محرم ۱۴۳۸ - ۱۳۹۵

سخنرانی روز عاشورا محرم ۱۳۹۵

امروز هم دشمنان از همه طرف و وسوسه‌های شیاطین انسی و جنّی، از همه رنگ در کمین نشسته‌اند. از خدای تعالی می‌‌خواهیم جوانان و نوجوانان ما را بر دین خود ثابت و پابرجا بدارد تا دین واقعی از درونشان ظاهر شود.

همه می‌‌دانیم حضرت ابا عبد اﷲ الحسین علیه السلام امام ماست و می‌دانیم که هر چه کرد، مطابق قرآن و سنّت بود؛ هرگز از روش پیامبر و رضای خدا قدمی تخطی نکرد. دانستن همین مقدار، وسوسه ها را کم می‌‌کند.

دل‌هایی که عمری «یا حسین» گفته، اکنون سوز و گدازی دارد که می‌‌خواهد به گونه‌ای خود را به آستان ایشان نزدیک کند. گریه بر آن حضرت، مرهمی است بر این سوز و گدازها.

فیلم جلسه

صوت جلسه

دانلود فایل‌های صوتی محرم ۱۳۹۵

 

متن تفسیر

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

 

سخنرانی روز عاشورا | چهار‌شنبه ۱۳۹۵/۰۷/۲۱ | آیت الله سید علی محمد دستغیب 

 

 

 

شرح دعای عرفه

«اِلَهِى کَیْفَ تَکِلُنِی وَ قَدْ تَکَفَّلْتَ لِی وَ کَیْفَ اُضَامُ وَ أنْتَ النَّاصِرُ لِی»

«اى خدا چگونه مرا وامى‏گذارى در صورتی که خود متکفل من هستى و چگونه من خُرد شوم در صورتی که تو یاور منی»

اِلَهِى کَیْفَ تَکِلُنِی وَ قَدْ تَکَفَّلْتَ لِی؛چگونه مرا رها می‌‌کنی، حال آن که خود متکفل من شدی؟

خدای تعالی در سوره‌های نحل و حدید می‌‌فرماید:

(وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اَللّهِ إِذٰا عٰاهَدْتُمْ وَ لاٰ تَنْقُضُوا اَلأیْمٰانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهٰا وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اَللّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً اِنَّ اَللّهَ یَعْلَمُ مٰا تَفْعَلُونَ)[1]

«و چون با خدا عهد بستید، به عهد او وفا کنید و سوگندها را بعد از محکم کردن و در حالی که خدا را کفیل قرار داده‌اید، مشکنید! خداوند آنچه را انجام می‌دهید، می‌‌داند.»

(یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اَللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ)[2]

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوا پیشه کنید و به پیامبرش ایمان آوردید تا از رحمتش دو بهره به شما بدهد.»

خدای تعالی از جهت دنیا متکفل ماست. او ما را آفرید؛ جانمان را می‌‌گیرد و تا زمان معیّن، آن طور که بخواهد، تدبیر می‌‌فرماید. آسایش کسی دارد که خود را به خدا بسپارد. همان طور که خلقت ما و عملکرد بدنمان دست خودمان نیست، رفتنمان هم دست خودمان نیست. این آمدن و رفتن برای آن است که با او آشنا شویم و بشناسیمش. نتیجه آشنا شدن با خدایی که وجود ما از اوست، این است که قدر خود را می‌‌دانیم؛ می‌فهمیم بزرگ‌تر از آنیم که محبّت دنیا و مادیات در دلمان باشد. لذا هر کس خدا را بشناسد، خود را می‌‌شناسد. در روایت است:

«قیمهُ أعمارُکم الجنّه»

«ارزش عمرهای شما بهشت است.»

بهشت فقط در آن دنیا نیست؛ هر کس بفهمد حضرت ربّ العالمین، خدای حکیم علیم قدیر، همراه اوست، دنیایش بهشت می‌‌شود و دیگر خود را به یک صورت زیبا و عشق مجازی یا به متاع دنیا و یا هر چیز فانی دیگر نمی‌فروشد، بلکه از همه‌ی تعلقات آزاد می‌‌شود. وقتی آزاد شد، حاضر می‌‌شود خود را فدای دین خدا کند.

متکفل امر ما خداست؛ عهده‌دار ما خداست. وقتی او کفیل ماست، بهتر است بدن و روحمان را به او بسپاریم؛ یعنی بگوییم: «خدایا!‌ این من و این فرمان تو؛ هر چه بفرمایی، گردن می‌‌گذارم». پس دستوراتش را انجام دهیم و واجبات و محرمات را اطاعت کنیم.

