![سخنرانی شب اول محرم ۱۳۹۸ 1 سخنرانی شب اول محرم ۱۳۹۸ 1](https://dastgheibqoba.info/wp-content/uploads/2020/07/Sokhanrani-Shab-02-mp3-image.jpg)
سخنرانی شب اول محرم ۱۳۹۸
شرکت در مجالس امام حسین علیهالسلام به جهت یاد ایشان فضیلتِ بسیار دارد. این شبها متعلق به حضرت اباعبداللّه علیهالسلام است و همۀ امامان ما در این ده روز محزون بودند.
دانلود فایلهای صوتی محرم ۱۳۹۸
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
سخنرانی شب اول محرم | شنبه ۱۳۹۸/۰۶/۰۹ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
وصیت امام حسین علیهالسلام به محمّد حنفیه:
امام حسین علیهالسلام قبل از ترک مدینه وصیتنامهای بدن مضمون تنظیم کردند و به برادر خود محمّد حنفیه دادند:
بِسم اللّه الرحمن الرحیم، هذا ما اَوصی بِهِ الْحُسَیْن بن علی بن اَبی طالِبٍ اِلی اَخیهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِاِبْنِ الحَنَفِیَّهِ اَنَّ الْحُسَیْنَ یَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الّا اللّه وَحْدَه لا شَریْکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، جاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ وَ اَنَّ الْجَنَّهَ وَ النّارَ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَهَ آتِیَهٌ لا رَیْبَ فیها، وَ اَنَّ اللّه یَبْعَثُ مَنْ فی الْقُبُورِ
وَ اِنّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصْلاحِ فِی اُمَّهِ جَدّی صلی الله علیه و آله اُریْدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اَسیْرُ بِسیرَهِ جَدّی وَ اَبی علی بن ابی طالِبٍ علیه السلام.
فَمَنْ قَبِلَنی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللّه ُ اَوْلی بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ هذا اَصْبِرُ حَتّی یَقْضِیَ اللّه ُ بَیْنی وَ بَیْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ، وَ هذِهِ وَصِیَّتی یا اَخی اِلَیْکَ وَ ما تَوفیقی اِلّا بِاللّه ِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ اِلَیْهِ اُنیبُ.
بنام خداوند بخشنده و مهربان. این وصیّت حسین بن علی بن ابی طالب به برادرش محمد، معروف به ابن حنفیّه است. حسین گواهی میدهد معبودی جز خدای یگانه نیست و شریک ندارد و اینکه محمّد صلّیاللّهعلیهوآله بنده و رسول خدا است و آیین حق را از سوی حق آورده است و بهشت و جهنّم حق است و قیامت بدون شک به وقوع خواهد پیوست و خداوند، همه کسانی را که در قبر هستند زنده می کند.
من برای سرکشی و خوشگذرانی و فساد و ستم خارج نشدم؛ بلکه فقط برای دنبال کردن اصلاح امّت جدّم خارج شدم و تصمیم گرفتم امر به معروف و نهی از منکر کنم و سیره جدّم و پدرم علی بن ابی طالب علیه السلام را دنبال نمایم.
پس هر کس این حقیقت را از من بپذیرد [و از من پیروی کند]، پس خدا اولای به حق است [و از خدا پیروی کرده] و هر کس حق را بر من رد کند [و تخلّف نماید]، صبر میکنم تا خداوند بین من و این قوم حکم کند که او بهترین حاکمان است. این وصیت من است به تو ای برادر. توفیق من جز از خدا نیست، بر او توکل می کنم و به سوی او می روم.»
مستحب است هنگام وصیت کردن، ابتدا شهادتین گفته و نوشته شود. همچنین اقرار به حقانیت قبر و سؤال و منکر و نکیر و برزخ و معاد و قیامت و بهشت و جهنّم.
«جاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ» یعنی ذرهای باطل در رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله و در قرآن که بر ایشان نازل شده، نیست و از طرف پروردگاری آمده که حق است؛ چه کسی قبول کند و چه کند.
«فَمَنْ قَبِلَنی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللّه اَوْلی بِالْحَقِّ» یعنی حق مطلق خداست و ایشان هم بهخاطرِ تقرّب و اتصال به او حق هستند و خداوند تاج افتحار حقانیت را بدین جهت به ایشان عنایت کرده است.
