حجت الاسلام و المسلمین محمد علی گلبن حقیقی
اسوه صبر و تقوی
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی گلبن حقیقی
حاج محمدعلی متولد سال 1335 و اولین فرزند خانواده بود. از کودکی به حق نور چشم و چراغ خانواده بودند.
دوران کودکی و نوجوانی ایشان در کنار پدر بزرگوارش مرحوم حاج صمد گلبن حقیقی که از ذاکران مخلص ابا عبداللّه (علیه السلام)بود، گذشت و این ایام همراه با عشق به امام حسین (علیه السلام) همراه بود و نوای جان سوز غریب کربلا حسین مرحوم پدر همان طور که یادبودی برای رفقای او بود آموزهای الهی برای فرزندان و همچنین حاج محمدعلی گلبنحقیقی بود.
پدر بزرگش مرحوم حاج محمد باقر کتیبه از حسینیهای مشهور شهر بود و هر سال تمام محرم و صفر را در خانه روضه میگرفت. بدین ترتیب بود که حاج محمد علی تا چشم باز کرد خود را در بستری از عشق به ابا عبداللّه (علیه السلام)یافت و تا زنده بود بر سر همین سفره نشست تا به محبوب رسید.
در نوجوانی جذب محافل مذهبی شهر شد و با سرعت به فعالیتهای سیاسی روی آورد. درآن ایام یکی از راههای مقابله با سیاستهای رژیم پهلوی گسترش حرکتهای فرهنگی بود. از این رو در سن 17 سالگی به همراه چند تن از دوستان کتابخانه مسجد ولی عصر «عج» را راه اندازی کردند. این محفل در فضای اختناق، کانونی برای نشر معارف اسلامی بود، لذا بارها از طرف ساواک مورد تعقیب و بازرسی قرار گرفت.
شهید محمد علی در سال 1354 با تشویق پدر به شهر مقدس قم هجرت نمود. در آن جا به مدرسهی نوپای حقانی که تحت اشراف آیت اللّه شهید دکتر بهشتی و دیگر بزرگان بود مشغول به تحصیل شد. حضور شیخ محمد علی در فضای علمی حوزه حیاتی تازهای را به این شیفته و عاشق اهل بیت: بخشید و لذّتی دو چندانی از تحصیل در مکتب امام صادق (علیه السلام) را برای او فراهم آورده بود.
پس از حمله وحشیانه سال 42 حکومت طاغوت حوزهی علمیهی قم کم کم در مسیر نهضت قرار میگرفت و اعلامیههای امام (ره) از نجف روح تازهای را به این حرکت میداد. جمع طلاب شیرازی یکی از فعال ترین گروههای مبارز در قم بودند و به محوری برای کسترش افکار و اهداف امام خمینی (ره) در جنوب کشور مبدّل شده بودند. در این بین حاج شیخ محمد علی سر از پا نمیشناخت و در کنار تحصیل همهی فکر و ذکر خویش را مصروف مبارزه با رژیم میکرد.
با شعله ور شدن حرکت انقلاب با دوستانش به شیراز آمد و با اتصال به پایگاه انقلاب اسلامی مسجد قبا«آتشیها» در تبعیّت از استاد خود حضرت آیت اللّه سید علی محمد دستغیب«مدظلهالعالی» مسیر مبارزه را دنبال نمود و در عین شاگردی نقش تعین کنندهای در هدایت انقلاب اسلامی و مردم ایران داشت. نقش کلیدی او در چاپ و تکثیر پیامهای امام (ره) و سازمان دهی تظاهرات و اعتصابات انکار ناپذیر بود و سرانجام در جریان تشیع شهدای شهرک سعدی مورد اصابت تیر مستقیم ماموران حکومت نظامی قرار گرفت و از ناحیه دست به شدت مجروح گردید.
حاج محمدعلی توجّه به جایگاه آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلّهالعالی» که ایشان را عالِمی عامِل میدانست و رهبری جوانان و هدایت سیر انقلاب را در استان فارس به عهده داشت غافل نبود. درک عظمت روحی ایشان که از برکت درک محضر بزرگانی همچون مرحوم آیت اللّه شیخ محمّد جواد انصاری همدانی و آیت اللّه العظمی نجابت و شهید محراب حضرت آیت اللّه دستغیب5 سیقل یافته بود تاثیر شگرفی بر روح و روانش گذاشت و در راه اهداف بلند و انقلابی امام خمینی (ره) بستری مناسبی را برای رشد و تعالی جوانان انقلابی به دست آورد.
