ولادت حضرت علی علیهالسلام | آیت الله سید علیمحمد دستغیب
بِسْم ِاﷲ ِالرَّحْمَنِ الرَّحیمِ
ولادت حضرت علی علیهالسلام | چهارشنبه ۱۴۰۲/۱۱/۴| آیت الله سید علی محمد دستغیب
طلاب علوم دینی، وقتی مزین به لباس روحانیت میشوند و در کسوت تبلیغ دین مبین اسلام درمیآیند، خدای تعالی توقعاتی از آنها دارد؛ مردم نیز توقعاتی از آنها دارند و آنان هم متقابلاً از مردم و از خدای تعالی توقعاتی دارند.
توقع خدا و مردم از آنان این است که ظاهر و باطنشان یکی باشد. وقتی بنده عمامه بر سر گذاشتم و لباس پیامبر را پوشیدم، باید اخلاقم اخلاق پیامبر و ائمۀ اطهار باشد علیهمالسلام باشد. آن بزرگواران اولاً: همیشه در مقابل خدای تعالی تسلیم بودند؛ یعنی هرچه خدا میگفت، اطاعت میکردند.
ثانیاً: همواره خود را در مقابل خدای تعالی مقصر میدانستند. غرور و تکبری نداشتند که بگویند ما اینطور هستیم و آنطور هستیم. اینهمه عبادت میکردند، در عین حال میگفتند: «سُبْحَانَکَ مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ». آنطور که باید، بندگی تو را به جا نیاوردیم.
این توقعی است که پروردگار عالم و مردم از آنان دارد.
امّا توقع آنان از مردم باید بیتوقعی و عزّت نفس باشد. هرگز نباید یک طلبه توقع سلام دستبوسی و احترام از مردم نداشته باشد! آنها هرطور که صلاح خودشان و صلاح دینشان باشد انجام میدهند.
اگر کسی سلام نکرد، بنده پیشدستی در سلام کنم.اگر پشتسرم غیبت و بدگویی کردند، مانند پیامبر و ائمۀاطهار علیهمالسلام بگویم خدا آنها را ببخشد، نه اینکه خشمگین شوم و ناسزا بگویم. اگر هم کسی خواست پشتسر دیگری حرف بدی بزند و غیبتی کند، نصیحتش کند و بگوید این کار درست نیست.
لازم است دوستان عزیز طلبه، در هر مقام علمیت که هستند، نسبت به هم متواضع و دلسوز باشند، هرگز خود را بالا نگیرند و تکبر نکنند، چه بسا طلبهای که از بنده کوچکتر است، نزد خدای تعالی محبوبتر و مقرّبتر باشد.
بههرحال هر کسی عیبهایی در خود سراغ دارد که از دیگری ندیده. اگر هم عیبی از کسی دیده باشد، یکیدوتاست، امّا از خودش صدها عیب میتواند بگیرد، اگر منصف باشد.
بنابراین هیچ توقع بیجا و بهجایی از کسی نداشته باشید. در مقابل مردم متواضع باشید و به جای توقع از اینوآن ، از نفس خود مراقبت کنید.
در آخر هم حواستان باشد که شما طلبه هستید؛ باید هم درس بخوانید و هم تقوا داشته باشید! اگر زندگیتان کموکاستی دارد، اگر میتوانید صبر کنید و با زیّ طلبگی بسازید، ، اگر نمیتوانید و سخت است، هیچ اشکالی ندارد که شغلی دستوپا کنید و کاری پیشه نمایید.
خدایا بهحق محمّد و آلمحمّد، همۀ طلاب عزیز را موقق کن به درس خواندن و رعایت تقوا؛ عاقبتشان را به خیر کن و آنان را باقیات صالحاتی برای ما قرار ده.
آیاتی که در شأن امیرالمؤمنین نازل شده
کتاب بصائر یا قرآن و اهلبیت ترجمۀ کتاب شواهدالتنزیل اثر حاکم حسکانی است که حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت ترجمه و شرح آن را انجام دادهاند. این کتاب مشتمل بر آیاتی است که در شأن مولا علی علیهالسلام نازل شده و منابع روایتهای آن کتب و روایات اهل تسنن است.
