سخنرانی روز عاشورا محرم ۱۳۹۸
کسی که ولایت و محبّت و معرفت علی علیهالسلام را ندارد و از ایشان تبعیت نمیکند، کمکم خروارها گرد و خاک بر فطرتش مینشیند. تا چه وقت و بهوسیلۀ چه افرادی اینها برطرف شود و چقدر طول بکشد، خدا داند. چهبسا آتشهایی از جهنّم لازم باشد تا این کثافات را از بین ببرد. خداوند فطرت انسان را بر توحید خود و محبّت اولیائش قرار داده است.
دانلود فایلهای صوتی محرم ۱۳۹۸
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
سخنرانی روز عاشورا | سه شنبه ۱۳۹۸/۰۶/۱۹ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
عرض شد امام باقر علیهالسلام فرمودند:
«بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَهِ أَشْیَاءَ عَلَى الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَایَهِ قَالَ زُرَارَهُ فَقُلْتُ وَ أَیُّ شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَایَهُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَ وَ الْوَالِی هُوَ الدَّلِیلُ عَلَیْهِنَ» (کافی، ۲، ۱۸)
«اسلام بر پنج چیز بنا شده؛ نماز و زکاه و حج و روزه و ولایت. زراره گوید: پرسیدم: کدامیک برتر است؟ فرمود: ولایت؛ زیرا کلید همه است، و والى، رهبرِ آنهاست.»
ولایت
دربارۀ نماز و زکات صحبت شد. اکنون دربارۀ ولایت حضرات معصومین علهیمالسلام مطالبی ارائه میشود.
در کتاب اصول کافی، حدود ۴۲ صفحه و بیش از ۹۰ روایت از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام ذکر شده، دربارۀ آیاتی که تأویل آنها مولا علی علیهالسلام و ولایت و محبّت و اطاعت از ایشان و اولاد معصومشان است. در اینجا به چند آیه اشاره میشود.
آیۀ اول:
﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ۞ عَلَىٰ قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ﴾ (شعراء، ۱۹۳ و ۱۹۴)
«روح الامین (جبرئیل) آن را بر قلب تو نازل کرده تا از بیمدهندگان باشی.»
عَنْ سَالِمٍ الْحَنَّاطِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیهالسلام أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ بِلِسانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ» قَالَ هِیَ الْوَلَایَهُ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام (کافی، ۱، ۴۱۲)
امام باقر علیهالسلام فرمودند آنچه باید پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله دربارۀ آن بترساند، ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
یعنی جبرئیل بر قلب رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله نازل شد که بترساند کسانی را که از ولایت و دوستی معصومین دور میشوند.
کسی که ولایت و محبّت و معرفت علی علیهالسلام را ندارد و از ایشان تبعیت نمیکند، کمکم خروارها گرد و خاک بر فطرتش مینشیند. تا چه وقت و بهوسیلۀ چه افرادی اینها برطرف شود و چقدر طول بکشد، خدا داند. چهبسا آتشهایی از جهنّم لازم باشد تا این کثافات را از بین ببرد. خداوند فطرت انسان را بر توحید خود و محبّت اولیائش قرار داده است.
آیۀ دوم:
﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾ (انعام، ۸۲)
«آنها که ایمان آوردند و ایمانشان را با ظلم آلوده نکردند، در امان هستند و هدایت شدهاند.»
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام: «بِمَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلّیاللّهعلیهوآله مِنَ الْوَلَایَهِ وَ لَمْ یَخْلِطُوهَا بِوَلَایَهِ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ فَهُوَ الْمُلَبَّسُ بِالظُّلْمِ» (کافی، ۱، ۴۱۳)
امام صادق علیهالسلام فرمود: «به ولایتى که محمّد صلّیاللّهعلیهوآله آورده، ایمان آوردند و آن را به ولایت فلان و فلان نیامیختند که آن ایمان آمیخته به ستم است.
آیۀ سوم:
﴿وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا﴾ (احزاب، 71)
«هرکس از خدا و رسولش اطاعت کند، رستگاری بزرگی یافته.»
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» فِی وَلَایَهِ عَلِیٍّ وَ وَلَایَهِ الْأَئِمَّهِ مِنْ بَعْدِهِ «فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِیماً» هَکَذَا نَزَلَتْ» (کافی، ۱، ۴۱۴)
امام صادق علیهالسلام: «و هر که اطاعتِ خدا و رسولش کند» در ولایت على و ولایت امامان بعد از او «رستگاری بزرگى یافته است» آیه این گونه نازل شده است.
آیۀ چهارم:
﴿قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَىٰ﴾ (طه، 123)
«خداوند (به آدم و حوا) فرمود هر دو از این مقام فرود آیید (به سوی زمین بروید) در حالی که بعضی دشمن بعضی دیگر خواهید بود. پس اگر هدایتی از سوی من برای شما آمد، هرکس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه میشود و نه بدعاقبت.»
