سخنرانی شب پنجم محرم ۱۳۹۸
این را هم بدانید اگر شما بین خود و خدا سعی در خودسازی داشته، واقعاً در طلب رضای خدا باشید، خداوند از برکت ائمه اجازه نمیدهد گمراه شوید. اگر مسائل سختی در جامعه پیش آید، خدا شما را نگه میدارد و دینتان را حفظ میکند. از برکت امام حسین علیهالسلام و مجالس ایشان در فراز و نشیبهای زندگی حق و باطل را نشانتان میدهد و حقانیت افراد را میفهمید.
دانلود فایلهای صوتی محرم ۱۳۹۸
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
سخنرانی شب پنجم محرم | چهار شنبه ۱۳۹۸/۰۶/۱۳ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
روایت
کَتَبَ رَجُلٌ إِلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍعلیهماالسلام یَا سَیِّدِی أَخْبِرْنِی بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَ الآخِرَهِ فَکَتَبَ إِلَیْهِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ مَنْ طَلَبَ رِضَى اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ کَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَى النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ وَ السَّلَامُ» (امالی صدوق، ۲۰۰)
مردى به حسین بن على علیهماالسلام نوشت: مرا از خیر دنیا و آخرت آگاه کن. حضرت در پاسخش نوشتند:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هرکس رضای خدا را ولو به ناخشنودی مردم طلب کند، خداوند او را از مردم بینیاز میکند، و هرکس رضایت مردم را در مقابل خشم خدا طلب کند، خدا او را به مردم واگذارد.»
بهعنوانِ مثال اگر در مجلسی بودید و گروهی شروع کردند به لهو و لعب یا موسیقی حرام -پس از آنکه لهو و لعب و حرام را میشناسید- با زبان خوش و مهربانی میگویید این کار صحیح نیست. شاید آنها خوششان نیاید، امّا خدای تعالی دلهای افراد خوبی که آنجا هستند را با شما مهربان میکند و اگر بخواهند اذیتتان کنند، خدا مانعشان میشود.
ولی اگر کسی بگوید بگذار خوش باشیم؛ یعنی رضای مردم را طلب کرد، با اینکه میداند خدای تعالی ناخشنود است، خداوند او را به مردم رها میکند و مردم هم گاهی بد میگویند و گاهی خوب. خدا رهایش میکند تا وقتی توبه کند.
روایت دیگر:
وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: «مَنْ أَحَبَّکَ نَهَاکَ، وَ مَنْ أَبْغَضَکَ أَغْرَاکَ» (نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، 88)
امام حسین علیهالسلام فرمود: «آنکس که دوستت دارد، تو را (از کار بد) نهى مىکند، و آنکس که دشمنت دارد، به آن برمىانگیزد.»
مثلاً اگر دروغی گفتی یا کسی را مسخره کردی، کسی که دوستت باشد و تو را دوست بدارد، آهسته تذکرت میدهد، ولی اگر دشمنت باشد، میگوید کار خوبی کردی، میخواستی بیشتر دروغ بگویی و مسخره کنی.
روایت دیگر:
امام حسین علیهالسلام در پاسخ نامههای مردم کوفه نوشتند:
«فلعمری ما الإمام إلا العامل بالکتاب، و الاخذ بالقسط، و الدائن بالحق، و الحابس نفسه على ذات اللّه، و السلام» (وقعهالطف، ۹۶)
«قسم به جانم! امام کسی است که به کتاب خدا عمل کند و عدالت در پیش گیرد و ملزم به حق باشد و نفسش را در ذات خدا محدود کند.»
«الدائن بالحق» یعنی همۀ حرکات و سکنات و گفتارش حق باشد و اصلاً به باطل میل نکند و همیشه خود را در محضر پروردگار ببیند.
«و الحابس نفسه على ذات اللّه» همۀ حواسش به خداست و مراقب است ذرهای هوای نفسش جلوه نکند؛ مثل کسی که شمشیری بالای سر خود میبیند که اگر خطایی کند، بر سرش فرود میآید.
اگر امام و جلودار یک قدم پای خود را خلاف بگذارد، کسانی که پشتسر او هستند دهها قدم به خطا میروند.
گفتیم امام صادق علیهالسلام در روایت دعائم الاسلام فرمودند ارکان اسلام پنج چیز است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت که از همه مهمتر و کلید اصلی ولایت است. اگر کسی ولایت اهلبیت را قبول نداشته باشد، مثل این است که نمازش قفل است؛ روزه و زکات و حجش قفل است و فایدهای به حالش ندارد؛ چراکه امام هم از جهت احکام و هم از جهت باطن نقش راهنما و هادی را دارد.