سورۀ مریم، آیۀ ۵۰:
«وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا»
«قرار دادیم برای ایشان (پیامبرانی که نام برده) زبان راستی که بلند است.»
حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت قرمودند: لسان صدق مولا علی علیهالسلام است.
از مولا علی علیهالسلام دربارۀ این آیه روایت شده که رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله فرمود: شبی که مرا به معراج بردند جبرئیل مرا بر بال راست خود برداشت، پس به من گفته شد: چه کسی را در زمین جانشین خود قرار دادی؟
گفتم: بهترینِ اهل زمین که برای این کار سزاوار بود، علی بن ابیطالب علیهالسلام، برادرم و حبیب خود و دامادم؛ یعنی پسر عمویم، مولا علی علیهالسلام.
پس به من گفته شد: یا محمّد صلّیاللّهعلیهوآله آیا او را دوست میداری؟
گفتم: آری، ای پروردگار عالمیان.
به من فرمود: دوستش بدار و به امّت دستور بده او را دوست دارند. به درستی که من علیّاعلی میباشم. برای او نامی از نامهای خودم را گرفتم، پس او را علی نامیدم.
جبرئیل فرود آمد و گفت: خداوند بر تو درود میفرستد و میفرماید: بخوان!
گفتم چه بخوانم؟
گفت بخوان: «وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا».
ما بخشیدیم به ایشان (امّت تو) تا روز قیامت، و اجداد تو، هرچه بالا رود، از رحمت خود علی علیهالسلام را و قرار دادیم برای ایشان زبان راست که از علی ابن ابیطالب علیهالسلام است.
پس «لسان صدق» یعنی زبان صدق علی علیهالسلام است. علیاً اشاره به همین لسان صدق است.
سورۀ مریم، آیۀ ۹۶:
«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»
«به درستی کسانی که ایمان آوردند و کارهای نیک انجام دادند زود است که خداوند رحمان برای آنان دوستی قرار دهد.»
«ود» یعنی دوستی. تأویل این آیه علی علیهالسلام رسیده.
رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله به علی بن ابی طالب علیهالسلام فرمود: یا علی، بگو پروردگارا قرار ده برای من در سینههای مؤمنان دوستی مرا.
پس خداوند نازل فرمود: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» آنها که ایمان آوردند و عمل صالح کردند «سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا».
بعد از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله اولین مصداق آیه فاطمه زهرا و علی بن ابی طالب علیهماالسلام است. کسانی که عمل صالح کردند خدای رحمان برایشان قرار میدهد «وود» یعنی دوستی را.
آنان که گرویدند و کارهای نیک کردند، زود باشد که خدا قرار دهد برای آنان دوستی را؛ پس برخورد نمیکنیم به مرد یا زن باایمانی که در دلش دوستی اهلبیت علیهمالسلام نباشد.
سورۀ طه، آیۀ ۱۲۴:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمىٰ»
«کسی که از ذکر من اعراض کند روزی تنگ و زندگی تنگی خواهد داشت.»
شاید پول هم داشته باشد، ولی از جهت معنوی زندگی تنگی خواهد داشت و در روز قیامت کور محشور میشود.
از امام علی علیهالسلام روایت شده که فرمود:
«رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله به همۀ اهل مدینه فرمود: دوست بدارید علی بن ابی طالب را چون من او را دوست میدارم و او را گرامی بدارید چون من او را گرامی میدارم.
به خدا سوگند از پیش خود این مطلب را نگفتم، ولکن خداوند تعالی مرا به این امر دستور فرمود.
ای گروه عرب! هرکس علی علیهالسلام را بعد از من دشمن بدارد خداوند او را کور محشور کند و هیچ دلیل از برای او نیست.»
هرکس محبّت علی علیهالسلام نداشته باشد و از او اعراض کند، روز قیامت کور محشور میشود.
