تفسیر سوره توبه

سوره توبه آیه ۱۰۴ و ۱۰۵ | جلسه ۷۱

تفسیر سوره توبه آیه ۱۰۴ و ۱۰۵ | چهارشنبه  ۱۳۹۶/۰۷/۲۶ | جلسه ۷۱ | آیت الله سید علی محمد دستغیب

 

 
صوت جلسه

دانلود فایل صوتی تمام جلسات تفسیر سوره توبه

 

متن تفسیر

 

 بسم اﷲ الرحمن الرحیم

 

 

 

أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ (۱۰۴)

آیا ندانستند که خداست همو که توبۀ بندگانش را می‌‌پذیرد و صدقات را می‌‌گیرد و خداست او که بسیار توبه‌پذیر و مهربان است؟

 

وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۱۰۵)

و بگو هر کاری می‌‌خواهید بکنید، به‌زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان عمل شما را می‌‌بینند و به‌زودی به‌سوی دانای نهان و آشکار بازگردانده می‌‌شوید و از آنچه می‌‌کردید آگاهتان می‌‌کنند.

 

أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِه؛ آیه ظاهراً اعتراضی است به اهل ایمان که باید متوجه باشند و بالاتر از این، به علم برسند که خداست آن‌که توبۀ بندگانش را قبول می‌‌کند. باید از خدای تعالی بخواهیم در این مطلب به علم برسیم و جهلی در آن نداشته باشد؛ درست مثلِ بدیهیاتی که هیچ شک و تردیدی در آن نداریم. اگر کسی گناهانی انجام داد و اکنون با حالِ عذرخواهی آمده، خدای تعالی او را می‌‌پذیرد.

توبه یعنی بازگشت به خدای تعالی. این امر وقتی محقق می‌‌شود که بنده به پروردگار خود پشت کرده، نماز و روزه و عبادت را ترک کرده و گناهانی انجام داده است، امّا حالا از کردۀ خود پشیمان است؛ متوجه شده کارِ خلافی کرده. فهمیده بندۀ خداست؛ خدا نیست؛ همه‌کاره نیست؛ عبدِ ضعیفی است که دیگری (پروردگار عالم) او را می‌‌چرخاند. به این حقیقت پی برده که خالقِ او با او مهربان است؛ دوستش می‌‌دارد و او را برای خودش خلق کرده، نه برای دنیای زودگذر و فانی.

وقتی شخصِ گناهکار توبه می‌‌کند و می‌‌آید، یقیناً خداوند قبولش می‌‌کند. او می‌‌داند در برابرِ وساوس و طغیان‌های نفس ضعیف هستیم و گاه شیطان بر ما مسلط می‌‌شود؛ لذا راه توبه را برای ما باز گذاشته تا از رحمتِ او ناامید نشویم و خود فرموده: ناامیدی مخصوصِ گمراهان است؛ یأس از رحمتِ خدا برای کسانی است که دین ندارند. او توبه را از بندگانش قبول می‌کند، هرچه باشند؛ هر خلافی با چشم، گوش، زبان، قلب و دیگر اعضاء و جوارح انجام داده باشند، همه را می‌‌بخشد. اگر کسی همۀ جوانی‌اش را خلاف کرده باشد، خدا توبه‌اش را قبول می‌‌کند، همان‌طور که تابه‌حال قبول کرده است. باید بفهمیم چنین خدایی داریم.

وَ یَأْخُذُ الصَّدَقَات؛ درست است که پیامبر اکرم زکات و صدقات را می‌‌گیرد، امّا درحقیقت گیرندۀ اصلی خداست؛ چون دستِ پیامبر، دستِ خدای تعالی است؛ لذا می‌‌گوییم هرکس با پیامبر بیعت کند، با خدای تعالی بیعت کرده است.

﴿مَّن یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ﴾[1]

«هرکس پیامبر را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است.»

