سوره حج آیه ۲۵ و ۲۶ | جلسه ۱۱
اولین شرک نفس آدمی است. مراقب باشید خود را همهکاره ندانید. فکر نکنید در کارها مستقل هستید؛ خیر، با خدای تعالی ارتباط دارید. بدانید نیروی شما از خداست؛ روح شما از خداست؛ او شما را خلق کرده و همهچیز عطا فرموده است.
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره حج آیه ۲۵ و ۲۶ | چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ | جلسه ۱۱ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
اِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فیهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ یُرِدْ فیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ (۲۵)
آنان که کافر شدند و راه خدا و مسجدالحرام را -که برای مردمِ مقیم و مسافر یکسان قرار دادیم- بستند و نیز هرکسی که بخواهد انحرافی از روی ستم در آنجا ایجاد کند، عذابی دردناک به او میچشانیم.
وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْقائِمینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ (۲۶)
(یاد کن) هنگامی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم معیّن کردیم (و گفتیم) چیزی را شریک من مگردان و خانهام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاکیزه دار.
«اِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا» آنان که کافر شدند «وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ» و راه خدا را بستند «وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» و نیز مسجدالحرام را «الَّذی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ» که قرار دادیم برای همۀ مردم «سَواءً» یکسان «الْعاکِفُ فیهِ» چه آنان که مقیم و معتکفِ آن هستند «وَ الْبادِ» چه مسافرانی که میآیند و میروند «وَ مَنْ یُرِدْ فیهِ» و هرکس بخواهد در آن «بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ» انحرافی از روی ستم ایجاد کند «نُذِقْهُ» به او میچشانیم «مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ» از عذابی دردناک. (25)
«وَ إِذْ» (یاد کن) هنگامی را که «بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ» معیّن کردیم برای ابراهیم «مَکانَ الْبَیْتِ» جای خانۀ کعبه را. «أَنْ لا تُشْرِکْ بی شَیْئاً» (گفتیم) به من شرک مورز «وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ» و خانۀ مرا پاک و پاکیزه دار «لِلطَّائِفینَ» برای طواف کنندگان «وَ الْقائِمینَ» و قیام کنندگان «وَ الرُّکَّعِ» و رکوع کنندگان «السُّجُودِ» و سجده کنندگان. (26)
اِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّه؛ «کفر» به معنای پوشاندن حق است. «صدّ» در لغت یعنی جلوگیری کردن.
آنان که کافر شدند و راه خدا را بستند و راه مسجدالحرام را هم بستند تا مردم رفتوآمد نکنند، در حالی که این مسجد برای عبادت خدا بنا نهاده شده.
سَواءً الْعاکِفُ فیهِ وَ الْباد؛ این مسجد را یکسان قرار دادیم برای «عاکف» آنان که معتکفِ مسجد هستند و سحر و افطار میخورند و روزه میگیرند، «و الباد» آنان که در مسجد نمیمانند؛ نماز میخوانند و میروند.
وَ مَنْ یُرِدْ فیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْم؛ «الحاد» یعنی عصیانِ خداوند. کسی که میخواهد در مقابل خدا بایستد و در دشمنی با او پافشاری میکند ملحد است.
«ظلم» در لغت یعنی قرار دادنِ اشیاء در غیر جای خود. مسجدالحرام برای عبادتِ خدا پایهگذاری شده، کسی که مردم را از آن ممنوع میکند ظالم است و گرفتار عذاب دردناک الهی میشود.
تفسیر قمی میگوید: این آیه در باره قریش نازل شده، زمانی که پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله را از مکه جلوگیرى کردند. بنابراین مقصود از «عاکف» اهل مکه و مقصود از «بادى» کسانى است که از خارج مىآیند. هیچکس حق ندارد مردم را از دخول در حرم و منزل کردن در آن ممانعت کند[1].
از امام صادق علیهالسلام روایت شده «سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْباد» را قرائت کرد و فرمود: هیچیک از خانههای مردم مکه در نداشت. اولین کسى که براى خانۀ خود دو لنگه در گذاشت معاویه بن ابى سفیان بود، حال آنکه براى احدى سزاوار نبود که حاجى را از خانه و منزلهاى مکه جلوگیرى کند[2].
