رمضان المبارک ۱۴۰۲-۱۴۴۴

یازدهم رمضان ۱۴۴۴ – ۱۴۰۲ | حجت الاسلام والمسلمین ترابیان

فیلم جلسه
 

صوت جلسه

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

یازدهم رمضان ۱۴۴۴ – ۱۴۰۲ | یکشنبه ۱۴۰۲/۰۱/۱۳ | حجت الاسلام والمسلمین ترابیان

 

 

 

 

إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهٍ مُبارَکَهٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرینَ(۳) فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ(۴)

إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَهٍ مُبارَکَهٍ؛ ما کتاب مبین را در شبی مبارک نازل کردیم. گفتیم کتاب مبین قرآن کریم است و لیله مبارکه شب قدر.

از حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام و بعضی دیگر از ائمۀ اطهار روایت شده که تأویل کتاب مبین وجود مقدس آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. در این صورت لیله مبارکه بر وجود گرامی فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها تطبیق می‌شود که کفو و همتای حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بودند و کامل کنندۀ فیض الهی هستند که از جانب خدای تعالی به رسول گرامی اسلام و اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌رسد.

مبارکی حضرت صدیقه کبری کاملاً روشن و معلوم است. خدای تعالی برکات بی‌شماری در وجود مبارک ایشان و نسلشان برای امت رسول اللّه صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله قرار داد.

بنا بر این تأویل «فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیم» در لیله مبارک یعنی در فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها تفصیل پیدا کرد که در روایت است «کُلُّ أَمْرٍ حَکیم» یعنی رجل بعد رجل؛ یعنی یازده امام پربرکت شیعه که از صدیقه کبری متولد شدند و همگی در فیض و رحمت، تالی‌تلو رسول خدا و آقا امیرالمؤمنین صلوات اللّه علیهم اجمعین بودند.

ولی اگر طبق ظاهر آیه لیله مبارکه همان لیلهالقدر باشد، مبارکی آن به‌خاطر برکاتی است که خدای تعالی در این شب بر همۀ مخلوقات نازل می‌کند، بالأخص بر وجود مبارک رسول خدا و اهل‌بیت علیهم‌السلام و بعد از آنها به مؤمنان اولیاء خدا.

به رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله خبر دادند که بنی‌امیه هزار ماه بر این امّت مسلط می‌شوند. حزنی عجیب پیامبر اکرم را در بر گرفت و خدای تعالی برای جبران این حزن و بشارت به آن جناب، در هر سال یک شب قرار داد که از آن هزار ماه بهتر و برکاتش بیشتر است.

در یکی از دعاهایی که به‌عنوان دعای هر روز ماه مبارک رمضان وارد شده و معمولاً خوانده نمی‌شود، آمده است:

«اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِلَیْلَهِ الْقَدْرِ عَلَى أَفْضَلِ حَالٍ تُحِبُّ أَنْ یَکُونَ عَلَیْهَا أَحَدٌ مِنْ أَوْلِیَائِکَ وَ أَرْضَاهَا لَک» خدایا بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و مرا در این ماه براى درک شب قدر توفیق ده، به بر‌ترین حالى که‏ دوست دارى یکى از اولیائت بر آن حال باشد و پسندیده‏‌ترین حال در نزد توست.

ما نمی‌دانیم اولیاء تو در شب قدر چه حالاتی دارند، ولی ما را توفیق بده به آن حال باشیم.

«ثُمَّ اجْعَلْهَا لِی خَیْرا مِنْ أَلْفِ شَهْر» شب قدر را براى من بهتر از هزار ماه قرار ده و فضیلت این شب را در حق من به فعلیت برسان.

بسیارند کسانی که در شب قدر وارد می‌شوند، امّا هیچ تغییری نمی‌کنند؛

خر عیسی گرش به مکه برند

چون بیاید هنوز خر باشد

خدایا همۀ دوستان آقا امیرالمؤمنین را از نادانی و جهالت و قدرندانستن شب قدر حفظ بفرما و این شب قدر را برای ما طوری قرار ده که احساس کنیم از عنایت ویژۀ تو برخوردار شده‌ایم.

«وَ ارْزُقْنِی فِیهَا أَفْضَلَ مَا رَزَقْتَ أَحَدا مِمَّنْ بَلَّغْتَهُ إِیَّاهَا وَ أَکْرَمْتَهُ بِهَا» در این شب به من روزى کن بافضیلت‌ترین و بر‌ترین چیزى که روزى می‌گردانی برای احدی از کسانی که به این شب وارد شدند و گرامی داشتی کسانی را که این شب را درک کردند.

آنها جزو گرامی‌داشتگان درگاه تو هستند، روزی آنها را به من هم عنایت فرما!