کسی‌که رسول خدا و نمایندۀ اوست و قابلیتِ دریافتِ وحی و ابلاغ به مردم را دارد، قطعاً به خدا نزدیک است و گرفتنِ او مثل گرفتنِ خداست. نه اینکه خدای تعالی در او حلول کرده یا با او متحد باشد؛ این‌ها کفر است.

وقتی کسی از روی اخلاص صدقه‌ای می‌‌دهد، خدای تعالی آن را می‌‌گیرد. این، کنایه از قبولی ذاتِ پروردگار و عنایتِ ذاتِ او جلّ‌جلاله به شخصِ دهنده است. فرقی هم نمی‌‌کند آن را به پیامبر بدهد یا به امام یا به سایر مؤمنان، حتی فقیری که صدقه‌ را در دستش می‌‌گذارند، دریافت کننده، خداست، مخصوصاً وقتی صدقه به‌حدی باشد که زندگی او را تأمین کند.

وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم؛ خداست که بسیار توبه‌پذیر و مهربان است. او دوست می‌‌دارد بندگانش رو به او بیایند؛ به همین دلیل نامِ خود را «توّاب» گذاشته است. خدای تعالی ضدّیتی با ما ندارد. اگر عذاب است، از اعمالِ خودِ ماست؛ جهنّم ظهورِ اعمالِ ناپسندِ ماست، چیزی نیست که خدای تعالی جلوجلو درست کرده باشد.

اینکه اول توبه را ذکر کرد و بعد صدقات را، یعنی همان‌طور که خودش مستقیماً توبۀ بنده را می‌‌پذیرد و شخصِ تائب را مقرّب می‌‌کند و برایش محبوب است، صدقه دهنده هم پیشِ او محبوب و مقرّب است.

به‌راستی انسانِ تائب نزد خدای تعالی قیمت دارد؛ چون همیشه شرمسار است و واقعاً خود را پیش خدا کوچک می‌‌بیند -نه اینکه تعارف کند- می‌بیند چیزی پیشِ خدا ندارد و از خدا می‌‌خواهد کمکش کند که ناگهان نفس، او را برندارد که «من‌من» کند؛ لذا خدا کمکش می‌‌کند.

وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ؛ ای پیغمبر به این‌ها بگو: هرطور می‌‌خواهید عمل کنید؛ چه خوب و چه بد؛ واجب یا حرام، ولی بدانید هر کاری می‌‌کنید، نزد خدا معلوم است. اینکه می‌‌فرماید عمل کنید، نه به عنوان دستور است؛ یعنی کارهاتان را انجام دهید، به‌زودی خدا کارهای شما را می‌‌بیند.

«می‌‌بیند» یعنی علم به دیدن دارد. او بی‌نیاز از چشم است؛ خالقِ چشم است. ما هستیم که در این عالمِ ماده، باید اعضاء و جوارح داشته باشیم، امّا خدای تعالی احتیاجی به اسباب ندارد.

وقتی می‌‌گوییم خدای تعالی می‌‌بیند، یعنی او شاکرِ حرف‌شنیدنِ شماست. اگر حرف شنیدی، بندۀ خوبِ خدا هستی و خدا دوستت می‌‌دارد. دوست داشتنِ خدا مثل دوست داشتنِ دیگران نیست؛ مثلِ دوست داشتنِ زن و شوهر نیست. این خداست که بندۀ صالحِ خود را دوست می‌‌دارد. اگر هم بدی کردی و خودت نمی‌‌بینی یا به این علم نرسیدی که دیده می‌‌شوی، بدان که خدای تعالی از تو دور نیست؛ او که خالقِ آسمان‌ها و زمین است از تو دور نیست.

وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ؛ پیامبر و مؤمنان هم می‌بینند؛ پس خوشحال باش که در محضرِ آنان هستی. پیامبر حجاب‌های میانِ خود و خدا را از بین برده است. همان‌طور که خدای تعالی علم دارد، از علمِ خودش به‌طور طولی و بدون آنکه فاصله بیفتد، به پیامبرش هم داده است. مؤمنان هم همین‌طور. «المُؤمِنون» یعنی ائمۀ اطهار علیهم‌السلام. در مرتبۀ بعد کسانی هم که به ایشان نزدیک هستند، می‌‌بینند، ولی نه با این چشم؛ علم دارند. همان‌طور که خدا علم دارد، پیامبر هم علم دارد، مؤمنانِ خاص هم علم دارند.

وَ سَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَه؛ شاید خودتان ملتفت نشوید، امّا به‌زودی بازگشت می‌‌کنید به‌سوی کسی‌که دانای غیب و شهود است. همین الآن هم در محضرِ او هستید، امّا نمی‌‌فهمید. «سَتُرَدُّونَ» یعنی به‌زودی التفات پیدا می‌‌کنید.

شما را از این منازل می‌‌گذرانند تا نزد عالِمِ غیب و شهود می‌‌روید؛ درنتیجه آنچه اینجا برایتان حجاب بود، به‌تدریج برطرف می‌‌شود، ولی این برطرف شدن فایده‌ای به حالتان ندارد. آنجا حس می‌‌کنید که همۀ این چیزها را خدا و پیامبر می‌‌دید. «عَالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَهِ» یعنی خدایی که هم غیب را می‌‌داند و هم حضور را.

فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُون؛ خدای تعالی شما را از آنچه می‌‌کردید، خبر می‌‌دهد. امّا چگونه؟ عملِ هرکس جلوی چشمش مجسم می‌‌شود و هیچ راه انکاری ندارد. از این گذشته، دست و پا و اعضاء و جوارح به زبان می‌‌آیند و شهادت می‌‌دهد.

﴿حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصَارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ۞ وَ قَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ﴾[2]

«و چون به آن رسند، گوش و چشم و پوستشان به آنچه می‌کردند، علیه‌شان شهادت دهند ۞ به پوست‌های خود گویند چرا علیه ما شهادت دادید؟ گویند: همان خدایی که همه‌چیز را به‌ زبان آورده، ما را هم گویا کرده است و او نخستین بار شما را آفرید و به‌سوی او بازگردانده می‌شوید.»

زمان، مکان، انبیاء، اولیاء و ملائکه شاهدِ اعمال هستند و شهادت می‌‌دهند.

مناسبتِ این آیه با آیۀ قبل این است که هم دربارۀ توبه و هم دربارۀ صدقات و به‌طورِ کلی هر عملی که انسان انجام می‌‌دهد، باید از خدا بخواهد که به‌تدریج بفهمد خدای تعالی حاضر و ناظر است. همۀ ما اعتقاد داریم که خداوند عالم و حاضر و ناظر است، امّا بیش از این‌ها باید بفهمیم. «علم» یعنی انسان به جایی برسد که هیچ تاریکی برایش نماند.

در سورۀ «طلاق» می‌‌فرماید:

﴿اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الأرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الأمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ وَ أنَّ اللَّهَ قَدْ أحَاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً﴾[3]

«خدا، آن‌کسی است که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز همانند آن خلق کرد. فرمان (و تدبیر) او در میانِ آنها پیوسته فرود می‌آید تا بدانید خداوند بر هرچیز تواناست و علمِ خدا به همه چیز احاطه دارد.»

یعنی همۀ این آسمان‌ها و زمین برای این است که انسان به چیزهایی که خدای تعالی درونش قرار داده، برسد و برایش آشکار شود؛ یعنی اسماء و صفات خدای تعالی را ظاهر کند. آیا خدای تعالی احتیاج دارد؟ خیر. عنایتِ اوست. خواست رحمتش را ظاهر کند. این نوعی مشیتِ پروردگار است.

