سوره توبه آیه ۴۱ | جلسه ۲۸
تفسیر سوره توبه آیه ۴۱ | یکشنبه ۱۳۹۵/۱۰/۲۶ | جلسه ۲۸ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
دانلود فایل صوتی تمام جلسات تفسیر سوره توبه
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
انْفِرُوا خِفَافاً وَ ثِقَالاً وَ جَاهِدُوا بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۴۱)
سبکبار و سنگینبار کوچ کنید و با مال و جانتان در راه خدا جهاد کنید که این برای شما بهتر است؛ اگر بدانید.
انْفِرُوا خِفَافاً وَ ثِقَالاً؛ صحبت از جنگ تبوک بود. خبر به پیامبر رسید که رومیان لشکر جمع کرده، در صدد حمله به مسلمانانند. پیامبر فرمان جهاد داد، امّا گروهی به خاطر دلبستگی به دنیا و گروهی به خاطر ضعف ایمان، در فرمان پیامبر سستی کردند. خدای تعالی ضمن توبیخ آنها در آیات گذشته، در اینجا میفرماید: سبکبار یا سنگین بار به سوی دشمن حرکت کنید. «خِفافاً و ثِقالاً» یعنی چه با دست خالی، بدون پول و مرکب و چه با سلاح و مرکب کامل. نداشتن ساز وبرگ جنگی، عذر ترک جهاد نیست. بله؛ اگر کسی لنگ، کور یا مریض باشد، عذر شرعی از جهاد دارد.
وَ جَاهِدُوا بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّه؛ جهاد با مال؛ یعنی انفاق در راه خدا؛ تهیهی لوازم مورد نیاز رزمندگان و تجهیز آنها برای شرکت در جهاد. «وَ أَنْفُسِکُمْ» یعنی شرکت در جبهه و آمادگی شهادت و جانبازی در راه خدا. همهی اینها باید «فی سبیل اللّه» یعنی برای رضای خدا باشد، نه برای نشان دادن و بلندآوازه کردن خود.
ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ این جهاد، با همهی سختیهایی که دارد، برای شما بهتر از در خانه نشستن است.
جهاد با دشمن، در همهی زمانها ممکن است پیش آید، علی الخصوص هنگامی که کشور اسلامی مورد تجاوز کفار قرار گیرد. ولی آیه منحصر به این جهت نیست و شامل جهاد با نفس (جهاد اکبر) هم میشود. طبق این معنا، جهاد با مال یعنی پرداخت نفقات واجب؛ مثل خمس، زکات، کفّارات؛کمک مالی به دوستان و برادران دینی. این کمکها گاه از حکم استحباب خارج و واجب میشود؛ آنجا که برادر دینی از شدت نیاز به حال اضطرار افتاده، تنگدست میشود. در این شرایط بر کسی که میتواند، واجب است به او کمک و احسان کند.
نفقهی زن نیز بر عهده شوهر واجب است و باید در صورت امکان، متناسب با شأن زن پرداخت شود. اگر مرد بتواند و ندهد، هم گناه کرده و هم بدهکار زن میشود. نفقهی اولاد و پدر و مادر نیز در صورت تمکن انسان و نیاز آنان، واجب است، با این تفاوت که اگر نداد، فقط گناه کرده، مدیونشان نیست، برخلاف نفقه زن.
مصداق دیگر جهاد با مال، اصلاح ذات البین است؛ یعنی آشتی دادن مؤمنان، وقتی اختلافشان بر سر مال است؛ پس اگر کسی بتواند مبلغ مورد اختلاف را بپردازد و اختلاف آنها را پایان دهد کار مهمی کرده است. این کار گاهی اوقات واجب میشود. سیره اهل بیت نیز بر این کار بوده است.
مفضل بن عمر از شاگردان برجسته امام صادق علیه السلام بود. امام به او فرمود: هرگاه اصلاح کردن بین دو نفر، نیاز به صرف هزینه مالى داشت، از جانب من آن را بده، بعد از من بگیر.