جناب شیخ مفید اعلیاللّهمقامه میفرماید: روزی در بغداد، جعفر کتابفروش کتابهایی را حراج میکرد. من هم رفتم چند جلد کتاب از او خریدم. وقتی خواستم بیایم به من گفت: بنشین که چیزی دیدهام برای مذهب تو یعنی شیعه خوب است. معجزهای که من دیدهام برایت بگویم، برای تقویت مذهب تو نافع است.
شیخ مفید میفرماید: نشستم.
او گفت: من مدتی با رفیقم برای درس حدیث و خواندن روایات نزد شیخی به نام ابوعبدالله محدث میرفتیم. کمکم معلوم شد او از دشمنان سر سخت علی علیهالسلام است. گاهی هم گوشههایی میزد و جسارتهایی به علی بن ابیطالب علیهالسلام میکرد.
ما دو نفر او را نصیحت و خیرخواهی میکردیم، ولی او میگفت: من همین هستم تا دفعۀ دیگر که به فاطمه زهرا سلام اللّه علیها جسارت کرد.
ما دیگر تصمیم گرفتیم نرویم. گفتیم فایدهاش چیست، ما نزد چه کسی درس بخوانیم؟
شب در عالم رؤیا شاه ولایت، ماه هدایت، اسداللّه الغالب، علی بن ابیطالب علیهالسلام را دیدم در خانه ابوعبدالله محدث است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام به او تغیّر کرد، به شیخ فرمود: مگر من با تو چه کردم؛ آیا نمیترسی خدا کورت کند؟
تا این را فرمود، اشاره به چشم راست شیخ کرد. در خواب دیدم چشم راستش کور شد. از خواب بیدار شدم.
صبح گفتم: با رفیقم برویم پیش شیخ، خواب دیشب را بگویم و او را از قهر علی بن ابیطالب علیهالسلام بترسانم.
از خانه که بیرون رفتم، دیدم رفیقم رو به خانه من میآید. گفتم: رفیق کجا؟
گفت: دیشب خوابی دیدهام، آمدهام برایت بگویم.
گفتم: چه دیدی؟
عین خوابی که من دیده بودم او هم دیده بود.
گفت: بله، در خواب دیدم امیرالمؤمنین علیهالسلام اشاره فرمود، چشم راست شیخ کور شد و من آمدم با تو برویم پیش این شیخک نصیحتش کنیم، بگوییم: دست بردارد.
گفتم: من هم همین خواب را دیدهام. هر دو یک خواب دیدهایم. دو نفری آمدیم در منزل، در زدیم، زن خانه آمد پشت در و گفت: امروز درس نیست.
گفتیم: چرا درس نیست؟ کار داریم، ما میخواهیم شیخ را ببینیم.
گفت: امروز شیخ حال ندارد، ناله میکند، گرفتاری دارد. بالأخره ما اصرار کردیم، گفتیم: باید او را حتماً ملاقات کنیم.
زن گفت: امروز حالش خراب است. از وقتی بیدار شده، روی چشم راستش دست گذاشته فریاد میزند علی کورم کرد.
ما گفتیم: در را باز کن، ما برای همین آمدهایم.
در را باز کرد، دو نفری آمدیم، دیدیم این بدبخت از درد چشم ناله و استغاثه میکند. همین که وارد شدیم، گفت: علی آخر مرا کور کرد.
گفتیم: ما دیشب خودمان در خواب این جریان را دیدیم که امیرالمؤمنین علیهالسلام اشاره بر چشم تو کرد و کور شدی. بیا و دست بردار تا شاید خدا تو را شفا بدهد و چشمت هم به لطف آقا خوب شود.
گفت: اگر علی چشم دیگرم را هم کور کند، من دست از دشمنی او برنمیدارم.
ما بلند شدیم و آمدیم. باز در خواب همان جریان را دیدیم. آقا چشم چپش را هم کور کرد. بعد آمدیم برای ملاقاتش، دو چشمش کور شده و دشمنیاش بیشتر شده بود. آخر با کفر از دار دنیا رفت.
با وجود اینکه علی علیهالسلام معدن رحمتند، برای اینکه به مردم بفهمانند دشمنی با ایشان چگونه است، بهاذناللّه گوشههایی نشان میدهند. بهراستی دشمنی با علی علیهالسلام عاقبتی برای انسان ندارد؛ نه دنیا میماند، نه آخرت.
