طلب و اخلاق و طلبگی جلسه ۳۴ | نهم رمضان ۱۴۴۵ | حجت الاسلام والمسلمین کاکایی
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
طلب و اخلاق و طلبگی جلسه ۳۴ | نهم رمضان ۱۴۴۵ | ۱۴۰۳/۱/۱ | حجت الاسلام والمسلمین کاکایی
قال اللّه تبارک و تعالی فی کتابه المبین:
﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون﴾
بحث ما در باب طلب و اخلاق طلبگی به ذکر و تذکر رسید، پس از تفکر، و عرض شد یکی از چیزهایی که سرتاپا ذکر و یاد است و هم ذکر است و هم مذکِّر، قرآن شریف است که نام آن هم ذکر است؛ «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ»
خداوند این ذکر را بر حضرت ختمی مرتبت نازل کرده که ایشان هم مذکِّرند. در واقع خداوند، قرآن و حضرت ختمی مرتبت صلّیاللّهعلیهوآله با هم درآمیختهاند؛ «انّ اللّه تجلی فی کتابه» در این کتاب ظاهر شدند و تجلی کردند؛ لذا وقتی مقابل این کتاب مینشنید، آداب خاصی دارد؛ بدانید مقابل خود خدا و مقابل حضرت ختمی مرتبت نشستهاید و از لسان حضرت ختمی مرتبت این کلمات بر قلب شما نازل میشود.
به تعبیر حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت رحمهاللّه، فرودگاه نهایی قرآن قلب ماست. «اول من خوطب به» حضرت ختمی مرتبت است، ولی در نهایت از شفه مبارک ایشان بر قلب ما نازل میشود.
قرآن هر کاری میکند با قلب است. راجع به قلب روزهای قبل اشاراتی کردیم. سروکار قرآن با قلب ماست؛ آنجا نازل شده. این قلب را خاشع میکند، شخم میزند، اگر سنگ شده باشد، اول آن را خاشع میکند و بعد مثل باران بر آن میبارد.
هر روز در دعاهای روزانه میخوانیم که خدایا من پناه میبرم به تو از قلبی که خاشع نمیشود «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ… و مِنْ قَلْبٍ لَا تَخْشَع». خشوع قلب به ذکر است و قرآن ذکر است.
﴿أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ﴾
«ای مؤمنان، آیا وقت آن نرسیده که قلبهایتان با این قرآن خاشع شود؟»
اولین کار قرآن خشوع و نرم کردن قلب است. در زمین سخت و سنگلاخ باران فرونمیورد و اثر نمیکند. جایی باید که خاشع و نرم باشد تا اثر کند.
قرآن بعد از آنکه قلب ما را خاشع کرد، آن را بهاری میکند. باران قرآن بر این قلب نازل میشود و گل و گیاه و سبزه و خرمی از آن میروید، قلب بهاری میشود.
از امام باقر علیهالسلام روایت است: «تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ رَبِیعُ الْقُلُوبِ» قرآن را بیاموزید که بهار قلبهاست؛ یعنی قلبها را بهاری میکند.
پیش از این گفتیم که حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودند: «فیه ربیع القلوب» در قرآن بهار قلب است.
در روایت دیگر فرمودند: «فِی الذِّکْرِ حَیَاهُ الْقُلُوبِ» اوج ذکر و تجلی کامل و مصداق کامل ذکر قرآن است. همان طور که در بهار زمین زنده میشود، وقتی قرآن بر قلب میآید، این قلب مرده زنده میشود؛ حیات پیدا میکند؛ چشمه میجوشد؛ چشمه جاری میشود؛ «عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجیرا» چشمهای که در سورۀ انسان فرمود از قلب انسان جاری میشود بهوسیلۀ قرآن است.
از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله روایت شده:
«مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ یَنَابِیعُ الْحِکْمَهِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِه»
اگر کسی برای خدا خالص شود، چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود. خلوص را هم قرآن می دهد؛ لذا احیاگر قلب است. از دست ندهیم این ماه را!
ماه مبارک رمضان خصوصیتی دارد که بهار قرآن است؛ «لِکُلِّ شَیْءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَانَ» برای هرچیزی بهاری است و بهار قرآن ماه رمضان است.
قرآن بهار قلب است و ماه رمضان بهار قرآن است؛ لذا قرآن و تلاوت آن در ماه مبارک رمضان بهار در بهار است.