 

بحث روایی

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: «إِنَّ‏ أَعْمَالَ‏ الْعِبَادِ تُعْرَضُ‏ عَلَى‏ نَبِیِّکُمْ‏ کُلَ‏ عَشِیَّهِ الْخَمِیسِ‏ فَلْیَسْتَحْیِ أَحَدُکُمْ أَنْ یَعْرِضَ عَلَى نَبِیِّهِ الْعَمَلَ الْقَبِیحَ‏»[4]

از امام باقر علیه‌السلام روایت شده: «اعمالِ بندگان هر شبِ پنجشنبه بر پیامبرتان عرضه داده می‌‌شود؛ پس حیا کند که بر پیامبرش عملِ قبیح عرضه شود.»

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهماالسلام قَالَ:‏ سُئِلَ‏ عَنِ‏ الْأَعْمَالِ‏ هَلْ تُعْرَضُ عَلَى‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله فَقَالَ: مَا فِیهِ شَکٌّ قِیلَ لَهُ أَ رَأَیْتَ قَوْلَ اللَّهِ ﴿وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ﴾ قَالَ لِلَّهِ شُهَدَاءُ فِی أَرْضِه[5]

محمّد بن مسلم از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام روایت کند که از ایشان دربارۀ اعمال سؤال شد که آیا بر پیامبر عرضه می‌‌شود؟ فرمودند: شکی در آن نیست. گفته شد آیا کلامِ خدای تعالی را دیده‌اید که فرمود: «و بگو هر کاری می‌‌خواهید بکنید، به‌زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان عملِ شما را می‌‌بینند» گفت: خدای تعالی شاهدانی در زمین دارد.

خدای تعالی در روی زمین ناظرانی دارد که ازجملۀ آنها پیامبر اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله است. این بعد از مرگ نیست. خداوند می‌‌فرماید: الآن شهیدانی دارد.

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ أَبَا الْخَطَّابِ کَانَ یَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله تُعْرَضُ عَلَیْهِ أَعْمَالُ أُمَّتِهِ کُلَّ خَمِیسٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام لَیْسَ هُوَ هَکَذَا وَ لَکِنْ رَسُولُ اللَّهِ تُعْرَضُ عَلَیْهِ أَعْمَالُ هَذِهِ الْأُمَّهِ کُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجَّارُهَا فَاحْذَرُوا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عزّوجلّ ﴿اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏﴾[6]

ابوبصیر گوید: به امام صادق علیه‌السلام گفتم: اباالخطاب می‌‌گوید اعمالِ امت هر پنجشنبه بر پیامبر عرضه می‌‌شود. امام فرمود: چنین نیست. هر صبح اعمالِ امت بر پیامبر صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله عرضه می‌‌شود؛ نیکوکاران و بدکارانشان. پس مراقب باشید! و این کلامِ خدای عزّوجلّ است که فرمود: «هر کاری می‌‌خواهید بکنید، به‌زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان عمل شما را می‌‌بینند.»

«مؤمنون» چه کسانی هستند؟

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام أَنَّهُ ذَکَرَ هَذِهِ الآیَهَ ﴿فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏﴾ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیه‌السلام.[7]

امام باقر علیه‌السلام این آیه را یاد نمود و فرمود: به‌خدا آن مؤمن، على بن ابى‌طالب علیه‌السلام است.

عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿اعْمَلُوا فَسَیَرَى‏ اللَّهُ‏ عَمَلَکُمْ‏ وَ رَسُولُهُ‏ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏﴾ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّهُ.[8]

یعقوب بن شعیب گوید: از امام صادق علیه‌السلام دربارۀ سخنِ خداى عزّوجلّ «هر کاری می‌‌خواهید بکنید، به‌زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان عمل شما را می‌‌بینند» پرسیدم، فرمود: آنها (مؤمنون) ائمه هستند.

