سخنرانی روز عاشورا محرم ۱۳۹۷
یا حسین! شما را به جدت رسول خدا و به پدرت امیرالمؤمنین و مادرت فاطمۀ زهرا صلواتاللّهعلیهم قسم میدهیم و میدانیم ایشان را خیلی دوست میدارید و به برادرت امام حسن مجتبی علیهالسلام که موقع شهادت و دفنِ ایشان بسیار دلشکسته شدید و به شهدا قَسمت میدهیم عزیزانی که در این مجالس آمدند، همه را حاجتروا فرما!
یا حسین! کاری کن خون شهیدانِ عزیزمان که جانشان را در راه تو فدا کردند، ضایع نشود -که نمیشود انشاءاللّه- جوانانِ ما را هدایت کن. همۀ ما؛ از بزرگانِ مملکت تا مردم عادی همه را بهحساب خودشان هدایت کن!
دانلود فایلهای صوتی محرم ۱۳۹۷
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
سخنرانی روز عاشورا | پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۲۹ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
کلام امام حسین علیهالسلام
چند روایت از امام حسین علیهالسلام بهعنوانِ نصیحت عرض میشود:
روایت اول
آیات و روایات بسیاری دربارۀ هدایت کردن دیگران وارد شده است. خدای تعالی در سورۀ مائده میفرماید:
﴿مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً﴾ (مائده، ۳۲)
«هرکس انسانى را بدون اینکه کسى را کشته باشد یا بىآنکه فسادى در زمین کرده، بکشد، مثل این است که همۀ مردم را کشته و هر کس زندگى کسى را نجات دهد، مثل این است که همۀ مردم را زندگى بخشیده است»
فضیل بن یسار گوید: از امام باقر علیهالسلام دربارۀ این آیه پرسیدم: ﴿وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً﴾ «هر کس یکى را زنده کند، چنان است که همه را زنده کرده است»، گفت: یعنى هرکس کسى را از سوختن یا غرق شدن نجات دهد. گفتم: آن که کسی را از گمراهى به راه آورد چه؟ گفت: این بزرگترین تأویل آیه است. (بحارالأنوار، ۲، ۲۰)
از روایت استفاده میشود که اگر کسی کسی را گمراه کند و از دین بری نماید یا در نماز و احکامش شبهه اندازد، جزء آیه قرار میگیرد.
در همین راستا از امام حسین علیهالسلام نقل است که به شخصی فرمودند:
«أیُّهُماأحَبُّ إلَیکَ رَجُلٌ یَرومُ قَتلَ مِسکینٍ قَد ضَعُفَ، أتُنقِذُهُ مِن یَدِه أو ناصِبٌ یُریدُ إضلالَ مِسکینٍ مُؤمِنٍ مِن ضُعَفاءِ شیعَتِنا، تَفتَحُ عَلَیهِ ما یَمتَنِعُ المِسکینُ بِهِ مِنهُ ویُفحِمُهُ ویَکسِرُهُ بِحُجَجِ اللّهِ تَعالى؟
قالَ: بَل إنقاذُ هذَا المِسکینِ المُؤمِنِ مِن یَدِ هذَا النّاصِبِ؛ إنَّ اللّهَ تَعالى یَقولُ : ﴿مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا﴾ أی ومَن أحیَاها وأَرشَدَها مِن کُفرٍ إلى إیمانٍ فَکَأَنَّما أحیا النّاسَ جَمیعاً، مِن قَبلِ أن یَقتُلَهُم بِسُیوفِ الحَدیدِ.
کدامیک از این دو کار نزد تو محبوبتر است؛ مردى مىخواهد مستمند ناتوانى را بهقتل برساند. آیا تو او را از دست آن مرد رها مىسازى یا مردِ ناصبىاى که مىخواهد یکی از شیعیان ضعیفِ ما را گمراه سازد، تو باب استدلال به برهانهاى الهى را بر او مىگشایى تا جلوى گمراه ساختن او را بگیرد و او را مجاب سازد و درهم شکند ؟
مرد پاسخ داد: بلکه نجات دادن این مؤمنِ ناتوان از دست آن ناصبى؛ چراکه خداوند مىفرماید: هرکس کسى را زنده کند، چنان است که همۀ مردم را زنده کرده؛ یعنی هرکس کسى را از کفر به ایمان رهنمون سازد، گویا همۀ مردم را پیشاز آن که آنان را با شمشیرهاى آهنین بکشد، زنده کرده است.
