سوره حج آیه ۶۰ و ۶۱ | جلسه ۳۶ | بیست و پنجم رمضان ۱۴۰۰
بهحق محمّد و آل محمّد شرّ کرونا را هرچه زودتر از شیعیان و مسلمانان و همۀ دنیا رفع بفرما تا مردم نفسی بکشند و در راحتی باشند؛ هرچند ما آن طور که باید و شاید شاکر تو نیستیم، امّا تو همچنان که فرمودی عفو و غفوری، میبخشی، میآمرزی. این بخشش را هم نصیب همۀ مردم دنیا بفرما!
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره حج آیه ۶۰ و ۶۱ | شنبه ۱۴۰۰/۰۲/۱۸ | جلسه ۳۶ | بیست و پنجم رمضان ۱۴۰۰ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
شرح دعای سحر
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ مِنْ مَشِیئَتِکَ بِأَمْضاها وَکُلُّ مَشِیئَتِکَ ماضِیَهٌ، اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِمَشِیئَتِکَ کُلِّها
درخواست از مشیت خداوند
خدایا از تو درخواست میکنم بهحق نافذترین ارادۀ تو و همۀ مراتب ارادهات نافذ است، خدایا از تو درخواست میکنم بهحق همۀ مراتب ارادهات.
همین که ارادهای کردی، حاصل میشود.
مشیّت بهمعنای اراده و از صفات فعل خدای تعالی است.
از امام صادق علیهالسلام روایت شده:
«خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِیئَهَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْیَاءَ بِالْمَشِیئَهِ»[1]
«خداوند خود مشیت را آفرید و سپس موجودات را توسط مشیت خلق کرد.»
یعنی مشیت مخلوق خداست. در روایت دیگر آمده است:
«الْمَشِیئَهُ مُحْدَثَهٌ»[2]
مشیتْ حادث شده؛ یعنی مخلوق خداست.
حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت میفرماید:
«خدای اجل عالی از روز اول عالم است به همه، به همه، به همه و علمش هم علم تفصیلی است، نه علم اجمالی.»
تفصیل یعنی کاملاً روشن است. اجمال یعنی باید توضیح بدهند. علم خدای تعالی اجمال ندارد.
علم و قدرت و حیات جدا از ذات پروردگار نیست. مخلوق او نیست، عین ذات اوست؛ یعنی ذات پروردگار عین علم، عین حیات و عین قدرت است. اضافه و مضاف نیست.
حقیقت خدای تعالی یعنی علم، در عین حال که یعنی علم یعنی قدرت، در عین حال یعنی حیات. اضافه نشده که خدا یک چیز، حیات هم یک چیز که با هم اضافه شده باشند.
دربارۀ ذات پروردگار بیش از این ممکن نیست. همین مقدار گفتند و در بیان میآید. فهم این مطالب نیاز به بندگی خدای تعالی دارد.
حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت میفرمایند:
«غایهالامر اراده میفرماید وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت صلّیاللّهعلیهوآله را و اراده میفرماید وجود مقدس حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام را و قبل از آن انبیاء گذشته را. مشیت او چنین است. نهایت خودش به نحو تام قادر است، این وقت را برای وجود ما اختیار کرد، نه در عهد محمّدعلی شاه قاجار.»
مشیت پروردگار، از زمانی که خودش میداند، شاید میلیاردها سال قبل، اینطور بوده که ما این موقع خلق شویم؛ این وقت در این دنیا متولد شویم؛ این مقدار عمر کنیم و در این زمان به عالمِ دیگر برویم.
«یعنی خدا برای ما این وقت را خواسته، نه پنج دقیقه عقبتر و نه جلوتر. پس قهراً تمام ارادههای حضرت احدیت نخورد ندارد؛ بروبرگرد ندارد. همۀ ارادههای حضرت احدیت کاری است و مؤثر است و صورت خارجی پیدا میکند
خداوند علی اعلی میخواهد پنج میلیارد بشر پیدا بشود. روز ازلِ اول میدانست، خواست که حالا باشیم؛ «شاء». آن وقت خواست که ما حالا باشیم؛ «شاء».
خدا خواست که اعمال مکه روز عرفه، روز نهم ذیحجه باشد؛ خواست که ما روی دو پا راه برویم؛ خواست که ما با دو چشم ببینیم.
خدا خواست که بافهم باشیم؛ خواست که مثل حیوانات وحشی نباشیم، انس داشته باشیم؛ وداد (محبّت) داشته باشیم.
خدا خواست نسبت به یکدیگر این خصوصیات را داشته باشیم. همۀ این خواستها مال خداست و حتماً هم شدنی است.
غایهالامر بعضی از ارادههای خدا را ما نمیفهمیم، تنها میفهمیم که خدا برای بندگانش یُسر خواسته؛ «یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»[3].
