شب ۲۳ رمضان ۱۴۰۰ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
امیدواریم بهحق محمّد و آل محمّد ناراحتیها خیلی کم باشد یا از بین برود؛ خدای تعالی عمر همۀ دوستان عزیز و مؤمنان را بابرکت گرداند؛ با کمک و عنایات خودش این سال را به بندگی او تخصیص دهیم و از جهت معنوی حواسمان به خودمان باشد.
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
شب بیست و سوم رمضان ۱۴۰۰ | پنجشنبه ۱۴۰۰/۰۲/۱۶ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
شب قدر
امشب شب قدر است و در این شب آنچه باید در سال پیشرو به انسانها برسد، از معنویات و از مادیات و ناراحتیها، تعیین میشود.
امیدواریم بهحق محمّد و آل محمّد ناراحتیها خیلی کم باشد یا از بین برود؛ خدای تعالی عمر همۀ دوستان عزیز و مؤمنان را بابرکت گرداند؛ با کمک و عنایات خودش این سال را به بندگی او تخصیص دهیم و از جهت معنوی حواسمان به خودمان باشد.
انشاءاللّه همۀ شما عمر طولانی داشته باشید و در این سال با موفقیت زنده باشید و امشب که تقدیرات معیّن میشود، طاعات همه تابهحال و از این به بعد قبول باشد.
امیدواریم بهحق محمّد و آل محمّد همۀ ما در خدمت مولا علی علیهالسلام هم در این دنیا و هم در عالم برزخ و قیامت باشیم و شاد و فرحناک به دوستی چهارده معصوم علیهمالسلام به مهمانخانۀ پروردگار عالم وارد شویم، همان طور که وعدۀ قرآن است.
انشاءاللّه در بهشتی که خدای تعالی در قرآن از آن نام میبرد، وارد شویم؛ بهشتی که یکی از مراتب آن «فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِر» است؛ جایگاه صدق که معیّن شده نزد پروردگار عالم و ائمۀ اطهار علیهمالسلام.
درجات بهشت بهاندازۀ درجات ایمان است. هرچه ایمان شخص بالاتر باشد، درجهاش در بهشت بالاتر است.
در بیانات شریف ائمۀ اطهار علیهمالسلام آمده است که ایمان ده درجه دارد، همچنین نقل شده که بهشت هشت در دارد؛ حتماً این درها بر ایمان افراد تطبیق دارد.
آنها که درجات نهم و دهم ایمان را دارند؛ مثل ابوذر و سلمان که در هر زمانی بودهاند، مافوق این درجات هستند و نعمتهای خاصی نزد پروردگار عالم «عند ملیک مقتدر» خدا نصیبشان فرموده است.
وصیت حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام
مولا علی علیهالسلام در ادامۀ وصیت خود به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و به همۀ دوستان و شیعیان خود فرمودند:
خانه خدا را خالی نگذارید.
«وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا»
خدا را، خدا را، دربارۀ خانه خدا! تا هستید آن را خالى نگذارید؛ زیرا اگر کعبه خلوت شود، مهلت داده نمىشوید و ممکن است بلا نازل شود.
این تهدیدی است برای کسانی که واجبالحج هستند و مقدورشان است.
اگر عدۀ زیادی از مردم نروند و بهخاطرِ حرفهای بیهوده و شبهاتی که از دهان برخی بیرون میآید، از فرمان خدا سرپیچی کنند، خیلی خطرناک است و چهبسا بلاهایی نازل شود که دیگر معلوم نیست بتوانید در دنیا زندگی خوبی داشته باشید!
در روایات صحیح داریم کسی که عمداً حج را ترک کند، موقع مرگ به او میگویند: «مُت یهودیا او نصرانیا» به دین یهود بمیر یا نصارا!
یعنی اینقدر دینش ضعیف میشود که دیگر چیزی برایش باقی نمیماند. البته برای کسی که میتواند و عمداً ترک میکند؛ مال دارد و راه هم باز است، امّا نمیرود. ممکن است سفر سختیهایی داشته باشد، لکن این دلیل ترک حج نیست.
جهاد با مال و جان زبان
«وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّه»
خدا را، خدا را، دربارۀ جهاد با مال و جان و زبانتان در راه خدا!
جهاد با مال؛ یعنی موقع جنگ با دشمن از انفاق برای رزمندگان و فراهم کردن آنچه لازم است، مضایقه نکنید!
