محرم ۱۴۳۸ - ۱۳۹۵

سخنرانی شب دوم محرم ۱۳۹۵

 کس که به ولایت علی علیه السلام تن داد و در پی ایشان افتاد، به معنای واقعی آن حضرت را دوست می‌‌دارد؛ پیامبر را دوست می‌‌دارد و خدا را هم دوست می‌‌دارد، امّا کسی که به علی علیه السلام پشت کرد و او را دوست نداشت، به حرف پیامبر بی‌اعتنایی کرده است و این کارش به معنای دشمنی با رسول خدا و مولا علی علیهما السلام است. چنین کسی قهراً خدا را هم دوست نمی‌دارد و دشمن اوست.

فیلم جلسه

صوت جلسه

دانلود فایل‌های صوتی محرم ۱۳۹۵

 

متن تفسیر

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

 

سخنرانی شب دوم محرم | دوشنبه ۱۳۹۵/۰۷/۱۲ | آیت الله سید علی محمد دستغیب 

 

 

ثواب گریه بر امام حسین علیه السلام

روایت سوم

قَالَ الرضا علیه السلام «مَنْ‏ تَذَکَّرَ مُصَابَنَا فَبَکَىٰ وَ أَبْکَىٰ لَمْ تَبْکِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْکِی الْعُیُونُ وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیَا فِیهِ أَمْرُنَا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ»[1]

امام رضا علیه السلام فرمودند: «هر کس مصیبت‌هاى ما را به یاد آورد و بگرید یا دیگران را بگریاند، چشمش در روزى که تمام چشم‌ها گریان است، گریان نخواهد بود و هر کس در مجلسى بنشیند و در آنجا امر ما را زنده کند، قلبش در روزى که قلب‌ها می‌میرد، نخواهد مرد.»

در قیامت چشم‌هایی گریان است که مرتکب گناه شده‌اند و مشمول بخشش پروردگار واقع نشدند، همچنین چشم کافران و مشرکان در آن روز گریان است، امّا کسی که در دنیا بر امام حسین علیه السلام گریه کرده، در آن روز گریان نیست.

«یُحْیَا فِیهِ أَمْرُنَا» از مصادیق امر اهل بیت، احکام خدا و فضائل ائمه اطهار علیهم السلام است. علومی که طلاب از سر اخلاص و برای احیای دین خدا می‌‌آموزند نیز احیای امر خداست. «احیا» (زنده کردن) یعنی توجه دادن قلب‌ها به حضرات معصومین علیهم السلام.

مهم‌ترین مصداق مردن قلب «قساوت قلب» است، به طوری که دیگر موعظه در انسان اثر نمی‌‌کند و هرچه راجع به فضائل اهل بیت به او گفته می‌‌شود، به مسخره می‌‌گیرد؛ زیارت امام حسین علیه السلام و گریه و عزاداری بر ایشان را مسخره می‌‌کند.

بعضی افراد ممکن است ناگهان متذکر شوند و برخی نیز تا آخر عمر بر همین روال باقی می‌‌مانند؛ ‌مثل قاتلان حضرت ابا عبد اﷲ که تا آخر بر شقاوت خود باقی ماندند. قلب معنوی این افراد از بین می‌‌رود. چنین کسانی جایی در بهشت ندارند و جایگاهاشان جز دوزخ نیست؛ زیرا در جایی که نعمت پروردگار است، نمی‌ توانند بمانند.

گریه کننده‌ی بر امام حسین علیه السلام هرگز به این روز نمی‌‌افتد؛ قلبش از برکت محبّت آن حضرت همیشه زنده است؛‌رحم دارد و قساوت از دلش دور است.

روایت چهارم

رسول خدا صلّی اﷲ علیه و آله به فاطمه زهرا سلام اللّه علیها فرمود:

«کُلُّ مَن بَکى عَلى مُصابِ الحُسَین أخَذْنَا بِیَدِه وَ أدْخَلْناه الجَنَّه»[2]

«هر کس بر مصائب حسین علیه السلام گریه کند، روز قیامت دستش را مى‌گیریم و به بهشت داخلش مى‌کنیم.»