لذا او که مدتی را در کنار بزرگان و اساتید به نام قم کسب فیض نموده بود خوب دریافت که گوهر وجود حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلهالعالی» از جنس دیگری است. و با این باور بار سفر بسته و در محضر نورانی استاد زانوی ادب را بر زمین زد و تا دم مرگ از این توفیق که خداوند نصیبش کرده بود به عنوان سرمایه زندگی خود یاد میکرد.
ورود به حزب جمهوری اسلامی و سازماندهی نیروهای انقلابی و ریاست عقیدتی سیاسی ژاندارمری گوشهای از فعالتهای خستگی ناپذیر حاج محمد علی بود.
در سال 1358 حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلهالعالی» جهت تربیت طلاب مستعد و اهل معرفت حوزهی علمیهی ابوصالح «عج» را تاسیس نمودند چرا که آن زمان بیش از هر زمانی جامعه نیازمند عالمانی عامل بود و صد البته عالمانی که در راه اهداف امام (ره) و انقلاب چهرهی واقعی اسلام ناب محمّدی را به نمایش بگذارند و در ورطههای مختلف آبروی اسلام و روحانیت باشند، که چنین هم شد.
شیخ محمد علی با شوق در کنار استاد در راه اندازی این حوزهی نو پا با تمام وجود ایستاد. به نقل از ایشان : آنقدر شوق داشتم که سحرها بر سر درس حاضر میشدم و تا قبل از اذان صبح دو درس گرفته بودیم و بعد از اقامه نماز به امامت حضرت استاد آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلهالعالی» بقیه دروس را ادامه میدادیم.
همین جمع از طلاب بودند که با شروع جنگ در میدان عمل در دفاع از انقلاب و مردم گوی سبقت را از هم کیشان خود ربودند و جناب حجت الاسلام والمسلمین محمد علی گلبن حقیقی بارها به جبهه رفت و از نزدیک شاهد شهامتها ، رشادتها و عروج عاشقانه بسیاری از دوستان بود. رفیقانی همچون برادرش عبدالرسول گلبنحقیقی، سیّد محمّدباقر دستغیب، معزی، اسلامی نسب، و … عزیزانی که هر کدام یک دنیا غم را بر قلب او به ودیعه میگذاشتند و میرفتند. چندی بعد حسب الامر استاد خود حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلهالعالی» ریاست بنیاد شهید شیراز را پذیرفت و مدت سه سال خدمت به خانواده های شهدا و ایثار گران را تجربه نمود.
در سال 1376 مسئولیّت دانشکده علوم قرآنی را پذیرفت و مدت هشت سال این دانشکده نوپا را به بهترین وجه ساماندهی نمود. هر چند که قبول مسئولیت برای حاج محمدعلی ادای تکلیف الهی بود و او خود را در این مناسب بیشتر یک سرباز برای امام زمان«عج» میدانست.
سال 1383 شروع حرکتی بود که حاج محمدعلی سالها برای آن خون دل خورده بود حرکتی به سوی معبود ولی نه یک شبه؛ فنایی که باید رشته رشته تعلقات او را پاره کند و او را مهیّای میهمانی بزرگی نماید. لذا ده سال تحمل نمود و ذره ذره آب شد و عجیب که همهی رنج میبردند او عیش میکرد چرا که فهمیده بود از ناحیه دوست میکشد چون خود او میگوید:
در روز عرفه چیزی را خالصانه از خدا خواستم و گفتم حاضرم برای رسیدن به آن حقیقت از همه چیزم بگذرم وبه نظرم این بیماری بهایی هست که باید برای رسیدن به هدف بپردازم.
و چه بهتر توصیف این ایام را از زبان اساتید محترم ایشان بیان نماییم.
