رمضان المبارک ۱۴۰۱-۱۴۴۳

بیست‌وچهارم رمضان ۱۴۴۳ | آیت الله دستغیب

با نظر عنایت و یاری حضرات معصومین علهیم‌السلام آدمی همۀ اسماء و صفات پروردگار را نشان می‌دهد. اصلاً خود شخص می‌شود اهل محبّت، اهل علم، اهل قدرت. همۀ این‌ها درون بشر وجود دارد لکن به کمک ایشان ظاهر می‌شود. این خصوصیت را خداوند در ایشان قرار داده تا مردم را در این جهت کمک کنند.

فیلم جلسه
 
 

صوت جلسه

 

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

بیست‌وچهارم رمضان ۱۴۴۳ – ۱۴۰۱ | سه‌شنبه ۱۴۰۱/۰۲/۰۶ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

 

شرح دعای سحر

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ مِنْ آیاتِکَ بِأَکْرَمِها وَکُلُّ آیاتِکَ کَرِیمَهٌ، اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بآیاتِکَ کُلِّها

آیات به معانی مختلفی در قرآن آمده، هرچند می‌توان همه را به یک معنا برد؛ نشانه.

آیات در قرآن، هم به‌ معنای آیات قرآن است و هم به معنای نشانه‌هایی که دلالت بر توحید پروردگار دارد. در واقع همۀ عالم نشانۀ توحید و یگانگی پروردگار است.

معنای دیگر آیه، کسانی است که خدا را به زبان و به حقیقت و صداقت نشان می‌دهند؛ یعنی علاوه بر اینکه صحبت می‌کنند و دلیل می‌آورند، وقتی کنارشان می‌نشینی انسان را به خدای تعالی راهنمایی می‌کنند؛ مثل پیامبر و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام. این‌ها آیاتی هستند که مستقیماً خدا را نشان می‌دهند.

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت در شرح این فراز می‌فرمایند:

«قرآن مجید می فرماید: «قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً».[1]

کلمات ربّ همان نشانه‌های خداوند است. غایهالامر تا اندازه‌ای اَوْسَع از آیت است. ممکن است آیت در تحت معنای عامّی واقع شده باشد، کلمه هم معنای عام دارد، غایهالامر تمام موجودات بأجمَعِهِم کلمۀ پروردگار هستند؛ مثلاً در فضای حوزه صدهزار میلیارد دانۀ شِن ریز هست که همه کلمۀ پروردگار هستند قطعاً. الآن برگ درختان صدمیلیارد هست، همه کلمهٔ پروردگار هستند؛ بالنتیجه همهٔ این موجودات آیات پروردگار هستند.

از یک جهت آیت اَوْسَع از کلمه است، از یک جهت کلمه اوسع است. اوسعیِّت آیت یعنی صرفِ نشانهٔ خداوند انطباق به حضرت ولی‌عصر سلام اللّه علیه دارد، به یازده پدران محترم ایشان دارد، بر بی‌بی عالم سلام اللّه علیها دارد، بر حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله دارد، بر سایر انبیاء دارد،‌ بر سایر موجودات دارد، بر سایر انواع انسان که حیوان ناطق هستند دارد، بر نباتات هم دارد، بر حشرات و بر حِیتان دریا و بر جمادات مطلق دارد.»

ایشان در جای دیگرمی‌فرمایند:

«غایهالامر حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله و چهارده معصوم علیه‌السلام اسم تامّ و نشانۀ تامّ پروردگار هستند؛ یعنی هیچ نقصی در جهت نشانه بودن ندارند، هیچ هیچ هیچ. علم خدا را بخواهی نشان می‌دهند؛ محبّت خدا را بخواهی نشان می‌دهند؛ قدرت خدا را بخواهی نشان می‌دهند، رزق خدا را بخواهی نشان می‌دهند؛ خالقیّت خدا را بخواهی نشان می‌دهند؛ عَفُویّت خدا را بخواهی نشان می‌دهند؛ وُدّ خداوند را بخواهی نشان می‌دهند، سعۀ رحمت خدا را بخواهی نشان می‌دهند؛ سعۀ قدرت و احاطۀ خدا را بخواهی نشان می‌دهند.»

نشان دادن مراتب دارد. بهترین مرتبۀ آن این است که انسان صفات خدا را درون خود ببیند و ظاهر کند، این طول می‌کشد. لکن اگر کسی بخواهد آنها کمک می‌کنند.

با نظر عنایت و یاری حضرات معصومین علهیم‌السلام آدمی همۀ اسماء و صفات پروردگار را نشان می‌دهد. اصلاً خود شخص می‌شود اهل محبّت، اهل علم، اهل قدرت. همۀ این‌ها درون بشر وجود دارد لکن به کمک ایشان ظاهر می‌شود. این خصوصیت را خداوند در ایشان قرار داده تا مردم را در این جهت کمک کنند.

نوع دیگر نشان دادن این است که اگر بخواهی عفو و بخشندگی خداوند را ببینی، به صفت عفو بخشندگی اهل‌بیت علیه‌السلام نگاه کن که همه از آن تعریف می‌کنند و کسی نمی‌تواند نقصی از ایشان بگیرد، حتی از دشمنانشان هم می‌گذشتند. از ابن‌ملجم بالاتر که حضرت سهم شیر خود را به او دادند و بعد هم سفارشِ او را به فرزندانشان کردند.