کسی که پیامبر دست او را می‌‌گیرد، بی‌شک صلاحیت ورود در بهشت را دارد. این صلاحیت به خاطر دوست داشتن محبوبان و مقربان خدای تعالی است. چنین کسی هر گز دست خود را از دست پیامبر نمی‌‌کشد.

در روایت است که رسول خدا صلّی اﷲ علیه و آله از کنار دوزخ عبور ‌‌کرد. از برکت ایشان، آتش دوزخ فرو نشست و اهل جهنّم احساس خنکی ‌کردند.

در این حال دشمنان ایشان پرسیدند: این خنکی از کجا بود؟

گفتند: از برکت پیامبر اکرم صلّی اﷲ علیه و آله.

آنان گفتند: درِ دوزخ را ببندید تا این خنکی به ما نرسد.

کسی که تا این حد با پیامبر دشمن است، هر گز صلاحیت دستگیری ایشان را ندارد.

حدیث پنجم

فَقَالَ النَّبِیُّ: «یَا فَاطِمَهُ اِنَّ نِسَاءَ اُمَّتِی‏ یَبْکُونَ‏ عَلَى نِسَاءِ أهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَهٍ فَإذَا کَانَ الْقِیَامَهُ تَشْفَعِینَ أَنْتِ لِلنِّسَاءِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِلرِّجَالِ وَ کُلُّ مَنْ بَکَىٰ مِنْهُمْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْنِ أَخَذْنَا بِیَدِه وَ أَدْخَلْنَاه الْجَنَّهَ یَا فَاطِمَهُ کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَهٌ یَوْمَ الْقِیَامَهِ اِلَّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْنِ فَإنَّهَا ضاحِکَهٌ مُسْتَبْشِرَهٌ بِنَعِیمِ الْجَنَّهِ»[3]

پیامبر فرمود: «اى فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل بیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد. هر سال گروهى پس از گروه دیگر عزادارى را تجدید می‌نمایند. هنگامى که قیامت فرا رسد تو زنان امت و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد. هر یک از ایشان که در مصیبت امام حسین گریه کند، ما دست او را می‌گیریم و داخل بهشت می‌کنیم. اى فاطمه! هر چشمى فرداى قیامت گریان است، غیر از چشمى که در مصیبت حسین گریه کند؛ زیرا صاحب آن چشم خندان است و مژده نعمت‏هاى بهشت به او داده می‌‌شود.»

این بدان معنا نیست که زن‌ها برای مردان اهل بیت و مردان برای زنان ایشان گریه نمی‌کنند، این بیشتر به خاطر آن است که زن‌ها رقّت خاصی به همنوعان خود دارند، وگرنه در این مورد فرقی بین زن و مرد نیست.

روایاتی که تا به حال خوانده شد، عمومیت داشت و حرف از «من» (هر کس) بود، ولی در این روایت صحبت از زنان و مردان امت است؛ پس مسلمانان منظور هستند و فرقی بین شیعه و سنی بودن آنها نیست، امّا مشخص است کسانی بر اهل بیت گریه می‌‌کنند که محبت ایشان را در دل دارند.

شفاعت پیامبر و اهل بیت مخصوص گناهکاران و اهل دوزخ نیست؛ چه بسا کسانی که اهل بهشتند، امّا درجات پایین دارند و به شفاعت ایشان، ترفیع مقام ‌گرفته، به درجات بالاتر می‌‌روند.

سازگاری آثار گریه بر امام حسین علیه السلام با عقل

آثاری که برای گریه بر امام حسین علیه السلام در روایات آمده است، به هیچ وجه عجیب و دور از ذهن نیست؛ چراکه خدای تعالی اثر بخشش گناه را در چیزهای دیگر هم قرار داده است؛ از جمله در پذیرش اسلام و توبه.

