سخنرانی احیا شب نوزدهم رمضان ۱۳۹۷ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
همین شبهای قدر از خدا بخواهید و بگویید خدایا کمکم کن بتوانم. طول عمر به من بده و کمک کن جوانیام را به هذل و بیهودگی صرف نکنم! کمک کن درس بخوانم برای تو؛ کار کنم برای تو؛ در همۀ کارها حواسم به تو باشد. اگر کاری برای تو نیست، رها کنم و آنچه برای توست، بگیرم یا نیتم را برای تو خالص کنم. اگر حواسم نیست، تو حواسم را جمع کن؛ خودت توجه به من بده. اگر اینطور باشد، پساز چند ماهی یا سالی، خدای تعالی عنایت میکند. برای همین جهت یعنی توحید خودش ما را خلق کرده؛ برای اینکه ملتفت شویم خدای تعالی همهکارۀ ماست.
دانلود فایل های صوتی رمضان ۱۳۹۷
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
شب نوزدهم رمضان ۱۳۹۷ – ۱۴۳۹ | دوشنبه ۱۳۹۷/۰۳/۱۴
در قسمتی از دعای روزهای ماه رجب که از زبان حضرت صاحبالزمان دربارۀ ائمۀ اطهار علیهمالسلام است، میخوانیم:
«فَجَعَلْتَهُمْ مَعَادِنَ لِکَلِمَاتِکَ وَ أَرْکَاناً لِتَوْحِیدِکَ وَ آیَاتِکَ»
«خداوندا تو امامان ما را معدن کلمات خود و رکن توحید و نشانههای خود قرار دادی.»
در کلمات حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت رحمهاللّه آمده است: یعنی اگر کسی بخواهد موحد شود و واقعاً خداپرست باشد، باید از راه خودش وارد شود، همانطور که خدای تعالی فرموده «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها» از در وارد خانه شوید.
حضرت خاتم انبیاء محمّد بن عبد اللّه صلّیاللّهعلیهوآله فرمود: «انا مدینه العلم و علی بابها» یعنی من شهرِ علم هستم و علی درِ آن است. این منصب تا حضرت ولی عصر ادامه دارد؛ یعنی اگر کسی بخواهد موحد شود، باید برای چهارده معصوم خاضع باشد، وگرنه اساس توحید در او رشد نمیکند.
توحید یعنی یگانگی پروردگار، بدون رجوع به ائمۀ اطهار علیهمالسلام حاصل نمیشود. یکی از پایههای توحید، استقامت است. استقامت یعنی باید همیشه پشتسر حضرت ولی عصر باشد و ایشان را بهعنوان ولی امر خودش بداند، بهعنوان کسیکه همۀ کارها از طرف پروردگار به دست ایشان است.
اگر نظرِ خاصِ حضرت به او باشد، قطعاً روحش برای حملِ معانی بلند، سنگینی حس نمیکند و شوق و شعفش روز به روز بیشتر میشود. ولی اگر عنایتِ حضرات معصومین علهیمالسلام پشتوانۀ انسان نباشد، حرکتی ندارد و فقط دورِ خودش میچرخد؛ مثل عنکبوت که فقط دور خودش میتند و خود را بیشتر در آنچه تنیده، حبس میکند.
رکنِ توحید استقامت است و استقامت را باید بهوسیلۀ مولا علی و یازده فرزندش علیهمالسلام بهدست آوریم؛ چون اصلِ استقامت مال آنهاست. محبّت این بزرگواران و توسل به ایشان و فرمانبرداری از آنها باعث میشود استقامت در توحید و یگانگی پروردگار حاصل شود و بیشتر گردد.
هزار اسمِ مقدسِ پروردگار که در دعای جوشن کبیر آمده، همه میگوید خدا، خدا، خدا. یعنی همۀ عالم وجود در احاطۀ خداست و ظهور اسماء خدای تعالی ائمۀ اطهار علیهمالسلام هستند. این هزار اسم در هرکدام از ایشان متجلی است. حیات و ممات ظاهری آنان هم فرقی ندارد، البته امروز ولیّ اعظم پروردگار حضرت ولی عصر عجّلاللّهتعالیفرجه است، امّا حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام هم هست.