همۀ ما به تبعیت حسین بن علی علیهالسلام میگوییم «وَ ما تَوفیقی اِلّا بِاللّه ِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ اِلَیْهِ اُنیبُ» توفیق ما به عنایت خداست. هرگز نگو من خودم میتوانم کار کنم! خدا باید عنایت کند و بدون عنایتِ او هیچکس از شرّ نفس و شیطان در امان نیست.
ارکان اسلام
در اصول کافی، کتاب ایمان و کفر بابی به نام «دعائم الاسلام» (پایههای اسلام) مشتمل بر ۱۵ روایت آمده که ۱۲ روایت آن شبیه هم است و برخی روایات از جهت سند صحیحاند. در بخشی از حدیث پنجم این باب زراره از امام باقر علیهالسلام روایت میکند:
«بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَهِ أَشْیَاءَ عَلَى الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَایَهِ قَالَ زُرَارَهُ فَقُلْتُ وَ أَیُّ شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَایَهُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَ وَ الْوَالِی هُوَ الدَّلِیلُ عَلَیْهِنَ» (کافی، ۲، ۱۸)
«اسلام بر پنج چیز بنا شده؛ نماز و زکاه و حج و روزه و ولایت. زراره گوید: پرسیدم: کدامیک برتر است؟ فرمود: ولایت؛ زیرا کلید همه است، و والى، رهبرِ آنهاست.»
ولایت یعنی دوستی و پیروی از امام معصومِ هر زمان. امام باقر علیهالسلام آن را کلید سایر ارکان اسلام معرفی میکنند؛ «لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَ».
کلید برای قفل به کار میرود. وقتی قرار باشد دری را به روی کسی باز کنند، از کلید استفاده میکنند. وقتی امام میفرماید ولایت کلیدِ نماز و روزه و زکات و حج است، گویی این چهار رکن را به گنجینههایی تشبیه کردهاند که بدون ولایت نمیتوان به آنها راه یافت.
وَ الْوَالِی هُوَ الدَّلِیلُ عَلَیْهِن؛ والی یعنی امام معصوم دلیل و راهنمای این پنج رکن است؛ یعنی مثلاً در باب نماز امام است که به اجزا و شرایط و واجبات و متسحبات آن راهنمایی میکند.
آنچه پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله انجام میدادند، همه در روایات اهلبیت آمده و به روات حدیث که عمر خود را صرف بندگی خدا و ثبت و ضبط و فهم روایات کردهاند و البته عادل هستند، تحویل داده شده است.
نماز
اولین رکنِ اسلام که در روایت به آن اشاره شده، نماز است. لفظ «صلاه» از ریشۀ «صلَوَ» یا «صلیَ» به سه معنا در قرآن آمده است؛ تحیّت، آتش و دعا (نماز). آنجا که به معنای تحیّت و درود آمده، در این آیات است؛
﴿إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما﴾ (احزاب، ۵۶)
«خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند. ای کسانی که ایمان آوردهاید شما هم بر او درود فرستید و کاملاً تسلیم باشید.»
﴿هُوَ الَّذی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیماً﴾ (احزاب، ۴۳)
«اوست که بر شما درود میفرستد و فرشتگانِ او نیز، تا شما را از تاریکیها بهسوی نور بیرون بَرَد و همیشه به مؤمنان مهربان است.»
﴿خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ﴾ (توبه، ۱۰۳)
«از اموالشان صدقهاى بگیر تا بهوسیلۀ آن پاکشان سازى و رشدشان دهى و بر آنها درود فرست که درودِ تو مایۀ آرامشِ آنهاست و خداوند شنوای داناست.»
﴿وَ مِنَ اَلْأَعْرٰابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلآخِرِ وَ یَتَّخِذُ مٰا یُنْفِقُ قُرُبٰاتٍ عِنْدَ اَللّهِ وَ صَلَوٰاتِ اَلرَّسُولِ أَلا إِنَّها قُرْبَهٌ لَهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اَللّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اَللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴾ (توبه، ۹۹)
«و گروهی از بادیهنشینان به خدا و روزِ قیامت ایمان دارند و آنچه را انفاق میکنند، موجبِ تقرّب به خدا و تهیّت به پیامبر میدانند. بدانید که انفاقشان وسیلۀ تقرّبِ آنهاست. بهزودی خداوند آنان را در رحمتِ خود وارد میکند. بهراستی خداوند آمرزنده و مهربان است.»
