سخنرانی شب ششم محرم ۱۳۹۸
حال این مذهب شیعه، صاف و پاک به دست ما رسیده، جوانها و نوجوانهای عزیز حیف است این گوهر ارزشمند را از دست بدهید! مبادا عمرتان را جز با محبّت اهلبیت و اطاعت ایشان سر کنید. مراقب باشید آنچه با خون دلهای ائمۀ اطهار علیهمالسلام و اولیای خدا به دست شما رسیده، برای خود و فرزندانتان حفظ کنید! اگر چنین کنید، قطعاً خون حسین علیهالسلام پایمال نمیشود. اگر هم خدای ناکرده غیر از این باشد و با دستِ خود آسیبی به آن بزنید، البته هرگز خون حسین بن علی علیهماالسلام پایمال نمیشود، امّا خودمان ضرر میکنیم.
دانلود فایلهای صوتی محرم ۱۳۹۸
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
سخنرانی شب ششم محرم | پنجشنبه ۱۳۹۸/۰۶/۱۴ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
روایت
قَالَ الحُسَیْن عَلَیْهِ السَّلَامُ:
«اصْبِرْ عَلَى مَا تَکْرَهُ فِیمَا یَلْزَمُکَ الْحَقُّ، وَ اصْبِرْ عَمَّا تُحِبُّ فِیمَا یَدْعُوکَ إِلَیْهِ الْهَوَى» (نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ۸۵)
«در آنچه حق تو را بدان ملزم کرده و تو اکراه داری، صبر کن و نیز در برابر آنچه دوست داری و هوای نفس تو را به آن میخواند، صبر کن.»
در آنچه لازم است بهجا بیاوری؛ از واجبات و مستحبات، و نفس ناراحت است، تحمل و استقامت کن. از آن طرف آنچه نفس میل دارد انجام دهی که صلاح نیست؛ از محرمات و مکروهات غلیظ و حرفهای بیهوده، استقامت کن و پا بر نفست بگذار و صرفنظر کن!
روایت دوم:
امام صادق علیهالسلام فرمود مردی به امام حسین علیهالسلام نوشت در دو کلمه مرا موعظه کن! حضرت در پاسخش مرقوم فرمود:
«مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیَهِ اللَّهِ کَانَ أَفْوَتَ لِمَا یَرْجُو وَ أَسْرَعَ لِمَجِیءِ مَا یَحْذَرُ» (کافی، ۲، ۳۷۳)
« هرکه با نافرمانی خدا در طلب چیزی باشد، آنچه امید دارد، زودتر از دستش میرود، و از آنچه میگریزد، زودتر بر سرش میآید.»
کسی که در پی معصیت خداست، آنچه امید داشت از این گناه برایش حاصل شود، زودتر از دستش میرود و از آنچه گریزان بود و میخواست با گناه آن را دور کند، زودتر بر سرش میآید.
روایت سوم:
امام حسین علیهالسلام در ضمن خطبهای فرمود:
«فَإِیَّاکَ أَنْ تَکُونَ مِمَّنْ یَخَافُ عَلَى الْعِبَادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ یَأْمَنُ الْعُقُوبَهَ مِنْ ذَنْبِهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُخْدَعُ عَنْ جَنَّتِهِ وَ لَا یُنَالُ مَا عِنْدَهُ إِلَّا بِطَاعَتِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ» (بحارالأنوار، ۷۵، ۱۲۰)
«مبادا از کسانى باشى که بهخاطرِ گناهان بندگان خدا بر سرنوشت آنان بیمناک است، ولى از عقوبت گناه خویش غافل است و خاطرى آسوده دارد؛ زیرا خداى تبارک و تعالى دربارۀ بهشتش گول نمىخورد و آنچه نزد اوست، جز به طاعت و فرمانبردارى به دست نمیآید. ان شاء اللَّه!»
باید با خدا صادق بود و مکر و حیله با او نبست! اگر کسی صادق بود، خدا هم کمکش میکند.