اگر کسی تمام عمر کافر و مشرک بوده، اکنون مسلمان شود، همه‌ی گذشته‌اش پاک می‌‌شود. در زمان پیامبر اکرم هنگامی که مشرکان پس از سال‌ها بت پرستی، اسلام می‌‌آوردند، گذشته و گناهانی که کرده بودند، همه پاک می‌‌شد و حتی برخی صاحب درجات عالی می‌شدند مثل جناب ابوذر که سال‌ها در ربذه بت پرست بود، امّا وقتی مسلمان شد، نُه درجه ایمان را خدا نصیبش کرد و از جمله کسانی بود که بعد از پیامبر، به مولا علی علیه السلام پشت نکرد.

عثمان به او گفت: به حقّ رسول خدا بگو کدام شهر نزد تو از همه‌ى شهرها محبوب‌تر است؟

ابوذر گفت: مکّه، حرم خدا و حرم رسول خدا! عبادت خدا را مى‌کنم تا مرگ من برسد.

عثمان گفت: نه؛ تو را کرامتى نیست.

ابوذر گفت: مدینه، حرم رسول خدا!

عثمان گفت: نه؛ تو را کرامتى نیست.

ابوذر ساکت ماند. عثمان گفت: کدام یک از شهرها نزد تو بدتر است؟

ابوذر گفت: رَبَذِه. پیش از اسلام آوردنم آنجا بودم.

عثمان گفت: باید به آنجا بروى.[4]

بدین ترتیب ابوذر به ربذه تبعید شد و همان جا از دنیا رفت.

اگر کسی به محض آنکه مسلمان شود، از دنیا برود، اهل بهشت است، حتی اگر هیچ نماز و روزه‌ای انجام نداده باشد.

زکریّا بن ابراهیم مى‌گوید: من مسیحى بودم، ولى مسلمان شدم و به خانه خدا مشرّف شدم. در آنجا خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و سرگذشتم را تعریف کردم. گفتم: پدر و مادر و همه‌ى خانواده‌ام مسیحى هستند. آیا از این به بعد با آنها زندگى کنم و در ظرف‌هاى آنها غذا بخورم؟

فرمود: گوشت خوک مى‌خوردند؟

گفتم: نه. فرمود : اشکالى ندارد. با آنها هم‌غذا باش. در ضمن مراقب مادرت باش و به او نیکى کن. وقتى هم که از دنیا رفت، خودت عهده‌دار امور او باش.

پس از آن به کوفه برگشتم. از آن پس به مادرم خدمت و مهربانى کردم؛ غذا در دهانش مى‌گذاشتم و به نظافت لباس‌ها و بدنش رسیدگى مى‌کردم. یک روز مادرم به من گفت : پسرم! تو که مسیحى بودى، با من چنین رفتارى نداشتى. از وقتى به مکّه رفتى و برگشتى، رفتارت عوض شده است. به مادرم گفتم: مردى از فرزندان پیامبر ما چنین دستورى به من داده است. مادرم گفت: آن مرد پیامبر است؟ گفتم: نه، ولى پسر پیامبر است. مادرم گفت : پسرم! این سفارش‌ها، توصیه‌ى پیامبران است. به مادرم گفتم: مادر جان! بعد از پیامبر ما پیامبر دیگرى نیست ولى این مرد پسر او است. مادرم گفت: پسرم! دین تو بهترین دین است. آن را به من نیز بیاموز.

دین اسلام را به مادرم عرضه کردم و او مسلمان شد. آن روز نماز را فرا گرفت و نمازهاى ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواند؛ ولى همان شب حالش بد شد.

به من گفت: پسرم! دوباره دینى را که پذیرفتم به من عرضه کن. من هم شهادتین را برایش بازگو کردم و او اقرار کرد و از دنیا رفت.