تفسیر سوره حج آیۀ ۶۰ و ۶۱
ذلِکَ وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (60)
همین است. هرکس بهاندازهای که ستم دیده، عقوبت کند، سپس به او ظلم شود، خدا یاریاش میکند. خداوند بخشنده و آمرزنده است.
ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ بَصیرٌ (61)
این بهخاطرِ آن است که خداوند شب را در روز و روز را در شب داخل میکند و خدا شنوا و بیناست.
«ذلِکَ» همین است؛ امر چنین است. «وَ مَنْ عاقَبَ» هرکس عقوبت کند؛ تلافی کند «بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ» به همان اندازهای که به او ستم شده «ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ» سپس مجدداً به او ظلم شود «لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ» خداوند یاریاش میکند. «إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُور» خداوند بخشاینده و آمرزنده است. (60)
«ذلِکَ» همین است «بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ» خداوند شب را در روز داخل میکند «وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْلِ» و روز را در شب وارد میگرداند. «وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ بَصیر» خدا شنوا و بیناست. (61)
مقابله به مثل
وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِه؛ عقوبت کند به همین نحوه که به او ظلم شده؛ مثلاً یک نفر یک سیلی به او زده، این هم یک سیلی میزند یا دستش را بریده، این هم دست او را میبرد. فلانی با ما جنگ کرده و یک عده را کشته، ما هم با سران آنها جنگ میکنیم و سرانشان را از بین میبریم.
ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْه؛ مقابلهبهمثل ظلم محسوب نمیشود، ولی اگر بهخاطرِ این کار به او تعرضی کردند، ظلم حساب میشود.
این شخص بهاندازۀ ظلمی که به او شده، تلافی کرده، نه کم و نه زیاد. حالا فرزندان و اقوام آن شخص میخواهند باز تلافی کنند و شروع به ظلم میکنند.
لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّه؛ خدا نصرت دهنده و کمککارِ کسی است که به او ستم شده.
إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُور؛ خدای تعالی عفوکننده و بخشنده و آمرزنده است؛ یعنی در عین حال که ظلم را تلافی میکند، تخفیف میدهد. در واقع ظالم باید بیش از این باید عذاب شود، امّا عفو خدای تعالی شامل حالش میشود.
کینه کفاز از پیامبر اسلام
تفسیر قمی دربارۀ یکی از مصادیق مهم آیه چنین نگاشته:
«وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّه» رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله است. هنگامی که قریش او را از مکه بیرون کردند و آن بزرگوار از دست آنان به غار گریخت، آنان دنبال او آمدند تا به قتلش برسانند، امّا خداوند آنان را در جنگ بدر عقوبت کرد و بسیاری از سرانشان؛ ازجمله عُتبه، شیبه، ولید، ابوجهل و حنظله بن ابیسفیان کشته شدند..
هنگامی که رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله از دنیا رفت آنان در طلب خونهایشان امام حسین علیهالسلام و آلمحمّد صلوات اللّه علیهم اجمعین را از روی ظلم و دشمنی به شهادت رساندند.
یزید ملعون این اشعار را در مقابل رأس مقدس حسین بن علی علیهماالسلام میخواند:
لَیْتَ أَشْیَاخِی بِبَدْرٍ شَهِدُوا
جَزَعَ الْخَزْرَجِ مِنْ وَقْعِ الْأَسَلِ
لَأَهَلُّوا وَ اسْتَهَلُّوا فَرَحاً
ثُمَّ قَالُوا یَا یَزِیدُ لَا تُشَلَ
لَسْتُ مِنْ خِنْدِفَ إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ
مِن بَنِی أَحْمَدَ مَا کَانَ فَعَلَ
قَدْ قَتَلْنَا الْقَرْمَ مِنْ سَادَاتِهِمْ
وَ عَدَلْنَاهُ بِبَدْرٍ فَاعْتَدَلَ
یعنی ای کاش پدرانم که در بدر (به دست یاران پیامبر کشته شدند) شاهد بودند و نالهها و جزع اینان را از شمشیرها میشنیدند و شاد باش میگفتند و شاد و خوشحال میشدند و میگفتند: ای یزید دست مریزاد!
من از خندف نیستم اگر کینهام را از فرزندان پیامبر نگیرم از آنچه انجام داده بود. این قدر از بزرگان و سادات این قوم کشتیم تا با کشته شدگانمان در بدر برابر شدند.