«وَ اجْعَلْنِی فِیهَا مِنْ عُتَقَائِکَ مِنْ جَهَنَّمَ وَ طُلَقَائِکَ مِنَ النَّار» در این شب مرا از آزادشدگان از دوزخ و رهاشدگان از آتش غضبت و از نفس خودم قرار ده.

«وَ سُعَدَاءِ خَلْقِکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ رِضْوَانِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» مرا در جملۀ سعادتمندان خلقت که به مغفرت و رضوانت نائل شدند قرار ده، اى‏ مهربان‏‌ترین مهربانان.

خیر کثیر و مبارکی شب قدر را حافظ این چنین بیان می‌کند؛

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

وندران ظلمت شب آب حیاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

بی‌خود از شعشعۀ پرتو ذاتم کردند

باده از جام تجلی صفاتم دادند

رضوان خدا به حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت، می‌فرمودند: اگر چیزی از توحید ذات نصیب انسان شود، خودش را به زمین بزند و به آسمان هفتم رود، جا دارد؛ مثل کسی می‌شود که اصلاً روی پای خود بند نیست.

اینکه می‌فرماید: «بی‌خود از شعشعۀ پرتو ذاتم کردند» یعنی خدای تعالی در شب قدر عنایتی از توحید ذات و توحید صفات نصیب قلب ایشان کرد.

به‌خاطر این برکات است که ائمۀ اطهار علیهم‌السلام این همه به دوستانشان سفارش می‌کردند و به بعضی می‌فرمودند صد دخان یا هزار قدر بخوانند. سیرۀ اولیاء خدا هم به همین منوال بوده است.

البته عرض شد که این دستورات به تناسب اشخاص و به افراد مورد نظر بوده. آن بزرگواران تشخیص می‌دادند چه کسی صلاحیت دارد. این‌طور نیست که هرکسی این کار را انجام دهد؛ به‌عنوان مثال حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت مراقب بودند دوستانی که این سوره‌ها را تلاوت می‌کنند درست حرکت کنند یا با تخیل نخوانند. طوری نخوانند که زحمتش بیشتر از فایده‌اش باشد.

شب قدر کدام شب است؟

لیله‌القدر همان طور که بارها بحث شده، مطابق بعضی روایات دهۀ آخر ماه رمضان است. امّا چرا حضرات معصومین علیهم‌السلام آن را به‌طور دقیق مشخص نمی‌کنند؟

به‌خاطر اینکه اگر محدود به یک شب شود، بسیاری نمی‌توانند آن‌طور که شایسته است، خود را آمادۀ این فیض عظیم کنند. به‌خاطر همین بعضی برزرگان برای کسب فیض و عنایت خدای تعالی، از اول ماه مبارک، هر شب صد دخان و هزار «انا انزلناه» می‌خواندند تا آن فیض نصیبشان شود.

قرآن کریم می‌فرماید لیله‌القدر را در ماه رمضان قرار دادیم. در بعضی روایات دهۀ آخر ماه رمضان و در بعضی دیگر شب‌های نوزدهم، بیست‌ویکم و بیست‌وسوم گفته شده که شب ضربت خوردن امیرالمؤمنین، شب شهادت و شب سوم آن حضرت است.

گره خوردن این سه شب با آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام نشان می‌دهد که لیله‌القدر امّت با آن جناب و اهل‌بیت علیهم‌السلام معنا پیدا می‌کند.

اگر یک شب به‌عنوان لیله‌القدر معیّن می‌شد، بیشتر مردم اول شب که مشغول افطاری خوردن می‌شوند. بعد هم تا نیمه‌شب حرف می‌زنند و بعد از آن می‌خواهند با همۀ خیالاتشان دو، سه ساعتی بنشینند و دعایی بخوانند. با چنین حالی نمی‌توان از این فیض عظیم بهره برد؛ لذا باید در همۀ ماه مبارک دنبال آن بود.

بنا بر روایت شخصی خدمت پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله رسید و گفت: من نمی‌توانم هر شب به مسجد بیایم، سه شب هم نمی‌توانم بیایم.

حضرت فرمود: پس شب بیست‌وسوم بیا.

در مجموع نظر ائمۀ اطهار علیهم‌السلام به این است که کل ماه مبارک رمضان باید دنبال فضیلت شب قدر بود.

بعضی می‌گویند چرا بعد از شب بیست‌وسوم دنبال فضیلت شب قدر باشیم و اعمال آن را انجام دهیم. در واقع آنها متوجه نیستند که در امر خدای تعالی و در دستگاه ربوبی تقدم و تأخر زمانی و مکان معنا ندارد.

همه می‌دانند که حرف جاره باید بر سر کلمۀ مجرور بیاید، نه بعد از آن. از شخصی پرسیدند این کلمه چرا جرّ گرفته؟ او عامل جارّه‌ای را بعد از آن کلمه پیدا کرد و گفت به‌خاطر این.