عَنِ ابْنِ أُذَیْنَهَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿وَ قُلِ‏ اعْمَلُوا فَسَیَرَى‏ اللَّهُ‏ عَمَلَکُمْ‏ وَ رَسُولُهُ‏ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏﴾ قَالَ: إِیَّانَا عَنَى.[9]

ابن اُذَینه گوید: نزد امام صادق علیه‌السلام بودم و از ایشان پرسیدم: فدایت شوم خبر دهید مرا دربارۀ این کلامِ خداوند: «و بگو هر کاری می‌‌خواهید بکنید، به‌زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان عمل شما را می‌‌بینند» فرمود: مقصود ما هستیم.

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ الزَّیَّاتِ وَ کَانَ مَکِیناً عِنْدَ الرِّضَا علیه‌السلام قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه‌السلام ادْعُ اللَّهَ لِی وَ لِأَهْلِ بَیْتِی فَقَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَکُمْ لَتُعْرَضُ عَلَیَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهٍ قَالَ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِکَ فَقَالَ لِی أَ مَا تَقْرَأُ کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏﴾ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیه‌السلام.[10]

عبداللّه بن ابان زیات که نزد حضرت رضا علیه‌السلام منزلتى داشت، گوید: به آن حضرت عرض کردم: براى من و خانواده‏ام به درگاه خدا دعا بفرمایید. فرمود: مگر من دعا نمی‌‌کنم؟ به‌خدا سوگند اعمالِ شما هر صبح و شام بر من عرضه مى‏شود. عبداللّه گوید: من این مطلب را بزرگ شمردم. پس فرمود: مگر تو کتابِ خداى عزّوجلّ را نمی‌‌خوانى که فرماید: «و بگو هر کاری می‌‌خواهید بکنید، به‌زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان عمل شما را می‌‌بینند» به‌خدا قسم آن مؤمن، على بن ابى‌طالب است.

روایت دربارۀ صدقات از کتاب دعا و توسل:

محمّد بن عمر بن یزید گوید: به حضرت رضا علیه‌السلام عرض کردم: آقا تاکنون دو پسرم فوت شده؛ اینک پسرک کوچکى دارم. فرمود: برایش صدقه بده.

وقتى خواستم حرکت کنم، فرمود: هرچه خواستى صدقه بدهى، به همان پسر بده و بگو با دستِ خودش به مستمند بدهد، گرچه تکه نانی یا مشتى خوردنى یا چیز دیگرى، هرچند کم باشد، خوب است؛ زیرا هر چیزى که براى خدا داده شود، هرچند هم کم باشد، در صورتى که نیت انسان نیت خالص باشد، در نزد خداوند، بزرگ و زیاد است. خداوند مى‏فرماید:

﴿فمن یعمل مثقال ذرّه خیرا یره و من یعمل مثقال ذرّه شرّا یره﴾[11]

«هرکس به اندازۀ وزنِ ذرّه‏اى کارِ نیک انجام دهد، پاداشِ آن را مى‏بیند و هرکس به اندازۀ سنگینى ذرّه‏اى کار بد انجام دهد، جزایش را خواهد دید».

و نیز مى‏فرماید:

﴿فلا اقتحم العقبه و ما أدریک ما العَقَبهُ فَک رَقَبهٍ أو اطعامٌ فی یومٍ ذی مَسغَبهٍ یتیما ذا مَقرَبَهٍ أو مسکینا ذا مَترَبَهٍ﴾[12]

«به کارِ دشوار و سخت وارد نشده است و نمى‏دانى که آن کارِ دشوار چیست! آزاد کردن بنده‏اى یا غذا دادن در روز گرسنگى به یتیمى که خویشاوند باشد یا مستمندى که خاک‌نشین است».

