سوره مومنون آیه ۱۸ تا ۲۲ | جلسه ۶
کسی بدون کمک خدا قادر نیست حرکتی داشته باشد. خدا باید رحم کند و کمک کند تا از شرّ نفس و شیطان و شیطانصفتها و نفسپرستها در امان مانیم. همۀ اینها لشکریان شیطاناند.
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مومنون آیه ۱۸ تا ۲۲ | چهارشنبه ۱۴۰۰/۶/۱۷ | جلسه ۶ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ (18)
از آسمان آبی به اندازۀ معیّن نازل کردیم و آن را در زمین جا دادیم و ما قادریم آن را از بین ببریم.
فَأَنْشَأْنا لَکُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخیلٍ وَ أَعْنابٍ لَکُمْ فیها فَواکِهُ کَثیرَهٌ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ (19)
با آن آب باغهایی از خرما و انگور برای شما پدید آوردیم که در آن میوههای فراوان برای شماست و از آن میخورید.
وَ شَجَرَهً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلآکِلینَ (20)
و درختی که از طور سینا برمیآید که روغن و نان خوروش برای خورندگان میرویاند.
وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَهً نُسْقیکُمْ مِمَّا فی بُطُونِها وَ لَکُمْ فیها مَنافِعُ کَثیرَهٌ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ (21)
در چهارپایان برای شما عبرتی است. از آنچه در شکمهایشان است به شما مینوشانیم و در آنها منافع بسیاری برای شماست و از آنها میخورید.
وَ عَلَیْها وَ عَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ (22)
و بر آنها و بر کشتیها سوار میشوید.
«وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ» و از آسمان نازل کردیم «ماءً بِقَدَرٍ» آبی بهاندازه «فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ» آن آب را در زمین جا دادیم «وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ» و ما قادر به از بین بردن آن هستیم. (18)
«فَأَنْشَأْنا لَکُمْ بِهِ» با آن آب برای شما رویاندیم «جَنَّاتٍ مِنْ نَخیلٍ وَ أَعْنابٍ» باغهایی از خرما و انگور «لَکُمْ فیها فَواکِهُ کَثیرَهٌ» برای شما میوههای فراوان در آن است «وَ مِنْها تَأْکُلُون» و از آن میخورید. (19)
«وَ شَجَرَهً تَخْرُجُ» و درختی که میروید «مِنْ طُورِ سَیْناءَ» از طور سینا «تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ» که روغن و نان خوروش میرویاند « لِلآکِلینَ» برای خورندگان. (20)
«وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَهً» و عبرتی برای شما در چهارپایان است! «نُسْقیکُمْ مِمَّا فی بُطُونِها» از شیری که در شکمهایشان است به شما مینوشانیم «وَ لَکُمْ فیها مَنافِعُ کَثیرَهٌ» و برای شما منافع بسیاری در آنهاست «وَ مِنْها تَأْکُلُونَ» و از آن میخورید. (21)
«وَ عَلَیْها» و بر آنها «وَ عَلَى الْفُلْکِ» و بر کشتی «تُحْمَلُونَ» سوار میشوید. (22)
وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْض؛ از آسمان آبی به اندازه نازل کردیم و آن را در زمین جا دادیم؛ یعنی در زمین فرو بردیم. اشاره به آبی است که در سفرههای زیرزمنی ذخیره میشود.
وقتی میفرماید «ما» به حساب عظمت است. خدای تعالی در برخی آیات ضمیر متکلم برای اشاره به خود آورده و در بعضی آیات ضمیر معالغیر (جمع). آوردن ضیمر جمع به حساب عظمت و بزرگی جایگاه پروردگار است.
همه خود را «ما» میخوانند و ادعای بزرگی دارند، لکن بزرگی واقعی فقط ازآنِ خداوند است.
وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُون؛ ما قادر به از بین بردن این آب هستیم؛ یعنی میتوانیم کاری کنیم که دیگر نتوانید از آن استفاده کنید.
همین آبی که از آسمان میبارد و بر زمین جاری میشود یا در زیرِ زمین ذخیره میگردد، اگر خدا بخواهد میتواند از دسترس بشر خارج کند.
خدای تعالی در این آیه و چهار آیۀ بعد به برخی نعمتهای خود اشاره میکند؛ اول از همه آب؛ نعمت بزرگی که مایۀ حیات بشر و همۀ موجودات زنده است.
﴿وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیءٍ حَیٍ﴾[1]
«هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم.»
اگر آب نباشد حیاتی نیست. علاوه بر این آب مایۀ تمیزی و طهارت است. اگر آب نباشد کثافت و آلودگی سراپای ما را میگیرد.
