چهارم رمضان ۱۴۴۴ – ۱۴۰۲ | حجت الاسلام والمسلمین ترابیان
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
چهارم رمضان ۱۴۴۴ – ۱۴۰۲ | یکشنبه ۱۴۰۲/۰۱/۶ | حجت الاسلام والمسلمین ترابیان
اشاره شد به دعای شریف و جامعی که هر روز ماه رمضان وارد شده و مطالبی در آن آمده که نیاز انسان است و در این ماه باید طلب کند، در ادامۀ این دعا آمده است:
وَ اکْفِنِی فِیهِ مَا أَهَمَّنِی وَ اسْتَجِبْ فِیهِ دُعَائِی؛ خدایا، به حق محمّد و آل محمّد، کفایت کن مرا در این ماه، در آنچه برای من اهمیت دارد.
مرا در چیزی که هموغمم را بر آن قرار دادی، بالأخص معرفت و محبّت خدای تعالی و محمّد و آلمحمّد صلوات اللّه علیهم اجمعین و معرفت قرآن کریم کفایت فرما. دعای مرا در این ماه استجابت کن که خود وعده فرمودی.
وَ بَلِّغْنِی فِیهِ رَجَائِی؛ خدایا مرا به امیدم برسان. در آنچه امید بسم به تو، آنچه از تو میخواهم و دوست دارم در این ماه مبارک نصیبم شود، روزی من فرما.
از جانب من فقط امید است و چیزی که شایستۀ رسیدن به این مطالب باشد ندارم. هیچ عملی ندارم، امّا امید دارم که تو عنایت فرمایی. جاذبه و جذب از ناحیۀ توست. خدایا مرا برسان!
اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّی فِیهِ النُّعَاسَ وَ الْکَسَلَ وَ السَّأْمَهَ وَ الْفَتْرَهَ وَ الْقَسْوَهَ وَ الْغَفْلَهَ وَ الْغِرَّه؛ بعضی چیزها مانع انسان است. در این دعا به ما یاد میدهند که از خدای تعالی بخواهیم از ما برطرف شود.
«نُعاس» یعنی بیحالی و چُرت. میخواهد مقداری قرآن بخواند، بیحال میشود و خوابش میگیرد.
کسالت، خستگی، سستی، فتره و قسوه این است که میخواهد توجه به آیات قرآن کند، ولی آیات در دلش قرار نمیگیرد. اینهمه کلمات گهرباری که در قرآن کریم و در روایات و ادعیه مبارک اهلبیت علیهمالسلام آمده، در او تأثیر نگذارد. قساوت قلب بگیرد.
غفلت یغنی غافل شویم از برکات ماه مبارک رمضان و به سادگی از دستمان برود. «و الغرّه» یا مغرور شویم به عمل خود، به چیزهایی که نباید به آن دل ببنیدیم.
اللَّهُمَّ جَنِّبْنِی فِیهِ الْعِلَلَ وَ الْأَسْقَامَ وَ الْهُمُومَ وَ الْأَحْزَانَ وَ الْأَعْرَاضَ وَ الْأَمْرَاض؛ خدایا مرا دور کن از بیماری و هموغم و حزنها و خیالات بیجا که گاهی شیطان و نفس ایجاد میکند و باعث میشود حواسم در نماز و تلاوت قرآن جمع نباشد.
خدایا مرا دور کن از هموغمهایی که گاه بر اثر یک بداخلاقی یا نداشتن گذشت یا تواضع نکردن دچار میشوم و چند روز از ماه رمضان درگیر آن میشوم.
وَ الْخَطَایَا وَ الذُّنُوب؛ خطا و گناه را از ما دور بگردان و توفیق ده اعتصام به حبل خودت. «وَ اعْصِمْنَا مِنَ الذُّنُوبِ خَیْرَ الْعِصَمَ» خدایا ما را به بهترین عصمت از گناهان حفظ بفرما و آثار گناهان را از ما دور برگردان.
وَ اصْرِفْ عَنِّی فِیهِ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ؛ خدایا بدیها و زشتیها را از ما برگردان تا چیزهای بیهوده را چشممان نبیند و گوشمان نشنود و به آنها میل پیدا نکنیم.
وَ الْجَهْدَ وَ الْبَلَاءَ وَ التَّعَبَ وَ الْعَنَاء؛ خدایا کاری کن به زحمت و بلا و سختی نیفتیم.