در روایت داریم کسی که دشمن علی باشد باید ببیند نطفهاش چطور است، شاید در نطفهاش خللی باشد.
این را هم باید تذکر داد که گاهی انسان دچار وسوسه میشود، خیالاتی در ذهنش میآید و خودش هم ناراحت است، این نشانۀ دشمنی با مولا علی و ائمۀ اطهار علیهمالسلام نیست.
سورۀ طه، آیۀ ۱۳۵:
«فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهْتَدى»
«بهزودی خواهید فهمید کیست اصحاب صراط مستقیم و کیست آنکه هدایت یافته.»
ابن عباس از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله نقل میکند: به خدا سوگند، همراهان راه راست و هموار، محمّد و اهلبیت اویند. «صراط» راه آشکاری است که هیچگونه کجی در آن نیست. «وَ مَنِ اهْتَدى» کسانی که هدایت یافتند، اصحاب محمّد صلّیاللّهعلیهوآله هستند.
«صراط سوی» پیامبر اکرم و علی و اولاد علی صلوات اللّه علیهم اجمعین هستند.
اشعار آخوند ملا محمّدطاهر در مدح مولا علی بن ابیطالب علیهالسلام
هر بیت این شعر مطابق آیه یا روایتی در مدح امیرالمؤمنین علیهالسلام است که برخی از آن را میخوانیم.
علی به قول نبی هست چون سفینه نوح
به دامنش چو زنی دست خوف غرق مدار
اشاره به حدیث شریف رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله است که فرمود:
«مَثَلُ اهل بیتى فِیکُمْ مَثَلُ سَفِینَهِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَى وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ»
مَثل اهلبیت من در میان شما مانند کشتی نوح است؛ هرکه بر آن سوار شود، نجات مییابد و هرکه از آن تخلف کند، غرق میشود.
بگیر دامن حیدر که آیۀ تطهیر
گواه پاکی دامن اوست بیگفتار
«إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»
بود امام من آن سروری که در خیبر
نبی نمود ثنایش به خوشترین گفتار
در جنگ خیبر، وقتی کار فتح قلعههای خیبر گره خورد و کسی نتوانست آنها را فتح کند، رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله فرمود: فردا علَم را به دست کسی میدهم که خدا و رسول او را دوست دارند و او هم خدا و رسول را دوست دارد.
چون فردا رسید، آن حضرت علی علیهالسلام را طلبید. گفتند: چشمدرد دارد. فرمود: پس ما نزد او میرویم.
چون رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله به ملاقات امیرالمؤمنین علیهالسلام رفت، آب دهان بر چشم مبارکش زد و چشم آن حضرت شفا یافت؛ پس پرچم را به دست گرفت و با فتح مبینی بازگشت.
بود خلیفه حق آنکه در تمام عمر
ز حق جدا نشد و حق از او نکرد کنار
«علی مع الحق و الحق مع علی»
کسی که گفت سلونی سزد امامت را
نه آنکه کرد به لولا به جهل خود اقرار
اشاره به کلام مولا علی علیهالسلام که بارها فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی» از من هرچه میخواهید بپرسید، قبل از اینکه مرا نیابید.
مصرع دوم شعر در وصف عمر است که بارها گفت: «لو لا علی لهلک عمر» اگر علی علیهالسلام نبود عمر هلاک میشد.
نمود نام علی را درِ مدینۀ علم
که تا غلط نکند ابلهی در از دیوار
اشاره به روایت رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله است که فرمود:
«أَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیَأْتِ الْبَاب»
من شهر علم هستم و علی درِ آن است. هرکس طالب علم است باید از در وارد شود.
خدایا بهحق مولا علی علیهالسلام ما را به عشق علی و اولاد علی زنده بدار، به عشق علی و اولاد علی بمیران و به عشق علی و اولاد علی محشور بگردان!
این شب را عید واقعی ما را قرار بده و عیدی ما هم همین باشد که عشق علی و اولاد علی صلوات اللّه علیهم اجمعین را داشته باشیم.