سوره نور آیه ۵۹ و ۶۰ | جلسه ۳۱
تفسیر سوره نور آیه ۵۹ و ۶۰ | چهارشنبه ۱۴۰۲/۵/۱۸ | جلسه ۳۱ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ (59)
هنگامی که کودکانتان بالغ شدند باید (برای ورود به اتاق خصوصی شما) اجازه بگیرند، مانند کسانی که پیش از آنها اجازه میگرفتند. اینگونه خداوند آیاتش را برای شما بیان میکند و خداوند دانا و حکیم است.
«وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ» هنگامی که کودکانتان به سن بلوغ رسیدند «فَلْیَسْتَأْذِنُوا» باید اذن بگیرند (برای ورود به حریم خصوصی پدر و مادر) «کَمَا اسْتَأْذَنَ» همچنان که اجازه میگیرند «الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» کسانی که پیش از آنها به بلوغ رسیدند. «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ» خداوند اینگونه آیاتش را برای شما بیان میکند «وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ» خدا دانا و حکیم است. (59)
در آیۀ قبل فرمود کودکان نابالغ باید هنگام ورود در حریم خصوصی شما (اتاق خواب) در سه وقت اجازه بگیرند؛ پیش از نماز صبح، هنگام ظهر و پس از نماز عشا. در سایر اوقات اشکالی نیست که بیاجازه و سرزده وارد شوند.
در این آیه میفرماید وقتی کودکان به سن بلوغ رسیدند این استثنا برداشته میشود و باید همهوقت برای ورود به حریم خصوصی پدر و مادر از آنها اجازه بگیرند و حق ندارند بیاجازه وارد شوند.
تفسیر تسنیم مطلب قابل توجهی دربارۀ آیات ۵۸ و ۵۹ آورده که در اینجا به آن اشاره میشود.
تأمین عفت جامعه در گرو تربیت فرزندان از دوران کودکی
سورۀ مبارک نور سورۀ عفاف و حجاب است و در بخش مهمی از آن دستور عفاف و نزاهت اخلاقی آمده. از بحثهای تربیتی و اجتماعی این سوره حرمت ورود بیاذن به حریم خصوصی افراد جامعه اسلامی است که در آیات گذشته نیز بیان شد.
ذات اقدس الهی در قرآن کریم از جزئیات نماز سخنی نفرموده و تبیین آن را به سنّت پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله و ائمۀ اطهار واگذار کرده، امّا دربارۀ تأمین عفت جامعه، به جهت اهمیت موضوع، به بیان جزئیات آن پرداخته؛ چون حفظ جامعۀ دینی در گرو عفاف است و عفت در گرو تربیت انسانها از دوران کودکی.
آموزش عفت به کودکان در خانواده سبب میشود وقتی بالغ شدند و در فضای جامعه قرار گرفتند عفیف و مؤدب باشند و ادب دینی را رعایت کنند. تربیت دینی از خانواده شروع میشود. هفت سال نخست عمر کودک فرصت تعلیم و تربیت عواطف و آداب است.
تربیت دینی در دوران کودکی بسیاری از فسادهای اخلاقی و اجتماعی آنان در دوران بلوغ را میزداید و این تربیت وظیفۀ اولیاء است.
خدای سبحان به آنان فرمان داده تا خود و خانوادهشان را از آتش نگه دارند؛ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ نارا». ای کسانی که ایمان آوردید، خود و اهلتان را از آتش حفظ کنید!
بعضی از بالغها آتش بالفعل و برخی از نابالغها آتش بالقوهاند. (عدهای در کودکی درست تربیت نشدند و حال که بالغ شدند، آتش بالفعل هستند. عدهای نیز در سن کودکی هستند و چون پدر و مادر بر تربیت صحیح آنها نظارت ندارند، آتش بالقوه هستند و در آینده بالفعل میشوند.)
فرزند نابالغ نیز مصداق اهل آدمی است و اگر درست تربیت نشود آتش بالقوهای است که پس از بلوغ سوخت و سوزش آن آشکار میگردد.
دستورهای دینی فراوانی در روایات برای تربیت دینی و اخلاقی فرزندان آمده مانند اینکه کودکان هفتسالهتان را به نماز فرمان دهید.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ علیهالسلام قَالَ: «إِنَّا نَأْمُرُ صِبْیَانَنَا بِالصَّلَاهِ إِذَا کَانُوا بَنِی خَمْسِ سِنِینَ فَمُرُوا صِبْیَانَکُمْ بِالصَّلَاهِ إِذَا کَانُوا بَنِی سَبْعِ سِنِینَ»
فرزندان پسرتان را به نماز دستور دهید، وقتی که هفت سالشان میشود و رختخواب آنها را از سن هفت سالگی جدا سازید
قَالَ النَّبِیُّ صلّیاللّهعلیهوآله: «فَرِّقُوا بَیْنَ أَوْلَادِکُمْ فِی الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ سِنِین»
وقتی هفت سالشان میشود آنها را از پدر و مادر جدا بخوابانید.
