شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها چهارشنبه ۱۳۹۷/۱۱/۱۷ مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید علی محمد دستغیب
هجده سال عمر پر برکت. یکی هم هفتاد، هشتاد سال و بیشتر زندگی و عبادت میکند، امّا نمیتواند آنطور که باید رشد کند. چرا؟ چون اولاً: نخواسته، ثانیاً: پدر و مادر و لقمههایی که میخورده، تأثیر داشته؛ هم از جهت حلیت و حرمت، هم زیاد خوردن و همچنین اعمال دیگر؛ نگاهها، حرفها، گوش دادنها و… همۀ اینها بر روحیات انسان تأثیر دارد.
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها
چهارشنبه ۱۳۹۷/۱۱/۱۷
مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید علی محمد دستغیب
﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِداً کَذلِکَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ﴾[1]
گیاه زمین پاک به اذن پروردگارش مىروید و از زمینِ ناپاک جز گیاه اندک و بىفایده بیرون نمىآید. اینگونه آیات خود را براى مردمى که شکرگزارند، بیان مىکنیم.»
خدای تعالی انسان را از نطفهای که از زن و مرد حاصل میشود، خلق کرد و مراحلی را بر او گذراند تا نُه ماه تمام شد و به این دنیا قدم گذاشت. در این دنیا زر و زیورهایی قرار داد تا خانه و خوراک و پوشاک و زینتآلاتِ انسان باشد. همچنین پروردگار عالم برای بشر منافذی قرار داد که از راه آنها در این دنیا زندگی کند؛ از جمله چشم و گوش و دهان و زبان و… . بشر عادی اگر عقلش را به کار بیندازد، میتواند خوب و بدهای زندگی مادیاش را در جهات فردی و اجتماعی از راه همین منافذ تشخیص دهد و تأمین کند. منظور از بشرِ عادی کسی است که تربیتِ معنوی و الهی نشده، به خدایی که همراهش است، التفات ندارد.
این هست تا آدمی تربیت شود و روح و عقل واقعی که درونش وجود دارد، او را به امور معنوی هدایت کند. درون انسان میتواند خوبی و بدیهایی را تشخیص دهد که غیر از آنهایی است که با منافذ و عقل سطحی تشخیص میدهد. عقل سطحی خوب و بد را با ملاک و معیار خود میفهمد، ولی عقل درونی و معنوی که خدای تعالی در همۀ بشر قرار داده، حکم میکند که چه صفاتی خوب و چه صفاتی بد هستند؛ مثلاً حسنظنّ، تواضع، عدل، احسان، کرم، عفو و… خوب و مخالف این صفات بد است. حیوانات هم بعضاً کمی از این صفات خوب بهره دارند و آن را تشخیص میدهد.
در این میان برخی مردم بیشتر فکر میکنند و عقلشان را بهکار میاندازند و سعی میکنند خوبیهای درونشان را تقویت کنند. میخواهد عادل و متواضع و صادق و بخشنده باشد و خود را مطابق این صفات تربیت کند، امّا مشکلی که وجود دارد، این است که آدمی نمیتواند بنفسه مصادیق این صفات را تشخیص دهد؛ لذا باید خدای تعالی که او را خلق کرده، بر همهچیزش احاطه دارد و خودش صفات خوب و بد را درون وی قرار داده، کمکش کند و مصادیق و افراد این موضوعات را مشخص کند.
خدای تعالی بر خود حتم کرده به انسانی که با دست قدرت خویش ساخته و صفاتی درونش قرار داده، چیزهایی بفهماند؛ از همین رو انبیاء را مأمور کرد تا مصادیقِ صفاتِ درونِ انسان را کاملاً روشن سازند و راههای ازدیاد آن را برایش بگویند. انبیاء از جنسِ خود بشر هستند و در میان آنها زندگی میکنند. وقتی مردم زندگی آنها را میبینند، میفهمند اینها کسانی نیستند که برای چاپیدن و اسیر کردنشان آمده باشند. از وضع زندگی و رفتار و گفتارشان پیداست که واقعاً رسولان الهی هستند و هدفی جز هدایت بشر ندارند. اولینِ آنها حضرت آدم و آخرینشان پیامبر خاتم محمّد بن عبداللّه صلّیاللّهعلیهوآله است. غیر از انبیاء کسان دیگری هم هستند که مانند آنها دلسوزِ انسانهایند، ایشان ائمۀ اطهار علیهمالسلام هستند که خودشان خواستند و خدای تعالی هم ترتیبی قرار داد که هدایتگرِ انسان و روشنگرِ صفاتِ درونی او باشند.
