳۱.

[4]. غررالحکم، ۲۸۵.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است