تفسیر سوره حج

سوره حج آیه ۳۶ و ۳۷ | جلسه ۲۰

خداوند ان‌شاءاللّه در این ماه رمضان همۀ ما را موفق به نماز وروزه و دعا و قرآن کند و نعمت‌هایی را که برایمان آماده کرده نصیبمان بفرماید.

فیلم جلسه
 
صوت جلسه

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

تفسیر سوره حج  آیه  ۳۶ و ۳۷ | چهارشنبه ۱۴۰۰/۰۱/۱۸ | جلسه ۲۰ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 

 

وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فیها خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۳۶)

و شتران چاق را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم. در آنها برای شما خیر و برکت است. نام خدا را بر آنها، هنگامی که بر پا ایستاده‌اند، ببرید و چون به پهلو افتادند (جان دادند) از گوشت آنها بخورید و به فقیرانِ خویشتن‌دار و فقیرانِ درخواست کننده بخورانید. این‌گونه آنان را رامِ شما کردیم تا شکرگزار باشید.

 

لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوى‏ مِنْکُمْ کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنینَ (۳۷)

 

ادامه مناسک حج

هرگز گوشت‌ها و خون‌های آنها به خدا نمی‌رسد، لکن تقوای شما به او می‌رسد. این‌گونه آنها را رامِ شما کرد تا خدا را به‌خاطرِ اینکه هدایتتان کرده بزرگ شمارید، و نیکوکاران را بشارت ده.

«وَ الْبُدْنَ» شتران چاق را «جَعَلْناها لَکُمْ» برای شما قرار دادیم «مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ» از شعائر الهی. «لَکُمْ فیها خَیْرٌ» در آنها برای شما خیر و برکت است. «فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها» نام خدا را بر آنها ببرید «صَوافَّ» هنگامی که بر پا ایستاده‌اند. «فَإِذا وَجَبَتْ» پس هنگامی که افتادند «جُنُوبُها» به پهلو (جان دادند) «فَکُلُوا مِنْها» از آنها بخورید «وَ أَطْعِمُوا» و اطعام کنید «الْقانِعَ» فقیرِ خویشتن‌دار، عفیف را «وَ الْمُعْتَرَّ» و فقیرِ درخواست کننده را «کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُمْ» این‌گونه آنها را مسخر شما کردیم «لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» تا شکرگزار باشید. (36)

«لَنْ یَنالَ اللَّهَ» نمی‌رسد به خدا «لُحُومُها» گوشت‌های آنها «وَ لا دِماؤُها» و نه خون‌های آنها «وَ لکِنْ یَنالُهُ» لکن می‌رسد به خدا «التَّقْوى‏ مِنْکُمْ» تقوای شما. «کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُمْ» این‌چنین آنها را رامِ شما کردیم «لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ» تا خدا را بزرگ بشمارید «عَلى‏ ما هَداکُمْ» به‌خاطرِ اینکه شما را هدایت کرده «وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنینَ» و به نیکوکاران بشارت ده! (37)

این دو آیه در ادامۀ مسائل حج و مربوط به قربانی است.

بعد از وقوف در مشعر، بعد از اذان صبحِ روز دهم ذی‌حجه، نزدیک طلوع آفتاب، حاجیان به سمت منا حرکت می‌کنند.

در منا ابتدا رمی جمراتِ سه‌گانه می‌کنند. بعد از آن به قربانگاه می‌روند و قربانی خود را که شتر یا گاو یا گوسفند است، ذبح و سپس حلق یا تقصیر می‌کنند.

حلق یعنی تراشیدن سر از ته، و تقصیر یعنی گرفتن مقداری از ناخن یا کوتاه کردن مو. بعضی فقها می‌گویند اگر حلق ممکن باشد بر تقصیر اولویت دارد. زن‌ها فقط باید تقصیر کنند.

اگر قبل از رمی قربانی کند، معصیت کرده، امّا عملش صحیح است و لازم نیست قربانی را تکرار کند.

اگر کسی توانایی قربانی کردن نداشت و قرض کردن هم برایش سخت بود یا حیوان برای ذبح پیدا نکرد، باید ده روز روزه بگیرد؛ سه روز در مکه و هفت روز در شهر خود.

