تفسیر سوره هود

سوره هود آیات ۱۳ و ۱۴ | جلسه ۱۳

توصیه می‌کنیم حتماً کتاب توحید مفضل را بخوانید. امام صادق علیه‌السلام در این کتاب به شاگرد خود مفضل بن عمر خصوصیات بدن انسان را یادآوری می‌کند و آنها را برمی‌شمارد. آیا می‌شود گفت همۀ این‌ها خودش سوارِ هم شده یا به‌تدریج از میمون به انسان تکامل یافته؟ این‌ها برف‌انباری است. آدم عاقل نباید این‌ها را باور کند.

فیلم جلسه

 


صوت جلسه

متن تفسیر
   

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

 

تفسیر سوره هود آیات ۱۳ و ۱۴ | یکشنبه ۱۳۹۷/۱۱/۲۸ | جلسه ۱۳

 

 

أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ (۱۳)

یا می‌گویند قرآن را (به خدا) افترا زده است. بگو شما هم اگر راست می‌گویید ده سوره مانند آن بیاورید و افترا بزنید و جز خدا هرکه را می‌توانید، دعوت کنید!

 

فَإِلَّمْ یَسْتَجیبُوا لَکُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (۱۴)

اگر شما را اجابت نکردند، پس بدانید به علم خدا نازل شده و هیچ خدایی جز او نیست. آیا شما تسلیم می‌شوید؟

 

«أَمْ» یا «یَقُولُونَ» می‌گویند «افْتَراهُ» این قرآن را افتراء بسته یعنی آن را از خود بافته و به خدا نسبت می‌دهد «قُلْ» بگو «فَأْتُوا» بیاورید «بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ» ده سوره مانند آن «مُفْتَرَیاتٍ» از خود ساخته «وَ ادْعُوا» و دعوت کنید «مَنِ اسْتَطَعْتُمْ» هرکه را می‌توانید «مِنْ دُونِ اللَّهِ» جز خدا «إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ» اگر راست می‌گویید.

«فَإِلَّمْ یَسْتَجیبُوا» اگر اجابت نکردند «لَکُمْ» شما را «فَاعْلَمُوا» بدانید «أَنَّما» به‌راستی «أُنْزِلَ» نازل شده «بِعِلْمِ اللَّهِ» به علم خداوند «وَ أَنْ» و این را هم بدانید که  «لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ» هیچ خدایی جز او نیست «فَهَلْ أَنْتُمْ» پس آیا شما «مُسْلِمُونَ» تسلیم می‌شوید؟

قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ؛ قرآن کریم می‌فرماید شما که می‌گویید قرآن افتراست، خودتان ده سوره مانند آن بسازید و به خدا افترا بزنید. شما که خوب شعر می‌گویید و اهل فصاحت و بلاغت هستید، چرا این‌ کار را نمی‌کنید؟

اعراب مردمانی سخن‌دان بودند. بازاری درست کرده بودند و بهترین عبارات و اشعار را در آنجا می‌خواندند، امّا در مقابل تحدی قرآن همواره پاسخی جز سکوت نداشتند. البته فصاحت و بلاغت قرآن فقط یک جنبۀ آن است. این کتاب از حیث معانی عمیق، اخبار گذشته و آینده و آنچه از جهت معنوی در خود دارد، معجزه است.

معجزۀ هر پیامبر اولواالعزمی به حساب مردمانِ زمان خود بود؛ مثلاً در زمان حضرت موسی سحر رونق داشت و ساحران کارهای عجیب و غریبی می‌کردند؛‌ مار و اژدها می‌ساختند و مردم را متحیر می‌کردند. از همین رو خدای تعالی معجزۀ حضرت موسی را اژدهایی قرار داد که سحرِ ساحران را باطل کرد و ریسمان‌های آنها را بلعید. در زمان حضرت عیسی نیز طبابت مشهور بود. ایشان به‌عنوانِ معجزه کورِ مادرزاد را شفا می‌‌داد و مرده زنده می‌کرد.

