شهید محمّد کاظم فرارویی
شهید والا مقام و مجاهد فی سبیل اللّه
محمّد کاظم فرارویی
در شهریور سال 1341 درخانواده ای مذهبی در محله مسجد جامع عتیق شیراز چشم به جهان گشود.
مهد تربیت محمّد کاظم دامان پر مهر و محبت مادری دلسوز و شیفته عشق به حضرت ابا عبد اللّه الحسین (علیه السلام) بود.والفبای رشد و تربیت را از محضر پدری بزرگوار دریافت کرد که جرعه نوش مشرب دو ولی خدا حضرت آیت اللّه شهید دستغیب (رحمت الله) و حضرت آیت اللّه العظمی نجابت (قدس سره) بود. لذا اخلاق و معرفت را در حد اعلای آن دریافت کرده بود.
تحصیلات را تا دبیرستان دنبال کرد و با اوج گیری انقلاب اسلامی به جمع انقلابیون پیوست و با شرکت در تظاهرات به موج خروشان انقلاب پیوست. تا در تاریخ 22 بهمن 57 انقلاب پیروز شد و از اولین کسانی بود که در تصرف شهربانی به آنجا وارد شد و در سقوط آن حضور فعال داشت.
با پیروزی انقلاب به عضویت گروه های مقاومت درآمد و شبها درگشتهای شبانه و روزها در فعالیتهای فرهنگی مذهبی در مساجد شرکت داشت.
با شروع جنگ تحمیلی دبیرستان را رها نمود و به جبهه اعزام شد و در حین دفاع از وطن، درجبهه موفق به کسب مدرک دیپلم شد.
ورزش مورد علاقه او جودو بود و صد البته که تشک جودوی او نه میدان رقابت ورزشی که گود زور آزمایی جهاد اکبر بود.آنهایی که حتی یک بار موفق به شرکت در کلاسهای او شده بودند خوب میدانند که کاظم استاد اخلاق بود تا یک مربی ورزشی ؛ از هر فرصتی استفاده میکرد تا داشته های خود را که از محضر پر فیض اساتیدش آیت اللّه شهید دستغیب (رحمت الله) و حضرت آیت اللّه سیّد علیمحمّد دستغیب«مدظلهالعالی» کسب نموده بود به شاگردانش منتقل کند. و همین بود که از شاگردان او جوانان زیادی به جبهه روانه گشتند و بیش از25 نفر از آنان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند..
زمانی که در خانه بود از اوقات خود به نحو احسن استفاده میکرد به طوری که خواهر زاده وی می گوید:
«دایی هر وقت به خانه ما میآمد به من قرآن یاد میداد مرا با خود به دعای توسل و کمیل میبرد.»
علی رغم مهارتهای زیاد در ورزش و قدرت بدنی بالا ولی بسیار متواضعمتین و خوش اخلاق بود و از کِبر و غرور دوری میکرد.
و این خلق نیکو و حسن رفتار و گفتار در نوشتههایش ملموس بود چنانچه در وصیت نامهاش میآورد:
«…با اخلاق خوب، دیگران را به جمع خود دعوت کنید و با رفتار خوش، دل مستضعفان را شاد نمایید چرا که آنان به شما بسیجیان دل بسته اند. ای مسئولین گروه مقاومت مواظب نور چشمان امام باشید و از به خطا رفتن آنها جلوگیری کنید …نقش مربی تا بدان حد است که به جرات می توانم ادعا کنم که بعد از پدر و مادر تنها مربی می تواند بر فرد اثر بگذارد، شاگردی که پس از مدتی دل به مربی می بندد و در خواب و بیداری و در کارهایش به او فکر میکند طبعا با خلق و خوی مربی انس می گیرد لذا مربیان و استادان باید مواظب باشند از کارهای غیر اخلاقی و غیر ورزشی جداً اجتناب کنند تا خدای نکرده این اخلاق ناپسند به شاگردان منتقل نشود…»
محمّد کاظم با این بینش الهی که خود مینویسد:
«….همهی ما روزی از دنیا میرویم، چه بهتر که زمان رفتن به کمال رسیده باشیم و جز خدا در نظرمان نباشد و هنگام مرگ هنوز چشممان به دنیا نباشد.»
چشم از همه مظاهر بست و در آخرین لحظات عزیمت به جبهه در جمع شاگردانش آنان را به تقوا و پرهیز از منیّت و خود خواهی دعوت نمود و با نصایحی طولانی شب وداع باشگاه را به مجلس وعظ و موعظه تبدیل نموده بود با آرامش و اطمینانِ خاطر و بدون هر گونه تعلقی به مقام و افتخارات ورزشیاش در مقابل چشمان مشتاق شاگردان با یک یا علی (علیه السلام) قدم به گود مبارزه ای گذاشت که او را نه یک بار که عمری قهرمان کند.
پشت به خلق و رو به حق عازم جبهه نور شد و با قدم نهادن در جمع اصحاب امام عشق با مرامی حسینی همهی داشته ها را یکجا فدای قدم یار نمود و در عملیات کربلای چهار در تاریخ 3/10/65 به عنوان غواص به قلب دشمن کافر حمله ور شد و شهادت را در آغوش کشید.
روحش شاد