﴿أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُون﴾ (بقره، ۱۵۷)
«بر آنان از پروردگارشان درود و رحمت است و آنان هدایتیافتگاناند.»
﴿أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُونَ﴾ (نور، ۴۱)
«آیا ندیدی هرکه در آسمانها و زمین است و پرندگانِ بالگشوده خدا را تسبیح میکنند و هریک تهیّت و تسبیح خود را میدانند و خدا به آنچه میکنند، آگاه است.»
یکی دیگر از معانی صلاه آتش و حرارت است که در این آیات آمده است:
﴿تَصْلى ناراً حامِیَهً﴾ (غاشیه، ۴)
«در آتشی سوزان وارد میشوند.»
﴿وَ یَصْلى سَعیراً﴾ (انشقان، ۱۲)
«در آتش شعلهور درآید.»
﴿جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ﴾ (ابراهیم، ۲۹)
«جهنّم است که در آن وارد شوند و چه بد قرار گاهی است!»
﴿اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ﴾ (یس، ۶۴)
«امروز بهخاطرِ آنکه کفر میورزیدید به آن آتش درآیید.»
﴿إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ نارا﴾ (نساء، ۵۶)
«به زودی کسانی را که به آیات ما کافر شدند، به آتش درافکنیم.»
﴿وَ تَصْلِیَهُ جَحیمٍ﴾ (واقعه، ۹۴)
«سرانجامش افتادن در آتش است.»
﴿ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصالُوا الْجَحیمِ﴾ (مطففین، ۱۶)
«سپس در آتش وارد میشوند.»
﴿لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ﴾ (نمل، ۷)
«تا گرم شوید.»
امّا رایجترین معنای صلاه همین نمازهای پنجگانه است که بهعنوانِ فریضۀ الهی هر روز انجام میدهیم و «اولها التکبیر و آخرها التسلیم» (آغازش تکبیر و پایانش سلام است). در قرآن حدود هشتاد مرتبه این معنا تکرار شده.
روایات بیشماری دربارۀ نماز وارد شده. سید ابوالحسن اصفهانی در وسیلهالنجاه و امام خمینی رحمهاللّه در تحریرالوسیله برخی را بهطورِ مختصر اشاره کردهاند، ما نیز در الهادی آن را آوردهایم. در تحریر آمده است:
«و هی التی تَنْهىٰ عَنِ الْفَحْشٰاءِ وَ الْمُنْکَرِ، و هی عمود الدین ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها. و هی أحب الأعمال الى اللّٰه تعالى و لا شیء بعد المعرفه أفضل منه قال مولانا الصادق علیه السّلام فی الصحیح: «ما أعلم شیئا بعد المعرفه أفضل من هذه الصلاه» الا ترى الى العبد الصالح عیسى بن مریم- ع- قال: «و أوصانی بالصلاه و الزکاه ما دمت حیا». و هی آخر وصایا الأنبیاء و أول ما ینظر فیه من عمل ابن أدم»
«نماز انسان را از فحشا و منکر باز میدارد و ستون دین است که اگر قبول شد، باقی اعمال قبول میشود و اگر رد شد، اعمال دیگر نیز رد میشود. همچنین محبوبترین عمل نزد خداست و بعد از معرفتِ حق تعالی چیزی بهتر از آن نیست. مولایمان امام صادق علیهالسلام در روایت صحیح فرمودند «بعد از معرفت خدای تعالی چیزی بهتر از این نماز سراغ ندارم». قرآن کریم از قول حضرت عیسی بن مریم میفرماید «خداوند مرا تا زندهام به نماز و زکات سفارش فرمود». آخرین وصیت انبیاء و اولین عملِ بنیآدم که در آن نظر میشود همین نماز است.»
برای خواندن نمازِ صحیح ابتدا باید احکام آن را آموخت.
امام باقر علیهالسلام فرمود: رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله در مسجد نشسته بود که مردى وارد شد و به نماز ایستاد، امّا نه رکوع او کامل بود و نه سجدههایش. رسول خدا فرمود:
«نَقَرَ کَنَقْرِ الْغُرَابِ لَئِنْ مَاتَ هَذَا وَ هَکَذَا صَلَاتُهُ لَیَمُوتَنَّ عَلَى غَیْرِ دِینِی»(کافی، ۳، ۲۶۸)
مانند کلاغ نوک بر زمین مىگذارد و بر مىدارد. بهخدا سوگند اگر این مرد با این نماز بمیرد، بر دینِ من نمرده.»
