طلبه شهید غلامرضا بابایی
شهید والامقام و مجاهد فی سبیل اللّه
حجّه الاسلام غلامرضا بابایی
غلامرضا بابایی فرزند اسماعیل در اسفندماه سال 1345 در شهر شیراز در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد سوم دبیرستان بود که همزمان وارد حوزهی علمیهی آقا باباخان شد و پس از مدّتی کوتاه به حوزهی علمیهی ابوصالح«عج» آمد.
جدّیت شهید غلامرضا در مطالعه و تحصیل به حدّی بود که معمولاً روی کتاب و دفترهایش به خواب میرفت. پنج سال تحصیل در حزهی علمیهی از این جوان پر تلاش مبلّغی ساخته بود که در عرصههای مختلف عملاً به کمک مردم، دوستان و به خصوص جوانان میپرداخت. در مدرسه معلّمی قرآن، در مسجد سفیر هدایت جوانان و در بیمارستانها به عنوان پرستار مجروحین جنگ انجام وظیفه مینمود. و در عین حال ازسال 1362 به عنوان بسیجی در جبههها حضور داشت. چهار مرتبه به جبهه اعزام شد.
روح پر تلاش غلامرضا حتّی بعد از شهادت هم برای دستیابی به مراتبی بالاتر در تلاش دیده میشود.
چنانچه مادر بزرگوارشان نقل میکنند:
«برسر مزار شریف شهید میرود و ایشان را به خون خود وخون امام حسین (علیه السلام) قسم میدهد و از او میخواهد که شب به خوابش بیاید. شب در خواب میبیند که دری بزرگ رو به قبله باز میشود و عدهای پشت در با عجله وارد به باغی میشوند ایشان پسرش غلامرضا را میبیند که خنده بر لب با کتابهایش وارد بر آن باغ میشود.»
شیفتگی و شناخت غلامرضا به استاد و مرشدش حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلهالعالی» به حدّی بود که در مجلس زیارت عاشورایی که توسط شهید عاشق حاج شیر علی سلطانی قرائت میشد بلند میشود و با اشک چشم میگوید:
«هر کس که شهادت میخواهد بیاید که در دستان ایشان است»
اشاره به استاد میکند و این لحظه هست که دوستان همگی به طرف آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلهالعالی» آمده و از ایشان طلب شهادت میکنند.
که میگوید:
« از زمانی که ایشان را شناخته ام از هر لحاظ تغییر کردهام.»
همین شناخت و معرفت بود که او را در تاریخ ۱۹/۱۰/۶۵ در عملیات کربلای پنج در کنار دیگر دوستان شهیدش نشاند و به آرزوی دیرینه خود رساند.
روحش شاد