گزیدهای از بیانات حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلهالعالی» در دیدار با خانوادهی جانباز عزیز مرحوم حجت الإسلام و المسلمین شیخ محمد علی گلبن حقیقی:
… مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد علی گلبن حقیقی … از نمازش لذت میبرد، چرا چون وارد نور شده بود، او خودش این را از خدا خواسته بود و خدا هم خواستهاش را اجابت کرده بود. از قول او نقل میکنند که گفته است: «ده سال قبل، در شب قدر، چیز مهمی را از خدا خواستهام» او نگفته است چه چیزی را از خدا خواسته است. انسان مؤمن شب قدر چه چیزی را از خدا طلب میکند؟ غالبا همه عاقبت به خیری میخواهند. اما آن کسی که مثل آقای شیخ محمد علی اهل علم است، طلب میکند در هنگام رفتن از این دنیا با معرفت برود، در کنار ائمهی اطهار (علیهم السلام)باشد و هیچ سختی برای او نباشد. آنگاه خداوند به وسیلهی اولیایش، یعنی خودش، پیامبر اکرم، ائمهی اطهار (علیهم السلام)و امام زمان«عج» مرحوم آقای شیخ محمد علی را از ظلمات نفس بیرون کشید و دست او را گرفت و به سمت نور آورد، او وقتی وارد نور شد، لذت میبرد از نماز، از قرآن خواندن کیف میکند. دقت کنید! لذت میبرد در کنار کسی بنشیند که آن شخص، خودش یاد خداست. لذت میبرد در مجالسی شرکت کند که یاد اشخاصی به میان بیاید که آن اشخاص از آن خداوند هستند. خداوند رحمت کند او را، این واقعیت است در احوالات مرحوم آقا محمدعلی گلبن حقیقی نقل کردهاند که وقتی در کنار فرزندان مرحوم آیه اللّه العظمی حاج شیخ حسنعلی نجابت (قدس سره) قرار میگرفت از آنها میخواست در مورد پدر مکرمشان صحبت کنند. او مدتها پای خاطرات مرحوم آیه اللّه نجابت (قدس سره) مینشست و از شنیدن این گونه مطالب لذّت میبرد و کیف میکرد. علت این امر آن بود که آقای شیخ محمد علی ملتفت شده بود، در نور وارد شده بود لذا از جمله اُنسهای او این بود که از انسآنهای نورانی و خاطراتشان لذت میبرد. بر عکس آن هم صادق بود یعنی از ملاقات و گفتگو با اشخاصی که همه ی فکرشان دنیا و ریاست بود، خسته می شد و می خواست از دست آنها فرار کند.
… خدا رحمت کند مرحوم آقای گلبن را، ملتفت بود چه کسی او را به تاریکی میکشاند و چه کسی او را به نور میبرد و عاقبت خدای تعالی او را به این نحو و به این راحتی برد. این یک واقعیت است. نقل شده است وقتی پس از فوت ایشان، مادرشان سخت بی تابی میکرده است و بیم جان ایشان میرفته است، در روز تشییع فرصتی فراهم شد تا پس از نماز میت، مادرشان برای لحظاتی در کنار جنازه قرار بگیرند و دقایقی صورت خود را بر صورت مرحوم آقا محمد علی قرار بدهند. به مجرد این ملاقات، خدای تعالی سکینهی عجیبی به مادرشان عنایت کرده است و ایشان آرام شده است. در این موضوع چه رازی قرار دارد که آقای شیخ محمد علی میتواند بر مادر خود تاثیر بگذارد و او را به این نحو عوض کند؟ آقای شیخ محمد علی به مادر خود فهماند که من در یک گلستانی هستم، در یک روح و رضوانی هستم که الان شما یک ذره از آن را چشیدی! یعنی خدا آن چنان خوشحالی پس از مرگ، به آقای شیخ محمد علی نصیب کرده است که مادرشان در این جا بهره میبرند.
… خدا رحمت کند مرحوم آقای گلبن را، او واقعا دنبال این مقام بود. ایشان در این ده سال چه قدر زحمت کشید؟ اطرافیان او میگفتند وقتی به نماز میایستاد، گاهی در وسط نماز ساکت میشد و از سکوت او همه متعجب میشدند. گاهی بعد از نماز میگفت شما نمیدانید من چه لذّتی از نماز میبرم، یعنی او به عالَم دیگری میرفت و مأنوس میشد و اطرافیانش متوجه نمیشدند. خدا رحمتش کند که رحمت شده است. باید بگوییم مرحوم آقای شیخ محمد علی، تبریک برای توست که از عمرت خوب استفاده کردی!