وقتی انسانها دستورات و تعالیم انبیاء و ائمه را میشنوند، اگر کمی دقت کنند، به درستیِ آن پی میبرند و میبینند در شداید و سختیها به کسی متوسل میشوند که نامش خدای تعالی است. اگر همین را بپذیرند و اعتراف کنند، مؤمن گشتهاند. ایمان همین است. خدای تعالی نطفه و ریشۀ ایمان را درون انسان قرار داده که نامش فطرت است. لکن این فطرت باید گسترش یابد و ظاهر شود تا ایمان به چشم و گوش و زبان و سایر اعضاء و جوارح برسد و آثارش در بدن ظاهر شود؛ در این صورت میگویند این شخص از شرک بیرون آمده است.
فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها در خطبۀ بلند فدکیه میفرماید:
«فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ»[2]
«خداوند ایمان را مایۀ پاکی شما از شرک قرار داد.
اگر کسی از طفولیت لقمۀ حلال خورده باشد و از اول بلوغ با نفسِ خود مبارزه کرده باشد، مقداری از شرک بیرون میآید. حال اگر همسری اختیار کند که او هم همین شرایط را دارد و هر دو همواره اعضاء و جوارح خود را کنترل کنند، نطفهای که از این زن و مرد حاصل میشود، به فطرت خیلی نزدیک است و فرزندی که از این نطفه متولد میشود، با بقیه فرق دارد. همه بهرهمند از فطرت هستند، ولی کودکی که نطفهاش حاصل لقمۀ پاک و رحم پاک و پدر و مادری مؤمن و موحد هستند، صلاحیت بیشتری دارد که ایمان درونش تقویت شود و از وسوسه و شرک دور باشد. هرچه پدر و مادر از ابتدا سعی کنند خوب باشند، طبعاً بر فرزندشان تأثیر میگذارد و به حساب ظاهر باید فرزند پاکی درآید که هم ایمانش رو به رشد باشد و هم اعمالی که انجام میدهد، با دیگران فرق کند؛ لذا خدای تعالی میفرماید: ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾[3] (گیاه زمینِ پاک به اذن پروردگارش مىروید).
همه نماز میخوانند، ولی این شخص که نطفهاش خوب بوده و زیر نظر پدر و مادر خوب تربیت شده که سعی کردند خوراکهای طیّب و پاک به او بدهند که آلودۀ دزدی و ربا و گناه نباشد، نمازش عروج دارد و ذکر و قرآنی که میخواند، غیر از ذکر و قرآن کسانی است که والدینشان به این فکرها نبودند.
معمولاً دیگران میگویند باید آینده را نگاه کرد؛ باید فرزندمان دانشگاه برود و برای خود کسی بشود؛ این مهم است. زندگی و خانه و شغل مهم است. فقط میخواهند فرزندشان سالم به دنیا بیاید و پولدار شود، تربیت و دینداری برایشان اهمیتی ندارد. این با آن آسمان تا زمین فرق دارد.
رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله با آن اصل و نسب «فی اصلاب الشامخه و ارحام المطهره» از همان ابتدای زیر نظر جبرئیل بودند. خدای تعالی نگذاشت حضرتش لقمهای غذای بد بخورد. یکی از بهترین زنان را واداشت تا شیرش دهد و مراقبت و مواظبت کامل از ایشان بهعمل آمد تا شد رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله. خدیجه کبری هم بانویی مجلله و عظیمالشأن بود.
بعد از آنکه پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله قابلیت یافت از طرف پروردگار بهعنوانِ پیغمبر آخرالزمان مبعوث شود که میتواند تا روز قیامت صلاح دنیا و آخرت مردم را ابلاغ کند و بهاذناللّه آنان را تا بالاترین درجه انسانیت رشد دهد، حال دستور میرسد چهل شبانهروز خانه نرود؛ هر روز روزه بگیرد و شبها به عبادت بگذراند. شبِ آخرِ این چله هم جبرئیل از بهترین خوراکهای بهشتی برای حضرت آورد تا بخورد و نزد خدیجه رود تا نطفۀ یکی از بهترین مخلوقات خدا که نامش فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها است، بسته شود. چنین بانویی باید چگونه باشد؟
در رحمِ پاکِ خدیجه کبری، اولین زنی که به پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله ایمان آورد و از سالها پیش ایشان را میشناخت و امین خود در اموالش قرار داده بود و علاقه زیادی به حضرتش داشت. اکنون این بانو در رحم مادر با او صحبت میکند.