وَ کَیْفَ اُضَامُ وَ أنْتَ النَّاصِرُ لِی؛ چگونه من خُرد شوم در حالی که تو یاور من هستی. این بدن سرانجام می‌‌پوسد و گوشت و استخوانش خاک می‌‌شود.‌آنچه باقی می‌‌ماند، روح ماست، البته خاک بدن هم مورد نظر روح است، امّا مهم این است که روح ما به خدا می‌‌پیوندد. خدا، نه خاک است، نه نبات و نه حیوان. او خالق همه‌ی این‌هاست و روح ما از اوست؛ پس ما خُرد نمی‌‌شویم، اگر خدا یاور ما باشد؛ یعنی گناه، غفلت، شیطان و نفس نمی‌تواند روح ما را خرد کند، به شرط آن که یاری خدای تعالی ما را دریابد و یاری خدا وقتی محقق می‌‌شود که ما یاور او باشیم.

( یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أقْدامَکُمْ)[3]

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! اگر خدا را یارى کنید، خداوند شما را یارى مى‌کند و گام‌هایتان را استوار مى‌سازد.»

یاری خدا؛ یعنی یاری دین خدا. برای یاری دین خدا، باید از خود شروع کنیم. امام حسین علیه السلام در راه اقامه نماز، زکات و امر به معروف و نهی از منکر شهید شد.

«أشْهَدُ أنَّکَ قَدْ أقَمْتَ الصَّلاهَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاهَ وَ أمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَر»

«شهادت می‌‌دهم نماز به پا داشتی و زکات پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر کردی»

یاری دین یعنی اقامه نماز. خدا، پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام نماز را دوست می‌‌دارند. نماز ستون دین و مرز بین اسلام و کفر است. اولین چیزی که در قیامت سؤال می‌‌شود، همین است؛ اگر قبول شد، سایر اعمال پذیرفته می‌شوند و اگر نشد، اعمال دیگر پذیرفته نمی‌‌شوند. مبادا در آن مسامحه کنید! برای یاری دین خدا، شیطان و نفس را یاری مکن و خود را به آنچه محبوب خدای تعالی و اولیای اوست مشغول کن.

کسی که مدعی محبّت حسین علیه السلام است، باید آنچه را او دوست می‌‌دارد، انجام دهد و از آنچه او بیزار است، دوری کند. امام علیه السلام در شب عاشورا فرمود: خدا می‌داند که من نماز، دعا و استغفار را دوست دارم. رسول خدا صلّی اﷲ علیه و آله درباره  کسی که نمازش را تند می‌‌خواند و مثل کلاغ نوک بر زمین می‌‌زد، فرمود: اگر با این نماز بمیرد، بر دین من نمرده است. لاز م نیست رکوع و سجود را چندان طولانی کرد، امّا باید لااقل به اندازه سه مرتبه «سبحان اﷲ» بدن آرام گیرد.

(فی جَنّاتٍ یَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمینَ ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکینَ)[4]

«بهشتیان در بهشت از مجرمان مى‌پرسند: چه چیز شما را به دوزخ افکند؟ مى‌گویند ما از نمازگزاران نبودیم و به بینوایان غذا نمى‌دادیم.»

اگر کسی به نماز اهمیّت بدهد و از امام حسین علیه السلام بخواهد، روح نماز را درک می‌‌کند. روح نماز، توجه و حضور قلب است. قبولی غیر از سقوط تکلیف است. اگر کسی حضور قلب در نماز نداشته باشد، نمازش صحیح و تکلیفش ساقط است، ولی قبول شدن و بالا رفتن، منوط به توجه کامل است. برای حصول آن، باید از خدا خواست و تمرین کرد.

از حضرت زین العابدین علیه السلام پرسیدند: چرا فرزندان پدرتان این قدر کم بودند؟ فرمود: «همین تعداد هم جای تعجب است؛ چون پدرم بیشتر شب‌ها تا صبح نماز می‌‌خواند». سایر ائمه هم همین طور بودند.

و آتَیتَ الزَکاه؛ صدقات هم جزء زکات است. باید دست انسان برای انفاق باز باشد و هر چه زیادی دارد، بدهد؛ از لباس، غذا، پول و … این کار ایجاد محبّت می‌‌کند؛ ‌محبّت خدا و معصومین علیهم السلام را در پی می‌‌آورد.