اگر خواستیم کاری انجام دهیم یا خدمتی بکنیم یا روزهای بگیریم، نفسمان فکر نکند کار خیلی بزرگ و مهمی انجام دادهایم یا تکالیفی که خدای تعالی آسان قرار داده و خودش کمک میکند، برایمان سخت جلوه کند.
إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ؛ خدایا تو شنوندۀ دعایی.
اللَّهُمَّ أَعِذْنِی فِیهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ؛ خدایا مرا از شرّ شیطان رجیم پناه ده!
وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِه؛ و از شرّ عیبجوییها و القا افکار بیجای او به تو پناه میبرم.
وَ نَفْثِهِ وَ نَفْخِهِ وَ وَسْوَاسِهِ؛ از چیزهایی که میدمد و وسوسه ایجاد میکند و سعی میکند در من کسالت ایجاد کند و مرا بیرغبت و بینشاط کند.
وَ کَیْدِهِ وَ مَکْرِهِ؛ خدایا از کید و مکر شیطان مرا پناه بده!
وَ خَتْلِهِ وَ أَمَانِیِّهِ وَ خَدْعِهِ وَ غُرُورِهِ؛ از طنابهایی که میاندازد، خدعههایی که ایجاد میکند و آرزوهای دورودرازی که در نفس ما قرار میدهد و دامهایی که میگذارد به تو پناه میبرم.
وَ أَحْزَابِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ؛ از حزبهایی و گروههایی که در خدمت اویند مرا ایمنی بخش!
وَ أَخْدَانِهِ وَ أَشْیَاعِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ وَ جَمِیعِ کَیْدِهِمْ؛ از تابعین و شیعیان شیطان و دوستان و شرکاء او و از همۀ مکرهایش به تو پناه میبرم.
خدایا به حق محمّد و آل محمّد در این ماه مبارک ما را آفات درونی که از نفس نشأت میگیرد و از آفات بیرونی که از شیطان و شیاطین نشأت میگیرد، ما را حفظ بفرما!
تفسیر سورۀ دخان
عرض شد که دربارۀ سورۀ دخان فضایل بسیاری گفته شده. در اینجا چند روایت بهعنوان تبرک و تیمن ذکر میشود.
تفسیر نورالثقلین از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله آورده است:
«مَنْ قَرَأَ سُورَهُ الدُّخَانَ فِی لَیْلَهٍ أَصْبَحَ یَسْتَغْفِرُ لَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ»[1]
هرکس سورۀ دخان را در یک شب بخواند، خدای تعالی از برکت کلام نورانی رسول خدا و قرآن کریم، در حالی صبح میکند که هفتادهزار ملک برایش استغفار میکنند.
یک وقت خود شخص میگوید «استغفر اللّه ربی و اتوب الیه» یک وقت خدای تعالی هفتادهزار ملک را مأمور میکند که برایش بگویند «استغفر اللّه ربی و اتوب الیه». این از برکت تلاوت سورۀ دخان و عنایتی است که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله وعده فرمودند.
در روایت دیگر از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله نقل شده:
«مَنْ قَرَأَها فِی لَیْلَهِ جُمُعَهٍ أَصْبَحَ مَغْفُوراً لَهُ»[2]
کسی که در شب جمعه سورۀ دخان را تلاوت کند، صبح میکند در حالی که خدای تعالی همۀ گناهانش را آمرزیده است.
در روایت دیگری میفرمایند:
«من قرأ هذه السوره کان له من الأجر بعدد کل حرف منها مائه ألف رقبه عتیق» هرکس این سوره را بخواند، برای اوست در ازای هر حرفی اجر صدهزار بنده آزاد کردن در راه خدا.
«و من قرأها لیله الجمعه غفر الله له جمیع ذنوبه و من کتبها و علقها علیه أمن من کید الشیاطین» هرکس آن را در شب جمعه بخواند خداوند همۀ گناهانش را میبخشد. و هرکس آن را بنویسد و همراه خود داشته باشد یا به گردنش بیاویزد، از کید شیاطین در امینت قرار میگیرد.
«و من جعلها تحت رأسه» هرکس این سوره را زیر سرش بگذارد «رأى فی منامه کل خیر» در خوابش خیر میبیند. خیرات و خوبیها و آنچه از جانب عنایت الهی است، در خواب خود میبیند.
«و أمن من قلقه فی اللیل» از اضطراب و وحشتی که ممکن است در شب عارضش شود در امنیت قرار میگیرد.