ابوحمزه ثمالی گوید: امام زینالعابدین علیهالسلام از ما پرسید بهترین سرزمین کدام است؟ گفتیم خدا و رسول او و فرزند رسول او داناتر است. پس فرمود:
«أَمَّا أَفْضَلُ الْبِقَاعِ مَا بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا عُمِّرَ مَا عُمِّرَ نُوحٌ ع فِی قَوْمِهِ أَلْفَ سَنَهٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَاماً یَصُومُ النَّهَارَ وَ یَقُومُ اللَّیْلَ فِی ذَلِکَ الْمَکَانِ ثُمَّ لَقِیَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَیْرِ وَلَایَتِنَا لَمْ یَنْفَعْهُ ذَلِکَ شَیْئاً» (من لا یحضره الفقیه، ۲، ۲۴۵)
«بهترین سرزمینها مابین رکن و مقام است. اگر کسى چندان عمر کند که نوح در قوم خود عمر کرد -هزار سال جز پنجاه سال- و هر روز را روزه بدارد و شب را در آن مکان به نماز بایستد، و خدا را بدون ولایت ما دیدار کند، هیچ سودى برایش نخواهد داشت.»
اگر کسی نماز ظهر را بهجای چهار رکعت سه رکعت بخواند، نمازش باطل است؛ چون آنطور که خدا معیّن کرده، نخوانده. همینطور اگر کسی احکام دینش را از امامی بگیرد که خدا معیّن نکرده، آنچه انجام میدهد، باطل است. فقیه عادل هم نظر امام معصوم را بیان میکند و تقلید از او، اطاعت از امام است. امام ظاهر و باطن کتاب خدا را میداند و بیان میکند. اگر کسی از غیر امام تبعیت کند و سنّت پیامبر اکرم را از غیر ایشان بگیرد، عباداتش باطل است.
منظور از ولایت اهلبیت، تبعیت از ایشان در احکام شرع و در امور زندگی است. همین که حسینحسین میگوییم و در ایام شهادت هر امام عزاداری میکنیم، نشانۀ ولایت و محبّت است. این شبها و روزها که به عشق حسین بن علی علیهماالسلام عزاداری میکنید و سخن ایشان را گوش میدهید و قرآن را که محبوب اوست، میخوانید، نشانۀ ولایت است.
زکات
دومین رکن دین در روایت امام صادق علیهالسلام «زکات» است. آیات زیادی در قرآن کریم دربارۀ زکات نازل شده و اصل این لغت (زَکَیَ) در معانی متعددی آمده است.
یکی از محققانی که در زمینۀ لغات و ریشۀ واژگان تحقیقات مفصلی انجام داده، دربارۀ زکات مینویسد:
«ریشهای که در زکات آمده این است: دور کردن آنچه حق نیست و خارج کردن آن از یک متن سالم؛ مانند خارج کردن صفات رذیله از قلب؛ دور کردن اعمال بد از برنامههای زندگی انسانی؛ خارج کردن حق الناس از مال و دور کردن آنچه باطل و فاسد است از متن صحیح.
فرق بین تطهیر و تزکیه و تهذیب: در تطهیر نظر به حصول طهارت است، در مقابل رجس و پلیدی. تزکیه یعنی دور کردن و اخراج چیزی که دور کردن و اخراج آن لازم است. تهذیب این است که به مرتبهای برسد که خالص خالص شده؛ یعنی روح هیچکدام از کثافات را ندارد و میشود به او گفت روح اللّه»
قرآن دربارۀ تزکیه و پاک شدن قلب و نفس از کثافات میفرماید:
﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها ۞ وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها﴾ (شمس، ۹ و ۱۰)
«هرکه نفس خود را پاک کرد، رستگار شد و هرکه آن را آلوده ساخت، زیانکار و ناامید گشت.»
«اَفْلَحَ» یعنی رستگار شد. «فلاح» یعنی بیرون آمدن بذر از زمین. به کسی که بر این کار مراقبت میکند «فلّاح» میگویند. بیتردید فلاح و رستگاری در گرو بیرون آمدن از هوای نفس و خباثتهای درون است. «خابَ» یعنی خسران و ناامیدی. کسی که نفس خود را آلوده ساخت و اعتنا به خدای تعالی نکرد، هر روز زیانکارتر میشود.
