تفسیر سوره یونس

سوره یونس آیه ۱۰۱ تا ۱۰۳ | جلسه ۶۶

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

 

تفسیر سوره یونس آیه ۱۰۱ تا  ۱۰۳ | یکشنبه ۱۳۹۷/۰۹/۰۴ | جلسه ۶۶ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 
صوت جلسه

دانلود فایل صوتی تمام جلسات تفسیر سوره یونس

 

متن تفسیر

 

 

قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما تُغْنِی الْآیاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ (۱۰۱)

بگو نگاه کنید در آسمان و زمین چیست؟‌ این نشانه‌ها و هشدارها برای قومی که ایمان نمی‌آورند، سودی ندارد.

 

فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَیَّامِ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ (۱۰۲)

آیا انتظارِ آنها چیزی غیر از مثل روزهای کسانی است که پیش از آنها درگذشتند؟ بگو منتظر باشید که من هم با شما از منتظرانم.

 

‍ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنا وَ الَّذینَ آمَنُوا کَذلِکَ حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنینَ (۱۰۳)

سپس ما پیامبرانمان و کسانی که ایمان آوردند را نجات می‌دهیم. این‌چنین برعهدۀ ماست که مؤمنان را نجات دهیم.

 

«قُلِ» بگو «انْظُرُوا» نگاه کنید «ما ذا» چیست «فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» در آسمان‌ها و زمین «وَ ما تُغْنِی» سودی ندارد «الآیاتُ وَ النُّذُرُ» نشانه‌ها و هشدارها «عَنْ قَوْمٍ» برای گروهی که «لا یُؤْمِنُون» ایمان نمی‌آورند.

«فَهَلْ» آیا «یَنْتَظِرُونَ» انتظار می‌کشند «إِلاَّ» چیزی جز «مِثْلَ أَیَّامِ» مثل روزهای «الَّذینَ خَلَوْا» کسانی که درگذشتند «مِنْ قَبْلِهِم» پیش از آنها؟ «قُلْ» بگو «فَانْتَظِرُوا» منتظر باشید «إِنِّی» من هم «مَعَکُمْ» با شما «مِنَ الْمُنْتَظِرین» از منتظرانم.

«ثُمَّ نُنَجِّی» سپس نجات دادیم «رُسُلَنا» پیامبرانمان را «وَ الَّذینَ آمَنُوا» و کسانی را که ایمان آوردند (از عذاب) «کَذلِکَ» این‌چنین «حَقًّا» واجب است «عَلَیْنا» برعهدۀ ما «نُنْجِ» نجات دادنِ «الْمُؤْمِنینَ» مؤمنان.

قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْض؛ منظور از نگاه کنید، نگاه با تفکر است. ببینید در آسمان و زمین چه می‌بینید؟ این خورشید و ماه و ستارگان و کهکشان‌ها آیا سازنده و گرداننده‌ای ندارند؟ به زمین نگاه کنید؛ کوه‌ها، درخت‌ها، گل‌ها، حیوانات و این‌همه موجودِ بی‌شمار آیا بدون خالق و مدبرند؟

نگاه کن به این پیچیدگی مغز؛ ببین خدا چطور آن را درست کرده که این‌همه ظرفیت و کارآیی دارد! به قلب و روحت نگاه کن، ببین چه صفاتی خدای تعالی در آن گنجانده؛ در نفست صفات خودت را ببین! همۀ این‌ها درونِ توست و هرچیزی در جای خودش قرار دارد. فکری کن و ببین آیا می‌شود همۀ این‌ها اتفاقی و بی‌حساب و کتاب باشد؟ بی‌شک همۀ این‌ها خالق و گرداننده‌ای دارند که نامش «اللّه» جلّ‌جلاله است.

خدای تعالی در پرانتز جواب می‌دهد کافران نگاه می‌کنند؛ با دستگاه‌های پیشرفته، خیلی خوب همه‌چیز را می‌بینند و کشف می‌کنند، امّا بنا ندارند ایمان بیاورند. این‌ها همان راهی را که درپیش گرفته‌اند، ادامه می‌دهند و هرچه هم به آنها بگویی و دلیل بیاوری، فایده‌ای ندارد. مثل معتادی که هرچه بگویی این مخدر برایت ضرر دارد، اعتنا نمی‌کند و می‌گوید نمی‌توانم ترک کنم، ولی دروغ می‌گوید. نمی‌‌خواهد تصمیم بگیرد و همت کند.

برعکسِ مؤمنان که دنبالِ حق هستند و آن را پیدا می‌کنند؛ یعنی می‌فهمند خودشان و همۀ موجودات خالقی دارند که همان خداست.