حضرت امام رضا علیه‏السلام فرمود: خداوند مى‏داند که همۀ مردم نمى‏توانند بنده آزاد نمایند، ازاین‌رو غذا دادن به یتیم و مسکین را برابر با بنده آزادکردن نمود. باز تکرار فرمود که از طرفِ فرزندت صدقه بده.[13]

ابن فهد حلّى در کتاب عُدَّهالداعى پس از بیان روایاتى در فضیلت صدقه مى‏گوید: صدقه بر پنج قسم است:

اول: صدقۀ مال که گذشت.

دوم: صدقۀ جاه و مقام و آن شفاعت است. از رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله نقل شده که فرمود:

«قال رسول اللّه صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله: أفضل الصّدقه صدقه اللّسان. قیل: یا رسول اللّه‏ و ما صدقه اللّسان؟ قال: الشّفاعه تفک بها الاسیر، و تحقن بها الدّم، و تجرّ بها المعروف الى أخیک، و تدفع بها الکریهه».

«بهترین صدقه، صدقۀ زبان است. گفته شد: اى رسول خدا صدقۀ زبان چیست؟ فرمود: شفاعت، که به آن وسیله اسیرى را آزاد کنى یا جانِ مؤمنى را حفظ کنى و نگذارى به ناحق کشته شود یا خیرى را برایش بیاورد و شرّى را از او دور سازد».

سوم: صدقۀ علم و تدبیرِ خوب است که همان مشورت باشد. ازرسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله نقل شده است که فرمودند:

عن النبى صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله: «تصدّقوا على اخیکم بعلم یرشده و رأى یسدّده»

«به برادر دینى خود صدقه بدهید به علمى که هدایت شود و تدبیرى که کارش را محکم گرداند.»

چهارم: صدقۀ زبان به معنى اصلاحِ بینِ افراد و رفعِ اختلاف و نگرانى از آنهاست. خداوند مى‏فرماید:

﴿لاخیر فى کثیر من نجواهم الاّ من امر بصدقه اومعروف او اصلاح بین النّاس﴾[14]

«در بسیارى از سخنانِ درِ گوشى این مردم خیرى نیست، مگر آنکه امر به پرداخت صدقه یا انجام کارِ نیکى بکند یا بینِ مردم را اصلاح نماید.»

پنجم: صدقۀ علم است و آن این است که علمش را در دسترسِ جویندگان و شایستگانِ علم قرار دهد.

از رسول خدا صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله نقل شده که فرمود:

«زکاه العلم تعلیمه من لا یعلمه»[15]

«زکاتِ علم این است که آن را به کسى که نمى‏داند، بیاموزى.»

از امام صادق علیه‌السلام نیز روایت دیگرى به همین بیان نقل شده است.

عن رسول اللّه صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله: «ثلاثه یشفعون الى اللّه‏ یوم القیمه فیشفعهم الأنبیاء ثمّ العلماء ثمّ الشّهداء».[16]

 

[1] ـ نساء، ۸۰.

[2] ـ فصّلت، ۲۰ و ۲۱.

[3]ـ طلاق، 12.

[4] ـ بحارالأنوار،  ۲۳، ۳۴۴.

[5] ـ مستدرک‌الوسائل، 12، ۱۶۱.

[6] ـ بصائرالدرجات، ۱، ۴۲۴.

[7] ـ کافی، ۱، ۲۲۰.

[8] ـ کافی، ۱، ۲۱۹.

[9] ـ امالی (طوسی)، ۴۰۹.

[10] ـ کافی، ۱، ۲۱۹.

[11] ـ سوره زلزال 99: 7 و 8.

[12] ـ سوره بلد 90: 11 ـ 16.

[13] ـ فروع کافى، کتاب الزکاه، باب 1 از ابواب صدقه، حدیث 10.

[14] ـ سوره نساء 4: 114.

[15] ـ عدّه الداعی، باب فی عدم جواز ردّ الصدقه فی المال و تقسیمها على خمسه أقسام، ص 62 و 63،حدیث 1.

[16] ـ بحارالانوار: ج 2، باب 8 از کتاب علم، ص 15، حدیث 29.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است