تذکرِ دوبارۀ نماز
در این شبها دربارۀ نماز گفتیم و امیدواریم برادران و خواهران گرامی نماز را فراموش نکنند که این فریضه همهجا بهکار انسان میآید و از عالم برزخ تا قیامت، اولین چیزی که دربارۀ آن سؤال میکنند، بعد از ایمان به خدا و اعتقاد به پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام، نماز است. به این واجب الهی اهمیت بدهید که باعث میشود امیدِ انسان زیاد شود؛ از بسیاری گناهان پرهیز کند و به آیندۀ خود امیدوار باشد؛ اینها خاصیتهای نماز است. سعی کنید تا آنجا که میشود با حضور قلب و اول وقت آن را بهجا آورید!
خدای تعالی در سورۀ بقره ویژگیهای اهل تقوا را ابتدا ایمان به غیب، سپس اقامۀ نماز و بعد از آن پرداخت زکات معرفی میفرماید:
﴿ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ ۞ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ﴾ (بقره، ۲و ۳)
«این کتاب که هیچ شکى در آن نیست، مایۀ هدایت پرهیزکاران است. آنان که به غیب ایمان دارند و نماز بهپا مىدارند و از آنچه روزیشان کردیم انفاق مىکنند.»
همچنین عرض شد زکات حقّی است گردنِ انسان که باید از اموال و داراییهایش بپردازد. بهعلاوه باید چیزهایی را از جوارح و قلب خود دور کند تا حقِّ درونش آشکار شود.
امام صادق علیهالسلام در روایت دعائم الاسلام ارکان دین را نماز و روزه و حج و صوم معرفی و کلید آنها را ولایت اهلبیت علیهمالسلام بیان کردند.
صفات امام
در ادامۀ بیان صفات ائمۀ اطهار علیهمالسلام از اصول کافی، کتاب الحجه، اکنون به این صفات میپردازیم:
أَنَّ الْأَئِمَّهَ علیهمالسلام نُورُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل
قرآن کریم در سورۀ نور میفرماید:
﴿اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ﴾ (نور، ۳۵)
«خداوند نور آسمانها و زمین است.»
آیه فوق اشاره به ائمۀ اطهار علیهمالسلام است.
أَنَّ الْأَئِمَّهَ هُمْ أَرْکَانُ الْأَرْض
ائمه علیهمالسلام ارکان زمین هستند. یعنی طبق ارادۀ پروردگار همهچیز اطراف ایشان میچرخد.
أَنَّ الْأَئِمَّهَ وُلَاهُ الْأَمْرِ وَ هُمُ النَّاسُ الْمَحْسُودُونَ
ائمه علیهمالسلام ولیّ امر و مورد حسد مردم هستند.
﴿أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾ (نساء، ۵۴)
«یا بهخاطرِ آنچه خداوند از فضلِ خویش به آنان بخشیده، حسد مىورزند.»
از حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام دربارۀ آیۀ فوق روایت شده: «نَحْنُ الْمَحْسُودُونَ» به ما حسد میورزند.
دشمنانِ اهلبیت که سراغ دیگران رفتند و اعتقادی به حضرات ندارند، به ایشان حسد میبرند. در ادامۀ آیۀ فوق میخوانیم:
﴿فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْراهِیمَ اَلْکِتٰابَ وَ اَلْحِکْمَهَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً﴾
«ما به آلابراهیم کتاب و حکمت دادیم و مُلکى عظیم به آنان بخشیدیم.»
امام باقر علیهالسلام دربارۀ این قسمت میفرمایند:
«فَکَیْفَ یُقِرُّونَ فِی آلِ إِبْرَاهِیمَ علیهالسلام وَ یُنْکِرُونَهُ فِی آلِ مُحَمَّدٍ صلّیاللّهعلیهوآله قَالَ قُلْتُ «وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً» قَالَ الْمُلْکُ الْعَظِیمُ أَنْ جَعَلَ فِیهِمْ أَئِمَّهً مَنْ أَطَاعَهُمْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُمْ عَصَى اللَّهَ فَهُوَ الْمُلْکُ الْعَظِیمُ» (کافی، ۱، ۲۰۶)
«چگونه این مردم دربارۀ آلابراهیم علیهالسلام این مقام را معترفاند، امّا دربارۀ آل محمّد صلّیاللّهعلیهوآله انکار میکنند؟»
راوی پرسید: «وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً» (به ایشان ملکی عظیم دادیم) چیست؟
فرمود: «ملک عظیم این است که امامان را در خاندانی قرار داد که هرکه اطاعتشان کند، خدا را اطاعت کرده و هرکه نافرمانى آنها کند، نافرمانى خدا کرده است.»