وَ ما تُغْنِی الْآیاتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُون؛ این نگاه کردن در آسمان و زمین برای شما مؤمنان سودمند است، ولی آنها که بنا ندارند ایمان بیاورند، فایده‌ای به‌حالشان ندارد. هرچه هم آنها را بترسانی که بعد از این دنیا خبرهای دیگری است، اعتنا نمی کنند!

گاهی در همین دنیا در سختی‌هایی می‌افتند که هیچ راهی ندارند و از تهِ دل خدا را می‌خوانند، ولی چه‌بسا دیگر کار از کار گذشته باشد.

می‌گویند آمدیم در این دنیا که بخوریم و بیاشامیم و زندگی کنیم. اگر کمی باانصاف باشند، می‌گویند اذیتِ دیگران هم نمی‌کنیم، ولی وقتی مُردیم، خاک می‌شویم و دیگر هیچ خبری نیست. آیا چنین چیزی با عقل جور درمی‌آید؟ آیا خالقی که تو را خلق کرده، به‌اندازۀ تو عقل ندارد؟ ‌تو کارِ بیهوده نمی‌کنی؛ چطور او کارِ بیهوده می‌کند که چنین دستگاهی درست کند و بعد هم هیچ خبری نباشد؟

فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَیَّامِ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِم؛ آیا این‌ها منتظرِ چیزی جز عذابی هستند که بر اقوامِ پیشین نازل شد؟ ببینید چه بر سرِ قومِ عاد و ثمود و لوط و امثال این‌ها آمد! ممکن است بر شما هم مثل آنها عذاب‌ نازل شود. سرگذشتِ آنها را بخوانید و عبرت بگیرید!

قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرین؛ بگو منتظر باشید و ما هم با شما انتظار می‌کشیم. شاید این‌ها که اشکال‌تراشی می‌کنند و بنا ندارند ایمان بیاورند، منتظرند عذابِ خدا ناگهان نازل شود و آنان را بگیرد. قطعاً اگر در اینجا عذاب‌های فردی یا جمعی نازل نشود، در عالم برزخ می‌شود و پنجۀ مرگ ناگهان آنها را در دلِ عذاب فرو می‌افکند.

رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله بر سرِ کشتگانِ جنگِ بدر که آنان را در چاه یا گودالى جمع کرده بودند، ایستاد و به آنان فرمود: اى کسانى که در این گودال جمع شدید ﴿قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا﴾[1]ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، حق یافتیم، آیا شما هم آنچه پروردگارتان وعده داده بود، حق یافتید؟

منافقان گفتند: رسول خدا با مردگان سخن می‌گوید!

رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله به آنان نگریست و فرمود: اگر اینان رخصتِ سخن گفتن داشتند، قطعاً می‌گفتند: بله؛ ﴿فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوىٰ﴾[2] بهترین توشه، تقواست.[3]

این روایت نیز از پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله نقل شده:

«وَاللّهِ لَتَموتونَ کَما تَنامونَ، و لَتُبعَثونَ کَما تَستَیقِظونَ، و لَتُحاسَبونَ کَما تَعمَلونَ، و لَتُجزَونَ بِالإِحسانِ إحسانا و بِالسّوءِ سوءا، و إنَّهَا الجَنَّهُ أبَدا و النّارُ أبَدا»[4]

«به خدا سوگند همان‌طور که مى‌خوابید، مى‌میرید و همان‌طور که بیدار مى‌شوید، برانگیخته مى‌شوید و همان‌طور که عمل مى‌کنید، محاسبه مى‌شوید و در مقابلِ خوبی، جزای خوب می‌بینید و در مقابلِ بدی، جزای بد و به‌یقین بهشت و آتش، ابدی است.»

چطور انسان وقتی خوابِ وحشتناک می‌بیند، داد و فریاد می‌کند و گاهی هرچه می‌خواهد فرار کند، نمی‌تواند! البته این‌ها لزوماً خوابِ افراد گناهکار نیست، ولی شخص گناهکار وقتی می‌میرد، همین‌طور است. این عملِ خودِ انسان است. وقتی نفس وارد عالم برزخ می‌شود، همۀ اعمالش مقابلش ظاهر می‌شود. برای مؤمنان نعمت‌ها ظاهر می‌شود و پیامبر و ائمۀ اطهار علیهم‌السلام به ملاقاتشان می‌آیند، برای کفّار هم عذاب‌ها.

حکایت‌هایی که در این باب نقل شده، یکی‌دوتا نیست. شهید آیت‌اللّه دستغیب در داستان‌های شگفت و شیخ عباس قمی در منازل‌الآخره حکایت‌های عجیبی در این باره آورده‌اند.