تفکر بیشتر در آیه، مصادیق بیشتری از کسانی که کافر شدند و پا بر حق گذاشتند را روشن میکند. حق یعنی توحید، نبوت، امامت.
«سبیل اللّه» راهی است که پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام نشان میدهند و اگر اذن خدای تعالی باشد طالبان را به راههای خصوصی راهنمایی میکنند. کسی راه ایشان را میبندد و مانع دسترسی مردم به آنها میشود صدّ عن سبیل اللّه کرده.
مسلمانانی که ائمۀ اطهار علیهمالسلام را دوست میدارند، امّا در اثر نافهمی سخنان خلاف حقی بر زبان میآورند، یقیناً خدای تعالی بهخاطرِ دوستیشان به اهلبیت به آنها عنایتی میفرماید.
مسجد الحرام یکی است، امّا مساجد دیگر هم در احکامِ مسجد مانند آن است. پس کسی که مردم را از نماز خواندن در هر مسجدی بازدارد، مصداق این آیه است؛ مثل زمان رضاخان که شرایطی به وجود آورده بود که درِ مساجد بسته شد و رو به خرابی میرفت.
ممکن است برخی کاری کنند که درِ مسجد الحرام بسته شود و کسی را راه ندهند و مردم را حج و عبادت در آن منع کنند یا راه گروهی از مسلمانان را ببندند و مثلاً شیعیان و دوستان اهلبیت را بهخاطرِ شیعه بودن راه ندهند، چنانکه در طول تاریخ این اتفاق بارها رخ داده است.
همان طور که مظهر سبیل اللّه پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام است، مسجد الحرام هم همین طور است؛ یعنی اگر کسی اهل تأمل باشد میفهمد مسجد واقعی ایشان هستد. احترام این بزرگواران خیلی بالاتر از مسجد الحرام است.
الَّذی جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فیهِ وَ الْباد؛ همۀ مردم باید بتوانند از این مسجد استفاده کنند؛ هم آنان که معتکفِ آن هستند و هم آنها که از راههای دور میآیند.
وَ مَنْ یُرِدْ فیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلیم؛ آنها که میخواهند ظلم کنند؛ یعنی نمیگذارند مسلمانان یا گروهی از آنان در مسجد الحرام عبادت کنند، عذاب سختی در انتظارشان است.
البته شیعیان و دوستان ائمۀ اطهار علیهمالسلام باید مواظب باشند هرجا میروند کاری نکنند و حرفی نزننند که مزاحمت برای خودشان و دیگران پیش بیاید.
وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْت؛ «بَوَأنا» یعنی مهیّا کردیم؛ معیّن کردیم. خدای تعالی مکان کعبه را برای حضرت ابراهیم معیّن کرد.
در سورۀ بقره به ساختن کعبه به دست حضرت ابراهیم و اسماعیل اشاره میکند و میفرماید با آنها پیمان بستیم خانۀ مرا براى طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و رکوع و سجود کنندگان پاکیزه کنند.
أَنْ لا تُشْرِکْ بی شَیْئا؛ وقتی خدای تعالی به حضرت ابراهیم میفرماید چیزی را شریک من مگردان؛ یعنی دیگران هم باید از این جهت حواسشان باشد!
یقیناً ذرّهای شرک در وجود حضرت ابراهیم علیهالسلام نیست، امّا خدای تعالی این را میگوید تا دیگران بدانند کسی که اینجا میآید، نباید مشرک باشد و شریکی برای خدای تعالی قرار دهد! لکن به مرور زمان کعبۀ معظمه به دست مشرکان تبدیل به بتخانه شد.
بعد از ظهور پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله و فتح مکه مسجد الحرام و کعبۀ معظمه برای همیشه از لوث بتها پاک شد، لکن آنها که تا روز قیامت به این مکان مطهر و مقدس میآیند، باید مراقب باشند اسباب را شریک خدا قرار ندهند.
بدانند خدا یکی است؛ خالق و مدبر و همهکارۀ عالم اوست. شما را اینجا وعده گرفته که مهمان او باشید و غصۀ چیزی را نخورید. اگر خدا خواست و توشهای برداشتید، تا آخر عمر ملتفت میشوید که همیشه مهمان او هستید؛ او شما را رزق میدهد؛ از همۀ آفات و بلیات حفظ میکند و میمیراند.
