سوره حج آیه ۳۳ و ۳۴ | جلسه ۱۸
از خصوصیات حضرت امام حسین علیهالسلام کرم آن حضرت بود. اهلبیت عصمت و طهارت همه صاحب صفات حسنای الهی بودند، لکن بعضی صفات در امام حسین علیهالسلام ظهور بیشتری داد.
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره حج آیه ۳۳ و ۳۴ | چهارشنبه ۱۴۰۰/۰۱/۰۴ | جلسه ۱۸ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
لَکُمْ فیها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَیْتِ الْعَتیقِ (33)
در آن (چهارپایان) منافعی برای شماست تا زمانی مشخص. بعد از آن محلِ (ذبح) آنها خانۀ کعبه است.
وَ لِکُلِّ أُمَّهٍ جَعَلْنا مَنْسَکاً لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَهِ الْأَنْعامِ فَإِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتینَ (34)
برای هر امّتی روشی در ذبح قرار دادیم تا نام خدا را بر چهارپایانی که روزیشان کردیم یاد کنند. خدای شما خدای یکتاست؛ پس همه تسلیمِ او باشید و فروتنان را بشارت ده!
از جمله شعائر الهی : قربانی کردن
«لَکُمْ فیها» برای شما در آن چهارپایان «مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى» منافعی است تا زمان مشخصی (که به منا برسید) «ثُمَّ مَحِلُّها» سپس محل ذبح آنها «إِلَى الْبَیْتِ الْعَتیقِ» بهسوی خانۀ کعبه (منا) است. (33)
«وَ لِکُلِّ أُمَّهٍ» برای هر امّتی «جَعَلْنا مَنْسَکاً» راهوروشی قرار دادیم «لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ» تا نام خدا را یاد کنند «عَلى ما رَزَقَهُمْ» بر آنچه روزیشان کردیم «مِنْ بَهیمَهِ الْأَنْعامِ» از چهارپایان. «فَإِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ» خدای شما خدای یکتاست «فَلَهُ أَسْلِمُوا» پس تسلیم او باشید «وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتین» فروتنان را بشارت ده! (34)
لَکُمْ فیها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّىٰ؛ صحبت از شتر یا هر قربانی دیگری بود که برای ذبح در منا آماده شده.
کسانی که از راه دور به مکه میآیند میتوانند در طول مسیر از شترِ قربانی سواری بگیرند یا از شیرش استفاده کنند یا از منافع دیگرش بهرهمند شوند. همچنین دربارۀ گاو و گوسفندی که قرار است در منا قربانی کنند.
ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَیْتِ الْعَتیق؛ سپس آن را به جایی که برای ذبح معیّن شده، در منا میبرند و ذبح میکنند.
«بیت العتیق» یعنی خانۀ کعبه امّا در اینجا شامل اطراف مکه یعنی منا هم میشود.
یکی از شعائر الهی که فرمود تعظیم و احترام به آنها از نشانههای تقوای قلوب است، همین ذبحِ قربانی در مناست.
وَ لِکُلِّ أُمَّهٍ جَعَلْنا مَنْسَکا؛ برای هر گروهی از مردم که پیرو هر دین و آیینی هستند، راهوروشی در عبادت قرار دادیم.
«منسک» مصدر میمی و بهمعنای اسم مکان است؛ یعنی محل عبادت. در اینجا با توجه به ظاهر آیه میتواند بهمعنای عبادتی باشد که مشتمل بر قربانی و ذبح است. این عبارت مفهوم عامى دارد که به سایر عبادتها علیالخصوص مراسم حج نیز اطلاق میشود.
لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهیمَهِ الْأَنْعام؛ آیه بهطورِ خلاصه میفرماید: ذبحِ قربانی مختص شما نیست. ما برای امّتهای قبل نیز عباداتی مشتمل بر قربانی کردن، قرار دادیم تا نام خدا را بر چهارپایانی که روزیشان کردیم ببرند.
یاد کردن پروردگار در همه احوال
بهطورِ کلی یاد کردن پروردگار در همۀ نعمتها و از جمله در گوشت چهارپایانی که خدای تعالی روزی انسان کرده، لازم است.