قضیهی مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد علی گلبن حقیقی برای ما هشداری است که باید به این نحو زندگی کنیم، عمری که انسان در آن طالب خدا باشد، هر چند که سخت است ولی اگر انسان درخواست کند خدا میدهد. آقای شیخ محمد علی از خداوند درخواست کرد و بر خواستهاش هم واقعا اصرار کرد و استقامت ورزید و خدای تعالی هم عنایت کرد.
عالمِ عامِل
بیانات حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد تقی نجابت
(یا اَیُّها الّذینَ امَنوا ان تَتّقُوا اللّه یَجعَل لَکُم فُرقاناً و… )[1]
“جناب آقای حجت الإسلام و المسلمین حاج شیخ محمدعلی گلبن” از جمله افرادی بود که خداوند تبارک و تعالی، به خوبی او را نسبت به اوامر و نواهی الهی و شرع مقدس عالِم نمود. علاوه این که ایشان حقیقتاً عامِل واقعی بود لذا در این راه، جانش را برای رساندن احکام الهی به مردم گذاشت. او به خوبی متوجه شده بود که آن چه نافع است کار برای خداست، از این جهت، خداوند این شخص عامِل به احکام الهی را به خدمت “حضرت آیه اللّه حاج سید علی محمد دستغیب” رساند که به حق شخصیتی است جامع و کامل، در تمام ابواب فقه صاحب نظر، مسلط به قرآن و روایات و در استنباط احکام الهی بسیار بسیار دقیق، که به فرموده استاد بزرگوار ایشان”مرحوم حضرت آیه اللّه العظمی حاج شیخ حسنعلی نجابت (قدس سره)”، دقت ایشان از تمام اقرانشان بیشتر است و فقاهت ایشان را تایید میفرمودند و در مبارزاتشان و مجاهداتشان جای هیچ شک و تردید نمیباشد. اعمال، حرکات و سخنرانیها و مجالس ایشان، کاملاً گویای عظمت علمی و فقهی این بزرگوار میباشد. از توفیقات آقای حجت الاسلام و المسلمین گلبن، رسیدن به محضر این بزرگوار است که بحمداللّه از این نعمت به خوبی استفاده و پاسداری کرد و تا پای جان، جهت خدمت به حضرت آیه اللّه سید علی محمد دستغیب«مدظله العالی» کوتاهی نکرد. او به خوبی متوجه شده بود که این گوهر را باید به هر نحو ممکن حفظ کرد که بحمداللّه در این راه موفق بود.
در اثر تقوی الهی، یعنی عمل به قرآن و سنت رسول اللّه (صلوات الله علیه) در هر کاری، ایشان از دایرهی تقوی الهی خارج نشد و افراد را هم به تقوی دعوت نمود. لذا در اثر این کار، در هر کاری که وارد شد، تقوی را عجین کرد. او در پیاده کردن احکام الهی و رسیدگی به امور مردم، تقوی را در نظر داشت، لذا مردم از این شخص، جز صداقت و امانت، چیزی ملاحظه نکردند، آثار تقوی از ایشان، چنین شخصی ساخت که دوست و دشمن، اعتراف به صداقت او داشتند.
خداوند تبارک و تعالی این بزرگوار را حسب آیهی شریفهی:(ان تَتّقُوا اللّه یَجعَل لَکُم فُرقاناً…)ممتاز کرد. امتیاز ایشان همان عمل به قرآن و روایات و تبعیت از رسول اللّه (صلوات الله علیه) و ائمه: بود. خداوند در آیهی 17 سورهی طور میفرماید:(انّ المُتّقینَ فی جَنّاتٍ وَ نَعیم…) خداوند متعال، در اثر تقوی الهی، منزل و فرودگاه این بزرگوار را، جنّات نعیم قرار داد که آرزوی بزرگان میباشد.
در آخرین گلماتش
… سلام و درود خدا بر استاد بزرگوار و وارسته و به حق پیوستهام حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظله العالی» که عمری را در خدمت این بزرگوار بودم و امیدوارم که خداوند سایه پربرکتش را از سرم کم ننموده و در آخرت شهادت ایشان را درمورد ما قبول بفرماید.
روحش شاد
[1] – سورهی انفال، آیهی 29.