در زمان پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله اعراب شعر و نثرهایی بسیار فصیح و بلیغی می‌گفتند؛‌ یعنی هم از جهت ظاهر آراسته بود و هم معانی عالی داشت. کسانی که فصیح و بلیغ‌تر بودند، مسابقه می‌گذاشتند و هرکس شعر بهتری می‌گفت، مشهورتر می‌شد و جایزه می‌گرفت. در آن میان خدای تعالی قرآن را به‌عنوانِ معجزه پیامبر معرفی کرد که حاوی مطالب و علومِ معنویِ عالی و فصاحت و بلاغتِ بی‌نظیر بود. از ابتدای نزول تا به حال تفسیرها بر این کتاب نوشته شده، امّا هنوز هر مفسری آن را تفسیر می‌کند، مطالب جدیدی می‌گوید و همه اعتراف دارند که آنچه در شأن قرآن است، نگفته‌اند.

یکی از مفسرانِ قرآن، فخر رازی است که تفسیر کبیر را در ۳۲ جلد نگاشته است. علامه جوادی آملی نیز تفسیر تسنیم را در دست تحریر دارد که جلد سی و هفتم آن سورۀ هود است. ایشان از شاگردان علامه طباطبایی است و مطالب مفیدی در تفسیر خود آورده. منظور اینکه با همۀ تفاسیری که شیعه و سنی بر قرآن نوشته‌اند، همه اقرار دارند مطالبی در این کتاب است که هنوز به آن پی نبرده‌اند.

خدای تعالی در چند سوره؛ از جمله بقره آیۀ ۳۲، یونس آیۀ ۳۸، هود آیۀ ۱۳، طور آیۀ ۳۴ و نیز در سورۀ اسراء آیۀ ۸۸ تحدی کرده، می‌فرماید اگر می‌توانید آیه و سوره‌ای مانند قرآن بیاورید.

﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً﴾[1]

«بگو اگر جن و انس جمع شوند که مانند این قرآن بیاورند، هرگز مانند آن را نخواهند آورد، هرچند پشتیبان یکدیگر باشند.»

مسیلمه کذاب یکی از کسانی بود که در زمان پیامبر ادعای نبوت کرد و در مقابل قرآن این جملاتِ مضحک را بر زبان آورد: «و المبذرات بذرا و الحاصدات حصدا و الذاریات قمحا و الطاحنات طحنا و العاجنات عجنا و الخابزات خبزا و الثاردات ثردا و اللاقمات لقما اهاله و سمنا» یعنى قسم به دهقانان و کشاورزان، قسم به دروکنندگان، قسم به جداکنندگانِ کاه از گندم، قسم به جداکنندگان گندم از کاه، قسم به خمیرکنندگان، قسم به نان‏پزندگان، قسم به تریدکنندگان! قسم به کسانى که لقمه‏هاى چرب و نرم بر مى‏دارند.

این جملات هم از اوست: «یا ضفدع بنت ضفدع، نقى ما تنقین، نصفک فى الماء و نصفک فى الطین، لا الماء تکدرین و لا الشارب تمنعین‏» یعنی اى قورباغه دختر قورباغه! آنچه مى‏خواهى صدا کن! نیمى از تو در آب و نیمى دیگر در گل است، نه آب را گل‏آلود مى‏کنى و نه کسى را از آب خوردن جلوگیرى مى‏نمایى!

نقل است وی معجزات پیامبر اسلام را تقلید می‌کرد، اما واژگونه می‌شد؛ از جمله روایت است کودکی را نزد رسول خدا آوردند تا برایش دعا کند و چون سرش را کچل دید، دست بر سرش کشید و در ساعت مو درآورد و شفا یافت. چون خبر به مردم یمن رسید، کودکی را نزد مسیلمه بردند تا برایش دعا کند و چون دست بر سرش کشید، کودک کچل شد و به فرزندانش نیز سرایت کرد. همچنین آب دهان در چاهی افکند و آبش شور شد. دلوی از آب را دهان زد و در چاه ریخت که آبش بسیار شود، ولی آب خودش هم خشک شد. آب وضویش را در بستانی افشاندند و دیگر گیاه از آن نرُست. کسی نزد او آمد و خواست برای دو پسرش دعا کند، چون به خانه رفت، دید یکی را گرگ دریده و دیگری در چاه افتاده. کسی را که چشم‌درد داشت، دست بر چشم کشید و او نابینا شد. وقتی از او پرسیدند چرا معجزه‌های تو واژگونه می‌شود، گفت هرکه در حق من شک داشته‌ باشد، معجزۀ من بر وی واژگونه آید.