﴿وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورا﴾[2]
«از آسمان آبی پاک و پاککننده نازل کردیم.»
بنابراین متوجه باشید که حیات شما، چه در ایجاد و چه در بقا، دست خدای تعالی است. اوست که از آسمان آب نازل میکند و زندگی شما و حیوانات و گیاهان را استمرار میبخشد.
این اثر را خداوند در آب قرار داده است. او انسان را محتاج آب کرده و خود آن را نازل میکند؛ پس انسان محتاج خداست. نه فقط این، در همهچیز محتاج خدای تعالی است.
حیات معنوی
از جهت باطنی، خدای تعالی زمینۀ حیات واقعی را به انسان داده، طلبِ آن را نیز در وجود او گنجانده است. این حیات نیز او را صدا میزند، چه بفهمد، چه نفهمد.
لکن خود انسان راه را اشتباه میرود. گمان میکند این حیات بهوسیلۀ دنیا تأمین میشود، در حالی که دنیا آن را میکُشد و از خدای تعالی دور میکند. آبِ این حیات رجوع دائمی به پروردگار و کمک خواستن از اوست.
هرروز در نماز میخوانیم «ایاک نعبد و ایاک نستعین». تقدیم «ایاک» دلیل حصر است؛ یعنی خدای فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو یاری میجوییم.
عبادت و بندگی خدا با استعانت از او عجین است؛ یعنی نمیتوان با کمک خواستن از غیر خدا، خدا را عبادت کرد. نمیشود حواسمان به خدا نباشد یا فکر کنیم کاری با او نداریم، در عین حال او را عبادت کنیم. هرکس هم کمکی کند، صرفا وسیلهای بوده و در حقیقت خدای تعالی کمک کرده است.
بنابراین حیات باطنی و معنوی ما وابسته به بندگی خدا و کمک خواستن از اوست؛ این دو با هم جفت هستند.
فَأَنْشَأْنا لَکُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخیلٍ وَ أَعْناب؛ با آب باران برای شما باغهایی از درختان خرما و انگور ایجاد کردیم. «نخیل» جمع نخل است.
خرما گونههای مختلف و خاصیتهای فراوان دارد. قوت غالب مردم در زمان پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله خرما بود.
انگور نیز خاصیتها و کاربردهای بیشمار دارد. خوردن انگور روح دیگری برای انسان به ارمغان میآورد.
هنگان استفاده از این نعمتها باید دقت کنیم که چگونه خداوند یک هسته را در دل خاک پرورش میدهد و درختی تنومند از آن میروید و سالها میوه میدهد.
لَکُمْ فیها فَواکِهُ کَثیرَه؛ خدای تعالی میوههای فراوانی برای استفادۀ بشر در این زمین قرار داده است تا بخورد و شکر خدا کند؛ پروردگارش را بشناسد و قدردان نعمتهایش باشد.
همۀ اینها برای انسان است تا بفهمد انسان بودن اهمیت دارد، بهشرط اینکه خود را بشناسد و قدر خود را بداند.
بفهمد حیوان نیست؛ مثل گاو و گوسفند و الاغ نیست. خدای تعالی برایش احترام شایانی قائل شده. همهچیز را برای او آفریده و او را برای خودش.
وَ مِنْها تَأْکُلُون؛ از این نعمتها بخورید و شکر خدا کنید. «الحمدللّه» یعنی شکر و سپاس فقط برای خداست.
خداوند بدن را محتاج میوهها و خوراکیها قرار داده، از آن طرف آنها را هم برای او آماده کرده است. در این امر آیات و نشانههایی است برای کسانی که تعقل میکنند.
وَ شَجَرَهً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلآکِلین؛ بهوسیلۀ باران درختی که از طور سینا بیرون میآید، پدید آوردیم که روغن و نان خوروش برای خورندگان میرویاند.
منظور از شجره در اینجا درخت زیتون است که هم روغن آن را میگیرند و هم میوهاش را میخورند. طور سینا همان جایی است که حضرت موسی برای مناجات با پروردگار میرفت.
«دُهن» روغن زیتون است و «صِبغ» در لغت یعنی رنگ. ظاهراً نوعی روغن است که مصرف خوراکی دارد و در گذشته همراه با نان خورده میشد.
درخت زیتون در بیشتر مناطق میروید و منحصر به طور سینا نیست. اشاره خدای تعالی به این مکان، کنایه از روحانیتی است که در خود روغن زیتون وجود دارد؛ یعنی علاوه بر اینکه برای بدن مفید است و خواص بسیاری دارد، در روحیۀ انسان هم تأثیرات خوبی میگذارد، بهشرط اینکه به اندازه مصرف شود.
