سوره نور آیه ۱۰ تا ۱۳ | جلسه ۵
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره نور آیه ۱۰ تا ۱۳ | چهارشنبه ۱۴۰۱/۰۶/۰۲ | جلسه ۵ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَکیمٌ (10)
اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و اینکه او توبهپذیر و حکیم است (گرفتار سختیهای زیاد میشدید).
إِنَّ الَّذینَ جاؤُ بِالْإِفْکِ عُصْبَهٌ مِنْکُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظیمٌ (11)
آن گروه منافقان که بهتان به شما مسلمین بستند نپندارید ضرری به آبروی شما میرسد، بلکه خیر و ثواب نیز خواهید یافت و هریک از آنها به جزای اعمال خود خواهند رسید و آنکس از منافقان که رأس و منشأ این بهتان بزرگ است، به عذابی سخت معذب خواهد شد.
لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً وَ قالُوا هذا إِفْکٌ مُبینٌ (12)
چرا هنگامی که آن تهمت را شنیدید مردان و زنان باایمان گمان نیک به یکدیگر نبردند که بگویند این تهمتی آشکار است؟
لَوْ لا جاؤُ عَلَیْهِ بِأَرْبَعَهِ شُهَداءَ فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِکَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْکاذِبُونَ (13)
چرا چهار شاهد برای آن ادعا نیاوردند؟ پس چون شاهدی نیاوردند در پیشگاه خداوند دروغگویند.
«إِنَّ الَّذینَ جاؤُ بِالْإِفْکِ عُصْبَهٌ مِنْکُمْ» آن گروه متعصب و منافق که تهمت زدند به مؤمنان «لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ» گمان نکنید برای شما بد شد «بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ» بلکه برای شما خیر است. «لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ» برای هرکدام از آنها کیفر همان گناهی است که انجام داده «وَ الَّذی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ» و آنکه بزرگی آن گناه را برعهده گرفت «لَهُ عَذابٌ عَظیمٌ» برای او عذابی بزرگ است. (11)
«لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ» چرا هنگامی که آن تهمت را شنیدید «ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً» به یکدیگر گمان خیر نبردند «وَ قالُوا هذا إِفْکٌ مُبینٌ» و نگفتند که این تهمتی آشکار است. (12)
«لَوْ لا جاؤُ عَلَیْهِ» چرا منافقان برای این ادعا «بِأَرْبَعَهِ شُهَداءَ» چهار شاهد نیاوردند؟ «فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَداءِ» حال که شاهدانی نیاوردند «فَأُولئِکَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْکاذِبُونَ» پس در پیشگاه خداوند دروغگویند. (13)
وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُه؛ در این جمله جواب «لولا» نیامده است. یعنی میفرماید «اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و چنین نبود که خداوند تواب و حکیم است» در اینجا باید برای «اگر» جوابی وجود داشته باشد که در تقدیر است.
در واقع خدای تعالی میفرماید احکامی که دربارۀ زنا و لعان گفته شد، برای شما از جانب خدای تعالی فضل و رحمت است؛ چراکه اگر کسی مرتکب این گناه شود در همین دنیا کیفر آن را میبیند و جزای آن به عالم برزخ و قیامت کشیده نمیشود.
این از رحمت خداست که در کیفر گناهان تخفیف داد و مردم به عقوبتهایی که مستحق آن هستند گرفتار نمیشوند.
وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَکیمٌ؛ او توبهپذیر و حکیم است. اگر کسی گناه بزرگی کرد و پیش از آنکه رسوا شود، نزد خدای تعالی توبه و عذرخواهی نمود، خداوند پذیرای اوست به عفو و رحمتش او را میبخشد.
همچنین کارهایش همه بر اساس حکمت است. دستوراتی که میدهد و احکامی که وضع میکند مطابق مصلحت و برای پیشرفت بشر در حرکت بهسوی پروردگار است.
بنابراین جواب «لولا» معلوم شد؛ یعنی اگر نبود این احکام و حدود که همه از رحمت و فضل و حکمت پروردگار است، در زحمت بسیار میافتادید و دنیا و آخرتتان بر باد میرفت.
تفسیر المیزان جواب «لولا» را اینطور گفته: «یعنى اگر نعمت دین و توبه بر گنهکارانتان و تشریع شرایع براى نظم امور زندگیتان را خدا بر شما ارزانى نمىداشت، هرگز از شقاوت رهایى نداشتید و همیشه به معصیت و خطا دچار بودید و به خاطر جهالت، نظام امورتان مختل مىگشت (خدا داناتر است).
از آیۀ ۱۱ تا ۲۶ دربارۀ تهمت زدن نازل شده، مطالب دیگری هم در آنها وجود دارد، مخصوصاً تا آیه ۲۰ دربارۀ اتفاقی است که برای یکی از زنان پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله رخ داد که اهل تسنن میگویند عایشه بود و شیعه معتقد است ماریه قبطیه بوده.
المیزان روایات هر دو گروه را رد میکند و میگوید هیچکدام دلیل محکمی ندارند، امّا اصل موضوع که تهمتی به یکی از زنان رسول اللّه وارد شد، صحیح است.