مطلب دیگر این است که خدای تعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّا نَحْنُ‏ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ﴾[2]

«ما ذکر (قرآن) را نازل کردیم و خود از آن محافظت می‌کنیم»

حدود ۱۴ قرن از نزول قرآن می‌گذرد، امّا نه چیزی از آن کم و نه چیزی به آن اضافه شده است، در حالی که علمای یهود و نصارا اعتراف دارند که تورات و انجیل تحریف شده‌اند.

قرآن کریم نورانیتِ عجیبی دارد. جوان‌های پاکی که هنوز آلودۀ گناه نشده‌اند، اگر با وضو، رو به قبله و با حضور قلب روزی نیم ساعت یا یک ساعت قرآن بخوانند و در بین آن سخن نگویند، حال عجیب و روشنی و فرحِ فوق‌العاده‌ای خدای تعالی به آنها عنایت می‌کند. این غیر از تفکر بر آیات آن است.

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت بعد از ۷۳ سال زحمت و ریاضت‌های شرعی و مبارزه با نفس و دیدنِ اساتید و بزرگان، در اواخر عمر می‌گفت به اندازۀ خودمان قرآن را ملتفت شدیم. یعنی بعد از این‌همه زحمات می‌گوید «به اندازۀ خودمان» یعنی نه فهمِ کامل و نه مثل ائمۀ اطهار علیهم‌السلام البته حسابِ ائمه با دیگران جداست؛ ایشان قرآن ناطق هستند و هرچه می‌گفتند همه از قرآن بود.

﴿وَ لا رَطْبٍ‏ وَ لا یابِسٍ‏ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ﴾[3]

«هیچ تر و خشکی نیست، مگر اینکه در کتاب مبین ثبت است.»

اصلِ این قرآن در دل و روح پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله و بعد علی علیه‌السلام و امروز امام زمان است. هرکس به این کتاب الهی متمسک شود و آن را رها نکند، بهره‌های بی‌شمار از آن می‌برد. شخصی خواصِ مادی و معنوی سوره‌ها و آیات مختلف قرآن را مطابق روایات و تجربیاتِ منقول، جمع‌آوری کرده، کتابی در این زمینه نوشته است.

منظور اینکه قرآن کریم گنجینه‌ای مهم و انسان‌ساز است.

آثار کارهای خوب هم درون انسان محسوس است. قطعاً بارها تجربه کرده و خواهید کرد که این قرآن کتابِ انسان‌ساز است که هم به کارِ دنیا می‌خورد و هم به کار آخرت. هرکس به این کتاب عمل نکرد، مخصوصاً اگر آخوند و عالم باشد، اول خودش ضرر می‌کند و بعد هم عده‌ای را بیچاره می‌کند. هرکس هم عمل کند، نتیجه‌اش را می‌بیند و هم خودش نجات می‌یابد و هم ناجی دیگران می‌شود.

در این بین روح و قلب ما به ما خبر می‌دهد که بیهوده به این دنیا نیامده‌ایم. تو یک نطفه بودی که به چشم نمی‌آمدی. کم‌کم بزرگ و بزرگ‌تر شدی تا به اینجا رسیدی. این‌همه دستگاها را چه کسی در بدن تو قرار داده؟ آیا می‌شود گفت خودش درست شده؟ همه‌چیز سر جای خود به زیبایی کار می‌کند و سازنده‌ای ندارد؟

توصیه می‌کنیم حتماً کتاب توحید مفضل را بخوانید. امام صادق علیه‌السلام در این کتاب به شاگرد خود مفضل بن عمر خصوصیات بدن انسان را یادآوری می‌کند و آنها را برمی‌شمارد. آیا می‌شود گفت همۀ این‌ها خودش سوارِ هم شده یا به‌تدریج از میمون به انسان تکامل یافته؟ این‌ها برف‌انباری است. آدم عاقل نباید این‌ها را باور کند.

 

 

[1] ـ اسراء، ۸۸.

[2] ـ حجر، ۹.

[3] ـ انعام، ۵۹.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است