رمضان المبارک ۱۴۰۱-۱۴۴۳

دهم رمضان ۱۴۴۳ | آیت الله دستغیب

وقتی می‌گوییم خدای تعالی مجرد است یعنی از آنچه در ذهن ماست بالاتر است. به‌عنوانِ مثال می‌گوییم خدا کریم است، امّا هرچه در ذهن ما راجع‌به کرم وجود دارد، خداوند صدها و هزاران بار بالاتر از آن است. وقتی می‌گوییم خدای تعالی علیم و عالم است، هرچه دربارۀ علم به فکرتان می‌رسد، باز هم خدای تعالی هزاران برابر بالاتر است.

فیلم جلسه
 
 

صوت جلسه

 

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

دهم رمضان ۱۴۴۳ – ۱۴۰۱ | سه‌شنبه ۱۴۰۱/۰۱/۲۳ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

شرح دعای سحر

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ مِنْ شَرَفِکَ بِأَشْرَفِهِ وَکُلُّ شَرَفِکَ شَرِیفٌ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ

خدایا، از تو درخواست می‌کنم به‌حق شریف‌ترین مرتبه از شرفت و همۀ مراتب شرف تو شریف است. خدایا از تو درخواست می‌کنم به‌حق همۀ مراتب شرفت.

شرف یا شرافت به معنای بزرگواری است. بنابراین می‌گوییم: خدایا از تو سؤال می‌کنم به‌حق شریف‌ترین مرتبۀ بزرگواری‌ات.

شریف یا بزرگوار ممکن است به افراد مختلفی گفته شود؛ مثلاً به کسی که خوش‌اخلاق است؛ بهانه‌گیر نیست؛ اگر دستش برسد به دیگران کمک می‌کند؛ از عیوب مردم و مخصوصاً خانواده و دوستانش چشم‌پوشی می‌کند و… .

وقتی می‌گوییم «اشرف» یعنی خصوصیات دیگر و بزرگواری‌های بیشتری دارد. وقتی به خدای تعالی می‌گوییم بزرگوار، یکی از معانی آن این است که عیب‌های ما را در دنیا و آخرت بپوشان.

هرکس هرچه بزرگواری دارد از توست؛ پس نه‌تنها ما را به‌خاطرِ گناهانمان رسوا نکن، بلکه از عذاب ما صرف‌نظر فرما، به‌علاوه نعمت‌هایی که به بزرگان دادی، به ما هم عنایت کن! البته شرافت پروردگار جهات دیگری هم دارد و منحصر به این نیست.

وقتی می‌گوییم خدای تعالی شریف است؛ یعنی مجرد است و تجردش به بیان نمی‌آید؛ یعنی خصوصیات مادی از او دور است. صفات بدی که ما داریم و از حیوانیت ماست، از خدای تعالی دور است. پس هرگز مردم را بی‌جهت در آتش نمی‌اندازد و جهنّمی نمی‌کند.

وقتی می‌گوییم خدای تعالی مجرد است یعنی از آنچه در ذهن ماست بالاتر است. به‌عنوانِ مثال می‌گوییم خدا کریم است، امّا هرچه در ذهن ما راجع‌به کرم وجود دارد، خداوند صدها و هزاران بار بالاتر از آن است. وقتی می‌گوییم خدای تعالی علیم و عالم است، هرچه دربارۀ علم به فکرتان می‌رسد، باز هم خدای تعالی هزاران برابر بالاتر است.

آنچه را در ذهن ما دربارۀ خدای تعالی وجود دارد، او بالاتر از آن است.

ما در مرحلۀ اول باید خداوند را با مخلوقاتش بشناسیم. بعد از آن هرکه خواست معرفت بیشتری نصیبش شود، باید از خود او بخواهد. «اللّهمَّ عرِّفنی نفسک». باید خودش را به ما بشناساند. آنچه خود می‌شناساند دیگر به این بیان نمی‌آید.