اگر آن روز حیوان پیدا نشد، امّا ممکن است روزهای بعد پیدا شود، باید پول قربانی را دست شخص امینی بسپارد تا بعداً در منا به نیابتش ذبح کند. در این صورت بعد از رمی، حلق یا تقصیر می‌کند و برای ادامۀ اعمال به مکه می‌رود.

شب یازده و دوازدهم نیز باید در منا بیتوته کند؛ یعنی از غروب آفتاب تا نصف‌شب یا از نصف‌شب تا اذان صبح در آنجا بماند.

وَ الْبُدْنَ؛ «بُدْن» جمع «بَدَنه» به معنای شتر است. روایات متعدد و فتوای فقها این است که برای قربانی در منا یا شتر بکشد یا گاو یا گوسفند.

شتر باید بیش از پنج سال، گاو شش ماه تا یک سال و گوسفند یک سالِ تمام داشته باشد.

در زمان نزول قرآن معمولاً شتر ذبح می‌کردند و پیدا کردن آن آسان‌تر از گاو و گوسفند بود. شاید به همین دلیل در اینجا نام شتر برده شده.

جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّه؛ گفتیم «شعائر» جمع شعیر به‌معنای علامت است.

وقتی خدای تعالی می‌فرماید شترِ قربانی را برای شما از علامت‌های خدا قرار دادیم، یعنی آن زمان که شتر را آماده می‌کنید تا به نام خدا و برای خدا بکشید و دستوراتی که او فرموده، انجام می‌دهید، در واقع خود را زیر بیرق خدای تعالی قرار می‌دهید؛ یعنی می‌گویید من بندۀ خدا هستم و این کار را به امر او انجام می‌دهم.

این علامت خداست و شما به‌وسیلۀ این علامت، به او متوسل و مقرّب می‌شوید؛ چراکه به امر او پولی هزینه می‌کنید؛ حیوانی می‌کشید و به فقرا می‌دهید. این علامت در قلب شما نوشته و ظاهر می‌شود و برایتان می‌ماند.

تا وقتی زیر پرچم خدای تعالی هستید، اولاً: شیطان نمی‌تواند به‌سادگی در شما رخنه کند و ثانیاً: خداوند گناهان شما را پاک می‌کند؛ چون رو به او آوردید.

لَکُمْ فیها خَیْر؛ در ذبحِ قربانی خیر دنیا و آخرت برای شماست.

خیر دنیا از آن جهت که تا هنوز حیوان ذبح نشده، از آن سواری می‌گیرید یا از شیرش استفاده می‌کنید. وقتی هم ذبح شد، از گوشتش می‌خورید یا به خویشاوندان و فقرا می‌دهید.

خیر آخرت نیز از آن جهت که با این کار به دستور خاص خدای تعالی انفاق انجام دادید و جزء منفقین قرار گرفتید. این خود بهترین خیر است.

فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْها؛ گفتن «بسم اللّه» هنگام ذبح حیوان حلال‌گوشت واجب است، حتی برای کشتن حیوانات حرام‌گوشتی که مصارف غیرخوراکی دارند، باید نام خدا را بر زبان آورند.

صَوافَّ؛ شتر را نحر می‌‌کنند. برای این کار دو پا و یک دستش را می‌بندند و در حالی که ایستاده، بسم‌اللّه می‌گویند و با ابزاری تیز مثل نیزه یا کارد ضربه‌ای به گودی بین گردن و سینه‌اش می‌زنند و صبر می‌کنند تا حیوان از پا بیفتد و بمیرد.

فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها؛ ‌وقتی شتر افتاد و جان داد، پوستش را می‌کنند و گوشتش را سه قسمت می‌کنند؛ مقداری از آن را می‌خورند؛ مقداری را به خویشاوندان می‌دهند و قسمتی را میان فقرا و مساکین تقسیم می‌کنند.

وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ؛ «قانع» فقیری است که خود را پنهان می‌کند و هر مقدار به او بدهند راضی است. «معتر» فقیری است که خود را نشان می‌دهد تا کمکش کنند.

شخصی از امام صادق علیه‌السلام پرسید: با قربانى خود چه کنم؟

فرمود: آن را سه قسمت کن؛ یک‌سوم آن را به خانواده خودت بده؛ یک‌سومش را به فقیر قانع، و یک‌سوم دیگر را به مسکین بده.

