سخنرانی شب عاشورا محرم ۱۳۹۵
میخواهیم نه فقط امشب و در این ایام، بلکه همیشه در حال توبه و طلب مغفرت باشیم. از آثار گریه بر حسین بن علی علیهما السلام همین است که وقتی سینه پر از سوز و گداز میشود؛ دل برای ایشان میسوزد و اشک جاری میشود، حال توبه به انسان دست میدهد.
ما نیز حضرت ابا عبد اﷲ علیه السلام را شفیع خود قرار میدهیم. قطعاً ایشان بهترین شفیع هستند، امّا مهم این است که از خدا بخواهیم گناهی از ما سر نزند تا شرمنده نشویم و این جز به عنایت خدای تعالی و حضرات معصومین علیهم السلام ممکن نیست.
دانلود فایلهای صوتی محرم ۱۳۹۵
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
سخنرانی شب عاشورا | سهشنبه ۱۳۹۵/۰۷/۲۰ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
شرح دعای عرفه
إِلَهِی إِنْ ظَهَرَتِ الْمَحَاسِنُ مِنِّی فَبِفَضْلِکَ وَ لَکَ الْمِنَّهُ عَلَیَّ وَ إِنْ ظَهَرَتِ الْمَسَاوِی مِنِّی فَبِعَدْلِکَ وَ لَکَ الْحُجَّهُ عَلَیَّ
«اى خدا اگر خوبیّهایی از من پدید آید، از فضل و عطاى توست و تو بر من منّت داری و اگر بدیهایی آشکار گردد، به عدل توست و تو را بر من حجت است»
طبق روایات، اگر مؤمنی گناه کند، خداوند آن را میپوشاند و او را رسوا نمی کند؛ اگر گناه را تکرار کرد، باز میپوشاند، ولی اگر گناه زیاد شد، ممکن است خود شخص ستر خود را پاره کند. از آن طرف وقتی مؤمنی از سر اخلاص و نیّت الهی، کار خوبی به صورت مخفیانه انجام میدهد، خدای تعالی آن را ظاهر میکند. نه فقط در اعمال، در صفات و خلقیات درونی نیز همین طور است؛ یعنی خداوند صفات خوب مؤمن را آشکار میکند؛ هرچند او خود پنهانش دارد. در مقابل اگر کسی صفات بدی داشته باشد و در صدد اصلاح آن نباشد، سرانجام با دست خود رسوا میشود.
امام حسین علیه السلام در این دعا، گوشهای از عنایات پروردگار را ظاهر کرده، به ما میآموزند در برابر پروردگار کارهای نیستیم و درون و برونمان همه از اوست.
اولیای خدا همهی خوبیها را از خدا میبینند؛ لذا امام میفرماید: «اگر خوبیّهایی از من پدید آید، از فضل و عطاى توست و تو بر من منّت داری». هر مؤمنی به تبعیت از پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام همین طور است؛ یعنی خوبیهایش را به خدا نسبت میدهد و چیزی از خود نمیبیند؛ میگوید: «وقتی به خود نگاه میکنم، جز بدی ندارم، امّا لطف و فضل تو، برایم خوبیهای ظاهری و باطنی در چشم مردم ظاهر کرد». این وضع هر زن و مرد مؤمنی است که میخواهد با خدا معامله کند و بنده او باشد.
از آن طرف امام علیه السلام درباره بدیهای، به خدای تعالی عرض میکند: «اگر بدیهایی از من آشکار گردد، به عدل توست و تو بر من حجت داری.» بیشک از کسی چون حضرت امام حسین علیه السلام که مقام عصمت دارد، بدی و شرّی ظاهر نمیشود؛ به همین دلیل «اِن» شرطیه آورده، میفرماید «اگر» در حالی که میدانیم این شرط تحقق خارجی ندارد، البته این بزرگواران نیز نسبت به مقامشان، خود را در برابر خدای تعالی مقصر میدانند. هر چه معرفت انسان به خدای تعالی بیشتر باشد، خود را در برابر او کوچکتر و خاضعتر میبیند.
ما هم به تعلیم امام حسین علیه السلام به خدای تعالی عرض میکنیم: خدایا تو رحمان و رحیم هستی و به دوستان حسین بن علی علیهما السلام نظر رحمت داری. اگر بدیهای ما ظاهر شد، به خاطر آن بود که اشتباهاتمان را تکرار کردیم، وگرنه بنای تو بر پوشاندن و رحمت است. از تو میخواهیم عیوب ما را بپوشانی و تبدیل به حسنه فرمایی. میدانیم که گریه بر امام حسین علیه السلام مثل توبه، گناهان را میآمرزد؛ ما هم از صمیم قلب میخواهیم به درگاه تو توبه کنیم: زیرا میدانیم توبه کنندگان را دوست داری.
(اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ)[1]
«خداوند توبه کنندگان را دوست مىدارد.»
میخواهیم نه فقط امشب و در این ایام، بلکه همیشه در حال توبه و طلب مغفرت باشیم. از آثار گریه بر حسین بن علی علیهما السلام همین است که وقتی سینه پر از سوز و گداز میشود؛ دل برای ایشان میسوزد و اشک جاری میشود، حال توبه به انسان دست میدهد.
در اصول کافی سیزده روایت معتبر وارد شده که هر کس توبه کند و خود را به خدا بسپارد، خداوند عیبهایش را میپوشاند و او را میبخشاید. حتی طبق بعضی روایات، گناهان شخص را از خاطر ملائکهی ثبت اعمال نیز میبرد و آنها هم فراموش میکنند. علاوه بر این، میدانیم که از جمله شاهدان روز قیامت، مکانهایی است که انسان در آن عبادت یا گناه کرده است. خدای تعالی در اثر توبه شخص، به مکانها فرمان ستر میهد و آنها نیز گناه او را مخفی میکنند. اعضا و جوارح انسان هم در قیامت شهادت میدهند؛
(حَتّى اِذا ما جاوُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ * وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا أنْطَقَنَا اللّهُ الَّذی أنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أوَّلَ مَرَّهٍ وَ اِلَیْهِ تُرْجَعُونَ)[2]
«وقتى به دوزخ رسند، گوش و چشمها و پوستهایشان علیه آنها به آنچه مىکردند گواهى دهند و آنها به اعضاى بدن خود گویند: چرا علیه ما شهادت دادید؟ آنها پاسخ دهند: همان خدایى که همه موجودات را به سخن آورده، ما را نیز گویا کرد. او شما را نخستین بار بیافرید و به سوى او بازگردانده مىشوید.»
ولی در اثر توبه، آنها هم فراموش میکنند و شهادت نمیدهند. خداوند طوری عیوب بندگانش را میپوشاند که گویی هیچ گناهی نکرده است.
برای دوستان اهل بیت جای بسی شرمساری است که بدانند خدای تعالی و قهراً حضرات معصومین علیهم السلام چقدر مشتاق توبه و بازگشت بندههای خویش است؛
«لَو عَلِمَ المُدبِرون کَیفَ اشتِیاقی بِهِم لَمَاتُوا شُوقَاً»
«آنان که پشت کردند، اگر مىدانستند چه اشتیاقى به آنها دارم، از شوق جان مىسپردند.»
محمّد بن مسلم درباره شخص گناهکاری با امام صادق علیه السلام صحبت کرد. حضرت او را نهیب داده، فرمودند: مبادا بندگان خدا را از رحمت او ناامید کنی!
با وجود این وسعت رحمت پروردگار بر دوستان و عاشقان امام حسین علیه السلام، حیف نیست آنان در پی گناه باشند؟ دوستان جوان و نوجوانی که زیر خیمهی امام مینشینند؛ با شور و اشتیاق برای او سینهزنی و عزاداری میکنند؛ برخی پای خود را برهنه کرده، گِل بر سر میزنند، حیف نیست با این ظهور محبّت به امام حسین علیه السلام، گناه کنند؛ در فضای مجازی تصاویر مبتذل ببینند و به حرام گوش دهند؟ کسی که حسین علیه السلام را محبوب خود برگزید، نباید گناه و زشتی را دوست بدارد. بعضی چیزها ظاهرشان زیباست، ولی در باطن زشتی شیطانی دارند.
کسانی که در مجلس امام حسین علیه السلام شرکت میکنند و فضائل ایشان را میشنوند، نباید خود را به شبهات مشغول کنند؛ شبهاتی که سر تا پا شیطانی است. کار شیطان وسوسه است؛
(قُلْ أعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ * مَلِکِ النّاسِ * اِلهِ النّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاسِ * الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النّاسِ)[3]
«بگو پناه مىبرم به پروردگار مردم * پادشاه مردم * معبود مردم * از شرّ وسوسهگر پنهانکار * او که در دلهاى مردم وسوسه مىافکند.»
حیف است انسان خود را اسیر شبهاتی کند که هیچ ارزشی ندارند و همهی آنها قابل پاسخگویی هستند، ولی اصولاً نباید خود را گرفتار آنها کرد. این وسوسه ها از حلقوم کسانی شنیده میشود که به خدایی با این همه عظمت و رحمت؛ به خالق، رازق و همه کاره خویش پشت کردهاند. حیف نیست برای ذاکر و باکی حسین بن علی علیهما السلام به این قبیل افراد رو کند؟
بهترین شفیع
همهی معصومین علیهم السلام صفات خدایی دارند. هر گاه اصحاب پیامبر گناهی میکردند، مطابق دستور پروردگار نزد رسول اﷲ میرفتند تا برایشان استغفار کند. روزی یکی از آنان گناهی کرد و خواست نزد ایشان برود. در راه امام حسن و امام حسین علیهما السلام را دید؛ آنان را بر دوش خود سوار کرد و به سوی پیامبر رفت. همین که چشم رسول اﷲ به آن دو آقازاده افتاد، تبسمی کرد که دندانهایش پدیدار شد. فرمود: «خوب شفیعانی آوردی».
