تفسیر سوره شعراء

سوره شعراء آیه ۵ و ۶ | جلسه ۲

فیلم جلسه
 

صوت جلسه

متن تفسیر

 

تفسیر سوره شعرا آیه ۵ و ۶ | چهارشنبه ۱۴۰۲/۶/۲۹ | جلسه ۲ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

 

قال امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام:

«مَنْ‏ رَضِیَ‏ بِالْعَافِیَهِ مِمَّنْ‏ دُونَهُ‏ رُزِقَ‏ السَّلَامَهَ مِمَّنْ‏ فَوْقَهُ»[1]

«هرکس به عافیت زیردست خود راضی باشد، از بالادست خود سالم می‌ماند.»

عافیت یکی به معنای سلامتی ظاهری است؛ یعنی مثلاً از خدا می‌خواهد که همسر و فرزندان و دوستانش سالم باشند. واقعاً هم دوست دارد همان طور که بچه‌های خودش سالم‌اند، فرزندان و خانوادۀ رفیقش هم سالم باشند. چنین کسی از بالادستان و رئیسان خود سالم می‌ماند و خداوند او را از ظلم آنان در امان می‌دارد.

زیردست شامل کسانی که با انسان در یک ردیف هستند هم می‌شود؛ مثل دوستان و خانواده.

یکی دیگر از معانی عافیت، سلامت دین است؛ یعنی از خدا می‌خواهد دین خود و اهل و عیال و دوستانش حفظ شود. خدای تعالی هم کمک می‌کند دین آشنایانش سالم بماند و کسی نتواند ضربه‌ای به آن بزند.

این رضایت صرف دعا کردن و در نیّت داشتن نیست، باید کار هم بکند و آنچه از دستش می‌آید انجام دهد.

 

تفسیر سوره شعرا آیه ۵ و ۶

وَ ما یَأْتیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ إِلاَّ کانُوا عَنْهُ مُعْرِضینَ(5)

هیچ آیۀ جدیدی از سوی خداوندِ رحمان برای آنها نمی‌آید، مگر آنکه از آن رو می‌گردانند.

 

فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتیهِمْ أَنْبؤُا ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (6)

تکذیب کردند و به‌زودی خبرهای آنچه را مسخره می‌کردند به آنها می‌رسد.

 

«وَ ما یَأْتیهِمْ» برای آنها نمی‌آید «مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ» آیۀ جدیدی از قرآن از طرف خداوند رحمان «إِلاَّ کانُوا عَنْهُ مُعْرِضینَ» مگر اینکه از آن روگردان می‌شوند.(5)

«فَقَدْ کَذَّبُوا» آیات خدا را تکذیب کردند «فَسَیَأْتیهِمْ» پس به‌زودی به آنها خواهد رسید «أَنْبؤُا ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ» خبرهای آنچه را که همیشه مسخره می‌کردند.(6)

وَ ما یَأْتیهِمْ مِنْ ذِکْر؛ ذکر در اینجا به معنای قرآن است؛ یعنی هیچ آیه‌ای از طرف خدای تعالی برای این کفّار و مشرکان نمی‌آید، مگر اینکه بر دوری آنها و شدت خشمشان افزوده می‌شود.

ذکر در قرآن به معنای متعددی آمده و در اینجا به معنای قرآن است.

«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»[2]

«ما قرآن را نازل کردیم و خود نگه‌دار آن هستیم.»

از دیگر معانی ذکر یاد کردن خدای تعالی است.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیرا»[3]

«ای کسانی که ایمان آورده‌آید خدا را زیاد یاد کنید.»

یاد خدا مصادیق مختلف دارد، یکی از مهم‌ترینِ آنها نماز است؛

«وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری»[4]

«نماز را برای یاد من به پا دار!»

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت می‌فرمودند: «لذکری ایاک» یعنی نماز به پا دار که من تو را یاد کنم.

هر کار خوبی انسان انجام می‌دهد یاد خدای تعالی است. همچنین اذکاری مثل صلوات، استغفار و دعاهای معروف. خوب است هر روز بعد از هر نماز هفت مرتبه یا هفتاد مرتبه یا صد مرتبه استغفار کنید. تأکید زیادی بر این ذکر شریف شده و مصداق عالی یاد خداست.

یکی دیگر از معانی ذکر، وجود مقدس و گرامی حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله است.

در جلسۀ مناظره‌ای که مأمون میان امام رضا علیه‌السلام و علمای ادیان مختلف برگزار کرده بود، حضرت به علمای اهل تسنن گفتند:

﴿فَسْئَلُوا أهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ‏﴾[5]

«پس اگر نمى‏دانید، از اهل ذکر بپرسید!٬»

ما «اهل ذکر» هستیم؛ پس اگر نمى‏دانید، از ما سؤال کنید!

علما گفتند: مقصود خدا از اهل الذکر، یهود و نصارىٰ هستند.