تعلیم استیذان به کودکان برای ورود به اتاق خصوصی والدین در آیات مورد بحث نیز از مصادیق دستورهای تربیت دینی است. اینگونه فرمانهای تربیتی برای تأمین عفت جامعهاند و عمل به آنها در آیات و روایات متوجه اولیاء است.[1]
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَهٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ (60)
زنان سالخورده که دیگر امیدی به ازدواج ندارند گناهی بر آنان نیست که پوشش خود را کنار بگذارند، بهشرط اینکه خود را به زینتی نیارایند و البته اگر عفت به خرج دهند برای آنان بهتر است. خداوند شنوا و داناست.
«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ» زنان سالخورده «اللاَّتی لا یَرْجُونَ نِکاحاً» که امیدی به ازدواج ندارند «فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ» گناهی بر آنان نیست «أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ» که پوشش خود را کنار بگذارند «غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَهٍ» در صورتی که به زینتی خودآرایی نکنند «وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ» و اگر عفت ورزند (خود را بپوشانند) برایشان بهتر است. «وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ» خداوند شنوا و داناست. (60)
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتی لا یَرْجُونَ نِکاحاً؛ «قواعد» جمع قاعده و قاعد است، به معنی زن بزرگ سالخورده.
«قواعد من النساء» یعنی زنانی که از قاعدگی و فرزندآوری بازنشسته شدهاند و دیگر امیدی به ازدواج ندارند؛ «لا یَرْجُونَ نِکاحاً». در سنی هستند که نه خودشان میلی به ازدواج دارند و نه کسی طالب آنهاست، مگر برای خدمت و کمک کردن در خانه.
سن یائسگی در زنان سادات ۶۰ سال و در غیرسادات ۵۰ سال است.
فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ؛ «یَضعنَّ» یعنی کنار بگذارند. «ثیاب» به معنای لباس است، امّا در اینجا معنای روپوش و سرانداز میدهد.
اینکه میفرماید اشکالی نیست، یعنی عیبی ندارد، نه اینکه واجب است این کار را انجام دهند.
زنانی که به یائسگی میرسند لازم نیست مثل زنان جوان سر و گردن خود را بپوشانند. این در صورتی است که زینت نکرده باشند. پس اگر پیرزنی خود را با مواد آرایشی رنگارنگ بزک کرده و کلاهگیس بر سر گذاشته باشد، لازم است مثل زنان جوان خود را از نامحرم بپوشاند؛ لذا فرمود «غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَهٍ».
وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ؛ «یستعففن» یعنی زنان یائسه نیز عفت به خرج دهند و همان مقدار هم که گفته شد بپوشانند. این کار برای آنها بهتر است.
حکم نگاه کردن
نگاه کردن به زن سالخوردهای که سر و گردن و صورتش را نپوشاند و خود را زینت نکرده، چه حکمی دارد؟
وقتی خداوند در این مورد حکم جواز میدهد، به معنای آن است که نگاه کردن به او هم اشکالی ندارد، البته بهشرط اینکه نگاه شهوتآلود نباشد.
بعضی افراد حتی به زنهای پیر هم که نگاه میکنند شهوی میشوند، چنین کسانی اگر چشمشان هم افتاد، باید نگاهشان را پایین بیندازند.
دربارۀ جوازی که برای زنان جوان هم وجود دارد همین طور است. آنها هم میتوانند صورت و دستهای خود را تا مچ باز بگذارند، بهشرط اینکه زینت نکرده باشند، ولی اگر مردی به همین حد هم دچار شهوت میشود، نگاه کردنش حرام است.
در محل کار، ادارات و جامعه نیز اگر زن به همان حدی که اشاره شد، خود را بپوشاند و با مردان حرف بزند و گفتوگو کند، بدون زینت و شهوت، اشکالی ندارد.
استثنائات حجاب
برخی زنان عشایر یا اهل بعضی مناطق، به اقتضای آداب و سنن خود، قسمت عمدهای از موهایشان پیداست و گاهی دستشان تا بالاتر از مچ باز است. بنا بر روایات و نظر فقها نگاه غیرشهوی به این زنان اشکالی ندارد.
نگاه کردن به همجنس -غیر از عورتین- اگر از روی شهوت نباشد جایز است. همچنین نظر به سر و گردن زنان کفّار، اگر از روی شهوت نباشد، جایز است، امّا دیدن بدن عریان آنها جایز نیست.