أَنَّ الْأَئِمَّهَ هُمُ الْعَلَامَاتُ الَّتِی ذَکَرَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِه
ائمه علیهمالسلام علاماتی هستند که خداوند در کتابش آنان را یاد کرده.
از امام رضا علیهالسلام دربارۀ این آیه سوال شد: «وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ» نشانههایی قرار داد و بهوسیلۀ ستارگان هدایت میشوند. (نحل، ۱۶)
فرمود: «نَحْنُ الْعَلَامَاتُ وَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ صلّیاللّهعلیهوآله» ما علامات هستیم و رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله ستاره است. (کافی، ۱، ۲۰۷)
در بیابانها و دریاها مردم با ستارهها و خورشید و ماه راه خود را پیدا میکردند. امروز هم خدای تعالی بهوسیلۀ دستگاهها مردم را راهنمایی میکند.
أَنَّ الْآیَاتِ الَّتِی ذَکَرَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کِتَابِهِ هُمُ الْأَئِمَّهُ علیهمالسلام
آیاتی که خدای تعالی در کتابش ذکر کرده، ائمۀ اطهار علیهمالسلام هستند.
از امام صادق علیهالسلام دربارۀ این آیه سوال شد:
﴿وَ ما تُغْنِی الْآیاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ﴾ (یونس، 101)
«این نشانهها و هشدارها برای قومی که ایمان نمیآورند، سودی ندارد.»
فرمود: «الآیَاتُ هُمُ الْأَئِمَّهُ وَ النُّذُرُ هُمُ الْأَنْبِیَاء» ائمه آیات هستند و هشدار دهنده، انبیاء. (کافی، ۱، ۲۰۷)
کسانی که ایمان ندارند، اعتنا نمیکنند، امّا مؤمنان واقعی و شیعیان علی علیهالسلام اعتنا میکنند و فایده بهحالشان دارد.
از امام رضا علیهالسلام راجعبه این آیه سؤال شد:
﴿یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ﴾ (توبه، ۱۱۹)
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! تقوای الهی پیشه کنید و با صادقان باشید.»
فرمود: «الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّهُ وَ الصِّدِّیقُونَ بِطَاعَتِهِم» صادقون ائمه هستند و طاعتشان از خدای تعالی گواه راستی و صدقشان است. (کافی، ۱، ۲۰۸)
أَنَّ أَهْلَ الذِّکْرِ الَّذِینَ أَمَرَ اللَّهُ الْخَلْقَ بِسُؤَالِهِمْ هُمُ الْأَئِمَّهُ
ائمه علیهمالسلام «اهل ذکر» هستند که خداوند به مردم دستور داده از آنها بپرسند.
امام رضا علیهالسلام در مناظره با علمای ادیان دربارۀ آیۀ ﴿فَسْئَلُوا أهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ﴾ اگر نمىدانید، از اهل ذکر بپرسید! (نحل، ۴۳) فرمود: ما «اهل ذکر» هستیم؛ پس اگر نمىدانید، از ما سؤال کنید!
سپس فرمودند: «ذکر» رسولاللّه است و ما نیز اهل (خانواده) او هستیم. این مطلب در سورۀ طلاق روشن است، آنجا که مىفرماید:
﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ یا أُولِی الْألْبابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً ۞ رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ﴾ (طلاق، ۱۰ و ۱۱)
«تقوای الهی پیش گیرید! اى عاقلان؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! خداوند برای شما ذکر فرستاد. ۞ رسولى که آیات روشن الهى را بر شما تلاوت مىکند.»
پس ذکر، رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله است و ما اهل (خاندان) او هستیم.
أَنَّ مَنْ وَصَفَهُ اللَّهُ تَعَالَى فِی کِتَابِهِ بِالْعِلْمِ هُمُ الْأَئِمَّهُ علیهمالسلام
کسانی که خدای تعالی با وصف علم در کتابش توصیف کرده، ائمه علیهمالسلام هستند.
﴿هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾ (زمر، ۹)
«آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟ فقط خردمندان متذکر میشوند.»