حضرت فرمود: سبحان اللّه! آیا چنین چیزى جایز است؟ دراین‌صورت آنان ما را به دین خود دعوت خواهند کرد و خواهند گفت: آن دین، از اسلام بهتر است. یعنى آیه اطلاق دارد. در مورد نزول که تصدیق صحّت قول پیغمبر است، اهل ذکر ممکن است اهل کتاب باشند، امّا در مورد فهم دین مبین اسلام، مسلّماً یهود و نصارىٰ مصداق اهل ذکر نیستند و اهل‌بیت معصومین علیهم‌السلام اهل ذکرند.

مأمون گفت: آیا دراین‌باره، بر خلاف گفته علما توضیحى دارید؟

حضرت فرمودند: بله. «ذکر» رسول‌اللّه است و ما نیز اهل (و خانواده) او هستیم. این مطلب در قرآن در سورۀ «طلاق» کاملاً روشن است، آنجا که مى‏فرماید:

﴿قَدْ أنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً ۞ رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ‏﴾[6]

«خداوند برای شما ذکر فرستاد، رسولى که آیات روشن الهى را بر شما تلاوت مى‏کند.»

پس ذکر رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله است و ما هم اهل (خاندان) او هستیم.[7]

مصداق دیگر یاد خدا که در قرآن سفارش زیادی بر آن شده نماز است. صورت عالی نماز هم آن است که حواس انسان جمع باشد. نگویید نمی‌شود، یقیناً اگر از خدا بخواهید، کمک می‌کند و موفق به نمازی با حضور قلب می‌شوید.

لازم است وقتی مشغول یاد خدا می‌شوید؛ چه نماز، چه قرآن، چه استغفار، چه صلوات و غیره حضور قلب داشته باشید و با حواس جمع این اذکار را بگویید. اثر ذکر در این است که انسان در تنهایی و با حواس جمع باشد. چند دقیقه ذکر با توجه و بدون حواس‌پرتی بهتر از ساعت‌ها ذکر گفتن بدون توجه است.

مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَث؛ اشاره به اسم «رحمن» تذکر به این نکته است که رحمت خدای تعالی همه را فرا گرفته. رحمان اسم خاص خدای تعالی است که شامل همۀ موجودات می‌شود؛ چه مؤمن و چه کافر، انسان و غیرانسان.

خداوند بندگان خود را دوست می‌دارد و نمی‌خواهد عذاب شوند. رضای او در این است که مردم با اختیار خود ایمان بیاورند تا رحمت واسعه شامل حالشان شود، در عین حال مجبورشان هم نکرده. مسابقه‌ای قرار داده تا معلوم شود چه کسی بیشتر و بهتر می‌تواند استعدادهای درونش را بارور کند؛ «سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ».[8]

در میان همۀ مخلوقات فقط بشر می‌تواند به نعمت‌های عالی پروردگار و اسماء و صفات حسنای او دست یابد، و می‌دانیم که عنایات او انتها ندارد، حتی پیامبر و ائمۀاطهار علیهم‌السلام همگی در سیرند و الی الابد از عنایات او بهره می‌گیرند و به‌سوی نعمت‌های او در حرکت‌اند.

حال اگر این بشر راه کج رفت و غلطی کرد، باید گوشمالی شود تا به خود آید؛ لذا تهدید کرده و وعدۀ عذاب داده است. اگر این هم نباشد، کمتر کسی بندگی خدا می‌کند.

اگر کسی از اول تا آخر عمر کاری به خدا و انبیاء الهی و تکالیف شرعی نداشت و همه‌چیز را انکار کرد و خود را هم‌سطح حیوانات دید، پس از مرگ مانند حیوانات محشور می‌شود؛ یعنی از آن وسعت و نورانیت و آزادی مؤمنان بهره‌ای ندارد و در تاریکی و شدت و عذاب است.

همین جا هم می‌فهمد درونش تاریک و تنگ است، امّا خود را به مادیات و لهو‌ولعب مشغول می‌کند، ولی آنجا این مشغولیات نیست و در فشار و ناراحتی می‌افتد.

پس خدای تعالی چیز جدیدی نمی‌آورد، حاصل کار خودش را نشانش می‌دهند. کارهای خوبش را می‌بیند، کارهای بدش را هم می‌بیند.

این را هم فراموش نکنید که به خدای تعالی حسن‌ظنّ داشته باشید. حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت همیشه این را می‌گفتند که حسن‌ظنّ به خدای تعالی داشته باشید!

بگویید خدای تعالی دوستم دارد و مرا می‌بخشد. اگر گناهی کردید، استغفار کنید و مطمئن باشید می‌بخشد. خودش در قرآن وعده داده است. اگر نماز نمی‌خوانید، از همین حالا شروع کنید و گذشته‌ها را قضا کنید، او می‌بخشد، نمی‌خواهد شما را جهنّم ببرد.

ظنّتان را به خداوند نیکو کنید که هر ظنّی به او داشته باشید همان طور با شما معامله می‌کند.

از خودتان هم ناامید نباشید؛ نگویید من نمی‌توانم و به جایی نمی‌رسم، این غلط است. چرا نرسی! هر وضعی داری و هرجا هستی امید داشته باش که شب بخوابی و صبح بهتر از دیروز باشی!