بهطور کلی نگاه شهوی به هر چیزی حرام است، ولو حیوان یا سنگی باشد.
عکسها و تصاویر مبتذلی که در موبایل وجود دارد، غالباً مهیج شهوت است و کسی نمیتواند بگوید تأثیری بر من ندارد؛ لذا نگاه کردن به آنها باعث آسیبهای روحی و روانی میشود و انسان را از تقوا میاندازد.
بررسی روایات
در کتاب الهادی دربارۀ نگاه کردن مرد به صورت و دست زن نامحرم مطالبی ارائه شده که در اینجا به برخی از آنها با ذکر روایات مربوط اشاره میشود.
در این باره اقوالی وجود دارد؛ بعضی فقها معتقدند نگاه به زن نامحرم بهطور مطلق حرام است، ولو زن آرایش نکرده باشد. بعضی دیگر از فقها گفتهاند مطلقاً جایز است، امّا کراهت دارد، بهشرط اینکه شهوتی در میان نباشد.
در آنجا عرض کردهایم نگاه کردن به صورت و دستهای زن نامحرم (تامچ) در صورتی که آرایش نکرده باشد و نظر شهوی نباشد، همچنین حرف زدن با او اشکالی ندارد.
علی بن سوید گوید:
«قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ علیهالسلام إِنِّی مُبْتَلًى بِالنَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَهِ الْجَمِیلَهِ فَیُعْجِبُنِی النَّظَرُ إِلَیْهَا فَقَالَ یَا عَلِیُ- لَا بَأْسَ إِذَا عَرَفَ اللَّهُ مِنْ نِیَّتِکَ الصِّدْقَ وَ إِیَّاکَ وَ الزِّنَا فَإِنَّهُ یَمْحَقُ الْبَرَکَهَ وَ یُهْلِکُ الدِّینَ»[2]
به حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام گفتم: من ناچارم به زن زیبایی که همراه (همکار) من است نگاه کنم و از این جهت احساس لذت نفس میکنم.
حضرت فرمودند: اگر نیّت صدق داشته باشی (نگاه شهوی به او نکنی) اشکالی ندارد، ولی بدان که نگاه کردن به زن اجنبی به شهوت، شعبهای از زناست و برکت را میبرد و دین را نابود میکند.
نقش محبّت در حفظ خانواده
در کتاب حیات طیّب مباحث مفصل و مفیدی در باب خانواده و مباحث اخلاقی مربوط به زن و شوهر، به انضمام حکایات و روایات و همچنین احوالات بعضی بانوان متقی و پرهیزکار ارائه کردهایم که مطالعۀ آن را به دوستان عزیز توصیه میکنیم.
از طلاب گرامی و برادران مسجد توقع داریم به همسران خود احترام بگذرند. اگر از آنها ناراحتی میبینند، تحمل کنند. موقع عصبانیت خود را نگه دارند، کمی قدم بزنند، مقداری آب بخورند و سکوت کنند.
با بچهها با ملایمت رفتار کنند؛ آنان را در دامن بگیرند و مهربانی کنند تا وقتی بزرگ شدند سرکش نشوند. اگر هم اشتباهی کردند با زبان خوب و محبّت با آنها حرف بزنند.
اگر همسرشان بدون چادر از خانه بیرون رفت، با مهربانی برخورد کنند؛ او را در آغوش بگیرند؛ دستش را ببوسند و با زبان خواهش و تمنا و با جایزه و هدیه از او بخواهند چادر بپوشد.
شهید آیتاللّه دستغیب میگفتند: آقا، وقتی به خانه میآیی برای زنت هدیه بگیر تا خوشحال شود.
احترام و مهربانی زن و شوهر به هم از نمازهای مستحبی بهتر است. سنّت پیامبر اکرم و ائمۀ اطهار علیهمالسلام همین بود. پیامبر با زنان خود در همهحال مهربان بودند، حتی با آنها که میدانستند در آینده چه میکنند.
وقتی شما خوب باشید و خانواده خود را با زبان خوب نصیحت کنید، آنها هم تأثیر میپذیرند، حتی آنها که به نظر میرسد سرکشاند کمکم متحول میشوند و بهسوی خدا و نماز و مسجد میآیند. رفتوآمد به مسجد و رفقای خوب نیز بر بچهها تأثیر میگذارد.
امیدواریم بهحق محمّد و آلمحمّد از برکت امام حسین علیهالسلام و توسلاتی که پیدا میکنید، هم خود و هم خانوادهتان آیندۀ خوبی داشته باشید.
[1]. تفسیر تسنیم ذیل آیات مربوطه.
[2]. وسائلالشیعه، ۲۰، ۳۰۸.