وَ طَهِّرْ بَیْتِی؛ خدای تعالی به حضرت ابراهیم علیهالسلام میفرماید خانۀ مرا پاک کن و همواره پاکیزه نگه دار. این حکم تا قیامت باقی است و هیچکس حق ندارد این مکان مقدس بخصوص کعبه را نجس کند. اگر به هر دلیل نجس شد، باید فوراً تطهیر شود.
پاک کردن هم از جهت ظاهر است و هم از جهت باطن، و این خطاب از حضرت ابراهیم است تا پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله؛ لذا رسول گرامی اسلام در روز فتح مکه در حالی که مولا علی علیهالسلام را بر دوش گرفته بودند، بتها را از کعبه و مسجد الحرام بیرون انداختند و همه را شکستند.
مشرکان هم که نجس هستند حق ندارند وارد این خانه شوند. امروز هم همین طور است و غیر مسلمانان حق ندارند وارد مکه، مسجد الحرام و کعبه شوند.
لِلطَّائِفینَ وَ الْقائِمینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود؛ «طائفین» یعنی طواف کنندگان. این مکان باید از هر جهت برای طواف کنندگان پاک باشد.
قهراً خود طائفین هم باید متوجه این موضوع باشند و بدانند این خانه منتسب به پروردگار عالم است و باید از غیر او پاک باشد؛ پس تو که دورِ آن میگردی، نباید غیر او را در دل و ذهن داشته باشی!
خدا جسم نیست که خانه داشته باشد. این یک شرافت است برای مکانی که به خدای تعالی منسوب گشته، همچنین به همۀ مساجد در سراسر جهان؛ پس باید از نجاسات پاک باشند.
قلب مؤمن هم خانۀ خداست؛ پس ای مؤمنان! قلب خود را از غیر خدا پاک کنید؛ یعنی سعی کنید در آن شرک نباشد.
اولین شرک نفس آدمی است. مراقب باشید خود را همهکاره ندانید. فکر نکنید در کارها مستقل هستید؛ خیر، با خدای تعالی ارتباط دارید. بدانید نیروی شما از خداست؛ روح شما از خداست؛ او شما را خلق کرده و همهچیز عطا فرموده است.
از بس مشغولیات اطراف انسان را گرفته، این واقعیات برایش بعید به نظر میرسد و تا میخواهد کمی فکر کند سرتاپایش از خداست، نه شیطان اجازه میدهد و نه نفس، امّا خدا قادر است؛ نباید ناامید شد. اگر کسی طالب باشد و از خدا بخواهد، خداوند بهتدریج به او میفهماند، اصلاً برای همین ما را خلق کرده.
«وَ الْقائِمینَ» یعنی آنها که نماز میخوانند. «وَ الرُّکَّعِ السُّجُود» یعنی آنان که دائم در حال رکوع و سجود هستند.
چه بسیار مؤمنانی که در مسجد الحرام و کنار کعبه رکوع و سجدهها می کردند. حضرت زین العابدین علیهالسلام چه سجدههای طولانی میرفتند. گاهی اینقدر در سجده اشک میریختند که زمین خیس میشد. دوستانشان هم به طول رکوع و سجود عادت داشتند.
امروز هم در گوشه و کنار عالم هستند افراد مؤمنی که نهتنها بهصورتِ ظاهر بلکه باطناً هم در رکوع و سجدهاند؛ «خوشا آنان که دائم در نمازند».
وقتی انسان برای کسی خم میشود، بزرگی او را یادآور میشود؛ مثل آنها که برای شاهان خم میشدند یا گاهی حتی برایشان سجده میکردند و زمین را در مقابلشان میبوسیدند.
لکن آدم باید قدر خود را بداند و فقط برای خدا رکوع و سجده کند!
فرعون میگفت من خدا هستم. بعضی هم میگویند ما مظهر خدا هستیم؛ این غلط است. حتی برای پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام هم نباید سجده کرد. آنها هم برای خدا رکوع و سجده میکردند و نماز میخواندند.
[1]. تفسیر قمى، ۲، ۸۳.
[2]. تهذیب، ۵، ۴۲۰.