اگر خالقیت خدا را می‌خواهی ببینی به معجزات ایشان نگاه کن. حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام به شیرِ روی پرده اشاره کردند، نقش جان گرفت، جادوگر هتاک را خورد و دوباره به جای خود برگشت. هرچه التماس کردند او را برگرداند، فرمود: اگر عصای موسی چیزهایی را که بلعید برگرداند، او هم باز خواهد گشت؛ یعنی هیچ برگشتی در کار نیست. البته اگر می‌خواستند، می‌شد، امّا نخواستند.

کتاب‌ها پر است از معجزات خالقیت پیامبر و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام که همه نشان دهنده خالقیت پروردگار است.

محبّت خدا به بندگانش در محبّت ایشان به دوستان و حتی دشمنانشان پیداست. در روایت است که در قیامت فاطمۀ زهرا سلام‌اللّه‌علیها مثل مرغی که دانه برمی‌چیند دوستان خود را از دوزخ نجات می‌دهد.

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت در بخش دیگری از سخنانشان می‌فرمایند:

«در آیتیّت و نشانه بودن و دلّال بودن، این چهارده معصوم علیهم‌السلام هیچ نقصی ندارند. حسب فرمودۀ خودشان گفتند:«ما عَبَدْنَاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِک». (آن‌طور که حق معرفت توست بندگی تو را نکردیم). ولی در جهت نشانه این‌جور نیست. حقّ نشانه بودن، حقّ دلال بودن، حقّ معرِّف بودن، حقّ معرّف را ادا فرمودن به عهدۀ آقایان است؛ یعنی نعمتی و گنجی و ثروتی است که خداوند به اهل بیت پیغمبر خودش عطا فرموده است.

این‌ چنین است که تمامش را که ملاحظه بفرمایید نشانه بودنشان قطعی و نشانۀ او بودن هم قطعی، غایهالامر بعضی از ایشان که چهارده معصوم باشند یا شیعۀ علی ولیّ‌اللّه باشند یک دلبری دارد؛ گاه غم و غصّه را از دل می کند بیرون؛ گاهی کسالات را هم از دل می برد بیرون؛ گاهی بر زبانش خدا چیزهایی که به درد طرف می‌خورد جاری می‌کند.»

این‌ها (برخی شیعیان خاص) شأنشان پایین‌تر از چهارده معصوم علیهم‌السلام است، چهارده معصوم علیهم‌السلام معرِّف تامّ هستند؛ یعنی خدای جلیل از اوّل خلقت تابه‌حال تعریف کننده‌ای که بتواند مثل آقایان تعریف کند نیافریده. آقایان حقّ معرفت و حقّ تعریف را ادا می‌کنند، لذا کرامت آقایان بر سایرین به‌واسطۀ این است که خداوند اجلّ‌عالی یک مقامی به آنها عنایت کرده که می‌توانند از نِعَم پروردگار دیگران را متنعّم کنند.

برخی شیعیان خالصِ علی علیه‌السلام وقتی کنارشان می‌نشینی و با آنها حرف می‌زنی کسالت را از بین می‌برند و انس ایجاد می‌کنند. این هم آیه است، لکن پایین‌تر از ائمۀ اطهار علیهم‌السلام.

در واقع هرکس زمینۀ معنوی داشته باشد، خداوند به‌وسیلۀ حضرات معصومین علهیم‌السلام او را بلند می‌کند؛ مثل سلمان، ابوذر، مقداد و کسان دیگری که تا امروز آمدند و رفتند. ائمۀ اطهار علیهم‌السلام مرده و زنده ندارند. الآن هم زنده هستند و برای شیعیانشان کار می‌کنند.

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت در ادامه می‌فرمایند:

«ائمّه طاهرین علیهم‌السلام جان و قلب و نفس و بدن و مادّه و بی‌پولی و همۀ این‌ها را اصلاح می‌کردند. به خدا قسم «لَولا الحجّه»، لَولا آقا حضرت ختمی مرتبت تا حضرت ولیّ‌عصر «لَساخَتِ الارضِ بِأهلِها» یعنی ما کی بقاء برایمان می‌ماند؟ بقاء مالِ وجود است؛ بقاء مال وجه وجود است؛ وجه وجود، چهارده معصوم علیهم‌السلام هستند. وجه متوسّط انبیاء دیگر و مؤمنین هستند. بقاء مال موجود است. فناء مال ماست، مال نادان‌ها،‌ مال ضُعفا.

هرکه به نسبت خودش و به قدرتی که خدا به او داده یا به ارادۀ خدا -هرچه می‌خواهی فرض کن- راه به خدای جلیل پیدا کرد، آقاتر می‌شود، چیزفهم‌تر می‌شود، روشن‌تر می‌شود، وسیع‌تر می‌شود، در زندگیش عمیق‌تر می‌شود، ثروت اُخروی و همین نشئه‌اش بیشتر می‌شود؛ یعنی از نادانی و نافهمی می‌آید بیرون،‌ انحراف و دورنگیش خیلی کم می‌شود.

آیات پروردگار عالم چون مضاف است -نه اضافۀ مَقولی، اضافۀ اشراقی- یعنی خداوند علیّ‌اعلی جان می‌دهد، عقل می‌دهد، ایمان می‌دهد، خون را جریان می‌دهد، بدن را سالم نگه می‌دارد ، آفات را دور می‌فرماید، که هیچ کدامش مالِ ما نیست، مالِ خداست؛‌ لذا آدمیزاد کرامتش بیش از گاو و گوسفند است. گاو و گوسفند کرامتش بیشتر از زردآلو و سیب و اشجار و… است.»

[1]. کهف، ۱۰۹.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است