ماه رمضان یک خصوصیاتی دارد که از جمله بحث روزه است. خود روزه هم از عباداتی است که خصوصیت خاصی دارد. در همۀ عبادتها دو مطلب مطرح است؛ یکی فعل جوارحی و یکی فعل جوانحی.
«جوانح» مربوط به قلب است؛ یعنی نیّت. هر عبادتی نیست دارد؛ مثل نماز، حج. هر فعل عبادی نیّت لازم دارد، امّا فعل غیرعبادی نیّت لازم ندارد؛ مثلاً لباسی نجس شده بود، بادی وزید و لباس در حوض یا جوی آب افتاد، کودکی هم آن را از آب کشید. این لباس طاهر است، نیّتی هم در کار نبوده. ولی در نماز باید نیّت باشد، حج نیّت میخواهد، جهاد نیّت میخواهد.
در همۀ عبادات یک فعل جوانحی وجود دارد، به نام نیّت که مربوط به قلب است و یک سری افعال جوارحی وجود دارد که مربوط به دست و پا و زبان و عضلات است؛ مثلاً در نماز ذکر داریم، حمد و سوره داریم، رکوع و سجود و قیام داریم. در حج، غیر از نیّت، طواف و سعی و رجم و… وجود دارد که افعال جوارحی است.
روزه هم نیّت دارد، امّا هیچ فعلی ندارد. در روزه نه میایستیم، نه میدویم، نه میپریم، هیچ کاری نمیکنیم. تنها کار روزه ترک است «کف النفس»؛ لذا عملی کاملاً جوانحی است.
در عبادات دیگر میشود ریا کرد. ریا یعنی نشان دادن فعل به دیگران؛ مثلاً در نماز اذکار را کاملاً از مخرج ادا کند یا مد «و لاالضالین» را بیشتر بکشد یا رکوع و سجده را طولانی کند یا در حج محکمتر سنگ بزند.
در روزه اگر بخواهی ریا کنی چه میکنی؟ روزه عمل باطنی و جوانحی است، مربوط به قلب است. نمیشود آن را به دیگران نشان داد، اصلاً دیدنی نیست؛ لذا روایت است در حدیث قدسی: «الصوم لی» روزه برای من است، کسی در آن راه ندارد.
ممکن است به زبان بگوید روزه هستم. این «به زبان آوردن» ریاست، ولی خود روزه را نمیتوان نشان داد؛ چون عمل جوانحی و قلبی است.
لذا فرمود روزه برای من است «و انا اجزی به» من آن را جزا میدهم، چون فقط برای خودم است یا «انا اُجزیٰ به» من جزای روزه هستم.
در قرآن بعد از آنکه دربارۀ ماه رمضان میفرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآن…» میفرماید: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ» من نزدیکم، خیلی نزدیک. این نزدیکی را حس میکنی. اینجا هم «اجزیٰ به» خود خدا در قلب مینشیند.
غمت در نهانخانه دل نشیند
به نازی که لیلی به محمل نشیند
خدا در قلب میآید و ماه رمضان که ماه صیام است، سروکارش با قلب است.
قطعاتی که از مثنوی برای افطار و اوقات دیگر خوانده میشود دقت کنید:
این دهان بستی دهانی باز شد
تا خوردنده لقمههای راز شد
«این دهان بستی» یعنی از این عالم ناسوت جدا میشوی. با این کفّ نفس خوردن و آشامیدن و هرچه مربوط به عالم ناسوت است را ترک میکنی.
«دهانی باز شد» دهان قلب باز میشود. قلب زنده است. دهان قلب که باز میشود «خورنده لقمههای راز میشود. لقمههای راز که بر قلب فرود میآید و قوت القلوب است، همان ذکر است که قرآن است؛ لذا در ماه رمضان وقتی قلبت آماده است و همۀ روزهات نیّت است، قرآن در قلبت فرود میآید.
لب فروبند از طعام از شراب
سوی خان آسمانی کن شتاب
گر تو این انبان ز نان خالی کنی
پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن
بعد از آنش با ملک انباز کن
ملکوتی میشوی، با ملک و فرشته همنشین میشوی.
چند خوردی چرب و شیرین از طعام
یک دو روزی امتحان کن در صیام
روزه امتحانی است که ببینی آن رزق و قوت الهی را. همۀ حکمت و معارف در قرآن ریخته و لذا قرآن هم قوت قلب است.
چند شبها خواب را گشتی اسیر
یک شبی بیدار شو دولت بگیر
این بیداری قلب است. شب قدر و شب احیا یعنی زنده نگاه داشتن. چه چیزی را زنده نگه میداری؟ قلب را.
