رمضان المبارک ۱۴۰۱-۱۴۴۳

یازدهم رمضان ۱۴۴۳ | آیت الله دستغیب

ممکن است دوست اهل‌بیت گناهانی داشته باشد که برای بهشت رفتنش مانع ایجاد کند. حضرت می‌فرمایند همین که دوست ماست وما را یاری کرده، او را به بهشت می‌بریم.

فیلم جلسه
 
 

صوت جلسه

 

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

یازدهم رمضان ۱۴۴۳ – ۱۴۰۱ | چهارشنبه ۱۴۰۱/۰۱/۲۴ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

 

صحبت از آیاتی بود که یا مستقیماً در شأن مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام نازل شده یا یکی مصادیق بارز آن ایشان است. گفتیم این آیات را حسکانی در شواهد التنزیل جمع‌آوری و حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت در بصائر یا قرآن و اهل‌بیت آن را ترجمه کرده‌اند.

سورۀ انعام آیۀ ۸۲

﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبسُوا إِیمانَهُمْ بظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ﴾

«کسانی که ایمان آوردند و نپوشاندند ایمانشان را به ستم (شرک) ایشان‌اند که برایشان ایمنی است و ایشان راه یافتگان‌اند.»

شریک قرار ندادن برای خدا به این است که انسان همه‌چیز را از خدا ببیند؛ از جهت رزق و روزی، بلاها و همۀ مسائلی که در زندگی اتفاق می‌افتد، خوب یا بد. حتی بدی‌ها را هم از جنبۀ خوب می‌بیند و می‌داند این اتفاق برای ساخته شدن اوست. چنین کسانی در امنیت هستند و از طرف پروردگار هدایت شده‌اند.

دربارۀ این آیه حسکانی به سند متصل از ابن عباس روایت کرده:

«الَّذِینَ ءَامَنُوا» منظور این است که تصدیق کردند (از پیغمبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) توحید خداوند را، اوست علی بن ابی‌طالب. «وَ لَمْ یَلْبسُوا» یعنی در هم نکردند شبیه این جمله «لم تلبسون الحقّ بالباطل» است؛ یعنی چرا خلط و در هم می‌کنید حق را به باطل، مزج ننمودند ایمانشان را «بظُلْمٍ» یعنی به شرک.

ابن عباس گفت که به خدا سوگند هیچ‌کس ایمان نیاورد مگر شرک ورزید پس از ایمان، جز علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام. پس به درستی که او ایمان آورد به خداوند، بدون اینکه با چشم‌به‌هم‌زدنی شرک ورزد «أُوُلئِکَ لَهُمُ الاَمْنُ» (آنانی که چشم به‌هم‌زدنی به خدا شرک نورزیدند) بر ایشان از هر جهت امنیّت فراهم می‌باشد «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» و ایشان به بهشت راه می‌یابند روز قیامت بدون حساب. پس علی علیه‌السلام نخستین کسی است که به خداوند ایمان آورد، در حالی که از پسران هفت ساله بود.»

سورۀ اعراف، آیۀ ۴۶

﴿وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بسِیماهُمْ﴾

«و در اعراف مردانی هستند که همه را به چهره‌هایشان می‌شناسند».

اصبغ بن نباته گوید:

«نزد علی علیه‌السلام نشسته بودم، در این بین عبداللّه پسر کواء آمد، گفت: ای امیرالمؤمنین مرا خبر ده از قول خداوند «وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ».

فرمود: وای بر تو ای پسر کواء ما هستیم توقّف می‌نماییم روز قیامت میان بهشت و آتش، پس هرکس ما را یاری نموده، به چهره‌اش او را می‌شناسیم، پس او را به بهشت درمی‌آوریم و هرکس دشمن دارد ما را، به چهره‌اش او را می‌شناسیم، پس او را به آتش در می‌آوریم.»

یعنی ممکن است دوست اهل‌بیت گناهانی داشته باشد که برای بهشت رفتنش مانع ایجاد کند. حضرت می‌فرمایند همین که دوست ماست وما را یاری کرده، او را به بهشت می‌بریم.

سورۀ اعراف، آیۀ ۴۳

﴿وَ نَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ﴾

«و جدا کردیم آنچه در سینه‌هایشان از کینه بود. جاری می‌گردد از زیر (کاخ) ایشان جوی‌ها».

از خصوصیات اهل بهشت این است که کینه‌ای در دل ندارند. هرکس کینۀ مسلمانی در دلش باشد نمی‌تواند وارد بهشت شود، مگر اینکه خدا عنایت کند و در عالم برزخ یا قیامت سینه‌اش را پاک کند.

موسی جهنی از حسن بن علی علیهماالسلام روایت کرده:

«به خدا سوگند آیۀ «وَ نَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ» دربارۀ ما نازل شده است.»

یعنی ائمۀ اطهار علیهم‌السلام و دوستانشان هیچ کینه‌ای در دل ندارند.

در سورۀ حشر که خوب است مؤمنان بعد از هر نماز بخوانند، می‌فرماید:

﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ‏ سَبَقُونا بِالْإیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فی‏ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحیمٌ﴾[1]

پروردگارا ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز و در دل‌های ما کینه‌ای از اهل ایمان باقی نگذار. پروردگارا تو رئوف و مهربانی.»

سورۀ اعراف، آیۀ ۴۴

﴿فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَهُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِینَ﴾

«پس جارزننده‌ای جار زد بین ایشان که دوری از رحمت خدا بر ستمگران باد.»