جابر از امام باقر علیهالسلام دربارۀ آیۀ فوق روایت کرده:
«نَحْنُ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ عَدُوُّنَا الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ وَ شِیعَتُنَا أُولُوا الْأَلْبابِ»
«الذین یعلمون» (کسانی که میدانند) ما هستیم و «الذین لا یعلمون» (کسانی که نمیدانند) دشمنان ما هستند و «اولواالالباب» (خردمندان) شیعیان مایند.» (کافی، ۱، ۲۱۲)
أَنَّ الرَّاسِخِینَ فِی الْعِلْمِ هُمُ الْأَئِمَّهُ علیهمالسلام
راسخون در علم ائمه علیهمالسلام هستند.
﴿هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَهِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾ (آلعمران، 7)
«او کسى است که این کتاب را بر تو نازل کرد؛ بعضى از آن، آیاتِ محکم است که آنها اصل کتاب هستند و بعضى دیگر متشابهاتاند. کسانى که در دلهایشان انحراف است، از متشابهاتِ آن پیروى مىکنند تا فتنهانگیزى کنند و آیات را به تأویل دلخواه برند و تأویل آن را جز خدا و راسخون در علم کسى نمىداند. [همانها که] مىگویند: «ما به آن ایمان آوردیم؛ همه از جانب پروردگار ماست» و جز صاحبان عقل کسى متذکّر نمىشود.»
آیات قرآن برخی محکمات و برخی متشابهاتاند. محکمات معنایشان کاملاً روشن است. اگر حکم خدا را بیان کنند یا اگر راجعبه دیگر امور باشد، روشن است و تأویلی ندارد. امّا متشابهات را میتوان به چند شکل معنا کرد. کسانی که ریگی به کفش دارند و ناپاکی در دلشان است، متشابهات را میگیرند و تأویلات نادرست برای آن میآورند تا فتنه ایجاد کنند، امّا تأویلِ درستِ متشابهات را فقط خدا و «راسخون در علم» میدانند.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ» ما راسخون در علم هستیم و ما تأویل قرآن را میدانیم. (کافی، ۱، ۲۱۳)
این حقیقت را فقط شیعیان که «اولوا الالباب» هستند میفهمند.
اهل تسنن این آیه را اینطور میخوانند «وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ، وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِه» یعنی تأویل متشابهات را فقط خدا میداند و راسخون در علم میگویند ما به آن ایمان آوردیم. در حالی که کاملاً پیداست «واو» در «و الراسخون» عطف به اللّه است یعنی تأویل آن را خدا و راسخون در علم میدانند.
مصائب اهلبیت
ما شیعیان علی ولیاللّه هستیم و دربارۀ آیات و روایاتی که راجعبه حضرات معصومین علیهمالسلام است، صحبت میکنیم، در گفتار خود صادق هستیم و هیچ غلّ و غشی نداریم. همۀ این روایات فرمایشات اهلبیت هستند.
مولا علی علیهالسلام در خطبۀ سوم نهجالبلاغه میفرماید:
«فَیَا عَجَباً بَیْنَا هُوَ یَسْتَقِیلُهَا فِی حَیَاتِهِ إِذْ عَقَدَهَا لِآخَرَ بَعْدَ وَفَاتِه»
شگفتا! اولى با اینکه در زمان حیاتش مىخواست حکومت را واگذارد، ولى براى بعد خود عقد خلافت را برای دیگرى بست!»
دومی هم آن مقدار که ثبت شده هفتاد مرتبه گفت «لو لا علی لهلک فلان» اگر علی نبود هلاک میشدم. خدا داند چند بار گفته بود که هفتاد مرتبهاش ثبت شد.
بعد از ماجرای سقیفه، ابوسفیان با گروهی نزد حضرت آمدند تا ایشان را دعوت به قیام کنند، امّا نظر آنان این بود که آشوبی برپا کنند و دوباره بتها را علم نمایند؛ لذا حضرت در پاسخ آنها این خطبه را خواندند:
«أَیُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاهِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِیقِ الْمُنَافَرَهِ وَ ضَعُوا تِیجَانَ الْمُفَاخَرَهِ أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاحٍ أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَرَاحَ هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَهٌ یَغَصُّ بِهَا آکِلُهَا وَ مُجْتَنِی الثَّمَرَهِ لِغَیْرِ وَقْتِ إِینَاعِهَا کَالزَّارِعِ بِغَیْرِ أَرْضِهِ» (نهجالبلاغه، خطبۀ ۵)
«اى مردم! با کشتىهاى نجات امواج فتنهها را بشکافید و از جاده دشمنى و اختلاف کنار روید و تاجهاى فخرفروشی و برترىجویى را از سر بیندازید. رستگار گردد آنکه با داشتن یار قیام کند یا در بىقدرتى راه سلامت گیرد و دیگران را راحت گذارد. حکومت بدین صورت آبى متعفن و لقمهاى گلوگیر است. هر کس میوه را به موقع نچیند، چون کشاورزى است که بذر را در زمین دیگرى بپاشد.»