از حضرت ختمی مرتبت روایت داریم: «إنّ قلوب بنى آدم کلّها بین إصبعین من أصابع الرّحمن، یصرّفها کیف شاء» قلب همۀ انسانها -در روایت دیگر میفرماید قلب مؤمنان- بین دو انگشت از انگشتان خداست؛ یعنی قلبت را دست خدا میدهی و خدا هرطور بخواهد آن را میچرخاند؛ خوف، رجا، شوق، محبّت… قلب در بین انگشتان خدا منقلب میشود.
بعد دعا کردند: «اللّهم مصرّف القلوب، صرّف قلوبنا إلى طاعتک» ای که قلبها را میگردانی، قلب ما را به طاعت خود بگردان!
امروز روز اول سال شمسی است. در دعای تحویل سال میخوانیم: «یا مقلب القلوب و الابصار» ای که قلبها را میگردانی، میچرخانی یا به تعبیر حضرت ختمی مرتبت «تصریف می کنی». «یا مدبر الیل و النهار» ای که شب و روز را میبری و میآوری، «یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال».
رضوان خدا به حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت همیشه میگفتند: خدا همهکاره عالم است، مسبب است. سببها را نبین، مسبب را ببین. او هم در عالم تکوین و آفاق (یا مدبر الیل و النهار) و هم در عالم انفس (یا مقلب القلوب و الابصار) همهکاره است.
خدایا قلبمان گاهی سخت میشود. گناه میآید، زنگار میگیرد. این قلب بین انگشت توست «یا مقلب القلوب» خودت آن را بگردان.
خدایا چشمان ما جز ظاهر چیزی نمیبیند. پرده جلو چشمانمان است، خدایا پرده را کنار ببر تا مثل حافظ شویم که گفت:
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالودم به بد دیدن
خدایا این پردهها را کنار بزن که نه بد ببینیم، نه نگاه بد داشته باشیم «یا مقلب القلوب و الابصار».
«یا محول الحول و الاحوال» حول سال است. سال را که میگردانی، احوال ما را هم دگرگون کن؛ پژمردگی و افسردگی ما را به حال خوش تبدیل کن!
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و حوشحالان شدم
خدایا ما را جزو خوشحالان قرار بده؛ «حوّل حالنا الی احسن الحال».
ماه مبارک رمضان ربیع القرآن است و قرآن ربیع القلب. ماه رمضان امسال در ربیع سال شمسی قرار گرفت. خدایا تو زمین را زنده کردی، طبیعت را نو کردی، ما را هم نو کن!
دلخوشی بچهها به لباس نو است. کودکان با این لباس نو خوشاند، ولی ما که عمری گذراندهایم اگر بخواهیم نو بشویم، باید قلبمان نو شود، دگرگون شود. خدایا طبیعت را نو کردی، قلب ما را هم نو کن، نورانی کن، احیا کن!
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
نفحات الهی، نسیم باد نوروزی است. حواسمان باشد در وقت وزیدن آن خواب نباشیم، مشغول بازی نباشیم.
اینکه پیامبر اکرم -به تعبیر مولانا- فرمود: «تن مپوشانید از باد بهار» باد بهار درخت را زنده و شکوفا میکند. اینکه فرمود شما هم تن نپوشانید از باد بهار، فقط حمل به ظاهر مکن. باد بهار برای قلب است. قلب باید آماده باشد تا نفحات الهی به آن بخورد.
چقدر خوب است که بهار در بهار در بهار باشد. سه تا بهار با هم؛ قرآن بهار قلب، رمضان بهار قرآن و اول عید بهار طبیعت؛ لذا سعدی گفت:
دهلزن گو دو نوبت زن بشارت
که دوشم قدر بود امروز نوروز
چه خوب است که شبت با یاد خدا باشد، شبزندهداری داشته باشی و روزت با نسیم بهاری روز شود!
یک وقتی برای بهار در بهار، شعری به زبان جاری شد که بد نیست یادش کنیم.
رمضان آمد و گشتهست بهاران به بهار
غرق در رحمت حق بین همه در لیل و نهار
شب و روز رمضان رحمت است، نفسهایتان و خوابتان رحمت و عبادت است.
هم زمین گشت مبدل ز فیوضات خدا
هم دگرگونه شود باز قلوب و ابصار
«یا مقلب القلوب و الابصار» که طبیعت را زنده میکنی، ما راهم زنده کن!
گشت نوروز و زمین سبز و هوا خرم شد
این همه آیتی از خرمی قلب شمار
زمینی که باید سبز و خوشبو و خرم شود، این قلب است.