بعد از مرگش او را در خواب دیدند و پرسیدند: شب اول قبرت چگونه بود؟

گفت: از برکت مجلسی که چهلم برایم گرفتید، شب اول قبر خوبی داشتم.

گفتند: این هم مثل همان حرفی است که می‌گفتی عامل جاره اسم مقدم را جرّ داده؟

گفت: اینجا از این خبرها نیست که مقدم و مأخّر مطرح باشد.

منظور اینکه سیرۀ بزرگان و روایات و سفارشات اهل‌بیت علیهم‌السلام این است که سراسر ماه رمضان، حتی شب‌های بیست‌وهفتم و بیست‌ونهم شبهۀ قدر دارد و سعی و تلاش مؤمنان برای رسیدن به فضیلت شب قدر، حتی شب‌های بعد هم می‌تواند مؤثر باشد، بلکه روز قدر هم، در شرافت و فضیلت، تالی‌تلو شب قدر است و باید همۀ روزهای این ماه را قدر دانست.

وقتی اول ماه یا شب قدر شروع می‌شود، تا ۲۴ ساعت ادامه دارد؛ چون ۲۴ ساعت طول می‌کشد که کره زمین یک دور کامل بزند و همۀ ساکنان زمین این اوقات را درک کنند.

إِنَّا کُنَّا مُنْذِرین؛ ما به مردم انذار و هشدار می‌دهیم.

این عبارت استیناف بیانی است. چرا ما آیات قرآن را نازل کردیم؛ کتاب مبین دادیم؛ رسول خدا و آقا امیرالمؤمنین و اهل‌بیت علیهم‌السلام را فرستادیم؟ تا هشدار بدهیم.

خدای تعالی از روی محبّتی که به بندگان خود دارد، آنان را انذار می‌دهد که راه حق و سعادت و کمال و راهی که این همه فیض دارد، را گم نکنند و در دام شیطان و نفس امّاره نیفتند.

الطاف خدای تعالی چنان است که در ازای یک کار جزئی بنده، ثواب‌های عظیم به او می‌دهد. به‌خاطر چند روز بندگی که به‌سرعت هم می‌گذرد و به تعبیر قرآن «یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ» (یک روز یا قسمتی از یک روز) است، بهشت جاوید و فیض ابدالاباد در قرب خدای تعالی و حیات طیبه در جوار محمّد و آل‌محمّد صلوات اللّه علیهم اجمعین برای انسان مهیّا کرده.

به این جهت خدای تعالی انذار می‌دهد. او نمی‌خواهد مچ‌گیری کند. بعضی افرادی که ظاهراً به راه خدای تعالی دعوت می‌کنند، دنبال مچ‌گیری هستند.

آمر به معروف و ناهی از منکر گاهی مچ‌گیری می‌کند. جایی می‌ایستد که بتواند مچ طرف را بگیرد، امّا راه و روش انذار الهی، قضیۀ مچ‌گیری نیست. خداوند می‌خواهد به شما بگوید خطری در راه است، مبادا شیطان و نفس امّاره شما را به باطل بکشانند!

کار انبیاء این است که انذار دهند و به مردم بگویند از غضب خدای تعالی بپرهیزید، ولی اگر خدای تعالی بخواهد وعید خود را ببخشد -که خیلی اوقات به بهانه‌های متعدد می‌بخشد- قبیح نیست.

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت می‌فرمودند خدای تعالی در وعده‌اش تخلف نمی‌کند؛ چون این کار قبیح است و امر قبیح بر خدای تعالی محال است، امّا در وعید و تهدید و انذارش تخلف قبیح نیست.

خداوند می‌فرماید این راه را نروید که به عذاب مبتلا می‌شوید و به جهنّم می‌روید، حال اگر بخواهد ببخشد و به وعیدش عمل نکند، هیچ قبحی ندارد. اگر شخص کریمی کسی را تهدید کند که در چاه می‌افتد، بعد که افتاد، دستش را بگیرد و بیرون بکشد، بر کرم و بزرگی‌اش افزوده می‌شود.

دعب خدای تعالی بر انذار است. این جمله دلالت بر استمرار می‌کند؛ یعنی همیشه این‌طور بوده، از اول خلقت جناب آدم تا جناب خاتم و تا قیام قیامت ما به بشر انذار می‌دهیم. هرجا بخواهد پایش را غلط بگذارد، از درون و بیرون، با آیات و روایات و ادعیه و دوستان مؤمن هشدارش می‌دهیم. حتی گاهی با حیوانات و حشرات و دیگر موجودات انذار می‌دهد تا بشر به خود آید و از عمرش بهره گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است