همۀ دوستانی که میتوانند دیگران را از گمراهی نجات دهند یا نمازخوان و باحجاب کنند و شبهاتشان را برطرف نمایند، سفارش میکنیم این کار را انجام دهند. به جوانها بگویید که «اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ها است». ما خوب عمل نمیکنیم، والّا اگر به قرآن و سنّت درست عمل شود، اسلام زنده کننده است؛ هم فرد را زنده میکند و هم اجتماع را.
حسین بن علی علیهماالسلام چراغ هدایت است. شما هم که دلتان با حسین علیهالسلام است و برای او عزاداری میکنید، باید راه او را ادامه دهید. «انّ الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه»
حسین علیهالسلام چراغ هدایت است؛ هدایت بهسوی خدای تعالی و نعمتهای معنوی، هدایت به انسانیت و اخلاق کریمه.
او علیهالسلام کشتی نجات است؛ نجات از کثافتهای درون، از خصلتهای بد، از کبر، کینه، غضب، حسد، عُجب، ریا و…
بنده و شما که در این مجالس میآییم و برای حسین علیهالسلام عزاداری میکنیم، باید خود را امتحان کنیم، ببینیم آیا امام حسین علیهالسلام بر ما تأثیر گذاشته؟ آیا از این کثافات بیرون آمدهایم؟ بعد از عاشورا به خود نگاه کنید، آیا کینه از کسی نداری؟ اگر قبلاً داشتی و الآن بیرون رفته، خدا را شکر کن. اگر حسد داشتی و الآن نداری، شکر کن. اگر کبر داشتی، خود را از همه بالاتر میدیدی و الآن میفهمی چیزی نیستی؛ اگر از شهوات حرام پرهیز میکنی، نگاه نامحرم نمیکنی، نگاه حرام و شهوی به نوجوانها و جوانهای همجنس نمیکنی و از کارهای بد دست برداشتی، خدا را شکر کن! بعد از عاشورا اگر دیدی کمکم در راه افتادی، خدارا شکر کن!
روایت دوم
قَالَ رَجُلٌ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهالسلام: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا مِنْ شِیعَتِکُمْ. قَالَ علیهالسلام: «اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تَدَّعِیَنَّ شَیْئاً یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى لَکَ: کَذَبْتَ وَ فَجَرْتَ فِی دَعْوَاکَ إِنَّ شِیعَتَنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ کُلِّ غِشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ وَ لَکِنْ قُلْ: أَنَا مِنْ مُوَالِیکُمْ وَ [مِنْ] مُحِبِّیکُمْ» (تفسیر منسوب به امام عسکری، ۳۰۹)
مردى نزد حسین علیهالسلام آمد و گفت: اى فرزند پیامبر خدا! من از شیعیان شما هستم. فرمود «از خدا پروا کن و چیزى را ادعا مکن که خداى تعالی به تو بگوید دروغ گفتى و در ادعایت، از حد خارج شدى! بىتردید شیعیان ما کسانى هستند که دلهاشان از هر بدی و کینه و فریبی پاک است؛ بلکه بگو من از طرفداران و دوستداران شما هستم.»
«غَش» یعنی بدی. «غِلّ» یعنی کینه و «دَغل» یعنی فریب. دلِ شیعیانِ واقعی به این صفات آلوده نیست. مخصوصاً از بین مرضهای قلبی نام غِلّ (کینه) را آوردند. بسیار ناپسند است که از برادران دینی خود کینه داشته باشیم، علیالخصوص برای کسانی که ریاستی دارند، ناپسندتر است؛ چون میتوانند از طریق ریاستشان کینۀ خود را اِعمال کنند.