رسول خدا پرسید خدیجهام! با که سخن میگویی؟
عرض کرد با این طفل که در رحم دارم و با من مأنوس است. همه مرا رها کردند و از من دور شدند، امّا این فرزند با من مأنوس است.
فرمود بشارت باد بر تو که این دختر برگزیدۀ خداوند است.
چنین بانویی صلاحیت دارد که امّالائمه النُجَباء النُقَباء باشد؛ مادر یازده نور پاک و جدۀ ساداتِ بزرگی که برخی از آنها عالمانی بودند که در زمان غیبت حضرت صاحبالزمان گاه اجتماعی را نجات دادند؛ مثل مرحوم امام خمینی یا میرزای شیرازی یا سایر سادات بزرگوار. بدین جهت خدای تعالی میفرماید:
﴿إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ﴾
ما به تو «کوثر» دادیم؛ یعنی فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها که نسلش اینهمه برکت دارد و شیعیانش در این دنیا همواره به او متوسل میشوند و در قیامت یکی از شفیعانِ بزرگ امّت است.
گذشته از اینها فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها «دستگیر» است؛ یعنی کسانی را که به او متوسل میشوند و حبّ او و علی و سایر ائمۀ اطهار علیهمالسلام را در دل دارند، بلندشان میکند. اگر واقعاً از فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها بخواهند، نه یک روز و دو روز، یک عمر بکوبند و بگویند و بخواهند که یا فاطمۀ زهرا معرفت کامل خدای تعالی را نصیبم کنید، عنایت میکند، امّا نه همین امروز و فردا. بیبیعالم مقدماتش را فراهم میکند و اگر بایستید و صبر کنید و رها نکنید، یقیناً عطا میکنند.
بزرگواری تعریف میکرد که من مقام رضا را از خدای تعالی میخواستم. رفتم مدینه کنار قبر فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها در خانۀ خودشان -حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت میفرمود امانت را باید در خانه حفظ کنند؛ لذا حضرت را همانجا دفن کردند- از ایشان خواستم، بعد از چند سال پیغام دادند آنچه را میخواستی دادیم، نگهش بدار!
هرچه بخواهید، عطا میکنند. ایشان بعد از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله یکی از مقرّبترینهایند، چرا عنایت نکنند؟ حقیقت همین است و نمیشود غیر از این باشد. به همین جهت فرمود اگر علی علیهالسلام نبود، فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها کفوی نداشت. «کفو» یعنی همسنگ و همتراز.
امّا زندگی فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها چگونه بوده؟
نزدیک قبر رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله میتوان با تخمین منزل فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها را پیدا کرد و ابعاد و اندازه آن را در نظر آورد. یک اتاق سه در چهار متر. این خانهای بود که فاطمۀ زهرا، علی مرتضی، حسنین و زینبین در آن زندگی میکردند. با دست خود گندم را آسیاب میکردند و نان میپختند. کارهای خانه و بچهداری میکردند. هرگز به شوهرشان کمترین جسارت و بیادبی نکردند.
وقتی در ساعات آخرِ عمر وصیتهای خود را به علی علیهالسلام کرد و از او حلالیت طلبید، امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: پناه بر خدا! تو داناتر و پرهیزکارتر و گرامیتر و نیکوکارتر از آنی که به جهت مخالفت کردنت با خود، تو را نکوهش کنم. دوری از تو و فقدانت بر من گران خواهد بود، امّا گریزی از آن نیست. به خدا قسم با رفتنت، مصیبت رسول خدا را بر من تازه کردی. یقیناً مصیبت تو بزرگ است؛ مصیبتی که هیچچیز و هیچکس نمیتواند به انسان دلداری دهد و هیچچیز نمیتواند جایگزین آن شود.[4]
چگونه در یک زندگی کوتاه هجدهساله خدای تعالی ایشان را اینطور بالا برد؟ مقدماتی در کار بوده که یکی از آنها پدر و مادر هستند که چگونه فرزندی میخواهند تربیت کنند. او کجا و بعضی دیگر کجا؟ چه زن و شوهری باشند و چطور فرزند خود را تربیت کنند که آینده برای مردم مفید باشد، اهمیت بسیار دارد.
از امام صادق علیهالسلام نقل است ذکر تسبیحات حضرت زهرا بعد از هر نماز موجب میشود نمازتان هزار رکعت ثواب پیدا کند. این بهخاطرِ بزرگی فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها است. یعنی همین چند دقیقه که با این ذکر به ایشان توجه پیدا میکنید، نمازتان رشد میکند. خدای تعالی اینطور قرار داده و درست هم هست.