زآسمان باز ببارد برکات قرآن
هر دم از قلب بروید گل و بستان و ثمار
جریان یافته بس چشمه همی از دل سنگ
هم روان شد ز دلت جانب چشمت انهار
چقدر خوب است که این قلب در ماه مبارک رمضان خاشع شود و نهرهایی که از آن جاری میشود به چشم بیاید.
روزها بوی خوش روزه و شب عطر نماز
ای خوشا صائم در روز و به شبها بیدار
بر سر سفره قرآنی و مهمان خدا
میشوی اهل حرم محرم راز و اسرار
میوزد باز بهسویت نفحات محبوب
چون کنی با شعف خاص تو صومت افطار
در روایت است که موقع افطار -اگر واقعاً مؤمنِ روزهدار باشد- نفحات الهی را درک میکند.
گفت ایزد که بدان صوم فقط آن من است
صائم اینسان بنشستهست کنار دلدار
«عند ملیک مقتدر» همین الآن ممکن میشود؛ روزهدار کنار خدا مینشیند.
توبه بابیست در این ماه که بگشوده اله
بهر هرکس که به نسیان و گنه گشته دچار
خدایا اگر در این ماه هم نتوانیم توبه کنیم، دیگر کی فرصت میشود؟
ای خدایی که تویی نور سماوات و زمین
برهان قاسم دون را تو خودت از شب تار
به علی آنکه شهیدست در این ماه عزیز
پردهها را تو ز چشمان و دل من بردار
«یا مقلب القلوب و الابصار» در چنین ماه و چنین اوقاتی باید نو بشویم.
این روزها زیاد از حافظ میگویند، ولی عمق جریان حافظ مظلوم واقع مانده.
هرچند پیر و خستهدل و ناتوان شدم
هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم
خدایا پیر شدم، قلبم با گناهان و غفلتها پیر شده، خدایا تو جوانش کن؛ «یا محول الحول و الاحوال».
من پیر سال و ماه نیام یار بیوفاست
بر من چو عمر میگذرد پیر از آن شدم
دوشم نوید داد عنایت که حافظا
بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم
انشاءاللّه پیامبر ضامن ما باشد و امیرالمؤمنین عنایت کند.
دیگر نورزیات حافظ که برای قلب است میفرماید:
نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
حواسمان باشد راهنشین قلبمان باشیم.
ارغوان جام عقیقی به ثمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
این همان گلهایی است که در قلب میروید.
ماه شعبان منه از دست قدح کین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
اگر شعبان را از دست دادیم، خدایا در رمضان جبران شود.
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
همنشینی با گل را غنیمت شمرید. ماه رمضان هم ماه گلستان و بوستان است.
چون صحبت راجع به بهار بود، سلامی هم کنیم به آقا حضرت صاحبالزمان «السلام علیک یا ربیع الانام» سلام بر تو که بهار خلق خدایی که با آمدنت همۀ دفائن عقول و همۀ چیزهایی که ما تا به حال نفهمیدیم، می فهمانی؛ معرفت، محبّت… «و نضره الایام» خرمی ایام با حضرت ولی عصر است.
چند رباعی هم خطاب به حضرت ولی عصر:
ای آنکه تویی بهار جانها
خرم ز تو کل بوستانها
از حجر تو و فراق یاران
بفسرد زمین و هم زمانها
ایام سختی است. نگه داشتن ایمان، نگه داشتن بجهها و جوانها خیلی سخت شده.
نو شد مه و سال و پیر گشتیم
از هرچه به جز تو سیر گشتیم
افسوس که در غیاب رویت
در ظلمت خود اسیر گشتیم
این نوشدنی که در جهان است
یک جلوه صاحب زمان است
باشد ز ظهور کل خورشید
آید خبری که وقت آن است
صیحه شنیده شود و بشنویم که ظهور فرمود و آماده شوید که به تعبیر حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت:
باده می خوارگان آماده شد
شرب می در کوی و برزن ساده شد
که بیاید و مزه ایمان و حلاوت ایمان را به ما بچشاند.
خدایا خداوندا، تو را به مقرّبان درگاهت ما را از فیوضات و برکات ماه مبارک رمضان محروم نگردان!
خدایا دست ما را از دامان قرآن و اهلبیت کوتاه مگردان!
ما را ببخش و بیامرز، پدر و مادر ما را ببخش و بیامرز، همۀ حقداران ما را حقشان را گردن ما ادا بفرما!