قرآن کریم بارها متذکر این موضوع شده که شاکر نعمتهای خدا باشید. هرکه بندۀ خداست و میداند خودش و هرچه دارد از اوست، از شکر او غافل نمیشود، حتی اگر رزقش تنگ باشد و نان خالی بخورد.
برای روحانیت انسان بهتر است غذاهای سبک و معمولی بخورد. خوردن غذاهای خوشمزه و سنگین کردن معده نوعی حیوانیت به انسان میدهد، مخصوصاً زیاد خوردنِ گوشت کراهت دارد و البته از آنطرف ترکِ گوشت تا چهل روز هم مکروه است. پس مقداری که میسور است بخورد و شکر خدا کند.
یکی از جهات اهمیت ماه رمضان و شهراللّه بودن آن همین است که انسان بهخاطرِ خودداری از غذاهای لذیذ به خدا نزدیکتر میشود، بهشرط اینکه سحر و افطار بهاندازۀ معمول و حتی کمی کمتر بخورد، نه اینکه شکم را بیش از حد پر کند.
مؤمن هیچگاه در خوردن زیادهروی نمیکند و تابع سنّت رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله است که فرمود:
«مَا مَلَأَ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ فَإِنْ کَانَ لَا بُدَّ فَثُلُثٌ لِطَعَامِهِ وَ ثُلُثٌ لِشَرَابِهِ وَ ثُلُثٌ لِنَفَسِه»[1]
«آدمى ظرفى بدتر از شکمش پر نکند؛ پس چون ناچار به آن است، یکسومِ آن را براى غذا، یکسومش را براى نوشیدنى و یکسومِ دیگر را براى نفس کشیدن بگذارد.»
کمتر خوردن برای سلامت جسم و جان بهتر است، لکن باید حد اعتدال را رعایت کرد:
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف جانت برآید
به هر حال شکر نعمت موجب افزونی میشود؛ «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ»[2]. خدا هم بندگان شاکر خود را شکر میکند.
نعمت های خداوند
نعمت های خدا بر دو قسم است: نعمت های ظاهری؛ یعنی همین خوراک و پوشاک و مسکن و مرکب و غیره، و نعمتهای معنوی؛ یعنی ایمان به خدا، اعتقاد به حضرات معصومین علهیمالسلام و تبعیت از آنها.
همین نمازی که میخوانیم، تقوایی که سعی میکنیم رعایت کنیم، همچنین طلب معرفت پروردگار که نعمتی بس بزرگ است، همگی جای شکر دارد. شکر این نعمتها موجب فزونی آنها و عنایات بیشر خدای تعالی میشود.
فَإِلهُکُمْ إِلهٌ واحِد؛ پروردگار شما یکی است. چه شما امّت پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله، چه امّت عیسی، چه امّت موسی. همۀ مردم بلکه همۀ موجودات خدایشان یکی است؛ او همه را تدبیر میکند و پروردگار همۀ عالم است.
یک خدا بیشتر نداریم؛ خدایی که اینهمه صفات عالی دارد و به رحمتِ گستردهاش همۀ نعمتها را برای انسان فراهم آورده، بلکه به هر موجودی هرآنچه لازمۀ زندگیاش بوده، عنایت فرموده.
اگر نقصی در کسی باشد، قطعاً خدای تعالی جبران میکند و به حساب رحمانیت خود، فوق تصورش به او میدهد، فارغ از اینکه گاهی در این نقص عواملی مثل پدر و مادر هم مقصرند.
دعوت به خداوند
همه بهسوی این خدا رو کنید و حرف او را بشنوید! آنها که به لطف خدا در راه مستقیم هستند و راهی را که او نشان داده، میپیمایند، سعی کنند دیگران را هم بهسوی خدا دعوت کنند و صفات خوب او را به مردم بشناسانند.