سؤال کرد: «مسکین» سائل و درخواست‏کننده است؟

فرمود: بلى و «قانع» کسى است که هرچه برایش فرستى، بسنده مى‏کند؛ از پاره‏اى گوشت یا بیشتر، و «معتر» خودش را به تو مى‏نماید، ولى درخواستى نمى‏کند.[1]

در اینکه آیا واجب است خودِ حاجی از گوشت قربانی بخورد یا خیر، اختلاف فتوا وجود دارد. معمول فقها حکم به استحباب می‌دهند. امروزه با توجه به کثرت جمعیت و تدابیر دولتی این کار بسیار بعید و چه‌بسا غیرممکن است.

گوشت‌های قربانی معمولاً همان‌جا بسته‌بندی می‌شود و به فقرای عربستان یا کشورهای دیگر می‌دهند.

 

شکر نعمت

کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُم؛ ضمیر «ها» در «سخّرناها» به «بُدن» یعنی شتر برمی‌گردد.

خدای تعالی حیوان به این بزرگی را تابع انسان کرده، طوری که حتی اگر کودکی افسار آن را بگیرد، شتر به آرامی همراه او راه می ورد. چه کسی این حیوان را مسخر شما کرده؟ خدای تعالی.

لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون؛ ‌تا شکر خدا را در این نعمتی که برای شما آماده کرده، به‌ جا آورید.

اینکه توانستید حج به‌ جا آورید؛ قربانی کنید و گوشت آن را به فقرا و مساکین بدهید، باید شکر خدا کنید.

هر نعمتی که خدای تعالی به انسان داده، شکر دارد. وجدان انسان می‌گوید اگر کسی محبّتی به شما کرد و احترامی گذاشت، نباید زیر دستش بزنید یا بدوبیراه بگویید، بلکه حداقل باید تشکر کنید.

خدایی که این‌همه نعمت به ما داده، سزاوار شکر است. از سر تا پا همه نعمت خداست؛ از غذاهایی که می‌خوریم، ولو لقمۀ نانی، چند دست گشته، چقدر طول کشیده تا به ما رسیده! دستگاه‌های گوارش غذا و تبدیل آن به انرژی، آیا جای شکر ندارد؟

کسانی سود کردند که حرف شنیدند و نخواستند نعمت‌های خدا را مسخره کنند و کوچک بشمارند. چقدر در قرآن دربارۀ شکر سفارش شده!

﴿وَ إِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ‏ لَکُم﴾[2]

«اگر شکر کنید آن را برای شما می‌پسندد.»

اگر انسان در مواقع مختلف شاکر باشد، خدای تعالی از او راضی می‌شود.

هرکس طالب نعمت‌های معنوی پروردگار است، باید شکرگزار او باشد و به نعمت‌هایش پشت پا نزند. دائم نگوید مگر ما چه داریم؟‌ این حرف‌ها برای خود انسان ضرر دارد و او را عقب نگه می‌دارد.

لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها؛ وقتی قربانی را برای خدا و به اسم خدای تعالی سر می‌برید، فکر نکنید گوشت و خون آن به خدا می‌رسد. او نیازی به گوشت ندارد؛ نیازی به کشتن شتر ندارد. همۀ این‌ها مال خود اوست؛ خودت هم مال خدا هستی.

اینکه دستور قربانی کردن داده، برای این است که معلوم شود آیا حاضری بخشی از نعمت او را در راه خودش صرف کنی؟ این آمادگی و حرف‌شنوی همان تقواست.

اینکه واجب یا مستحبی را انجام می‌دهید، نشانۀ تقوای شماست. همین تقوا شما را به خدا نزدیک می‌ کند. البته او نیازی به همین هم ندارد. ما محتاج اوییم.

وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوى‏ مِنْکُم؛ تقوای شماست که به خدا می‌رسد؛ یعنی به او نزدیک می‌شوید.

تقوا یعنی پرهیز از نفس و شیطان. این نفس تا مهذّب نشده، دشمن خداست. شیاطین جنی و انسی هم همین‌طور.