روزى بین ابوحنیفه (سعید بن بیان) که حَمَلِهدار حج بود، با دامادش نزاع و درگیرى شد، مفضل به آنها رسید؛ ساعتى براى اصلاح آنها نزد آنها ایستاد؛ سپس آنها را به خانه خود برد و با اراده جدى، علت درگیرى آنها را رسیدگى کرد، فهمید که امور مالى باعث نزاع آنها شده است. چهارصد درهم از جیب خود به آنها داد و از هر دو آنها تعهد گرفت که دیگر ادعایى نسبت به دیگرى نداشته باشند. در پایان به نزاع کنندگان گفت: این پول از آن من نبود، بلکه مال امام صادق علیه السلام بود و آن حضرت به من فرمود: هرگاه بین دو نفر شیعه، نزاع درگرفت، میان آنها را اصلاح کن و از جانب من در این راه پول بده تا صلح انجام گیرد.[1]
برخی از مصادیق جهاد با نفس
جهاد با نفس مصادیق مختلفی دارد که در اینجا به برخی اشاره میشود:
ترک حرام و انجام واجب؛نگه داشتن زبان، چشم، گوش، فکر و سایر اعضا و جوارح از گناه، سوءظنّ و منیّت. برخاستن برای نماز صبح، همچنین حضور قلب و جمع کردن حواس در نماز، جهاد است.
صله رحم مخصوصاً با ارحامی که قطع رابطه کردهاند یا با پدر و مادر، هنگامیکه بد خلقی میکنند و ناسزا میگویند، حتّی ممکن است شخص را کتک بزنند، امّا صبر برای خدا، مهربانی و احسان با آنها و نیز با دیگر اقوام، خویشان و همچنین رفقا، مصداق جهاد با نفس است. اگر رفیق شما چیز بدی به شما گفت، امّا به دل نگرفتید و بخشیدید یا حتّی عذرخواهی کردید، جهاد مهمی کردهاید؛ اگر او قهر کرد و شما آشتی کردید یا ظلمی به شما کرد و شما آبروی او را حفظ کردید؛ غیبت شما را کرد؛ تهمت زد، امّا شما به جای تلافی، عذرخوای کردید، جهاد سختی با نفس خود کردهاید و البته این کار، بسیار مشکل و مهم است، به شرط این که برای خدا باشد، نه برای نشان دادن به دیگران.
نگه داشتن خود هنگام خشم و حلم ورزیدن.
خدای تعالی میفرماید «ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» (این جهاد برای شما بهتر است، اگر بدانید) امّا از کجا میتوان فهمید این کار؛ یعنی گذشت کردن و محبّت کردن به کسی که ظلمی به ما کرده و آبرویمان را ریخته، بهتر است؟ طبیعتاً نفس دوست دارد زنده و سالم باشد و مرگ را ناپسند میشمارد، امّا خدا میفرماید جهاد در راه او که امکان کشته شدن و جراحت وجود دارد، برای شما بهتر است. از کجا میتوان خیر بودن این کار را دریافت؟
برخی مردم این حرفها را به استهزاء میگیرند، امّا برای درک این بهتر بودن، ابتدا باید دید آیا در قلب انسان، ایمان به خدا و قیامت وجود دارد یا خیر و میزان آن چه اندازه است؟ کسی که میداند خدایی دارد؛ میداند به زودی میمیرد و به عالم بزرخ منتقل میشود؛ معادی در پیش دارد؛ معتقد به نبوت، امامت و عدل پروردگار است و در این ایمان و اعتقاد، استقرار مییابد، به خوبی میفهمد که دنیا و آخرت تفاوت زیادی با هم دارند؛ در نتیجه میتواند از دنیا برای آخرتش بگذرد؛ میتواند از مال صرفنظر کند و حتّی از آبرویش برای خدا مایه بگذارد.
پس «إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» وقتی تحقق مییابد که ایمانی وجود داشته باشد. بدون بستر ایمان یا با ضعف آن، کسی به این علم نمیرسد.
[1] ـ کافی، ۲، ۲۰۹، باب اصلاح بین الناس.