از جهت ظاهری هم امید داشته باشید؛ اگر مریض هستید امید شفا داشته باشید. ساعت به ساعت منتظر بهبودی باشید. اگر بچه ندارید، امید داشته باشید. خواستن از خدا و دعا کردن را رها نکنید!

هر آرزویی داری همیشه منتظر باش خدای تعالی عنایت فرماید؛ امروز نشد، فردا؛ امسال نشد، سال دیگر. این سخن قرآن و روایات و حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت و اولیای خداست.

إِلاَّ کانُوا عَنْهُ مُعْرِضینَ؛ شاید برای آنها که مؤمن‌اند و قلب پاکی دارند، مخصوصاً برای جوان‌ها و نوجوان‌ها مشکل باشد که چطور کافران از آیات الهی اعراض می‌کردند.

وقتی فرد خیرخواهی نصیحتی به شما می‌کند، می‌پذیرید و اگر خلافی کرده باشید، از ناحیۀ درون متذکر و متنبه می‌شوید. این علامت ایمان شماست. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:

«مَنْ‏ سَرَّتْهُ‏ حَسَنَتُهُ وَ سَاءَتْهُ سَیِّئَتُهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ»[9]

«هرکس کار خوبش او را مسرور کند و گناهش اندوهگینش سازد مؤمن است.»

امّا همه این‌طور نیستند. برخی افراد تذکرات زیادی برایشان می‌آید و آیات بی‌شماری می‌بینند، امّا همچنان لجاجت می‌کنند و رو برمی‌گردانند، حتی مسخره هم می‌کنند. در این افراد هیچ خیری نیست. این‌ها نمی‌فهند که در این دار اختیار مهلت داده می‌شوند، امّا وقتی غضب خدا رسید مهلتی در کار نخواهد بود.

بعضی جوان‌ها به قدرت جوانی و هوش خود مغرور می‌شوند و در مقابل همه می‌ایستند، حتی به پدر و مادر و خانواده خود هم بی‌اعتنایی و گاهی فحاشی می‌کنند. گویی از خدا هم نمی‌ترسند و فکر می‌کنند همیشه همین طور می‌مانند. نمی‌دانند برای خدا کاری ندارد یک آن همه‌چیز را عوض کند و هرجا می‌روند همه دشمنشان شوند.

فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتیهِمْ أَنْبؤُا ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُن؛ آیات الهی را تکذیب کردند و گفتند نه خدایی است و نه پیامبری و نه خبری!

در گذشته برخی مشرک بودند و بت می‌پرستیدند، امروز هم بسیاری افراد نفس‌پرست هستند. می‌گویند دلم می‌خواهد این‌طور باشم و این کار را بکنم؛ نمی‌خواهم دین داشته باشم و به دستورات دینی پایبند باشم. این نفس بت بزرگ است.

این بی‌اعتنایی به عقاید و تکالیف دینی آثاری دارد که به‌زودی با آن موجه خواهند شد و آنچه را مسخره می‌کردند، خواهند دید.

چادر را مسخره می‌کنند؛ نماز خواندن جوان را به باد استهزاء می‌گیرند؛ سربه‌زیر و حیای نوجوان را می‌بینند و می‌خندند. خداوند می‌فرماید به‌زودی اخبار آنچه را مسخره می‌کردند به آنها خواهد رسید.

آیا کسی می‌داند مرگش کی فرامی‌رسد؟ خیر. همچنان مسخره می‌کنند و دشنام می‌دهند و خود را در آلودگی و تاریکی فرومی‌برند تا زمانی که ناگهان مرگشان فرارسد و آنچه را با دست خود ساخته‌اند ببینند.

اصلاً چرا خدا این‌ها را خلق کرد که این‌طور کنند؟

خداوند همه را خوب خلق کرده، راه نجات و سعادت را نشان داده، حتی راه توبه را هم باز گذاشته است. دائم گناهکاران را صدا می‌زند و هرکس هر زمان بیاید، قبولش می‌کند، حتی اگر ساعتی قبل از مرگ باشد، امّا خودشان نمی‌خواهند و به اختیار خود راه کج می‌روند.

خدایا خودت کمک کن راه راست برویم و هرگز ناامید نشویم و امید داشته باشیم به آنچه از تو می‌خواهیم می‌رسیم! «اهدنا الصراط المستقیم» یعنی همین.

«ما را به راه راست هدایت کن» یعنی هدایت ما را بیتشر کن؛ کمک کن در این صراط استقامت داشته باشیم و منحرف نشویم. اگر هم شدیم، تو خود جبران کن!

[1]. امالی صدوق، ۴۴۷.

[2]. حجر، ۹.

[3]. احزاب، ۴۱.

[4]. طه، ۱۴.

[5]. نحل، ۴۳.

[6]. طلاق، 10 و 11.

[7]. عیون أخبار‌الرضا علیه‌السلام، ‏1، 228.

[8]. حدید، ۲۱.

[9]. کافی، ۲، ۲۳۲.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است