آن‌که فهمید خدای تعالی همیشه همراه او و سایر موجودات است، اگر بخواهد به بیان بیاورد، همان را می‌گوید که خدای تعالی فرموده: «هُوَ مَعَکُمْ‏ أَیْنَ ما کُنْتُمْ وَ اللَّه‏»، «نَحْنُ أَقْرَبُ‏ إِلَیْهِ‏ مِنْ حَبْلِ الْوَرید». همان چیزی را می‌گوید که مولا علی علیه‌السلام فرمود: «دَاخِلٌ‏ فِی‏ الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْ‏ءٍ فِی شَیْ‏ءٍ دَاخِلٍ وَ خَارِجٌ مِنَ الْأَشْیَاءِ لَا کَشَیْ‏ءٍ مِنْ شَیْ‏ءٍ خَارِجٍ».

غیر از این همان حکمت و فلسفه است که گفته شد. پس این یک چیز فهمی است.

حضرت آیت‌اللّه‌العظمی نجابت رحمه‌اللّه دربارۀ این فراز می‌فرمایند:

«خداوند علیّ اعلی به تمام معنا مجرّد است و تجرّد حقیقی مال خداست.  تجرّد خاتم انبیاء صلوات خدا بر ایشان مال خداست که مرتبه نازله‌اش نصیب ایشان شده است.

هر موجودی که دارای شرف است، دارای برتری روحانیت است؛ دارای برتری روحی، برتری عقل روحانی و برتری ایمان است؛ «إِنَّ أکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أتْقاکُمْ». والّا برتری در بدن، حتی برتری بر قوّه بازو، حتی برتری در قوّه چشم و شامّه، حتی برتری در پُرخوری، این‌ها هیچ‌کدام برتری نیست. حیوانات هم در این‌ها شرکت دارند.

این منحصر است به آدمیزاد. کمی برو بالاتر، اولیاء خدا؛ کمی برو بالاتر، ائمّه طاهرین علیهم السّلام؛ از این آقایان بالاتر، خود حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله این‌ها هستند که راستی‌راستی صاحب قرب پروردگارند.

در اثر قرب پروردگار تجرّد حسابی دارند؛ در اثر تجرّد حسابی بر آدم اختیار دارند. مدیر آدم ممکن است باشند؛ راستی‌راستی رهبر آدم می‌توانند باشند؛ آقای آدم می‌توانند باشند؛ دلبر آدم می‌توانند باشند، به نحو ایجاب جزئی.

خدای جلیل اشرف بر موجوداتِ خودش را حضرت ختمی مرتبت صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله قرار داد؛ یعنی یک آقا را قرار داد که مرتبۀ نازلۀ خودش است؛ قدرتش مرتبۀ نازلۀ خودش است؛ تجرّدش هم مرتبۀ نازلۀ خودش است.

تمام اشراقات پروردگار عالم که موجب ایجاد این خلقت است و تمام التفات جدید پروردگار عالم یکسان است.

تمام اشراق‌های پروردگار عالم به هرجا بخورد عزیز می‌شود، به هر جا بخورد چیزفهم می‌شود، به گاو هم این شرفِ جدید بخورد چیزفهم می‌شود، چنانچه به سگ اصحاب کهف خورد شرافتمند شد، به حجرالاسود خورد شرافتمند شد، به مشرکین دقیانوس خورد شرافتمند شدند و اصحاب کهف شدند و تا الآن هم در قرآن مجید و سایر کتب سماوی نام و ذکرشان به‌خوبی برده می‌شود.

یعنی نظر خاصّ پروردگار عالم، چون خدای جلیل قوی است و کاری است، این دست آن دست ندارد، مثل ما نیست که این چشم پر نور و آن چشم کم نور، خدای تعالی از هر جهت منزّه از نقص است؛ پس هرچه اشراق بر مخلوقات دارد همه‌اش مال خداست، همه‌اش کاری و نافذ و نافع است.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است