خداوند ما را نیافریده که مثل حیوانات راه برویم و بخوریم و بخوابیم. اگر کسی واقعاً بخواهد انسانیت خود و وحدانیت پروردگار را ملتفت شود، باید بفهمد جز او کسی کارهای نیست.
اگر طالبان محبّت و معرفت و توحیدِ پروردگار استقامت ورزند، خدای تعالی همانطور که وعده داده، آبِ حقیقتِ علم و شوق و ذوق و عشق را به او میچشاند. ﴿وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّریقَهِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً﴾ یعنی حقیقتِ علم که نوری است در قلب انسان، حقیقتِ شوق که نوری است در قلب انسان و ذوقِ اطاعتِ پروردگار و لذت بردن از آن و عشق به نماز و روزه و قرآن و واجبات و ترک محرمات را به انسان میچشاند. در اثر استقامت و رها نکردنِ توسل به ائمۀ اطهار علیهمالسلام خدای تعالی این لذات را به انسان میچشاند، امّا بدون استقامت راه به جایی ندارد.
رکن توحید پابرجا بودن است؛ یعنی باید هوای غیر محبوب را کنار بگذارد و روز و شب به یاد خدا باشد؛ درس و کسب و کار و همه به یاد خدا باشد و برای خدا درپی رزق و روزی برود! باید یاد خدا را برای خود شرافت بداند؛ چراکه حقیقتاً شرافتِ انسان به یاد خداست. دراینصورت استقامت در جان و روح و نفس و حتی بدن انسان ظاهر میشود، امّا مهمترین شرط در این راه، بلکه ابتدا و انتها و هر قدمش، محبّت و علاقه و یاد این چهارده بزرگوارِ معصوم است. خداوند اجلّ عالی از باب تفضل و آسایشِ خلق، ایشان را معیّن کرد و بهوسیلۀ قرآن و روایات ما را دعوت فرمود به ذیلِ عنایاتِ ایشان بچسبیم. آنان اسماء خدای تعالی و بابِ بین ما و او هستند. خدا نیستند، نماز و روزه و سجدۀ ما فقط برای خدای تعالی است، ولی باید بدانیم که شفیع و کمککارِ ما در هر موضعی از معنویات و حتی ظاهریات ایشان هستند.
خداوند داعی (دعوت کننده) به خود و به انبیاء و ائمۀ اطهار علیهمالسلام است. توحیدی که خدای تعالی میفرماید و اسماء حسنای خود را معرفی میکند، چطور برای ما حاصل میشود؟
توحید یعنی تمام امور را مستند به خدای تعالی بدانیم. همۀ «الٰه»ها و مؤثرها را فقط یکی، آنهم خداوند بدانیم. این میسر نمیشود مگر اینکه انسان به ظلِّ عنایت رسول خدا و علی مرتضی و فاطمۀ زهرا و فرزندان معصومشان علیهمالسلام بچسبد و از آنها بخواهد در این راه واسطه و شفیع شوند و از خدای تعالی بخواهد محبّت این بزرگوان در دلش بیشتر شود. محبّت ایشان یعنی محبّت خدای تعالی.
باید از خدای تعالی بخواهیم که عنایتی کند تا توحیدش را ملتفت شویم و بدانیم او همهکارۀ ماست. این نباید فقط لقلقۀ زبانمان نباشد. باید دائم این اسماء و صفات را بخوانیم. همه از تو میخواهیم و به تو پناه میبریم که این لقلقه زبان نباشد. وقتی لقلقۀ زبان نیست و همۀ وجود ما متوجه خدای تعالی میشود که محبّت حضرات معصومین علهیمالسلام را داشته باشیم.