پس خداوند تبارک و تعالی فرمود: «وَ مَنْ عاقَبَ» یعنی رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله «بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ» به همان اندازه که از آنان ظلم دید، آنان را عقوبت کرد. «ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ» آنان مجدداً ظلم کردند و حسین بن علی علیهماالسلام را به شهادت رساندند. «لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ» خداوند بهوسیلۀ حضرت صاحبالزمان رسول خود را یاری میکند و انتقام میگیرد.[4]
وقتی پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله به رسالت مبعوث شد و رسالت خود را ظاهر کرد، عدهای به او ایمان آوردند.
امّا مشرکان آرام ننشستند؛ بعضی از مسلمانان را کشتند و بعضی را بهسختی شکنجه کردند.پدر و مادر عمار را کشتند؛ بلال را بارها شکنجههای عجیب دادند و سه سال همۀ مسلمانان را در محاصرۀ اقتصادی و در وضع عجیب و نگران کنندهای قرار دادند. اینها همه ظلم بود.
بعد از هجرت پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله در جنگ بدر برخی سران کفّار بهدست امیرالمؤمنین علیهالسلام و سایر مسلمانان کشته شدند و این جبران ظلمهای آنان بود.
بعد از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله مردم بهخاطرِ ضعف ایمانشان به علی علیهالسلام کمک نکردند و دیگران را بر ایشان ترجیح دادند.
پس از مدتی آمدند و بیعت کردند، امّا برخی بیعت خود را شکستند؛ چراکه نمیتوانستند عدل علی علیهالسلام را تحمل کنند و ببینند او سهم آنان و غلامان را از بیتالمال یکسان میدهد.
امثال طلحه و زبیر وقتی دیدند علی علیهالسلام طبق احکام اسلام و سنّت رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله رفتار میکند و اعتنایی به اسم و رسم و توقعات آنان ندارد، جنگ جمل را راه انداختند. بعضی هم بهخاطرِ کینههای که از مولا علی علیهالسلام داشتند آنان را یاری کردند.
بعد هم جنگ صفین و جنگ خوارج تا سرانجام معاویه مسلط شد و بسیاری از دوستان علی علیهالسلام را شهید کرد.
معاویه پسر خونخوارش یزید را جانشین خود کرد و مُرد، امّا حسین بن علی علیهماالسلام حاضر به بیعت با یزید نشد.
امام حسین علیهالسلام از مدینه به مکه آمدند، امّا یزید دستبردار نبود و سرانجام حادثۀ کربلا رقم خورد.
این ظلم بزرگی بود که بنیامیه به رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله کردند و در مقابل تلافی بهحق رسول خدا در جنگ بدر، یزید فرزندان پیامبر را در کربلا به شهادت رساند و طی اشعار کفرآمیزی مقصود خویش را به زبان آورد و به این کار خود مباهات کرد.
بعد از آن هم امویان و عباسیان یکیک امامان شیعه و فرزندان رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله را به زهر جفا شهید کردند تا نوبت به امام زمان عجّلاللّهتعالیفرجه رسید و ایشان به امر الهی در پردۀ غیبت پنهان گشتند.
امّا این پایان کار نیست و خدای تعالی حتماً حتماً پیامبر خود را یاری میکند «لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّه» و دوباره دین او را بهوسیلۀ قائم آلمحمّد عجّلاللّهتعالیفرجه برپا میکند.
هرچند سالیان درازی طول بکشد، او خواهد آمد و تلافی خواهد کرد و آن روز وعدۀ نصرت الهی دربارۀ پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله و دین اسلام و همۀ مؤمنان تاریخ محقق خواهد شد.
امروز شبههاندازان و ناباوران میگویند پس کو، کجاست حجت خدا؟ امّا وعدۀ پروردگار حتمی است و پیامبر و اهلبیتش را بهوسیلۀ حضرت صاحبالزمان عجّلاللّهتعالیفرجه نصرت میکند. انشاءاللّه!
إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُور؛ در عین حال که خدای تعالی تلافی میکند، عفو و غفرانش را هم اعمال میفرماید و کمتر از استحقاقِ ظالمان آنان را عقوبت میکند.
هرکدام را که توبه و طلب عفو کنند، خدای تعالی میبخشد و هرکدام از توبه خودداری کنند، در عذابی وارد میکند که هنوز از میزان گناهشان کمتر است.
ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْل؛ خداست که روز را در شب داخل میکند و شب را در روز. بعضی گفتهاند: اشاره به تغییر ساعات روز و شب در فصلهای مختلف سال است.
در بعضی فصول شبها بلندتر و روزها کوتاهتر است و در بعضی دیگر از بلندی شب کاسته و به روز اضافه میگردد.
«یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهارِ» یعنی روز تمام میشود و بهتدریج شب ظاهراً میگردد؛ این خداست که شب را در روز فرو میبرد.
«وَ یُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیْل» بعد از آن بهتدریج شب پایان مییابد و هوا روشن و خورشید نمایان میشود. آنکه روز را بر شب مسلط کرد خداست.