خوردن روغن زیتون انسان را تا حدودی از جهات حیوانی برکنار میکند و آمادگی عبادت و بندگی و انس با خدای تعالی به او میدهد.
البته اینها زمینه و آمادگی است، نه علت تام. مهم طلب و تلاش خود شخص است. اینطور نیست که اگر کسی روغن زیتون نخورد، توفیق انس و عبادت پروردگار پیدا نکند.
حیات مادی انسان در گرو آب و غذاست. غذای خوب در روحیۀ انسان تأثیر خوب میگذارد، همچنان که غذای بد تأثیر منفی دارد. پرخوری و حرامخواری هم تأثیرات بسیار مهمی در روح و معنویت انسان دارد. بدن حامل روح است یا به تعبیر دیگر روح حامل و گردانندۀ بدن است.
وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَهً نُسْقیکُمْ مِمَّا فی بُطُونِها؛ در اَنعام (چهارپایان) برای شما عبرت است. از شیری که در شکم آنهاست به شما مینوشانیم و منافع فراوانی برای شما دارند.
خدای تعالی گوشت چهارپایان را حلال شمرده، بهشرط اینکه به صورت صحیح ذبح شوند؛ یعنی رو به قبله، چهار رگِ گردنِ حیوان بریده شود و ذابح مسلمان باشد و موقع ذبح «بسم اللّه» بگوید.
خدای تعالی این حیوانات را برای استفادۀ بشر آفریده؛ یعنی کمال آنها در این است که غذای بندگان خدا شوند. در این است که گوشتشان در بدن کسانی برود که یاد خدا هستند و او را عبادت میکنند.
از جمادی مُردم و نامی شدم
وز نما مُردم به حیوان بر زدم
مُردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم؟
بدن حامل روح است و باید بهوسیلۀ همین خوراکهایی که خدا قرار داده آن را حفظ کرد. حیوانات قدرت بالا رفتن ندارند. کمالشان این است که در بدن انسان بیاید و انسان خود را بهسوی پروردگار بالا بکشد.
عبرت در لغت یعنی عبور؛ یعنی از اینجا که هستی بالاتر برو! البته خدا باید کمک کند، والّا نفس و شیطان دست به دست هم دادهاند تا آدمی را از راه خدا بازدارند.
﴿إِنَ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی﴾[3]
«نفس همواره به بدیها دعوت میکند، مگر کسی را که خدا رحم کند.»
کسی بدون کمک خدا قادر نیست حرکتی داشته باشد. خدا باید رحم کند و کمک کند تا از شرّ نفس و شیطان و شیطانصفتها و نفسپرستها در امان مانیم. همۀ اینها لشکریان شیطاناند.
وَ عَلَیْها وَ عَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُون؛ بعد از شمردن نعمتهای خدا به اینجا رسید که این چهارپایان علاوه بر استفاده از گوشتشان، بهعنوانِ مَرکب نیز کاربرد دارند و انسان از آنها سواری میگیرد.
برای عبور از دریاها نیز کشتیها را قرار داد تا آدمی بهوسیلۀ آن در اقیانوسها حرکت کند. این هم نعمتی از نعمتهای بیشمار خداوند است. همۀ اینها برای انسان و انسان برای خدا.
شایسته نیست چنین پروردگاری را رها کنیم. باید در همهحال خود را به او بسپاریم. او خود فرموده بیا تا دستت را بگیرم؛ بخواه تا اجابتت کنم؛ «ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ».[4]
خدایا کمک کن اسیر نفس و شیطان نشویم که ما با اغوای خود ما را از راه صحیح و صراط مستقیم بیرون کنند. اگر از راه بیرون رفتیم، از حیوانات پستتر میشویم.
«اللَّهُمَّ احْرُسْنِی بِحَرَاسَتِکَ وَ احْفَظْنِی بِحِفْظِکَ وَ اکْلَأْنِی بِکِلَاءَتِک»[5]
»خدایا به نگهبانی خود مرا نگهبانی کن، و به نگهداریات مرا نگهدار و به پاسداریات از من پاسداری فرما.»
در راه بندگی خود به ما استقامت بخش و یاریمان کن با محبّت و دوستی اهلبیت زندگی کنیم، بمیریم و محشور شویم!
[1]. انبیاء، ۳۰.
[2]. فرقان، ۴۸.
[3]. یوسف، ۵۳.
[4]. غافر، ۶۰.
[5]. دعای ابوحمزه ثمالی.