«و إذا شرب ماءها» اگر آبی از روی نوشتۀ سورۀ دخان بخورد «صاحب الشقیقه برىء» اگر سردرد داشته باشد، برطرف میشود.
«و إذا کتبت و جعلت فی موضع فیه تجاره ربح صاحب الموضع و کثر ماله سریعا» اگر این سوره را بنویسد و در محل تجارت و کسبوکارش قرار دهد، سود میبرد و مالش برکت پیدا میکند.[3]
گفتیم اگر کسی این سوره را در ماه مبارک رمضان صد مرتبه بخواند، باعث نعمت یقین میشود. در سیاق آیات این سوره مسألۀ یقین و شک مطرح شده و عصارۀ اصلی آن همین است. غیر از این، روایتی از امام باقر علیهالسلام نقل شده که در آن شخصی از امام باقر علیهالسلام پرسید: یابن رسول اللّه چطور بفهمم لیلهالقدر در هر سال وجود دارد؟
فرمودند:
«إِذَا أَتَى شَهْرُ رَمَضَانَ فَاقْرَأْ سُورَهَ الدُّخَانِ فِی کُلِّ لَیْلَهٍ مِائَهَ مَرَّهٍ فَإِذَا أَتَتْ لَیْلَهُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ فَإِنَّکَ نَاظِرٌ إِلَى تَصْدِیقِ الَّذِی سَأَلْتَ عَنْهُ»[4]
هنگامی که ماه رمضان رسید، هر شب صد مرتبه سورۀ دخان را بخوان. وقتی به شب بیستوسوم رسیدی، میبینی آنچه را که از آن سؤال میکنی.
حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت راجعبه همین موضوع ماجرایی را از آیتاللّه قاضی و از خود آیتاللّه خویی شنیده بودند و نقل میکردند.
آیتاللّه خویی در ایام جوانی خدمت آیتاللّه قاضی میرفتند. آیتاللّه قاضی به ایشان سفارش کرده بودند که شبهای ماه مبارک رمضان هزار سورۀ قدر بخوانند. ایشان هم میخواندند.
خودشان نقل کرده بودند که شب بیستوسوم، در حجره نشسته بودم که دیدم وضع تغییر کرد. کنار حجره کتابهای زیادی تا زیر سقف چیده شده بود که روی همه نوشته بود: تألیف سید ابوالقاسم خویی. رساله و کتابهایی که هنوز نوشته نشده بود را دیدند. مقدار زیادی هم پول دیدند که بهعنوان وجوهات جلو ایشان بود. یک عده هم صف کشیده بودند برای بوسیدن دست ایشان.
در همین حال ناگهان شنیدند که از منارههای نجف صدا آمد «قد مات سید ابوالقاسم خویی». جناب سید ابوالقاسم خویی مُرد! ایشان دستوپایش را گم کرد و سرآسیمه به حیاط حوزه دوید که دید هیچ خبری نیست.
آیتاللّه قاضی فرموده بودند تا موقع مرگِ شما را نشانتان دادند. ظاهراً به حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت گفته بودند اگر صبر کرده بود، برزخ و قیامت خود را هم میدید؛ یعنی مقاماتی که خدای تعالی برایشان مهیّا کرده بود را میدیدند، ولی همین که خبر فوتشان را شنیدند، نتوانستند تحمل کنند.
به هر حال شب قدر و نزول ملائکه به قلب مبارک ولیّ زمان، منحصر به زمان رسول خدا و ائمۀ اطهار علیهمالسلام نیست. این شب هر سال تکرار میشود و برکاتش به دوستان اهلبیت علیهمالسلام میرسد.
«بسم اللّه الرحمن الرحیم»
ابتدای هر سوره با «بسم اللّه الرحمن الرحیم» شروع میشود. از برکات این آیه زیاد گفته شده، لکن بهخاطر اهمیت این آیه در اینجا نیز چند کلمه از باب تیمن و تبرک گفته میشود.
در روایت است که «بسم اللّه الرحمن الرحیم» به اسم اعظم خدای تعالی نزدیکتر است از سفیدی چشم به سیاهی آن (البته اگر با معرفت گفته شود).
«بسم اللّه الرحمن الرحیم» در اول هر سوره متعلق به همان سوره است. به همین دلیل گفته شده آن را به قصد هر سوره گفتید، همان سوره را بخوانید، مخصوصاً در نماز نباید تغیر داده شود؛ پس اگر نیّت تغییر کرد، بسیاری از فقها از جمله آیتاللّه سید علیمحمّد دستغیب فرمودهاند باید بسم اللّه را تکرار کنید؛ مثلاً اگر به قصد سورۀ کوثر بسم اللّه گفتید، بعد خواستید سورۀ قدر را بخوایند، بسم اللّه را تکرار کنید.