دغل یعنی فریب؛ یعنی خیانت در امانت؛ خیانت به مال و جان و ناموس مردم. دربارۀ صفات شیعیان روایات متعددی از دیگر معصومین علیهمالسلام نقل شده است.
اهمیت نماز
ازجمله عباداتِ محبوبِ حسین بن علی علیهالسلام که در شب عاشورا نیز بر آن تأکید کردند، نماز بود. سفارش همیشگی بنده به دوستان عزیزمان که در این چند جلسه نیز تقریباً هرشب یا بیشتر شبها عرض کردیم، اهمیت دادن به نماز است. نماز ستون دین است. در روایت میفرمایند اگر ستونِ خیمه را بردارند، خیمه میافتد و چیزی نمیماند. اگر میخواهی دینت برقرار باشد، باید نماز بخوانی! نگو من دلم با خداست؛ این چه حرفی است؟ خدا میفرماید: نماز بهپا دارید. بارها در قرآن کریم بر این واجب تأکید کرده و در سورههای مختلف در بیان صفات مؤمنان، میفرماید: ﴿الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاه﴾.
حتماً سعی کنید نماز را اول وقت و تا آنجا که میشود با حضور قلب بخوانید. هرگز نماز را رها نکنید. بدانید نماز قربان کل تقی (وسیلۀ نزدیکی اهل تقوا به خدا) و معراج مؤمن است. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله آن را مرزِ بین سلام و کفر معرفی کرده؛ یعنی کسیکه نماز بخواند، مسلمان است. علامت مسلمانی نماز است. نگو خیلیها نماز میخوانند و دزدی میکنند و دروغ میگویند و…. تو به آنها چکار داری؟ تو نماز بخوان و صادق و امانتدار و پاکدامن باش و مال مردم راحفظ کن. او هم خودش میداند و خدایش. چنین نمازی که بخوانی دزدی کنی، نمازِ ریایی است. مگر معاویه پیشنماز نبود؟ مگر یزید، فاسق و شرابخوار و قمارباز و میمونباز نبود و پیشنماز هم بود؟!
هنگامی که این آیه نازل شد:
﴿وَ أْمُرْ أهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها﴾ (طه، ۱۳۲)
«خاندانت را به نماز امر کن و بر آن پایدارى نما!»
حضرت رسول صلّیاللّهعلیهوآله به مدّت نه ماه، هر روز هنگام نماز، پنج نوبت به درِ خانۀ على و فاطمه علیهماالسلام مىآمد و مىفرمود: «الصلاه رحمکم اللّه ﴿إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرا﴾ «نماز! رحمت خداوند بر شما باد! جز این نیست که خدا اراده فرموده هرگونه پلیدى و آلایشى را از شما اهلبیت بزداید و شما را به شایستگى پاک گرداند.» (شواهدالتنزیل، ۱، ۴۹۷)
این درواقع برای آن بود که دیگران ملتفت شوند.
خدا را شکر که شما دوستان عزیز از مجالسِ عزای امام حسین علیهالسلام استقبال میکنید. خدا میخواهد با این وسیله شما را هدایت کند. خداوند با اسبابِ مختلف بندگانش را هدایت میکند؛ ده روزِ محرم، یک ماه رمضان، شبهای قدر، ایام جشن و عزای اهلبیت، همه اسبابِ هدایتِ پروردگار است. همۀ اینها یکطرف، هرروز اول صبح، هنگام ظهر و موقع مغرب منادی پروردگار مردم را بهسوی او دعوت میکند. خدای تعالی میخواهد به بندگانش عنایت کند و آنها را به طرفِ خود بکشاند تا برای دریافتِ انوارش قابلیت پیدا کنند. این عنایت و هدایتِ خدای تعالی است. بنای او بر عذاب نیست، خودِ افراد هستند که برای خودشان عذاب درست میکنند. اینهمه در قرآن حرف از هدایت زده، بارها به رحمتِ خود دعوت و هدایت کرده است.
هرکسی عذابش بهاندازۀ گناهش است، امّا ثوابها را چندین و چند برابر میدهد. وقتی کار خوبی میکنید؛ نمازی میخوانید، ثوابِ آن را ده برابر و بیست برابر و تا هفتصد برابر میدهد و گاهی هنوز بیشتر عنایت میکند. رحمت خدا اینطور است.