همچنین وقتی مردم مؤمن محتاج هستند، کمک به آنها جهاد در راه خداست.
«انفسکم» یعنی رفتن به جبهه. «و السنتکم» یعنی آنجا که لازم است با حرف زدن یا با امر به معروف و نهی از منکر در راه خدا جهاد کنید.
«وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُع»
بر شما باد به رفتوآمد با هم و مبادا قطع رابطه کنید و از هم دور شوید!
اقوام و خویشان جای خود، آنها هم که خویشاوندی ندارند و دوست هستند، با هم مهربانی کنند و قطع رابطه نکنند.
لازم نیست با همۀ مردم سلامعلیک داشته باشید. این تقریبا حالت سخریه دارد، امّا به هر حال هرکس دوستانی دارد که با آنها محشور است، آنها را حفظ کنید.
حضرت میفرماید این دوستیها را بهخاطرِ امور دنیوی قطع نکنید.
گاهی جهات خدایی در بین است؛ مثلاً طرف کار غلطی کرده یا بهسوی منکرات رفته، شما بیرغبتی نشان میدهید تا نوعی نهی از منکر باشد یا بهخاطرِ حال خاصی که شخص دارد که گاهی هم دست خودش نیست، نمیتواند با مردم گرم بگیرد؛ مثل حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت یا آیتاللّه قاضی یا آیتاللّه انصاری.
ولی بهصورتِ عادی رفتوآمد داشته باشد.
امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید.
لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ
امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که اگر ترک کردید، افراد شرور برشما مسلط میشوند و دیگر هرچه دعا کنید، مستجاب نمیشود.
اول باید از خانواده شروع کرد؛ از همسر و فرزندان، بعد بهتدریج قوم و خویشان تا برسد به دوستان و کسان دیگر.
اگر کسی موقعیتی در جامعه دارد، به همان میزان هم وظیفه دارد.
با این وضع امروزی که بیشتر زنها رعایت نمیکنند، اگر کسی بخواهد در خیابان راه برود و به هرکس رسید بگوید خانم رویت را بگیر، مسخرهاش میکنند و نتیجهای که ندارد، گاهی نتیجه عکس هم میدهد و معلوم نیست این امر به معروف و نهی از منکر درست باشد.
هرکسی باید به حساب موقعیت اجتماعی خود این واجب را انجام دهد.
ثُمَّ قَالَ یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا أُلْفِیَنَّکُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِینَ خَوْضاً تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ [قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ] أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِی إِلَّا قَاتِلِی انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَهً بِضَرْبَهٍ وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ إِیَّاکُمْ وَ الْمُثْلَهَ وَ لَوْ بِالْکَلْبِ الْعَقُور
مبادا بر سر مردم بریزید و عدهای را بهخاطرِ اینکه امیرالمؤمنین کشته شد، بکشید! فقط یک نفر، آنهم ابن ملجم را قصاص کنید.
اگر من از دنیا رفتم بهخاطرِ این یک ضربه، شما هم یک ضربه به او بزنید.
مبادا دست و پایش را ببُرید! رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله فرمود: حتی سگ وحشی را هم اگر کشتید، تکهتکه نکنید، چه خواسته بشر را.
این خلیفه و بزرگِ مسلمین است که اینطور مردم را متوجه اسلام و آداب اسلامی میکند. میفرماید: درست است من دشمن زیاد دارم، امّا بیشتر از یک نفر را حق ندارید بکشید.
ابنملجم از خوارج بود. جنگ سومِ حضرت با همین خوارج شکل گرفت. آنها در ابتدا دوازدههزار نفر بودند. بعد با نصیحتهای ابن عباس و خود مولا علی علیهالسلام و دیگران، هشتهزار نفرشان از جنگ منصرف شدند و چهارهزار نفر ماندند که جز تعداد انگشتشماری، همه کشته شدند.
آنها که از جنگ منصرف شدند، غالباً از دشمنی مولا دست برنداشتند، امّا حضرت کاری به کارشان نداشت. یکی از آنها همین ابنملجم ملعون بود.
حضرت فرمود آنان ظاهراً مسلمان هستند؛ هرچند با من بهعنوانِ خلیفه مسلمین دشمناند، شما حق ندارید بهخاطرِ کشته شدن من با آنها بجنگید و بیش از همان یک نفر را بکشید.