رمضان المبارک ۱۴۰۱-۱۴۴۳

بیست‌وسوم رمضان ۱۴۴۳ | آیت الله دستغیب

«از علی علیه‌السلام از این آیه پرسیدم: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ» پس از اهل ذکر بپرسید. فرمود: به خدا سوگند هرآینه ماییم اهل ذکر، ماییم اهل علم و ماییم معدن تأویل و تنزیل و مرکز و معنی قرآن و حقیقت آن و هرآینه شنیدم رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله می‌فرمود: من شهر دانشم و علی درِ ورود به این شهر است پس هرکس خواهان علم است باید از درِ آن وارد گردد.»

فیلم جلسه
 
 

صوت جلسه

 

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

بیست‌وسوم رمضان ۱۴۴۳ – ۱۴۰۱ | دوشنبه ۱۴۰۱/۰۲/۰۵ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

 

سورۀ ابراهیم، آیۀ ۲۷

﴿یُثَبِّتُ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا بالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ فِی الآخِرَهِ﴾

«خداوند برقرار و ثابت‌قدم می‌دارد کسانی را که ایمان آوردند به گفتار ثابت (توحید) در زندگی دنیا و آخرت.»

ابن عباس در فرمودۀ خداوند: «یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بالْقَوْلِ الثَّابتِ» گفت: (قول ثابت یعنی) به ولایت علی بن ابی‌طالب. (دوستان علی ثابت می‌مانند به کلمه لا اله الا اللّه محمّد رسول اللّه علی ولی اللّه).

سورۀ ابراهیم، آیۀ ۳۵

﴿وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِی أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ﴾

«و دور بدار مرا و پسرانم را از اینکه بپرستیم بت‌ها را.»

عبداللّه پسر مسعود گفت:

«رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله فرمود: من دعای (مستجاب شده) ابراهیم هستم.

گفتم: یا رسول اللّه صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله چگونه شما دعای (مستجاب شده) پدرتان ابراهیم هستید؟

فرمود: خداوند عزیز و جلیل به ابراهیم وحی فرستاد که من تو را امام قرار دادم، پس ابراهیم فوق‌العاده شادمان گردید که بیم تلف بر او می‌رفت. عرض کرد: پروردگارا و از ذرّیه من امامان مثل من بشوند.

خداوند عزّوجل به او وحی فرستاد که من هرآینه به تو وعده‌ای نمی‌دهم که با آن وفا ننمایم.

ابراهیم گفت: پروردگارا آن عهدی که به آن وفا نمی‌فرمایی چیست؟

فرمود: عطاء نمی‌کنم به تو که ستمگر از فرزندانت (امام شوند).

ابراهیم گفت: ستمگر از فرزندان من کیست که به او عهد تو نمی‌رسد؟

خداوند فرمود: کسی که برای بت سجده نماید من او را هرگز امام قرار نمی‌دهم و صلاحیّت امام شدن را هم ندارد.

ابراهیم عرض کرد: و دور دار مرا و فرزندانم را از اینکه بت بپرستیم. پروردگارا بت‌ها بسیاری از مردمان را گمراه کردند.

رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله فرمود: دعای ابراهیم در این زمان به من و برادرم علی علیه‌السلام منتهی گشت. هیچ‌کدام از ما (دو نفر) برای بتی هرگز سجده نکرد. پس خداوند مرا پیغمبر و علی علیه‌السلام را وصی قرار داد.»

در تفسیر سورۀ بقره، ذیل آیۀ «لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمینَ» آورده‌ایم:

«این آیه در واقع لزوم عصمت براى امام را اثبات مى‌کند؛ با این بیان که مردم در یک تقسیم عقلى از چهار گروه خارج نیستند: یا در تمام عمر ظالم و گناهکار بوده‌اند یا در تمام عمر ظلم و گناهى از آنان سرنزده است یا فقط اول عمر ظالم بوده‌اند و یا فقط در آخر عمر.

حال ببینیم منظور حضرت ابراهیم علیه‌السلام که از خدا خواست «وَ مِنْ ذُرِّیَّتی» (از نسل من هم امام قرار بده) کدام‌یک از این چهار گروه بوده است.

به‌طور قطع گروه اول و چهارم نمى‌توانند منظور ایشان بوده باشند؛ یعنى حضرت ابراهیم هیچ‌گاه از خدا تقاضا نمى‌کند کسى را که تمام عمر در ظلم و گناه بوده یا کسى را که در حال حاضر و تا پایان عمر در ظلم و گناه است، امام قرار بدهد؛ پس دو گروه دیگر باقى مى‌ماند که مورد تقاضاى حضرت ابراهیم علیه‌السلام واقع شده است؛ یکى آنکه تمام عمر از ظلم و گناه دور بوده و دیگرى آنکه در ابتدا ظالم و گناهکار بود و سپس توبه کرد.