حسکانی از مولا علی علیه‌السلام روایت می‌کند:

«فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَهُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِینَ» صدا می‌زند میان همه خلائق که لعنت خدا بر ستمگران. منم آن لعن کننده میان خلائق بر ظالمین با صدای بلند.»

دربارۀ اینکه «ظالم» کیست از ابن عباس روایت کرده:

«به درستی که برای علی بن‌ابیطالب علیه‌السلام در کتاب خداوند نام‌هایی است که مردمان آن را نمی‌شناسند قول خداوند که می‌فرماید، «فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ» اوست صدازننده در میان مردمان، می‌گوید: آگاه باشید دوری از خداوند برای کسانی است که ولایت مرا تکذیب کردند و حقّ مرا سبک شمردند.»

سورۀ اعراف، آیۀ ۱۸۱

﴿وَ مِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّهٌ یَهْدُونَ بالْحَقِّ وَ بهِ یَعْدِلُون﴾

«و از کسانی که آفریدیم گروهی هستند که مردم را به حق راهنمایی می‌کنند و به حق حکومت عادلانه می‌نمایند و به حق مردم را تعدیل می‌نمایند.»

از ابن عباس روایت است:

«وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّهٌ» و گروهی از کسانی که آفریدیم، یعنی از گروه محمّد صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله، معلّم خیرات قرار دادیم. معلّم در خیرات علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است. «یَهْدُونَ بالْحَقّ» هدایت می‌نمایند مردمان را به حق؛ یعنی ای محمّد صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله پس از تو مردمان را به حق می‌خوانند. «وَ بهِ یَعْدِلُونَ» و مردم بعد از تو از خلافت حقّۀ علی رو برمی‌گردانند. و منظور از امّت در آیه «نشانه و عَلَم‌دار خیر» است نظیر آن در آیۀ «إِنَّ اِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّهً» پرچم‌دار خیر نشان‌دهنده خیر و معلّم امور نیک.»

سورۀ انفال، آیۀ ۲۷

﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ﴾

«ای کسانی که ایمان آوردید، خیانت نکنید با خدا و پیغمبر و خیانت نکنید در امانت‌هایتان» (خواه امانت را خداوند گذاشته باشد، از قبیل روحِ شخص و پیغمبران گرامی و اولیاء اللّه و ائمۀ طاهرین بالاخص حضرت ولی عصر عجّل‌اللّه‌تعالی‌فرجه و قرآن شریف و خواه مردم امانت گذاشته باشند.)

از حضرت ابی جعفر، محمّد بن علی، حضرت باقر علیه‌السلام روایت شده:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ ـ فی آل محمّد ـ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» ای کسانی که ایمان آوردید، باید خیانت نکنید در امانت‌هایتان (که خداوند یا بنده‌هایش نزد شما امانت گذاشته‌اند) در آل محمّد یعنی امانتی که خداوند نزد شما گذاشته است آل محمّدند و شما می‌دانید (که امانت بزرگ الهی آل محمّدند).

خیانت در حق ایشان یعنی مثل همان‌ها که در زمان امام باقر علیه‌السلام برای خود امام تراشیدند و سراغ آنها رفتند.

سورۀ انفال، آیۀ ۲۵

﴿وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً﴾

«بترسید از فتنه‌ای که تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه اثرش همه‌گیر است).

حسکانی ۱۵ روایت برای این آیه آورده، از جمله از ابن عباس نقل می‌کند:

«چون نازل شد آیۀ «وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً» رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله فرمود: هرکس ستم کند به علی علیه‌السلام نسبت به جایگاه و حکومت من پس از وفات من، مثل این است که پیغمبری مرا و پیغمبران پیش از مرا انکار نموده است.»

زبیر بن عوام گوید:

«هنگامی که این آیه فرود آمد: «وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً» ما اصحاب پیغمبر در آن روز زیاد بودیم (از حیث عدد) پس از این آیه در شگفتی بودیم؛ از فتنه‌ای که اثرش اختصاص به ستمگر ندارد بلکه اثرش دامن همه را می‌گیرد، هر چند ستمگر نباشد. آن چه فتنه‌ای است! تا آنکه پس از وفات پیغمبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله آن را دیدیم.»

زبیر سخن خود را ادامه نداد که آن فتنه غصب حق مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود. عده‌ای با غاصبان همراهی کردند؛ عده‌ای سکوت کردند و عده‌ای هم که همراه نشدند در فشار شدید قرار گرفتند؛ مثل مقداد و ابوذر و عمار.

سورۀ انفال، آیۀ ۳۰

﴿وَ إِذْ یَمْکُرُ بکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللهُ وَ اللهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ﴾

«و هنگامی که نیرنگ نمودند با تو کسانی که کفر ورزیدند تا تو را زندان کنند یا بکشند یا بیرون کنند و نیرنگ کردند و خدا با آنان مکر و نیرنگ خودشان را واضح فرمود. از این ناحیه خدا بهترین مکرکنندگان است (پاداش مکرشان را به آنان می‌رساند).

آیه راجع به ماجرای توطئۀ کفّار برای قتل رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله است که چهل نفر از چهل قبیله جمع شدند تا آن حضرت را بکشند و خونش میان همه تقسیم شود و بنی‌هاشم نتوانند کاری بکنند.

امّا خدای تعالی به پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله دستور داد علی علیه‌السلام را جای خود بخواباند و خود به مدینه برود.

 

 

[1]. حشر، ۱۰.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است