صبح که شد مسلمانان بدنش را غسل دادند و خودم بر جنازه‌اش نماز خواندم و او را در قبرش گذاشتم.

ظاهراً وقتى خدمت امام صادق علیه السلام رسید و وضع مادر خود را بیان کرد، حضرت فرمود: او در بهشت است.

طبق قاعده «الاسلام یَجُبُّ ما سَبَق» (اسلام گذشته را جبران می‌‌کند) آنچه شخص در زمان کفر انجام داده، بخشیده می‌‌شود و حتی نیازی به قضای نماز و روزه ندارد. اگر خمس و زکات هم نداده و اکنون ندارد، چیزی بر ذمّه‌اش نیست. البته حقوق مالی دیگران را باید بپردازد یا اگر دیه بر عهده دارد باید پرداخت کند. لباس‌ها و وسایلش که به جهت کفر، نجس بوده، با پذیرش اسلام طاهر می‌‌شود.

توبه

اگر مسلمانی از ابتدای عمر طاعت خدا نکند؛ ‌نماز نخواند؛‌روزه نگیرد و هر گناهی را انجام دهد، امّا پس از سال‌ها توبه کند، خداوند همه‌ی گناهانش را می‌‌آمرزد، البته باید نماز و روزه‌هایش را قضا کند و حقوق یا دیاتی را که بر عهده دارد، بپردازد.اگر هم مُرد، وصیت کند برایش انجام دهند.

ترک نماز و روزه معصیت است، امّا با توبه این معصیت بخشیده می‌شود، ولی قضای آن باید بجا آورده شود. همچنین هر کار زشتی انسان کرده باشد، به صرف توبه خداوند همه را می‌بخشد.

دوستان و دشمنان اهل بیت

حمران بن اعین گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: قربانت گردم! چقدر ما شیعه کم هستیم؛ اگر در خوردن گوسفندى شرکت کنیم، آن را تمام نمی‌‌کنیم.

فرمود: شگفت‏تر از این به تو بگویم؟ مهاجرین و انصار بعد از پیامبر مرتد شدند، مگر ـ با انگشت اشاره کرد ـ سه تن (سلمان، مقداد و ابوذر).

عرض کردم: عمار چگونه بود؟

فرمود: خدا رحمت کند ابا الیقظان، عمار را که بیعت کرد و شهید شد.

با خود گفتم: چیزى بهتر از شهادت نیست.

حضرت به من نگریست و فرمود: مثل اینکه فکر می‌‌کنى عمار هم مانند آن سه نفر است؛ هیهات، هیهات (او مثل آنها باشد).[5]

«ارتداد» به معنای روگرداندن و پشت کردن است. بعد ا ز رحلت رسول خدا صلّی اﷲ علیه و آله همه‌ی مردم از دستور ایشان روگرداندند و به مولا علی علیه السلام پشت کردند، جز سه نفر؛ سلمان، مقداد و ابوذر. البته بعضی بعد توبه کردند و در جرگه‌ی دوستان خوب مولا علی علیه السلام وارد شدند.

وقتی پیامبر، مولا علی علیه السلام را به عنوان جانشین خود منصوب می‌کند، بدین معناست که تمام خصوصیات ایشان را دارد، بجز نبوت. این معنا از آیه مباهله به روشنی فهمیده می‌شود؛

)فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَهَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ([6]

«پس از علمى که درباره عیسى به تو رسیده، هر کس در این باره با تو مجادله کرد، بگو: بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را دعوت کنیم، سپس در حقّ یکدیگر نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم!»

طبق آیه شریفه، مولا علی علیه السلام نفس پیامبر است و همه‌ی خصوصیات آن حضرت را دارد، فقط پیغمبر نیست و وحی به ایشان نمی‌‌رسد. کسی که به مولاعلی علیه السلام پشت می‌کند و عنوانی را که پیامبر برایش برگزیده، نمی‌‌پذیرد، در واقع پیامبر را رد کرده است؛ هر چند در ظاهر مسلمان قلمداد شود.