از عواملی که انسان را به فلاح میرساند و تزکیه میکند نماز است، البته نمازی که با حضور قلب و با تکیه بر ولایت معصومین علیهمالسلام باشد. بهراستی این گوهر گرانبهایی است که قدرش را نمیدانیم.
در روایت است هر مقدار از نماز که حواس جمع باشد، قبول میشود. البته اگر کسی از اول تا آخر هم توجه و حضور قلب نداشته باشد، باز تکلیفش ساقط میشود، امّا قبولی چیز دیگری است. نفع حضور قلب این است که انسان بهتدریج تهذیب و وارد عالم قلب و عالم روح میشود؛ یعنی از برکت همین نماز خدای تعالی صفات بد را تبدیل به صفات خوب میکند. قدر این نماز را بدانید. حیف است عمری بگذرد و انسان از نماز استفاده نکند!
مطالعۀ کتاب اسرار الصلاه امام خمینی را به دوستان عزیز سفارش میکنیم. ایشان در این کتاب مطالب مفیدی دربارۀ اجزاء مختلف نماز و حتی قبل از آن دربارۀ وضو و طهارت و اسرار آن بیان کرده است.
آیۀ دیگر دربارۀ تزکیه این آیه از سورۀ فاطر است:
﴿وَ مَنْ تَزَکَّى فَإِنَّما یَتَزَکَّى لِنَفْسِهِ﴾ (فاطر، ۱۸)
«هرکس خود را پاک کرد، به نفع خویش پاک کرده است.»
از مهمترین آثار نماز زدودن کبر است. بعید است نمازگزار واقعی کبر داشته باشد و منمن کند. اگر کسی سلامش نکرد یا احترامش نگذاشت، ناراحت شود یا اگر غیبتش کرد، کینهاش را در دل گیرد. کینه نیز از کبر است.
قلبی که آلوده شد و خالص نبود، هرچه درون اوست، قهراً و بدون اختیار ظاهر میشود.
در سورۀ نور میفرماید:
﴿وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَکى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً﴾ (نور، ۲۱)
«اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، هرگز حتی یکی از شما تزکیه نمیشدید.»
مؤمن همیشه تکیه بر خدا دارد؛ لذا وقتی نماز میخواند، نمیگوید عجب نماز خوبی خواندم! بلکه بعد از نماز فوراً سر به سجده میگذارد و میگوید «شکراً للّه» یعنی خدایا توفیقِ تو بود اگر حضور قلبی داشتم. اگر روضه خواندند و دلشکسته شد، شکر خدا میکند که توفیقش داد؛ چون میداند از خودش کاری برنمیآید، جز اینکه بیاید و گوش بدهد. میداند لطف خدا بوده که رفقای خوبی دارد و با آنها نشست و برخاست میکند، نه با آدمهای فاسق و فاجر؛ لطف خدا بوده که چیزهای بد در سرش نیست. این لذت دارد.
در سورۀ نساء میفرماید:
﴿بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ وَ لا یُظْلَمُونَ فَتیلا﴾ (نساء، ۴۹)
«بلکه خداست که هرکس را بخواهد تزکیه مىکند و کمترین ستمى به کسى نخواهد شد.»
خدا کسی را پاک میکند که خودش بخواهد و طلب کند.
در سورۀ جمعه میفرماید:
﴿هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ اِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ﴾ (جمعه، ۲)
«او کسى است که درمیانِ مردمِ امّى (بىسواد) پیامبرى از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنان بخواند و پاکیزهشان گرداند و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد، گرچه پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند.»
شبیه این آیه در آیات ۱۲۹ و ۱۵۱ سورۀ بقره و آیۀ ۱۶۴ سورۀ آلعمران نیز آمده است.
تلاوت آیات در مرتبۀ اول موجب توجه و تحیر میشود و پس از آن، مرتبۀ تزکیه و بیرون کردن غیر حق از نفس است.
«یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ» یعنی وقتی قرآن میخوانید و گوش میدهید، در واقع پیامبر اکرم از طرف خدا برایتان میخواند و اثر آن این است که بهتدریج متقی میشوید. نماز و روزه و دیگر واجباتی که انجام میدهید و از حرام پرهیز میکنید، موجب میشود بهتدریج تزکیه شوید؛ یعنی کثافات درون برداشته میشود و بهجایش طهارت و پاکی مینشیند. «یزکیهم» یعنی انسان آماده میشود برای تعلیم کتاب و حکمت.