ابوبصیر گوید: نزد امّحمیده رفتم تا او را به سبب شهادت امام صادق علیهالسلام تسلیت گویم. او گریست و از گریه او من هم گریستم. سپس گفت: اى ابومحمّد اگر امام صادق علیهالسلام را هنگام رحلت ایشان دیده بودى، چیز عجیبى مشاهده میکردی؛ چشمانش را گشود و فرمود همۀ کسانى که میان من و ایشان خویشاوندى است، جمع کنید و ما همگان را جمع کردیم. امام علیهالسلام به آنان نگریست و فرمود:
«إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاه» (امالی صدوق، ۴۸۴)
«شفاعت ما به کسى که نماز را سبک بشمرد، نخواهد رسید.»
رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله فرمود: «مثَلِ نماز در میان شما مانند نهرى است که بر در خانۀ یکى از شما جارى باشد و او هر شبانهروز پنج بار بیرون آمده، در آن آب غسل کند و خود را بشوید، به این ترتیب دیگر چرک و آلودگى در بدن او باقى نمیماند، همچنین اثر گناهان نیز با خواندن پنج مرتبه نماز در شبانه روز در روح انسان باقى نخواهد ماند.» (وسائلالشیعه، ۴، ۱۵)
البته باید مراقب بود که حق الناس ادا شود یا صاحبانش ببخشند.
از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله روایت شده:
«مَا بَیْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَیْنَ أَنْ یَکْفُرَ إِلَّا أَنْ یَتْرُکَ الصَّلَاهَ الْفَرِیضَهَ مُتَعَمِّداً أَوْ یَتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یُصَلِّیَهَا» (بحارالأنوار، ۷۹، ۲۱۶)
«بین مسلمان و کافر شدنش فاصلهای نیست جز اینکه نماز واجب را عمداً ترک کند یا آن را سبک بشمارد و بهجا نیاورد.»
از مصادیق سبک شمردن نماز کوتاهی در اوقات و تأخیر انداختن در آن است.
امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا به عمر سعد فرمود: «ا نسیت شرایع الاسلام؟» آیا دستور شرع را فراموش کردهای؟
شیخ طوسی در امالی چنین آورده است: «وَ صَلَاهٌ فَرِیضَهٌ تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ أَلْفَ حِجَّهٍ وَ أَلْفَ عُمْرَهٍ مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلَاتٍ» (امالی طوسی، ۶۹۴) یعنی نماز واجب نزد خدا معادل هزار حج و هزار عمرۀ مقبول است.
اعمال محرم
روزۀ اول محرم تا روز نهم مستحب است. روز عاشورا بهتر است نیّت روزه نکند، امّا تا ظهر چیزی نخورد و بعد از ظهر مقداری آب یا چیز دیگری بخورد. از آن جهت که دشمنان اهلبیت روز عاشورا بهعنوانِ شکرگزاری روزه میگرفتند، روزۀ این روز مکروه است.
ریّان بن شبیب گوید روز اول محرم بر امام رضا علیهالسلام وارد شدم. حضرت پرسید آیا روزهای؟ گفتم نه. فرمود امروز روزی است که زکریا به درگاه خدا دعا کرد و گفت پروردگارا به من ذریهای پاک عطا فرما، پس خداوند دعایش را مستجاب کرد و ملائکه به او گفتند خداوند تو را به یحی بشارت میدهد. پس هر کس در این روز روزه بگیرد و دعا کند، خداوند دعایش را مستجاب میکند، همچنان که دعای زکریا را اجابت فرمود. (ریاض الابرار، ۱، ۱۸۸)
شرکت در مجالس امام حسین علیهالسلام به جهت یاد ایشان فضیلتِ بسیار دارد. این شبها متعلق به حضرت اباعبداللّه علیهالسلام است و همۀ امامان ما در این ده روز محزون بودند.
با سلام خدمت دست اندرکاران مسجد قبا.
من امسال که مجالس حضوری برقرار نیست دارم این جا سخنرانی استاد آیت الله دستغیب را گوش می دهم. خدا به آقای دستغیب و همه شما خیر زیاد عطا بفرماید.
اجرتان با امام حسین علیه السلام.