از مهربانیهای خدا بگویند؛ از لطف و بخشش و عفو او به بندگانش؛ از اینکه هرچه گناه داشته باشی، اگر بیایی، خدا همه را میبخشد، ولو یک روز به عمرت مانده باشد. تو بیا و توبه کن، مسلمان شو، شیعۀ علی ولیاللّه شو، ببین خدای تعالی چطور برایت جبران میکند؛ بدیها را از بین میبرد و جایش خوبی مینشاند.
﴿إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً﴾[3]
«مگر آنها که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خدای تعالی گناهانشان را تبدیل به نیکیها میکند. خدا همیشه آمرزنده و مهربان است.»
تسلیم خدا شوید
فَلَهُ أَسْلِمُوا؛ ما که چنین خدای رئوف و مهربانی داریم، چرا تسلیم او نشویم و برای غیر او سر فرود آوریم؛ چرا تسلیم شیطان و نفس امّارۀ خود یا دیگران شویم؟
ما چیزی از خود نداریم. چه کسی چیزی از جسم یا روحش را خودش ساخته است؟ آیا کسی اطلاع دارد که خدای تعالی یک آن از او غافل نیست؟
خدای تعالی همراه انسان است؛ نمیشود از او جدا باشد و غافل شود. خودش فرموده: «هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُم» و «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید».
آیا وقتی چنین خدایی همراه ماست، به دیگری بچسبیم و عاشق غیر او شویم؟
اگر عاشق پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام هستیم، بهخاطرِ این است که ایشان صفات خدایی دارند؛ مظهر صفات خداو تجسم رحمت اویند.
خود او فرموده: اگر خدا را دوست میدارید، از پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله تبیعت کنید تا خدا هم شما را بیشتر دوست بدارد؛ «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللَّه»[4]
خدایی که ما را خلق کرده، لحظهای از ما غافل نیست، فرموده ایشان را دوست بدارید و اطاعتشان کنید. همان طور که عاشق من هستید، عاشق آنها باشید. هرکس دوستی پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام را نداشته باشد، معلوم نیست دوستی خدای تعالی را داشته باشد.
معنی ندارد شما یک نفر را خیلی دوست بدارید و او هم عدهای را دوست بدارد، امّا شما بگویید من فقط تو را دوست دارم و دوستانت را دوست نمیدارم.
میگوید تو دروغ میگویی؛ مرا دوست نداری. اگر دوستم داشتی، آنها را که من دوست میدارم دوست داشتی.
یقیناً اگر ما خدا را دوست میداریم، کسانی را هم که خدا دوستشان میدارد و آنها هم خدا را دوست دارند، دوست میداریم.
ذکر این نکته هم لازم است که تسلیمِ خدا شدن کار آسانی نیست، امّا خدا میتواند آن را آسان کند. مهم خواستن و طلب کردن است؛ لذا میگوییم خدایا خودت کمک کن تسلیم تو شویم!
بشارت به مُخْبِتین
وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتین؛ بعد از اینکه فرمود تسلیمِ خدا شوید، میفرماید: مُخبتان را بشارت ده! پس مُخبت کسی است که تسلیم خدای تعالی باشد؛ پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام را دوست بدارد و اطاعتشان کند.
وقتی صحبت از دوستی و محبّت خدا و معصومین علیهمالسلام است؛ یعنی ایشان را از همه بیشتر دوست میدارد و محبّت آنان بر هر محبّتی میچربد.
قرآن کریم دربارۀ مُخبتین در آیۀ ۵۴ همین سوره میفرماید:
﴿وَ لِیَعْلَمَ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذینَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ﴾
«تا کسانی که علم به آنها داده شد بدانند این قرآن حق و از جانب پروردگارت است و به آن ایمان آورند و دلهایشان برای آن خاضع شود. خدای تعالی کسانی را که ایمان آوردند به راه راست هدایت میکند.»
در سورۀ هود میفرماید:
﴿إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فیها خالِدُون﴾[5]
«آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع کردند، اهل بهشتاند و در آن جاودانهاند.»