در ادامه فرمودند:
«اگر از قدر و منزلتم بگویم، تهمتم مىزنند که بر حکومت حریص است و اگر ساکت بمانم، مىگویند از مرگ ترسیده. هرگز؛ آنهم با آن همه مبارزات و جنگها! به خدا قسم عشق پسر ابوطالب به مرگ از علاقۀ کودک شیرخوار به پستان مادر بیشتر است. سکوتم محض اسرارى است که در سینه دارم که اگر بگویم همۀ شما همچون ریسمانهاى بسته در دلو در اعماق چاه به لرزه خواهید آمد.»
وقتی عثمان از دنیا رفت، اتفاق نظری بین همۀ مسلمانان پیش آمد که علی علیهالسلام را امام خود قرار دهند و دنبال او باشند. حضرت در ادامۀ خطبه سوم میفرمایند:
«روز بیعت، فراوانى مردم چون یالهاى پرپشت کفتار بود. از هر طرف مرا احاطه کردند تا آنکه نزدیک بود حسن و حسین علیهماالسلام لگدمال گردند، و رداى من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّههاى انبوه گوسفند مرا در میان گرفتند. امّا چون به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعى پیمان شکستند و گروهى از اطاعت من سر باز زده، از دین خارج شدند و برخى از اطاعت حق سر بر تافتند.»
روز دوم خلافت منبر رفت و فرمود:
«وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَهً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَق» (نهجالبلاغه، خطبه ۱۵)
«به خدا سوگند، بیت المال تاراج شده را هرجا بیابم به صاحبان اصلى آن باز مىگردانم، گرچه مهریۀ زنان باشد یا کنیزانى خریده باشند؛ زیرا گشایش در سایۀ عدالت امکانپذیر است و آنکس که عدالت بر او گران آید، تحمّل ستم برایش سختتر است.»
طلحه و زبیر که انتظار داشتند در حکومت علی علیهالسلام صاحب مقامی شوند، وقتی دیدند سهمشان از بیتالمال به اندازۀ غلامانشان است، ناراحت شدند و زبان به اعتراض گشودند، امّا چون اعتراضشان به جایی نرسید، نزد حضرت آمدند و گفتند میخواهیم برای عمره به مکه برویم.
حضرت فرمود میدانم منظورتان چیست. میخواهید بروید و لشکر جمع کنید، و همین کار را هم کردند. رفتند و با همدستی عایشه جنگ جمل را راه انداختند.
بهراستی مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام چه دردها و مصیبتها از این مردم تحمل کرد! فرمود ۲۵ سال مثل کسی که استخوان در گلو و خار در چشمش باشد، صبر کردم. بعد از ایشان هم امام حسن مجتبی علیهالسلام گرفتار غصههای بیشمار از این امّت شد. اطرافیانش حیلهها کردند و یاران نزدیکش به او خیانت نمودند. این هم امام حسین علیهالسلام!
حال این مذهب شیعه، صاف و پاک به دست ما رسیده، جوانها و نوجوانهای عزیز حیف است این گوهر ارزشمند را از دست بدهید! مبادا عمرتان را جز با محبّت اهلبیت و اطاعت ایشان سر کنید. مراقب باشید آنچه با خون دلهای ائمۀ اطهار علیهمالسلام و اولیای خدا به دست شما رسیده، برای خود و فرزندانتان حفظ کنید! اگر چنین کنید، قطعاً خون حسین علیهالسلام پایمال نمیشود. اگر هم خدای ناکرده غیر از این باشد و با دستِ خود آسیبی به آن بزنید، البته هرگز خون حسین بن علی علیهماالسلام پایمال نمیشود، امّا خودمان ضرر میکنیم.