ما نیز حضرت ابا عبد اﷲ علیه السلام را شفیع خود قرار میدهیم. قطعاً ایشان بهترین شفیع هستند، امّا مهم این است که از خدا بخواهیم گناهی از ما سر نزند تا شرمنده نشویم و این جز به عنایت خدای تعالی و حضرات معصومین علیهم السلام ممکن نیست.
شخصی در عالم مکاشفه حضرت صاحب الزمان را دید که در مسجد کوفه مشغول وضو گرفتن بود. ناگهان دید شخصی وارد مسجد شد و حضرت نگاه غضبناکی به او کردند. به خدا پناه میبریم از این که ما نیز این گونه باشیم. به خدای تعالی عرض میکنیم اگر یاری و توفیق شما نباشد، ما از شرّ شیطان و نفس در امان نیستیم.
امام باقر علیه السلام فرمود: خداى عز و جل به داود وحى فرمود: که نزد بندهام، دانیال برو و بگو: تو مرا نافرمانى کردى و من آمرزیدمت؛ باز نافرمانى کردى و تو را آمرزیدم؛ دوباره نافرمانى کردى و تو را آمرزیدم، اگر بار چهارم نافرمانى کنى، تو را نمیآمرزم؟
داود پیغام خدا را به او رساند. دانیال، وقت سحر برخاست و با پروردگار خود مناجات کرد که پروردگارا! پیغمبر تو، داود از سوى تو مرا خبر داد که من تو را نافرمانى کردم و تو آمرزیدى؛ نافرمانیت کردم و آمرزیدى و باز نافرمانیت کردم و آمرزیدى. به من خبر داد اگر بار دیگر تو را نافرمانى کنم، مرا نیامرزى. به عزّتت سوگند اگر تو مرا حفظ نکنى، نافرمانى کنم؛ نافرمانى کنم و باز هم نافرمانى کنم.[4]
جناب دانیال نزدیک مقام نوبت بود، لکن به حساب مقام خود، خداوند با او چنین گفت.
یا حسین شما باید به ما کمک کنید؛ ما زیر خیمه شما آمدهایم؛ اشک میریزیم؛ بر سر و سینه میزنیم و قول هم میدهیم که حواس خود را جمع کنیم، امّا تا مدد و عنایت شما نباشد، کاری از ما ساخته نیست.
شب عاشورا
امام سجاد علیه السلام میفرماید: پدرم، امام حسین علیه السلام شب عاشورا در گوشهاى به اصلاح شمشیرش مشغول بود و این اشعار را میخواند:
یا دهر افّ لک من خلیل |
کم لک بالاشراق و الاصیل |
من طالب و صاحب قتیل |
و الدّهر لا یقنع بالبدیل |
و انّما الامر الى الجلیل |
و کلّ حىّ سالک سبیل |
ما اقرب الوعد الى الرّحیل |
الى جنان و الى مقیل |
«اى روزگار! اف بر دوستى تو، چقدر در شب و روز، دوستان و هواخواهان را کشتى، و بین دوستان جدایى افکندى، و در عین حال روزگار به افراد جایگزین آنها قناعت نکند، به هر حال امور به سوى خداى بزرگ بازگردد، و هر زنده سرانجام این راه را مىپیماید، زمان کوچیدن از دنیا چقدر نزدیک شده که به سوى بهشت و یا به سوى غیر بهشت است.»
حضرت زینب علیها السلام وقتى این اشعار را شنید، عرض کرد: «برادرم! این کلام کسى است که یقین به کشته شدن دارد».
امام حسین علیه السلام فرمود: «آرى اى خواهرم!» زینب فرمود: «واى بر من که برادرم کشتن خود را به من خبر دهد!» گریه سایر بانوان حرم بلند شد، آنها از شدّت غم، گریبان خود را چاک مىزدند و بر صورت خود سیلى مىزدند. حضرت ام کلثوم علیها السلام فریاد مىزد:
«وا محمّداه! وا علیّاه!، وا امّاه! وا فاطمتاه! وا حسناه! وا حسیناه! وا ضیعتاه بعدک یا ابا عبد اللّه»
[1] ـ بقره، ۲۲۲.
[2]ـ فصّلت، 20 و 21.
[3]ـ ناس، 1 تا 5.
[4] _ کافی، 2، 435.