امّا چگونه محبّت ایشان در ما حاصل میشود؟ البته فطرت ما بر محبّت خدای تعالی و خصیصین اوست. نمیشود کسی خدا را دوست بدارد و علی علیهالسلام را دوست ندارد. این محبّت درون ما هست، امّا چطور ظاهر شود؟ چه کنیم تا این محبّت همۀ وجود ما را بگیرد؟ چه کنیم تا با عنایت پروردگار این محبّت تمام زندگی و ساعات و لحظاتِ ما را بگیرد و کمکم آثار توحید بهوسیلۀ ایشان در ما پیدا شود؟ آثار توحید یعنی هرجا رو کنی، اثر خدا را ببینی؛ هر پیشامدی را از ناحیۀ خدا ببینی؛ یعنی خود را هیچکاره بدانی و او را همهکاره؛ این مهم چگونه حاصل میشود؟
اول قدم در این راه، اطاعت است. باید لحظه به لحظه همۀ اعضاء و جوارح کاملاً در اطاعتِ حضرات معصومین علهیمالسلام باشد. مفسر قرآن، پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام هستند. اطاعت ایشان محبّت را زیاد میکند.
فطرت ما بر توحید و یگانگی و محبّت خدای تعالی است. چه بخواهیم و چه نخواهیم وحدت پروردگار و وحدت ائمۀ اطهار علیهمالسلام در ما عجین است، لکن اشتغال به غیر خدا این وحدت را آلوده کرده، باید این آلودگیها زدوده شود تا وحدت ظاهر شود. بهقول حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت «باید شرک از درون ما زدوده شود».
شرک یعنی اینکه بگوید تا نان نخورم، سیر نمیشوم. نان بخور تا سیر شوی، ولی بدان سیرکننده خدای تعالی است. در دعای جوشن کبیر شبیه این مطلب زیاد است. اگر قرضی خواستی و فلانی داد، بدان خدای تعالی به دلش انداخته، بگو خدای تعالی داد. اگر احترام کرد، بگو خدای تعالی عیب مرا پوشاند و خوبیهایی -اگر داشته باشم- ظاهر کرد که دیگران احترام میگذارند. دشمنی دشمن را هم از خدا بدان. «از خدا دان خلاف دشمن و دوست». این فقط یک لفظ و لقلقۀ یکیدو روزه نیست! اگر عمری اطاعتِ پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام کند، کمکم خدای تعالی عنایت میکند و اسباب از انسان زدوده میشود. مستقل دانستن اسباب شرک است.
یکی از حاجاتمان در امشب که شب نوزدهم رمضان است و همچنین در شبهای بیستویکم و بیستوسوم این باشد که خدا شرک را از ما دور کند. عمری در مساجد رفت و آمد میکنیم و بر نماز و روزههامان مراقبت میکنیم، حیف است این عمری که میتواند تالی تلو سلمان و ابوذر شود -که اصلاً محال نیست- همینطور بگذرد، مخصوصاً جوانی که واقعاً گلِ عمرِ انسان است و نوجوانی که حالت غنچگی دارند، حیف است از دست برود! چهل که شد، دیگر گذشته؛ از چهل به بعد سرازیر شدن است. بعد از آن اگر خدا بخواهد و عنایتی بشود، دیگر مثل جوانی نیست. باید در جوانی تحصیل کرد، آنهم با خواستن از خدا!
همین شبهای قدر از خدا بخواهید و بگویید خدایا کمکم کن بتوانم. طول عمر به من بده و کمک کن جوانیام را به هذل و بیهودگی صرف نکنم! کمک کن درس بخوانم برای تو؛ کار کنم برای تو؛ در همۀ کارها حواسم به تو باشد. اگر کاری برای تو نیست، رها کنم و آنچه برای توست، بگیرم یا نیتم را برای تو خالص کنم. اگر حواسم نیست، تو حواسم را جمع کن؛ خودت توجه به من بده. اگر اینطور باشد، پساز چند ماهی یا سالی، خدای تعالی عنایت میکند. برای همین جهت یعنی توحید خودش ما را خلق کرده؛ برای اینکه ملتفت شویم خدای تعالی همهکارۀ ماست.