در این میان منافقان نیز به تهمتها دامن میزدند تا آبروی پیامبر را خدشه دار کنند؛ لذا غیرت الهی -که غیرت مؤمنان هم از اوست- به جوش آمد و آن تهمت را با نزول این آیات رد کرد. همچنین کسانی را که به این تهمت دامن میزدند توبیخ فرمود.
إِنَّ الَّذینَ جاؤُ بِالْإِفْکِ عُصْبَهٌ مِنْکُمْ؛ «افک» یعنی دروغ. راغب در مفردات میگوید: به معناى مطلق دروغ است. یعنی هر چیزى که از وجهۀ اصلى خود منحرف شود؛ مانند اعتقاد منحرف از حق بهسوى باطل، عمل منحرف از صحت بهسوى قباحت و زشتى و کلام برگشته از صدق به سوى کذب.[1]
همچنین راغب «عُصبه» را به معناى جماعتِ دست به دست هم داده و متعصب دانسته.[2]
یعنی جماعتی که تعصب جاهلی غیردینی آنها را گرفته و با این دروغها به میدان آمدند.
لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُم؛ در اینجا خطاب به مؤمنان و نیز پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله میفرماید: رویۀ همیشگی منافقان این بوده که شما را تخطئه کنند، امّا فکر نکنید تهمتی که زدند آسیب و شرّی به شما میرساند، بلکه برعکس برای شما خیر است.
بهصورتِ ظاهر به نظر بد میرسد، امّا در باطن خیر و خوبی برای شماست؛ چراکه به زودی خدای تعالی حق را آشکار میکند و دروغگویان و شایعهپراکنان رسوا میشوند. آن وقت است که حق جلوۀ دیگری دارد.
لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ؛ برای هر کدام از منافقان که این شایعات را ساختند گناهی ثبت میشود و برای آنها که به آن دامن زدند و وارد این ماجرا شدند، به فراخور اقداماتشان گناهی ثبت و ضبط میشود.
وَ الَّذی تَوَلَّى کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظیمٌ؛ «کَبُرَ» در اینجا به معنای بزرگی است. «تولی» یعنی بهعهده گرفتن.
برای آنکس که بزرگی این گناه را برعهده گرفت و جلودار و پیشرو گشت و عدهای را دنبال خود کشاند، عذاب بزرگی تدارک دیده شده. «الذی» هم شامل یک نفر میشود و هم بیشتر.
تا اینجا از آیات استفاده میکنیم که اگر کسی به یک یا چند مؤمن تهمتی زد و شایعاتی پراکند، عذاب بزرگی در انتظارش خواهد بود. برای آنها هم که شایعات را نقل میکنند همین طور.
بنابراین باید حواسمان باشد که وقتی حرفی دربارۀ مؤمنی شنیدیم، مخصوصاً وقتی صحبت از گناهان بزرگی مثل زنا و لواط و دزدیهای هنگفت است، فوراً قبول نکنیم و آن را منتشر نسازیم. چهبسا اینها شایعات باشد و هیچ اصل و اساسی نداشته باشد. در این صورت گرفتار عقوبت دنیا و آخرت خواهیم شد!
لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً وَ قالُوا هذا إِفْکٌ مُبین؛ چرا وقتی شایعات را شنیدید مردان و زنان مؤمن گمان خوب به هم نبردند و نگفتند اینها تهمت و شایعه است؟
به قول المیزان: آیا سزاوار نبود که وقتی مردان و زنانتان این دروغ و بهتانها را از منافقان شنیدند، حسنظنّشان به هم بیشتر شود و بگویند اینها درغی بزرگ و آشکار است؟
هریک از شما بهعنوانِ مؤمن وظیفه دارید وقتی میشنوید به مؤمنی تهمت میزنند، گمان خوب به او ببرید. بگویید: این حرفها دروغ است و کار بدی میکنند که چنین میگویند، نه اینکه با آنها همراه شوید. بدانید که عدهای میخواهند شما را تخطئه کنند.
گاهی ممکن است آنها که شایعه درست میکنند دلیل و مدرک داشته باشند. خدای تعالی در آیۀ پاسخ آنها را میدهد.
لَوْ لا جاؤُ عَلَیْهِ بِأَرْبَعَهِ شُهَداء؛ چرا منافقانی که چنین ادعایی کردند چهار شاهد عادل نیاوردند؟ وقتی شاهدی نیاوردند نزد خدا دروغگو محسوب میشوند.
کسی که میگوید فلان شخص زنا کرده، باید چهار شاهد عادل بیاورد که شهادت دهند با چشم خود این عمل را دیدهاند. اگر نیاورد، متهم به دروغگویی میشود و باید حد بخورد.
فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِکَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْکاذِبُون؛ حال که شاهدی نیاوردند، نزد خدای تعالی دروغگویان هستند.
اگر کسی بگوید فلانی فلان کار زشت را کرده، باید ابتدا از او دلیل و مدرک بخواهند. وقتی میگوید این شخص زنا یا دزدی کرده باید او را در محکمه بیاورند و از او شاهد بخواهند. اگر شاهد نداشت، باید تازیانه بخورد؛ چراکه به مردم تهمت زده و این کار تعزیر دارد.
[1]. مفردات راغب، ماده «افک».
[2]. مفردات راغب، ماده «عصب».