هنگامى که خداوند در پاسخ جناب ابراهیم مى‌فرماید: عهد من (امامت) به ظالمین نمى‌رسد، یکى از این دو گروه را بیرون مى‌کند که به‌طور قطع گروه دوم خواهد بود و گروه اول که تمام عمر از گناه و ظلم بر کنار بوده، باقى مى‌ماند و مى‌تواند مشمول عهد خداوند شود.»

سورۀ حجر آیه ۴۷

﴿وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابلِین﴾

«و جدا نمودیم آنچه در سینه‌هایشان از کینه بود. برادرانه بر تخت‌ها روبه‌روی یکدیگرند (و با هم انس می‌گیرند).

حسکانی دربارۀ این آیه از ابن عباس روایت آورده:

«نازل شده دربارۀ علی بن ابی‌طالب و حمزه و جعفر و عقیل و ابی‌ذر و سلمان و عمّار و مقداد و حسن و حسین.»

البته مصدق اولیۀ آیه علی علیه‌السلام و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام هستند و بعد شیعیان ایشان.

سورۀ حجر آیه ۷۵

﴿إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ﴾

«به‌درستی که در این داستان نشانه‌هاست برای افراد بافراست، پر فهم، مطّلع از اسرار الهی.»

عبداللّه پسر بنان گفت:

«پرسیدم از حضرت جعفر بن محمّد (صادق) علیه‌السلام از فرمودۀ خداوند: «إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِین».

فرمود: رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله کامل‌ترین افرادِ بافراست، پر فهم، مطّلع از اسرار ربوبی است. سپس امیرالمؤمنین، سپس حسن، سپس حسین، سپس علی بن حسین، سپس محمّد بن علی صلوات اللّه علیهم اجمعین سپس خدا بهتر می‌داند.

عرض کردم: ای پسر پیغمبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله خودت را بیان نفرمودی؟

فرمود: مرد چه‌بسا نام خود را به کنایه می‌رساند (یعنی من که گفتم سپس خدا داناتر است تو باید بفهمی که چه کسی را خواسته‌ام).

سورۀ حجر آیه ۹۲

﴿فَوَرَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ﴾

«پس به پروردگارت سوگند هرآینه از همۀ ایشان پرسش و بازخواست خواهیم نمود (از کسانی که به گفتۀ تو دربارۀ ولایت علی علیه‌السلام ایمان نیاوردند).

سدی در فرموده خداوند «فَوَرَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ» (پس به پروردگارت سوگند هرآینه از همۀ آنان بازخواست خواهیم نمود) گفت: «از ولایت علی علیه‌السلام. سپس گفت «عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ» (از ایشان پرسیده می‌شود) از آنچه انجام می‌دهند؛ یعنی از کارهای پیغمبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله (دربارۀ ولایت و پیروی کردن از علی علیه‌السلام) به آنان دستور داده است و آنچه آنان را از آن بازداشته (از مخالفت کردن با علی و از کارهایشان در دنیا).

سپس خداوند فرمود: «فَاصْدَعْ بمَا تُؤْمَر» پس به پا خیز به آنچه دستور داده شدی.

سدی گوید: ابوصالح گفت: ابن عباس گوید: «خداوند دستور فرمود به پیغمبرش که قرآن را آشکار فرماید و برتری‌های اهل‌بیتش را نیز همان طور که قرآن را آشکار می‌فرماید، ظاهر سازد.»

یعنی به مردم بگوید که علی و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام برترین خلق خدا هستند و خداوند چنین قرار داده، در اثر بزرگواری و فرمان‌برداری و نهایت بندگی ایشان به درگاه الهی.

سورۀ نحل، آیه ۱۶

﴿وَ عَلامَاتٍ وَ بالنَّجْم هُمْ یَهْتَدُونَ﴾

«و نشانه‌ها و به ستاره ایشان راه می‌یابند.»

ظاهر آیه یعنی مسافران به‌وسیلۀ ستاره‌ها راه خود را پیدا می‌کنند، امّا دربارۀ تأویل آن حسکانی از محمّد بن زید از پدرش روایت می‌کند:

«از حضرت ابی‌جعفر علیه‌السلام پرسیدم از فرموده خداوند متعال: «وَ بالنَّجْم هُمْ یَهْتَدُون» فرمود: نجم علی است (که به توسّط حضرتش مردمان به خداوند راهنمائی می‌شوند).