در زمان جاهلیت خون حیوان قربانی را به کعبه می‌مالیدند. خدا می‌فرماید این کارِ بیهوده را انجام ندهید؛ چراکه گوشت و خون قربانی به خدا نمی‌رسد. لازمۀ پذیرش آن به درگاه الهی تقواست و تقوا ریشه در ایمان دارد. اگر ایمان نداشته باشید، هیچ‌یک از اعمالتان صحیح نیست.

کَذلِکَ سَخَّرَها لَکُم؛ خدای تعالی این‌طور مسخّرِ شما کرده. این خود نوعی هدایت است؛ این نعمت‌ها را در اختیار شما قرار داده، همه را تسلیمتان کرده، شما نیز آداب استفاده از آن را رعایت کنید؛ یعنی به روشی که خدا فرموده، رو به قبله و با گفتن نام خدا آنها را ذبح کنید و از گوشتشان استفاده کنید.

اگر خداوند گلۀ گوسفند یا گاو یا شتری را مسخّرت کرده، به این وسیله سرمایه‌ای به هم زده‌ای، انصاف داشته باش؛ به مقداری سود راضی باش و به مردم اجحاف نکن.

حالا که خدا این‌ها را مسخّر تو کرده، شکر خدا را به جا آور؛ شکر یعنی اولاً: نعمت را از خدا بدان و بگو «الحمدللّه».

ثانیاً: آن را منصفانه به دست مردم برسان. چرا خودت را محروم می‌کنی؟

 

خداوند را بزرگ بشمارید

لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُم؛ نه‌فقط در حج، همیشه و همه‌جا خدا را بزرگ بشمارید؛ یعنی او را آقا و مولا و خالق و رازق و همه‌کارۀ خود بدانید.

چه کسی شما را هدایت کرده که این کارها را بکنید و به من نزدیک شوید؟ پس بگو: «اللّه اکبر» خدایا توبزرگی. در نماز، در همه‌وقت بگو «اللّه اکبر».

وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنین؛ اگر حرف بشنوید، ان‌شاءاللّه جزو محسنین می‌شوید. محسن یعنی نیکوکار. نیکوترین کار اطاعت پروردگار است.

خدا فرموده آنچه به‌عنوانِ سرمایه در دست توست در حقیقت مال مردم است؛ پس در معاملاتت به مردم اجحاف نکن. این هدایت خداست که هرکس به آن عمل کند، محسن می‌شود.

به محسنین بشارت ده که خدا از آنها راضی است و درجات عالی نصیبشان می‌فرماید. بشارت ده که زندگی خوبی دارند؛ چراکه از خدا راضی هستند و از او جز خوبی نمی‌بینند. این بشارتی است که خداوند در دنیا و آخرت به آنان می‌دهد.

«لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُم» گفتن تکبیر در ایام تشریق استحباب دارد؛ «اللّه‌اکبر» که ما را هدایت کرد به حج، هدایت کرد به قربانی کردن، هدایت کرد به اعمالی که انجام می‌دهیم.

مستحب است انسان در عید قربان بعد از ده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز دوازدهم است این تکبیرها را بگوید: «اللّه اکبر اللّه اکبر لا اله الا اللّه و اللّه اکبر اللّه اکبر و للّه الحمد اللّه اکبر على ما هدانا اللّه اکبر على ما رزقنا من بهیمه الانعام و الحمد للّه على ما ابلانا».

اگر عید قربان در منا باشد مستحب است بعداز پانزده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عید و آخر آنها نماز صبح روز سیزدهم ذى‏حجه است، این تکبیرها را بگوید.

خداوند به حق محمّد و آل محمّد حج همۀ حاجیان را قبول بفرماید و باز هم آنان را موفق به این کار فرماید. آنها را هم که نرفتند، توفیق و توانایی عطا بفرماید.

این عمل بر کسانی که توانایی مالی دارند، جزو واجبات بسیار مهم و در ردیف نماز است.

خداوند ان‌شاءاللّه در این ماه رمضان همۀ ما را موفق به نماز وروزه و دعا و قرآن کند و نعمت‌هایی را که برایمان آماده کرده نصیبمان بفرماید.

هرچه زودتر شرّ این کرونا را از سر همۀ مردم دنیا کم کند.

[1]. تفسیر صافی، ۳، ۳۷۹.

[2]. زمر، ۷.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است