سوره نور آیه ۱ و ۲ | جلسه ۱
از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله روایت شده:
«مَنْ قَرَأَ سُورَهَ النُّورِ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ بِعَدَدِ کُلِ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ فِیمَا مَضَى وَ فِیمَا بَقِی»[1]
«هرکه سورۀ نور را بخواند، خداوند ده حسنه به او میدهد بهاندازۀ اجر همۀ مؤمنان گذشته و آینده.»
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره نور آیه ۱ و ۲ | چهارشنبه ۱۴۰۱/۰۴/۰۱ | جلسه ۱ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
سُورَهٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فیها آیاتٍ بَیِّناتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (1)
این سورهای است که آن را نازل کردیم و آن را واجب گرداندیم و در آن آیات روشنی فرستادیم تا متذکر شوید.
الزَّانِیَهُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَهَ جَلْدَهٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَهٌ فی دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنینَ (2)
زن و مرد زناکار را هرکدام صد تازیانه بزنید و دربارۀ آنها در دین خدا دلسوزی نکنید، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید و لازم است گروهی از مؤمنان شاهد مجازاتشان باشند.
«سُورَهٌ أَنْزَلْناها» این سورهای است که آن را نازل کردیم «وَ فَرَضْناها» و عمل به آن را واجب گرداندیم «وَ أَنْزَلْنا فیها آیاتٍ بَیِّناتٍ» و در آن آیات روشنی نازل کردیم «لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» تا متذکر شوید. (1)
«الزَّانِیَهُ وَ الزَّانی» زنِ زناکار و مردِ زناکار را «فَاجْلِدُوا» تازیانه بزنید «کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما» به هریک از آنها «مِائَهَ جَلْدَهٍ» صد تازیانه. «وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَهٌ» و دربارۀ آنها رأفت و دلسوزی به خود راه ندهید «فی دینِ اللَّهِ» در دین خدا «إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ» اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. «وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما» و باید شاهد مجازات آنها باشند «طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنینَ» گروهی از مؤمنان. (2)
ثواب قرائت
از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله روایت شده:
«مَنْ قَرَأَ سُورَهَ النُّورِ أُعْطِیَ مِنَ الْأَجْرِ عَشْرَ حَسَنَاتٍ بِعَدَدِ کُلِ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ فِیمَا مَضَى وَ فِیمَا بَقِی»[1]
«هرکه سورۀ نور را بخواند، خداوند ده حسنه به او میدهد بهاندازۀ اجر همۀ مؤمنان گذشته و آینده.»
همچنین از امام صادق علیهالسلام روایت شده:
«حَصِّنُوا أَمْوَالَکُمْ وَ فُرُوجَکُمْ بِتِلَاوَهِ سُورَهِ النُّورِ وَ حَصِّنُوا بِهَا نِسَاءَکُمْ فَإِنَّ مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا فِی کُلِّ یَوْمٍ أَوْ فِی کُلِّ لَیْلَهٍ لَمْ یَزْنِ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ أَبَداً حَتَّى یَمُوتَ فَإِذَا هُوَ مَاتَ شَیَّعَهُ إِلَى قَبْرِهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ کُلُّهُمْ یَدْعُونَ وَ یَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَهُ حَتَّى یُدْخَلَ إِلَى قَبْرِه»[2]
«مال و عورت خود را به خواندن سورۀ نور حفظ کنید و زنان خود را بهوسیلۀ آن در حصار عفت قرار دهید: زیرا کسى که این سوره را در هر روز و هر شب بخواند، هیچیک از خانوادهاش هرگز زنا نمیکند تا بمیرد و در وقت مرگ هفتادهزار ملک تا کنار قبر او را تشییع جنازه میکنند و براى او دعا و استغفار میکنند تا وارد قبر شود.»
البته این امر منوط به تصمیم و ارادۀ خود شخص است. اگر تصمیم بگیرد و از خدا بخواهد، این سوره هم کمک میکند و خود و خانوادهاش عفیف میمانند. تأثیرات دیگر این سوره نیز در صورتی است که شخص مؤمن باشد و چهارده معصوم را قبول داشته باشد. بعد هم واجبات را انجام دهد و حرام را ترک کند.
سورۀ نور ۶۴ آیه دارد که بعضی ۶۲ آیه گفتهاند و بعضی آیات را با هم ادغام کردهاند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ؛ به نام خداوند بخشندۀ مهربان. از نظر ما شیعه «بسم اللّه الرحمن الرحیم» در اول هر سوره است جزء همان سوره است و نباید حذف شود.
دربارۀ این آیه در تفسیر سورۀ حمد و بقره بیاناتی آمده که در صورت تمایل میتوانید مراجعه کنید.
سُورَهٌ أَنْزَلْناها؛ «سوره» از سور به معنای حصار است. حصار اطراف شهر را سور میگویند. به مجموع چند آیه که به موضوع خاصی اختصاص دارد نیز سوره اطلاق میشود. گویی سوره همچون حصاری اطراف آیات را گرفته است.
منظور از سوره در اینجا ممکن است کل سورۀ نور باشد و یا آیات مرتبط با حکم زنا.
وَ فَرَضْناها؛ «فرض» در لغت به معنای بریدن چیز سخت یا تأثیر کردن در آن است؛ مانند بریدن آهن یا چوب. فرض مثل ایجاب (واجب کردن) است با این تفاوت که ایجاب ثابت بودن چیزی است، امّا فرض قاطع بودن حکم است.[3]
وقتی خداوند میفرماید چیزی را فرض کردیم «فرضناها» یعنی بر گردن شماست که آن را انجام دهید. تکلیف را هم فرض واجب میگویند.
«سُورَهٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها» یعنی احکامی که در این سوره است؛ از جمله آیات ابتدایی آن را بر شما واجب کردیم که انجام دهید و از آن تخطی نکنید.
وَ أَنْزَلْنا فیها آیاتٍ بَیِّنات؛ «ها» در «فیها» به سوره برمیگردد. «بیّنات» یعنی روشن.
آیه یعنی نشانه و منظور از آن در اینجا همین آیات قرآن است که نشانۀ توحید، معاد، نبوت، احکام و اخبار گذشتگان و… است.
لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛ شاید متوجه شوید. این آیات یادآور احکام الهی به شماست که پروردگار آن را بر شما واجب ساخته، نبایداز آن تخطی کنید.
الزَّانِیَهُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَهَ جَلْدَه؛ به هرکدام از زن و مرد زناکار صد تازیانه بزنید.
«زانیه» زنی است که بدون عقد شرعی با مردی همبستر شود. «زانی» مردی است که با زن اجنبی همبستر شود.
وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَهٌ فی دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِر؛ مبادا دلسوزی و رأفت نسبت به زن و مرد زناکار در شما ایجاد شود و حکم خدا را اجرا نکنید. اگر مؤمن هستید و خدا و روز قیامت را قبول دارید، حکم پروردگار را اجرا نمایید.
وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَهٌ مِنَ الْمُؤْمِنین؛ لازم است گروهی از مؤمنان شاهد مجازات و عذاب زناکاران باشند. تعداد شاهدان از یک نفر میتواند باشد به بالا.
این آیه دربردارندۀ احکامی است که فقها در کتب فقهی خود آوردهاند. امام خمینی رحمهاللّه در تحریرالوسیله به آن اشاره کرده، ما نیز در الهادی در بخش مربوطه احکام آن را تفصیل دادهایم.
نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که این حکم مربوط به زن و مردی است که همسر ندارند و مرتکب زنا شدهاند. اگر هرکدام دارای همسر باشند، با توجه به شرایط مختلف، حکم شدیدتری اجرا میشود.
اثبات زناکار بودن زن و مرد نیز بحث دیگری دارد و کاری بسیار دقیق و مشکل است. باید چهار مرد عادل ارتکاب عمل را با چشم خود ببینند، مانند میل در سرمهدان (کالمیل فی المکحله).
راه دیگر اثبات زنا این است که خود زناکار چهار مرتبه در چهار مجلس مختلف، بدون فشار و شکنجه نزد قاضی عادل اقرار کند.
بنابراین نمیتوان بدون دلیل شرعی به کسی تهمت زنا زد که گناهی بسیار سخت و سنگنین است و موجب حد میشود. در همین سوره چندین آیه دربارۀ تهمت آمده است.
تازیانه زدن هم به حکم حاکم شرع که از طرف امام یا نایب امام معیّن میشود، صورت میگیرد و نباید بر سر و صورت و عورتین شخص بزنند. حکم کنیز و عبد نصف این حکم است.
وقتی خدای تعالی میفرماید رأفت و دلسوزی به خرج ندهید؛ یعنی بدون هیچ ملاحظه و ترسی این حکم را اجرا کنید تا ریشۀ گناه بخشکد.
حکم علی علیهالسلام در باب زنا
علی بن ابراهیم در تفسیر خود آورده است:
زنا چند صورت دارد و مجازات شرعیِ آن نیز چند قسم است. عمر بن خطاب شش نفر را که بهخاطرِ ارتکابِ زنا دستگیر شده بودند حاضر کرد و دستور داد بر هریک مجازات شرعیِ زنا جاری شود.
امیرالمؤمنین علیهالسلام که کنار عمر نشسته بود فرمود: ای عمر! حکمِ همۀ اینها چنین نیست.
عمر عرض کرد: پس خودت مجازات شرعی را بر ایشان جاری ساز.
امام یکی از آنان را جلو آورد و گردنش را زد. دومی را پیش آورد و سنگسارش کرد. سومی را جلو آورد و حدّ شرعی (صد تازیانه) بر وی زد. چهارمی را آورد و نیمی از حدّ شرعی (پنجاه تازیانه) بر او زد. پنجمی را پیش آورد و تعزیرش نمود و ششمین فرد را رها نمود.
عمر شگفتزده شد و مردم نیز متحیّر شدند. عمر گفت: ای اباالحسن! شش نفر با گناهی مشابه بودند ولی شما بر آنان پنج مجازات جاری ساختی و یکی را رها نمودی و حکم هیچکدام مانند دیگری نبود!
حضرت فرمود: آری. امّا نفر اول، کافری ذمّی بود که با زن مسلمانی زنا کرده و با اینکار از شرایطِ ذمّه خارج شده بود؛ بنابراین حکم وی کشتن با شمشیر است. نفر دوم مردی همسردار بود که زنا کرده و او را سنگسار نمودیم. نفر سوم مردی بیهمسر بود که او را حدّ (صد تازیانه) زدیم. چهارمین نفر بَردهای بود که زنا کرده و ما نیمی از حدّ را بر وی زدیم. نفر پنجم این کار را به اشتباه انجام داده بود که او را تعزیر کرده و تنبیه نمودیم تا از این به بعد بیشتر دقّت کند، امّا ششمین نفر دیوانهای بود که عقلش در اختیارش نیست و تکلیف از وی ساقط است.[4]
[1]. مستدرک الوسائل، ۴، ۳۴۵.
[2]. وسائلالشیعه، ۶، ۲۵۲.
[3]. مفردات الفاظ قرآن، ۶۳۰.
[4]. تفسیر قمی، ۲، ۹۶.