در باره سایر امامان هم همین طور است؛ یعنی کسی که قائل به چهار امام یا هفت امام باشد، به سایر ائمه پشت کرده است.

بنابراین کسی که امامان دوازده‌گانه را قبول ندارد ـ مگر آن که جاهل قاصر یا مستضعف باشد ـ در واقع پیامبر را قبول ندارد. همه‌ی اهل مدینه، بعد از رسول خدا صلّی اﷲ علیه و آله این گونه بودند. بیشتر آنان حدود دو ماه قبل در غدیر خم با علی علیه السلام بیعت کرده بودند، امّا ناگهان در عرض چند روز همه برگشتند و با وجود دادخواهی مولا علی علیه السلام، اعتنایش نکردند؛ لذا وقتی بند گردن مولا انداختند و او را به زور به مسجد بردند، همه راضی بودند که اگر نبودند، جلو می‌‌آمدند و دفاع می‌‌کردند، حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود. فقط سلمان و ابوذر و مقداد آماده بودند که خود امیر المومنین علیه السلام آنان را دعوت به آرامش و سکوت کرد.

کس که به ولایت علی علیه السلام تن داد و در پی ایشان افتاد، به معنای واقعی آن حضرت را دوست می‌‌دارد؛ پیامبر را دوست می‌‌دارد و خدا را هم دوست می‌‌دارد، امّا کسی که به علی علیه السلام پشت کرد و او را دوست نداشت، به حرف پیامبر بی‌اعتنایی کرده است و این کارش به معنای دشمنی با رسول خدا و مولا علی علیهما السلام است. چنین کسی قهراً خدا را هم دوست نمی‌دارد و دشمن اوست.

کسی که مصائب امام حسین علیه السلام را می‌‌شنود و گریه می‌کند، بر هر دینی که باشد، این کارش نشانه‌ی محبتش به امام است؛ چراکه اگر به خاطر کشته شدن در جنگ بخواهد بر ایشان بگرید، افراد زیادی در طول تاریخ در جنگ‌های نابرابر کشته شدند، امّا برای هیچ کدام گریه نمی‌کند، امّا در مصیبت امام حسین علیه السلام دلشکسته و گریان می‌‌شود؛ این اثر محبت است.

اگر گوینده و شنونده سر حال باشند و حواسشان جمع باشد، بعید است دلشکسته و گریان نشوند. این گریه، دلیل محبت است و این محبت، نشانه‌ی ایمان و نوعی اعتراف به حقانیت پیامبر و اهل بیت است. این دلشکستگی در حقیقت ورود به دریای رحمت بی‌انتهای حسین بن علی علیهما السلام است که تمام عالم را فرا گرفته است. در واقع ظهور رحمت کامل خدای تعالی، امام حسین علیه السلام است.

رحمت خداوند همه چیز را فراگرفته است؛

)وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ([7]

«و رحمت من همه چیز را فرا گرفته است.»

کسی که وارد رحمت خدای تعالی می‌‌شود دیگر در دسترس آتش نیست و این اثر در قیامت آشکار می‌شود. این عین توبه است. چطور در توبه، خداوند همه‌ی گناهان را می‌بخشد، دلشکستگی و گریه بر امام حسین علیه السلام هم اثر توبه را دارد. این جای هیچ تعجبی نیست.

شخص توبه کننده، مشمول رحمت و محبت پروردگار است؛

)اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ([8]

«خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست مى‌دارد.»

گریه کننده بر امام حسین علیه السلام هم همینطور است. حضرت ابا عبد اﷲ الحسین علیه السلام محبوب خدای تعالی است و در راه محبت او از همه چیز خود گذشت؛ پس اگر خدای تعالی بخواهد به دوستان و گریه کنندگان او چنین عنایتی بکند، جای تعجب و انکار نیست.