مؤمن باید شاکرِ خدا باشد که خدا و پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام را قبول دارد و به قیامت و حساب و کتاب و بهشت و جهنّم و برزخ معتقد است. اگر در این دنیا ناراحتی‌هایی برایش پیش آید، می‌داند بی‌جهت نیست. اگر بی‌پول شد یا کسی تهمتی به او زد یا ناحق بلایی سرش آمد، از خدا می‌بیند و معتقد است خدای تعالی برایش هدیه فرستاده است؛ هدیه‌ای که ظاهرش بلا، امّا باطنش رشد و ترفیعِ درجه است. می‌داند خدای تعالی می‌خواهد غفلت‌هایش را کم کند تا او را بیشتر یاد کند و ایمانش قوی‌تر شود. اگر کم و کاستی دارد، می‌گوید اگر این را ندارم، درعوض نعمت‌های بسیارِ دیگری دارم که از همه مهم‌تر نعمتِ وجود است. نعمت‌ها را می‌بیند و شکر می‌کند و صبر می‌کند. برعکس، شخص کافر وقتی در ناراحتی و سختی می‌افتد، خیلی زود ناامید می‌شود و می‌گوید خاک‌ برسرم شد و بیچاره شدم.

 

روایت

از پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله روایت شده:

«مَا لِی أَرَى‏ حُبَّ الدُّنْیَا قَدْ غَلَبَ عَلَى کَثِیرٍ مِنَ النَّاسِ حَتَّى کَأَنَّ الْمَوْتَ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا عَلَى غَیْرِهِمْ کُتِبَ وَ کَأَنَّ الْحَقَّ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا عَلَى غَیْرِهِمْ وَجَبَ وَ حَتَّى کَأَنَّ مَا یَسْمَعُونَ مِنْ خَبَرِ الْأَمْوَاتِ قَبْلَهُمْ عِنْدَهُمْ کَسَبِیلِ قَوْمٍ سَفْرٍ عَمَّا قَلِیلٍ إِلَیْهِمْ رَاجِعُونَ تُبَوِّءُونَهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ تَأْکُلُونَ تُرَاثَهُمْ وَ أَنْتُمْ مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ أَ مَا یَتَّعِظُ آخِرُهُمْ بِأَوَّلِهِمْ لَقَدْ جَهِلُوا وَ نَسُوا کُلَّ مَوْعِظَهٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ وَ أَمِنُوا شَرَّ کُلِّ عَاقِبَهِ سَوْءٍ وَ لَمْ یَخَافُوا نُزُولَ فَادِحَهٍ وَ لَا بَوَائِقَ کُلِّ حَادِثَهٍ طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ خَوْفُ اللَّهِ عَنْ خَوْفِ النَّاسِ‏»[5]

«چرا مى‏بینیم حبِّ دنیا چنان بر دل‌هاى بسیارى از مردم غلبه کرده که گویا مرگ در دنیا بر دیگران نوشته شده و رعایت حق بر سایرین واجب گردیده؟! گویى مردگانى که سرگذشتشان را مى‏شنوند، مسافرانى هستند که عنقریب به وطن بازمى‏گردند. اموات را به خاک مى‏سپارید؛ میراث آنها را مى‏خورید و شما در قید حیاتید. هیهات هیهات چرا آیندگان از گذشتگان عبرت نمى‏گیرند؟! هر موعظه‏اى که در کتاب خداست، فراموش کرده‏اند؛ (چنان به خواب غفلتند که) از شرِّ هر عاقبتِ بدى ایمن‏اند؛ از پیشامدهاى سهمگین نمى‌ترسند و از حوادث ناگوارى که در انتظار آنهاست اندیشه‏اى به خود راه نمى‏دهند. خوشا به حال آن‌که ترس از خدا او را  از ترسِ مردم باز دارد!»

از امام صادق علیه‌السلام روایت شده:

مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ قِیلَ فَمَا حَدُّ الْیَقِینِ‏ قَالَ علیه‌السلام أَنْ لَا تَخَافَ شَیْئاً[6]

برای هرچیز حدی است. سؤال شد حدِ یقین چیست؟ فرمود: اینکه از چیزی (جز خدا) نترسد.

یعنی اگر مار دید نترسد؟ حضرت نمی‌‌خواهد بگوید اگر مار و عقرب دیدی، همین‌طور بایست و نگاه کن. مسلماً دفعِ شرّ لازم است. منظور روایت این است که اگر خواستی عبادتی انجام دهی یا حرفِ حقی بزنی، از کسی نترس؛ ترسِ مسخره شدن نداشته باش!

 

[1] ـ اعراف، ۴۴.

[2] ـ بقره، ۱۹۷.

[3] ـ من لا یحضره الفقیه، ۱، ۱۸۰.

[4] ـ بحارالأنوار، ۱۸، ۱۹۷.

[5] ـ تحف‌العقول، ۲۹.

[6] ـ تحف‌العقول، ۳۶۱.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است