اگر کسی چنین خواستی داشت و برایش فراهم نشد، امید داشته باشد که در عالم برزخ، فراهم شود. آنجا ناراحتیهایی پیش میآید و غفلتهایی که بر این فطرت نشسته، بهتدریج برطرف میشود. البته امید داریم به حق محمّد و آل محمّد خدا کمک کند و در همین دنیا به این مطلب برسیم که هیچکس کارهای نیست و خدای تعالی همهکاره است.
اینها همه واقعیت است، لکن برای کسانی که دنبال میکنند و میخواهند ملتفت شوند و درونشان قرار گیرد. مسخره نمیکنند و بهعنوان مضحکه به آن نگاه نمیکنند. دنبال دنیا نیستند و نمیگویند این حرفها را رها کن، آدم باید آقا باشد!
نتیجۀ حرفمان، از خدا خواستن است. مهمترین حاجتمان در این دعای جوشن و ابوحمزه این باشد که خدا به ما بفهماند و استقامت دهد در این فهم که غیر از او کسی کارهای نیست و اسباب و انسانها همه به او بازگشت میکنند. خوبیها را از خدا ببینیم و بدیها را هم بدانیم برایمان خوب است. حالمان این باشد که «بوسه و دشنام را یکیک بده». بدانیم بلا، گرچه سخت است، برایمان خوب است و خدا میخواهد ما را از این کثافات پاک کند؛ تهذیبمان کند. این بلا توعی تهذیب است؛ این را از خدای تعالی بدانیم و برای خودمان خوب بدانیم. البته حرفش آسان و استقامت بر آن سخت است، ولی اگر از خدا بخواهیم، میشود. تحملش را هم خدا میدهد. خدایا به حق محمّد و آل محمّد در این شبهای عزیز به برکت خودش موفق شویم!
امیدواریم همه سالم باشید و گرفتاریهای دنیایی برایتان پیش نیاید، ولی در هیچ حال خدا را فراموش نکنید. حضرات معصومین علهیمالسلام را که واسطۀ بین ما و خدای تعالی هستند، فراموش نکنید!
امشب متوسل به مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام هستیم. بگوییم یا علی! شما گفتید «فزتُ و ربّ الکعبه» ۶۳ سال عمر مبارکتان را در راه توحید پروردگار گذراندید و امشب که میخواهید به ملاقات پروردگار بروید، اینطور خود را آماده میکنید.
چرا حضرت که جنگها دیده، با شجاعان عرب جنگیده، میفرماید هیچ شبی برای من مثل امشب نیست؟ چون میخواهد نزد خدایی برود که هرچه دارد، از اوست؛ اگر علم دارد، از اوست؛ اگر حیات دارد، از اوست؛ اگر قدرت و بزرگی دارد، از اوست. امشب میخواهد این بدن را رها کند و نزد خدا برود. این وعدۀ ملاقات علی با پروردگار است؛ لذا عظمت پروردگار، علی را گرفته است. میخواهد نزد خدایی برود که میداند عظمتش چگونه است. میداند اولین و آخرین همه زیرنظر اوست؛ آری علی میداند و بهاذناللّه به ما هم میدهد. لذا وقتی شمشیر به فرق مبارکش نشست، گفت «فزت و ربّ الکعبه» به خدای کعبه رستگار شدم! یعنی دیگر ذرهای، به اندازۀ خشخاشی شرک در علی نیست؛ سراپای علی توحید پروردگار است.
خدا به حقّ محمّد و آل محمّد از این چشمۀ کوثر به ما هم عنایت کند!
السلام علیک یا اباالحسن یا امیرالمؤمنین یا علی بن ابیطالب