ممکن است کسی بگوید: خدایا من عمری عبادت تو را کردم و فلان شخص تمام سال معصیت کرد و امروز به در خانه امام حسین علیه السلام آمده است آیا او با من برابر است؟

خداوند پاسخ می‌دهد: خیر مساوی نیست، ولی تو که سینه سپر کردی و به عبادتت می‌‌نازی باید تنبیه شوی.

خدا نیازی به نماز و روزه کسی ندارد. همه‌ی عبادت‌ها برای فهم بندگی و فقر انسان به درگاه خداست، نه این که بر خدا منّت بگذارد و اسیر عجب شود. بنده خود را پیش خدا فقیر و محتاج می‌‌بیند؛ اعمال خود را در برابر اعمال حضرات معصومین علیهم السلام مایه‌ی شرمساری می‌داند و می‌داند اگر رحمت حسین علیه السلام نباشد هیچ ندارد.

معمولاً چنین است که بعد از عاشورا حال تازه‌ای به برخی افراد دست می‌دهد؛ مثل ماه رمضان که مردم حال تازه‌ای پیدا می‌‌کنند. چه بسیار کسانی که بعد عاشورا از برکت حسین بن علی علیهما السلام حال توبه پیدا می‌‌کنند و همه‌ی گناهان را کنار می‌‌گذارند. این خاصیت عزاداری بر امام حسین علیه السلام است، حتی ممکن است گریه هم نکرده باشد، صرف سینه‌زنی، اثر خود را می‌‌گذارد. عزاداری برای امام حسین علیه السلام، تأثیر زیادی بر جوان‌ها دارد و چه بسا اگر نقصی در اعمال و عقایدشان باشد، آن را جبران کرده، مشمول عنایت آن حضرت شوند.

با مطالبی که ارائه شد، نباید روایات مربوط به گریه بر امام حسین علیه السلام را بعید شمرد. تو نگاه به اشک چشم خود نکن؛ عظمت کسی را ببین که برایش اشک می‌‌ریزی.

چه زجرها امام حسین علیه السلام برای دین کشید! از زمانی که در کنار مادر خود، فاطمه زهرا سلام اﷲ علیها بود و بعد از آن، آنچه بر پدر و سپس برادر خود رفت را دید، همه برای ایشان رنج و زجر بود، امّا در همه حال صبر و سکوت اختیار کرد. بعد از برادر، در زمان حکومت معاویه، حضرت بسیار مورد آزار و اذیت‌های مستقیم و غیر مستقیم آن پلید و ایادی‌اش قرار می‌‌گرفت. بعد از مرگ معاویه، وقتی یزید حاکم شد، چه بر ایشان گذشت که می‌‌دید کسی چون او حاکم مسلمین شده است؛ لذا از بیعت سر باز زد و عازم مکه و سپس کوفه شد، امّا چه جفاها از اهل کوفه دید و چه بر حضرت و اهل بیتش در راه کربلا گذشت! همه‌ی این مصیبت‌ها یک طرف، مصیبت روز عاشورا یک طرف که از تمام مصائب اهل آسمان و زمین سنگین‌تر بود. آیا حق نیست خداوند بر کسی که تمام عمر برای اسلام خون دل خورد و عاقبت خون خود را در راه دین خدا آن گونه نثار کرد، چنین عنایتی کند و به محبّ او چنان نظری نماید؟

[1] ـ وسائل الشیعه، ‏14، 502.

[2] ـ بحار الأنوار، 44، 293.

[3] ـ بحار الأنوار، ‏44، 292.

[4] ـ تفسیر نور الثقلین، 1، 95. به طور خلاصه.

[5] ـ کافی، ‏2، 244.

[6] ـ آل عمران، ۶۱.

[7] ـ اعراف، 156.

[8] ـ بقره، ۲۲۲.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است