زید شحام گوید: به امام صادق علیهالسلام عرض کردم: نزد ما مردى است که نامش کُلیب است. او هر دستورى از شما مىرسد، مىگوید من تسلیمم. از این رو ما او را کلیب تسلیم نامیدهایم.
حضرت به او رحمت فرستاد و فرمود: آیا مىدانید تسلیم چیست؟
ما سکوت کردیم. خودش فرمود: بهخدا تسلیم فروتنى است. خداى عزّوجلّ فرماید: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فیها خالِدُون»[6]
مراد این است که خضوع و فروتنی برای اهلبیت و قبول قول آنها، فروتنی برای خدای تعالی و تسلیم و قبول قول او جلّجلاله است؛ زیرا هر کلامی که ایشان میگویند و هر حکمی میکنند، از جانب خدای تعالی است. «آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم».
تسلیمِ خدا شدن علامتهایی دارد که در ادامه خدای تعالی بیان میفرماید.
در ماه شعبان از خدا چه بخواهیم؟
دعاهای پرفضیلتِ بسیاری در این ماه رسیده؛ از جمله مناجات شعبانیه که حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت آن را شرح کردهاند.
در این ماه و بعد هم در ماه رمضان که از پی میآید، از خدای تعالی چیزهای بزرگ بخواهید. خدا کریم است. نگو ما به یک گوشۀ بهشت راضی هستیم. بگو خدایا میخواهم تو را و پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام را بشناسم.
دیدنِ امام زمان خیلی خوب است، امّا به این قانع نشو؛ بگو میخواهم امام زمان را بشناسم؛ بفهمم ایشان چکارۀ خداست؛ چه صفاتی دارد و خود خدای تعالی چگونه است؟ میخواهیم تو را بشناسیم، امّا خدای تعالی که جسم نیست.
شناخت او هرچند طول میکشد و زحمت و سختی دارد، امّا خدای تعالی آسانش میکند. بگوییم خدایا تو را بشناسیم و به کم قانع نشویم.
آدمی ظرفیتِ وسیعی دارد. هر کسی را ببینید، هرچه از معنویات نصیبش شود، هنوز ظرفیت دارد.
مگر پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام بشر نبودند؛ مگر سلمان و ابوذر و مقداد بشر نبودند؟ خدای تعالی اینهمه به آنها عنایت کرد و هنوز حرکت دارند. خداوند انتها ندارد، صفات و نعمتهایش هم انتها ندارد. چرا کم بخواهیم از او؟
چطور اهل دنیا سیر نمیشوند و هرچه به دست آورند بیشتر میخواهند! بزرگترین ثروتمندان دنیا در اروپا و آمریکا آرزویشان این است که ثروتمندترین فرد جهان شوند و کسی به گرد پایشان نرسد، حتی اگر در کرات دیگر هم کسی باشد، میخواهند از آنها هم ثروتمندتر باشند. اینهمه انسان ظرفیت دارد.
چنین انسانی چرا معنویات را از خدا نخواهد؟ معنویاتی که دائمی و همیشگی است!
شاید کسی بگوید اینها را میبینیم و معنویات را نمیبینیم!
یقیناً اگر کمی تلاش کنی، آنها را هم نشانت میدهند. اینطور نیست که نبینی، لکن نه با این چشم؛ چشم دیگری باید که آنهم خدای تعالی میدهد.
خدیا خودت کمک کن و طلبِ خودت را هم خودت بده. ما اینقدر ضعیف و ناتوان هستیم که آن را هم از خودت میخواهیم!
وقتی ما نعمت به این بزرگی را درک نمیکنیم، میگوییم خدایا طلبش را هم خودت عنایت کن!
ما را با عشق محمّد و آل محمّد زنده بدار و بمیران و محشور کن. ما را به آل علی ملحق فرما و مراتب معنوی و عبودت خود را نصیبمان بگردان!
[1]. مشکاهالانوار، ۳۲۷.
[2]. ابراهیم، ۷.
[3]. فرقان، ۷۰.
[4]. آلعمران، ۳۱.
[5]. هود، ۲۳.
[6]. کافی، ۱، ۳۹۱.