کلام امام

حضرت ابا عبد اﷲ علیه السلام در مسیر کربلا، در خطبه‌ى کوتاهى درباره دنیا فرمودند:

«اِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَى ألْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّیَّانُونَ»[5]

«مردم دنیا پرستند و دین از سر زبان آنها فراتر نرود و دین را تا آنجا که زندگى‌شان را رو به راه سازد بچرخانند و چون در بوته آزمایش گرفتار شوند دینداران اندک گردند.»

کسی که همه‌ی قلبش متوجه دنیا و مادیات است و حاضر نیست آن را از دلش بیرون کند، در نماز هم حواسش به دنیاست. چنین کسی، هنگام امتحان معلوم می‌‌شود سمت دنیاست یا سمت امام حسین علیه السلام. آن که حسینی است، محبّت مولای خود را با تمام دنیا عوض نمی‌کند. برخی می‌‌گویند: چون خدا دعایم را مستجاب نمی‌‌کند، دیگر نماز نمی‌خوانم. این همان امتحانی است که معلوم می‌‌شود شخص جزء دیانون است یا خیر.

قطعاً هر کس از امام حسین علیه السلام کمک بخواهد، در وقت امتحان، یاری‌اش می‌کنند. باید با عزم راسخ از ایشان بخواهد در اتفاقات آینده و امتحانات پیش رو کمکش کنند تا دینش را فدای دنیا نکند. البته خداوند هر کس را به اندازه ظرفیت خود امتحان می‌کند.

تا عمر باقی است، امتحانات گوناگون پیش می‌‌آیند تا درجه انسان بالاتر ‌‌رود و در دین خود قوی‌تر ‌‌شود.

(أ حَسِبَ النَّاسُ أنْ یُتْرَکُوا أنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ)[6]

«آیا مردم گمان کردند که چون گفتند ایمان آوردیم، رها مى‌شوند و امتحان نمى‌شوند؟»

امروز هم دشمنان از همه طرف و وسوسه‌های شیاطین انسی و جنّی، از همه رنگ در کمین نشسته‌اند. از خدای تعالی می‌‌خواهیم جوانان و نوجوانان ما را بر دین خود ثابت و پابرجا بدارد تا دین واقعی از درونشان ظاهر شود.

امام حسین علیه السلام در روایت زیبایی می‌‌فرماید: کسی که دین خود را از راه تفکر در نعمت‌های خدا، تدبّر در کتاب او و فهم سنّت من به دست آورد، کوه‌ها بجنبند و او از جا نجنبد، امّا کسی که دینش را از دهان افراد فرا گیرد؛ دنباله‌رو آنان شود و مردم او را به هر جا ببرند، دینش در معرض بزرگ‌ترین زوال است.

باید فکر کنیم درباره این که چگونه خلق شدیم؛ «هو معکم» یعنی چه؛ «نحن اقرب الیه من حبل الورید» یعنی چه؟ امام حسین علیه السلام خون خود را داد که تا روز قیامت مردم را از گمراهی و نادانی بیرون آورد.

«وَ بَذَلَ‏ مُهْجَتَهُ‏ فِیکَ‏ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ»[7]

«و خون دل خود را در راه تو داد تا بندگانت را از جهالت و سرگشتگی و گمراهی نجات بخشد.»

از امام حسین علیه السلام می‌‌خواهیم دین خود را از تفکر در نعمت، تدبّر در قرآن و فهم احکام به دست آوریم. می‌‌خواهیم کمکمان کند دین خود را بفهمیم؛ مبادا با مختصر بلا و امتحانی از راه بیرون افتیم و دین خود را از دست بدهیم! باید در طوفان شبهات، خود را به خدا بسپاریم و از او بخواهیم این شک‌ها را از ذهن ما بیرون کند. توسل به امام حسین علیه السلام به طور قطع گره‌کشاست.

همه می‌‌دانیم حضرت ابا عبد اﷲ الحسین علیه السلام امام ماست و می‌دانیم که هر چه کرد، مطابق قرآن و سنّت بود؛ هرگز از روش پیامبر و رضای خدا قدمی تخطی نکرد. دانستن همین مقدار، وسوسه ها را کم می‌‌کند.

دل‌هایی که عمری «یا حسین» گفته، اکنون سوز و گدازی دارد که می‌‌خواهد به گونه‌ای خود را به آستان ایشان نزدیک کند. گریه بر آن حضرت، مرهمی است بر این سوز و گدازها.

 

[1] ـ نحل، ۹۱.

[2] ـ حدید، ۲۸.

[3] ـ محمّد صلّى الله‌علیه وآله، 7.

[4] ـ مدثر، 40 تا 44.

[5] ـ تحف العقول، 245.

[6] ـ عنکبوت، 2.

[7] ـ زیارت اربعین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است