سلمان میگوید من این دعا را از فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها آموختم و به هزار نفر از اهل مکه و مدینه که تب داشتند، تعلیم دادم و همه شفا یافتند.
«بِسْمِ اللهِ النُّورِ، بِسْمِ اللهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللهِ نُورٌ عَلى نُور، بِسْمِ اللهِ الَّذی هُوَ مُدَبِّرُ الامُورِ، بِسْمِ اللهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنْ النُّورِ، الْحَمْدُ للهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلى الطُّورِ، فِی کِتاب مَسْطُور، رِقٍّ مَنْشُور، بِقَدَر مَقْدُور، عَلى نَبِیٍّ مَحْبُور، الْحَمْدُ للهِ الَّذی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکُورٌ، وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ، وَعَلَى السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ مَشْکُورٌ، وَصَلَىّ اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرینَ.»
این تأثیر فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیهاست، البته کسی هم که آن را میخواند، مهم است.
سلام خدا به فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها! از کودکی رشد داشتند و ملتفت بودند. پیامبری که از همۀ پیامبران افضل است، به او میگوید «فداها ابوها». دستش را میبوسید و به او میفرمود «ام ابیها». در آخر نیز به او فرمود تو زودتر از همه به من ملحق میشوی و در درجه من و همراه علی بن ابیطالب علیهالسلام هستی.
هجده سال عمر پر برکت. یکی هم هفتاد، هشتاد سال و بیشتر زندگی و عبادت میکند، امّا نمیتواند آنطور که باید رشد کند. چرا؟ چون اولاً: نخواسته، ثانیاً: پدر و مادر و لقمههایی که میخورده، تأثیر داشته؛ هم از جهت حلیت و حرمت، هم زیاد خوردن و همچنین اعمال دیگر؛ نگاهها، حرفها، گوش دادنها و… همۀ اینها بر روحیات انسان تأثیر دارد.
منظور اینکه اگر فکر میکنیم عمری از ما گذشت و آنچه میخواستیم، نشدیم، باید ببینی چطور زندگی کردی؛ حرفهایت چه بوده؛ اعمالت چه بوده؛ در چه فکرهایی بودی؛ عباداتت چگونه بوده؟ اصلاً ببین دنبال چه هستی؟ چه آرزوهایی داری و چه توقعی از خدای تعالی داری! آرزوهایی که از این دنیا داری چیست؟آیا واقعاً رضای خدا و ائمۀ اطهار علیهمالسلام را آرزو داری یا چیزهای دیگر؟
حرف از ناامیدی نیست. حرف از استفاده از عمر است. البته خدای تعالی رئوف و مهربان است، میبخشد؛ ائمۀ اطهار علیهمالسلام شفیعان ما هستند و نمیگذارند در سختی و در جهنّم بیفتیم. این عین واقع است. طبق روایات صحیح فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها مثل مرغی که دانه بر میچیزند، در برزخ و قیامت شیعیان خود را جدا میکند و هیچکدام در جهنّم نمیروند، ولی آیا همین کافی است؟
یقیناً خدای تعالی ما را خلق کرده که چیزهای دیگری نصیبمان کند و به ما بفهماند. آخرت نقل هزار سال و میلیارد سال نیست. خدا داند عالم برزخ چقدر باشد و قیامت چقدر طول بکشد! زندگی دیگری آنجاست که میخواهیم آن را تأمین کنیم. حیف است برای آنجا به کم قانع باشیم.
نماز فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها
روایت شده: هرگاه براى تو به خداى متعال حاجتى پیش آمد و سینهات از آن تنگى گرفت، دو رکعت نماز بخوان و پس از سلام سى مرتبه تکبیر بگو و تسبیح حضرت زهرا سلاماللّهعلیها بهجا آور و به سجده برو و صد مرتبه بگو «یا مَوْلاتى یا فاطِمَهُ أَغیثینى»
سپس جانب راست صورت را بر زمین بگذار و همین ذکر را صد مرتبه بگو، سپس جانب چپ صورت را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو، دوباره به سجده برو و صد و ده مرتبه بگو و حاجت خود را بطلب.
خدایا به حق محمّد و آل محمّد روز به روز محبّت فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها و ائمۀ اطهار علیهمالسلام را در دل ما زنده بفرما!
[1] ـ اعراف، ۵۸.
[2] ـ بحارالأنوار، ۲۹، ۲۲۳.
[3] ـ اعراف، ۵۸.
[4] ـ کافی، ۱، ۱۵۹.