فرمود شوق خداوند به بازگشت بندگانِ گنهکارش بیشتر از کسی است که مرکب و توشهاش را در بیابان گم کرده و ناگهان پیدایش میکند؛ چنین کسی چقدر خوشحال میشود؟ وقتی بندهای از بندگان خدا، بهخصوص اگر جوان باشد، بهسوی او میآید، خداوند بیشتر از آن شخصِ بیابانی خوشحال میشود، البته پروردگارِ عالم در موضع فرح و غضب قرار نمیگیرد؛ منظور شادی و خشنودی مظاهرِ اوست؛ یعنی پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام که ظهور رحمت خدا هستند.
حرف آخر
یا حسین! شما را به جدت رسول خدا و به پدرت امیرالمؤمنین و مادرت فاطمۀ زهرا صلواتاللّهعلیهم قسم میدهیم و میدانیم ایشان را خیلی دوست میدارید و به برادرت امام حسن مجتبی علیهالسلام که موقع شهادت و دفنِ ایشان بسیار دلشکسته شدید و به شهدا قَسمت میدهیم عزیزانی که در این مجالس آمدند، همه را حاجتروا فرما!
یا حسین! کاری کن خون شهیدانِ عزیزمان که جانشان را در راه تو فدا کردند، ضایع نشود -که نمیشود انشاءاللّه- جوانانِ ما را هدایت کن. همۀ ما؛ از بزرگانِ مملکت تا مردم عادی همه را بهحساب خودشان هدایت کن!
صبح عاشورا در آغاز جنگ، سپاه عمرسعد از چپ و راست به لشکر امام حسین علیهالسلام حمله کرد که یاران امام مقابل آنها ایستادند و آنان را عقب راندند. پساز آن ۵۰۰ تیرانداز در دو نوبت به یاران امام تیر انداختند که در مجموعِ این حملات حدود ۵۰ نفر به شهادت رسیدند. سپس نوبت به جنگِ تنبهتن رسید. ابتدا اصحاب امام یکییکی اجازه گرفتند و به میدان رفتند و شهید شدند.
چون وقت ظهر رسید، امام حسین علیهالسلام به حبیب بن مظاهر فرمود نزد عمرسعد رود و از او بخواهد برای اقامه نماز جنگ را متوقف کند. حضرت دو رکعت نماز ظهر را درحالی خواند که سعید بن عبداللّه و زهیر بن قین خود را سپرِ امام کرده بودند. نماز که تمام شد، سعید بن عبداللّه که ۱۳ چوبۀ تیر و نیزه خورده بود و بر زمین افتاد. در نفسّهای آخر از امام پرسید: آیا وفا کردم؟
شهید آیتاللّه دستغیب میگفت سعید به امام حسین علیهالسلام گفت آیا از من راضی شدید؟ امام فرمود خدا از تو راضی باشد.
اصحابِ امام با خود قرار گذاشته بودند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان رود. وقتی همه شهید شدند، نوبت به بنیهاشم رسید و طبق برخی مقاتل اولین نفر حضرت علیاکبر به میدان رفت.
وقتی سخن از یاران امام حسین علیهالسلام و رشادت و شهادت آنها میشود، شما هم زیرلب بگویید کاش ما هم بودیم و کنار آنان جان خود را فدای امام میکردیم «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً».
مگر شهدای ما نبودند که در جبههها به عشق امام حسین جان دادند. یکی از شهدای عزیزی که در سن ۱۵سالگی از تشنگی شهید شد، مهدی نظیری بود. در آخرین لحظات یکی از دوستانش سرِ او را به دامن گرفت و او چند بار سر بلند کرد و گذاشت تا شهید شد. مدتی بعد به خواب همان رفیقش آمد و گفت وقتی سر از دامن تو بر میداشتم، در دامن فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها میگذاشتم.
مگر فرقی بین شما و آنهاست؟ آنها بهسوی حسین علیهالسلام رفتند.