شب و روز در زندگی اجتماعی و حکومت ها
«نهار» یعنی روشنایی، کنایه از نور پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله و «لیل» یعنی تاریکی و ظلمت اشاره به حکومت دشمنان آل محمّد است. خالق همه خدای تعالی است.
البته هیچکدامِ آنها در کار خود مجبور نبودند. کارهای بشر اختیاری است و آنها هم به اختیار خود راهشان را انتخاب کردند.
به نظر میرسد این آیات بیارتباط با هم نباشند.
همان طور که در این عالم شب و روز وجود دارد، در وضع زندگی مردم از جهت اجتماعی و وضع حکومتها نیز گاهی روز و گاهی شب ظلمانی است.
گاهی نورانیت حاکم است و همه در آسایش و آرامش و رفاهاند و گاهی تاریکی و طاغوت حکمفرماست و مردم در گرفتاری و رنج بسر میبرند.
گرفتاریها هم متفاوت است؛ از جمله گرفتاریهایی که در قرآن نام برده، نزاع و اختلاف و چنددستگی میان مردم است.
مصیبتهایی که پیش میآید نیز نوعی عذاب است.
زمانی که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله به مدینه هجرت کردند، مردم مسلمان در مجموع زندگی خوبی داشتند و در آزادی بودند؛ هرچند منافقان خیلی اذیت میکردند، تعدادشان اندک بود و نمیتوانستند مشکلات بزرگی برای مسلمین ایجاد کنند.
بعد از وفات رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله شب جای روز را گرفت و تا حکومت امیرالمؤمنین علیهالسلام ادامه داشت. در دوران پنجسالۀ خلافت مولا علی علیهالسلام تا حدودی جلوههای نورانی روز آشکار شد، امّا چندان دوام نیافت.
پس از آن، دوران طولانی شبِ ظلمانی فراگیر شد و تا انقراض حکومت بنیعباس ادامه یافت.
بعد از عباسیان در ایران و دیگر کشورهای اسلامی گاهگاهی برخی حکومتها قدمهایی در برقراری عدالت برداشتند، امّا باز هم آنطور که باید میشد، نشد.
این بود تا اینکه در زمان امام خمینی رحمهاللّه در این قسمت دنیا یعنی ایران، مردم به یاری خدا انقلاب کردند و از ثمرات آن این بود که در محدودهای از زمان با هم متحد و یکدل شدند و نعمتهای اتحاد پدیدار گشت.
با آنکه دنیای کفر مقابل این مردم ایستاد و آنان را اذیت کرد، شادابی و رضایت در میان مردم وجود داشت.
لکن آنچه باید در سراسر دنیا باید اتفاق بیفتد و همۀ مردم از آن بهرهمند شوند، در زمان حضرت صاحبالزمان عجّلاللّهتعالیفرجه رقم خواهد خورد.
وقتی ایشان تشریف بیاورند، عدالت فراگیر میشود و شادمانی و خوشبحتی سهم همۀ مردم مؤمن میشود و کفّار و معاندان هم که حاضر نیستند زیر بار دین خدا بروند، از میان میروند.
این روزی است که تاریکی شب در پی ندارد.
وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ بَصیر؛ حواستان باشد که خدای تعالی شنوا و بیناست. همۀ حرفهای شما را میشنود و همۀ کارها و خصوصایت شما را میبیند.
البته خدا چشم ندارد. ما نیاز به چشم داریم او نیازی به چشم ندارد. او علم به شنوایی، به بینایی دارد.
این هشداری به دشمنان اسلام است؛ به آنها که در پی آزار مؤمنان هستند و نمیخواهند مردم دیندار باشند، در هر زمانی.
همچنین سمیع و بصیر است به مؤمنانی که دوست دارند مردم روبه خدا بیایند.
خدایا بهحق محمّد و آل محمّد کمک کن ما هم جزو حامیان دین تو باشیم. عمرمان در راه تبلیغ دین رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله و تبلیغ مذهب شیعه باشد.
خدایا دوستان خود را هرجا هستند حمایت فرما!
بهحق محمّد و آل محمّد شرّ کرونا را هرچه زودتر از شیعیان و مسلمانان و همۀ دنیا رفع بفرما تا مردم نفسی بکشند و در راحتی باشند؛ هرچند ما آن طور که باید و شاید شاکر تو نیستیم، امّا تو همچنان که فرمودی عفو و غفوری، میبخشی، میآمرزی. این بخشش را هم نصیب همۀ مردم دنیا بفرما!
[1]. کافی، ۱، ۱۱۰.
[2]. کافی، ۱، ۱۱۰.
[3]. بقره، ۱۸۵.
[4]. تفسیر قمی، ۲، ۸۶.