علت این امر آن است که ابتدای بسم اللّه جار و مجرور است؛ یعنی به اسم خدای تعالی استعانت میجوییم برای همان چیزی که اول هر سوره آمده؛ یعنی مثلاً در سورۀ دخان اولین موضوع مهمی که مطرح شده نزول کتاب مبین خدای تعالی (قرآن کریم) در لیلهالقدر است. انزال این سوره و آیات آن و کل قرآن کریم به این عظمت، به استعانت از اسم خدوند متعال است. در واقع به استعانت اسم اللّه جلّجلاله «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهٍ مُبارَکَه».
«وَ الْکِتابِ الْمُبین» هم برای قسم و اهمیت دادن به انزال کتاب در لیله مبارکه است.
پس میفرمایند مثلاً در سورۀ حمد بسم اللّه متعلق به همان الحمد است؛ یعنی حمدی که میکنم به استعانت از اسم اللّه جلّجلاله است، بلکه همۀ افعال ما و ارکان عالم وجود به اسماء خدای تعالی است.
در دعای کمیل آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند «و باسمائک الّتى ملأت ارکان کلّ شئ».
حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت در شرح دعای سحر -که در این ایام این کتاب و دیگر کتابهای پر بار ایشان را حتماً مطالعه کنید- میفرمایند:
«خداوند اجلّعالی، به حسب روایات، هزار اسم دارد که ما نه مثلش را دیدهایم و نه همتایش را دیدهایم، پس برای ما ابهام دارد. خداوند اجلّعالی را میخوانم از ناحیۀ علمش، از ناحیۀ قدرتش، از ناحیۀ محبّتش، از ناحیۀ کرمش، از ناحیۀ وُدّش، از ناحیۀ احاطهاش.»
در بسم اللّه الرحمن الرحیم، از ناحیۀ رحمت رحمانیه و رحیمیه خدای تعالی را میخوانیم.
«انسان خداوند را از نواحی مختلف میخواند، ولی خداوند اجلّعالی را به هر لسانی میتوان خواند و ستایش کرد؛ یعنی عرض عبودیت کردن منحصر به لسان عربی نیست.»
به هر زبانی میتوان با خدای تعالی انس گرفت و عرض عبودیت کرد. البته دعاهایی که ائمۀ اطهار فرمودند، با همین لسان بسیار کامل و جامع است.
با وجود همۀ اسماء و هزار اسمی که به حسب روایت برای خدای تعالی اعلام شده که فهم هرکدام عنایت خدای تعالی را میطلبد، در عین حال خداوند علیّاعلی از هر جهت یکتاست، تعدد در او راه ندارد و همۀ اسماء حسنایش عین ذات مقدسش هستند و به تمام معنا یکتاست، امّا ظهور این اسماء برای ما تعدد دارد، والّا در ذات مقدس خدای تعالی یکی است.
امیدواریم خدای تعالی احدیت و واحدیت را که بزرگان در توحید میفرمایند، به همۀ ما بفهماند.
بهعنوان حسنختام دعای حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت را که در همین دعای سحر میفرمایند، میخوانیم:
«ای پروردگار عالم، به برکات اسامی کامل و اکبر خودت که تمام اسماء تو کبیرند، معرفت آنان را عطا فرما و آنان را شفیع نزد تو قرار میدهیم که معرفت خودت و محبّت خودت و عبودیت خودت را به ما عطا فرمایی.
بزرگی حضرت ختمی مرتبت صلّیاللّهعلیهوآله و حضرت امیرالمؤمنین ابین من الشمس و اظهر من الامس است. پر کرده است بزرگواری این دو نفر تمام عوالم امکان را و تمام تشئات پروردگار عالم را. پروردگارا سؤال میکنم حضرتعالی را به تمام اسماء خودت؛ یعنی تمام اسامی را شفیع قرار میدهم و معرفت تمام اسامی را میخواهم و میخواهم با اسم تو خاضع باشم، رفیق باشم، یگانه باشم.»
[1]. تفسیر نورالثقلین، ۴، ۶۲۰.
[2]. همان.
[3]. تفسیر برهان، ۵، ۷.
[4]. کافی، ۱، ۲۵۲.