تزکیه بیرون کردن غیر حق از نفس است. بیرون کردن اخلاق رذیله و اعمال سخیفه و حبّ مال است؛ لذا در اثر آن، طهارت باطنی میآید و طهارت باطنی، شخص را آمادۀ کسب معارف و حکمت الهی میکند؛ یعنی آماده میشود حکمت و معرفت خدا نصیبش شود. البته همۀ اینها را خدا باید عنایت کند. این دست طلب انسان و خدای تعالی است.
مرحوم ملاهادی سبزواری، شخصیت بسیار متقی و پرهیزکار و به معنای واقعی فقیه و حکیمِ الهی بود. وی یک دوره حکمت نوشت. وقتی میخواست از دنیا برود، میگفت «علم اوست؛ عالم اوست؛ معلوم اوست».
صفات امام
مرحوم کلینی در اصول کافی، کتاب الحجه فهرستی از صفات ائمۀ اطهار علیهمالسلام تهیه و بهصورتِ ابوابی مشتمل بر آیات قرآن و روایات مربوطه جمعآوری کرده است. در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
بَابٌ فِی أَنَّ الْأَئِمَّهَ شُهَدَاءُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى خَلْقِه
ائمه از طرف پروردگار شاهد بر خلقش هستند. قرآن میفرماید:
﴿فَکَیْفَ اِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلىٰ هٰؤلاءِ شَهیداً﴾ (نساء، ۴۱)
«چگونه است ]حالِ آنان[ هنگامی که از هر امّتى گواهى مىآوریم و تو را بر آنان گواه مىگیریم؟»
امام صادق علیهالسلام میفرماید «ماییم که شهید (گواه) بر اعمال مردم هستیم و پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله بر ما شاهد است.
بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّهَ ع هُمُ الْهُدَاه
ائمه علیهمالسلام هادی و راهنما هستند.
﴿إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِ قَوْمٍ هادٍ﴾ (رعد، 7)
«تو ای پیامبر بیم دهندهای و برای هر قومی هدایت کنندهای است.»
امام علیهالسلام میفرماید «ما «هاد» هستیم».
بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّهَ ع وُلَاهُ أَمْرِ اللَّهِ وَ خَزَنَهُ عِلْمِه
ائمه علیهمالسلام ولی امر خدا و خزانهدار علم اویند.
﴿یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أطیعُوا اللّهَ وَ أطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأمْرِ مِنْکُمْ﴾ (نساء، ۵۹)
«اى کسانیکه ایمان آوردهاید! فرمانِ خدا را اطاعت کنید و فرمانِ پیامبر و اولىالأمرِ خود را اطاعت کنید!»
«اولیالامر» فقط علی علیهالسلام نیست همۀ امامان این منصب را دارند.
بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّهَ ع خُلَفَاءُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی أَرْضِهِ وَ أَبْوَابُهُ الَّتِی مِنْهَا یُؤْتَى
ائمه علیهمالسلام جانشینان خدا در زمین و درهایی هستند که مردم باید از آن وارد شوند.
﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ﴾ (نور، ۵۵)
«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده، عمل صالح انجام دادهاند وعده داده آنان را در زمین جانشین کند، همچنان که پیشینیانِ آنان را جانشین کرد.»
این آیه در درجۀ اول راجعبه پیامبر و ائمۀ اطهار علهیمالسلام است.
﴿وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها﴾ (بقره، ۱۸۹)
«از در وارد خانهها شوید.»
یعنی رسول خدا و اهلبیتش درهای دین خدا هستند و باید از راه ایشان وارد دین گشت.
شکر خدا که ما دوازده امام را قبول داریم و دوست میداریم خود و خانوادهمان طبق فرمایشان ایشان عمل کنیم و مانند این بزرگواران باشیم. واقعاً ارزش دارد عمر انسان اینطور باشد.
این را هم بدانید اگر شما بین خود و خدا سعی در خودسازی داشته، واقعاً در طلب رضای خدا باشید، خداوند از برکت ائمه اجازه نمیدهد گمراه شوید. اگر مسائل سختی در جامعه پیش آید، خدا شما را نگه میدارد و دینتان را حفظ میکند. از برکت امام حسین علیهالسلام و مجالس ایشان در فراز و نشیبهای زندگی حق و باطل را نشانتان میدهد و حقانیت افراد را میفهمید.
السلام علیک یا اباعبداللّه و علی الارواح التی حلت بفنائک