همچنین ابان پسر تغلب گوید: به حضرت ابی‌جعفر، محمّد بن علی (امام باقر علیه‌السلام) گفتم قول خداوند: «وَ عَلاماتٍ وَ بالنَّجْم هُمْ یَهْتَدُونَ» فرمود: «نجم محمّد صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله است (که همۀ معارف الهی به‌وسیلۀ ایشان آشکار می‌گردد) و علامات، نشانه‌ها جانشینان (امامان) می‌باشند.»

سورۀ نحل، آیه ۱۸

﴿وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللّهِ لا تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَحِیم﴾

«و اگر بشمارید نعمت‌های خداوند را نتوانید شماره نمایید. به‌درستی که خداوند هرآینه بسیار آمرزنده و بسیار مهربان است.»

ابن عباس گفت:

«با رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله بودیم در دارالندوه (محلّی که جای گرد آمدن مردان فکور سیاسی بوده). رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله به علی علیه‌السلام فرمود: مرا خبر ده به اوّل نعمتی که خداوند به تو ارزانی داشت.

علی علیه‌السلام عرض کرد: مرا مرد آفرید و زن نیافرید.

فرمود: پس دوّمین (نعمت را بگو).

عرض کرد: اسلام (خداوند مرا مشرّف به اسلام فرمود).

فرمود: پس سوّمین نعمت؟

پس علی علیه‌السلام این آیه شریفه را تلاوت فرمود: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللهِ لا تَحْصُوها» (اگر بشمارید نعمت‌های خدواند را آن را نتوانید بشمردید) پس پیغمبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله میان دو شانه‌اش زد و فرمود: دشمن نمی‌دارد تو را جز منافق (دو رو و دو رنگ خدا ناشناس).

مردها از این جهت که نفقۀ زن‌ها را می‌دهند بر آنها برتری دارند و باید از آنها مراقبت کنند.

زن‌ها هم پیش خدا محترم هستند و اگر دستورات پروردگار را رعایت کنند، کم از مردان نیستند، همان طور که فاطمۀ زهرا سلام‌اللّه‌علیها و بعضی دیگر از مادران ائمه بسیار محترم بودند. فاطمۀ زهرا سلام‌اللّه‌علیها هم‌ردیف علی علیه‌السلام است.

سورۀ نحل آیه ۴۳

﴿وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجالاً نُوحِی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ﴾

«و نفرستادیم از پیش از تو مگر مردانی که به آنان وحی می‌فرستادیم پس از اهل ذکر که اهل رسول اللّه می‌باشند، بپرسید اگر نمی‌دانید.»

سدی از حرث روایت کند:

«از علی علیه‌السلام از این آیه پرسیدم: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ» پس از اهل ذکر بپرسید. فرمود: به خدا سوگند هرآینه ماییم اهل ذکر، ماییم اهل علم و ماییم معدن تأویل و تنزیل و مرکز و معنی قرآن و حقیقت آن و هرآینه شنیدم رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله می‌فرمود: من شهر دانشم و علی درِ ورود به این شهر است پس هرکس خواهان علم است باید از درِ آن وارد گردد.»

سورۀ اسراء، آیۀ ۲۶

﴿وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً﴾

«و بده به خویشاوند حقّش را و به مسکین و از راه وامانده و اگر به خویشاوند ندهی فوق‌العاده بی‌فایده مصرف نمودی.»

حسکانی با سند متصل از ابی‌سعید روایت کرده:

«چون نازل شد این آیه: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ» حقّ خویشاوند را بده، پیغمبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله فاطمه سلام‌اللّه‌علیها را خواند و فدک را به او عطا فرمود.»

سورۀ اسراء، آیۀ ۵۷

﴿أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ یَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ کانَ مَحْذُوراً﴾

«آقایانی که می‌خوانند خداوند را هریک از آنها که قربشان به خداوند بیشتر است خواهان وسیلۀ نزدیک‌تری به خداوند می‌باشند و دائماً به رحمت خداوند امیدوارند و از عذاب خداوند ترسان می‌باشند. هرآینه از عذاب پروردگارت باید فرار نمود و ترسان بود.»

عکرمه در فرمایش خداوند: «أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ» یعنی ایشانند کسانی که می‌خوانند خدا را، می‌گیرند به‌سوی پروردگارشان محکم ترین وسیله را، گفت:

«ایشان که این اوصاف را دارا هستند پیغمبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله و علی و فاطمه و حسن و حسین‌اند صلوات اللّه علیهم اجمعین.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است