قَالَ «مَنْ قَالَ بِالْأَئِمَّهِ وَ اتَّبَعَ أَمْرَهُمْ وَ لَمْ یَجُزْ طَاعَتَهُمْ» (کافی، ۱، ۴۱۴)
مردى از امام صادق علیهالسلام راجعبه این آیه پرسید، حضرت فرمود: یعنى هرکس به ائمه معتقد باشد و از فرمانشان پیروى کند و از اطاعتشان بیرون نرود (نه گمراه میشود و نه شقی).
آیۀ پنجم:
﴿فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ﴾ (زخرف، ۴۳)
«آنچه بر تو وحی شده، به جدّ بگیر که تو بر صراط مستقیم هستی.»
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ إِلَى نَبِیِّهِ صلّیاللّهعلیهوآله «فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» قَالَ إِنَّکَ عَلَى وَلَایَهِ عَلِیٍّ وَ عَلِیٌّ هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ. (کافی، ۱، ۴۱۷)
امام باقر علیه السلام فرمود: یعنى تو به ولایت على هستى و على همان صراط مستقیم است.
آیۀ ششم:
﴿رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِینَ إِلَّا تَبَارًا﴾ (نوح 28)
«پروردگارا مرا و پدر و مادرم و هر شخص مؤمنی که به خانۀ من وارد شود، ببخش و بر ستمکاران جز هلاکت میفزا!»
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً» یَعْنِی الْوَلَایَهَ مَنْ دَخَلَ فِی الْوَلَایَهِ دَخَلَ فِی بَیْتِ الْأَنْبِیَاءِ (کافی، ۱، ۴۲۳)
امام صادق علیهالسلام فرمود: مقصود ولایت است. هر کس وارد ولایت شود، به خانه پیغمبران وارد شده است.
«ولا تزد الظالمین الا تبارا» یعنی آنها که دشمنی علی و اولادش را داشته باشند.
آیۀ هفتم:
﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا﴾ (احزاب، 33)
«خداوند اراده کرده هر پلیدی را از شما اهلبیت بردارد و شما را از هر جهت پاک گرداند.»
ارادۀ خدای تعالی که از فعلش جدا نیست، برای الآن، قبل و بعد از این چنین است که هر رجس و پلیدی؛ اعم از شرک، جهل و اخلاق ناپسند از شما اهلبیت دور باشد. حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت رحمهاللّه تأکید داشتند که منظور از پلیدی، جهل است.
یعنی علی علیهالسلام تا امام زمان همۀ قرآن را در سینه دارند و اصلاً خودشان قرآن ناطق هستند. تفسیر و تأویل و ظاهر و باطن قرآن را خدای تعالی به ایشان عنایت کرده است.
آیۀ هشتم:
﴿قُلْ هَٰذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِین﴾ (یوسف، 108)
«بگو این راه من است. من و پیروانم مردم را از روی بصیرت بهسوی خدا دعوت میکنیم. منزه است خداوند و من از مشرکان نیستم.»
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیهالسلام فِی قَوْلِهِ تَعَالَى «قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی» قَالَ ذَاکَ رَسُولُ اللَّهِ صلّیاللّهعلیهوآله وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام وَ الْأَوْصِیَاءُ مِنْ بَعْدِهِمْ (کافی، ۱، ۴۲۵)
امام باقر علیهالسلام فرمود: دعوت کنندگان بهسوی خدا، پیغمبر و امیرالمؤمنین و اوصیاء بعد از او هستند.
«هذه سبیلی» یعنی راه من ولایت علی و ائمۀ اطهار علیهمالسلام است و از روی بصیرت این حرف را میزنم.
آیۀ نهم:
﴿وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا﴾ (جن، 18)
«مساجد ازآنِ خداست. پس هیچکس را همراه خدا مخوان!»
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ علیهالسلام فِی قَوْلِهِ «وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً» قَالَ هُمُ الْأَوْصِیَاءُ. (کافی، ۱، ۴۲۵)
امام کاظم علیهالسلام فرمود: آنها اوصیاء هستند.
مساجد یعنی محلی که باید عبادت خدا در آن شود و عبادت شدنش بدون ولایت و دوستی ائمۀ اطهار علیهمالسلام فایدهای ندارد. غیر خدا کسی را نخوانید، یعنی به اطاعت کسانی که ولیّ خدا نیستند، درنیایید.»
اشک و دلشکستگی
آنچه لازم بود ظاهر شود از دلشکستگی و جاری شدن اشک، خداوند عنایت کرد و این نعمتی است از جانب او.
همانطور که میدانید نزدیک به چهل روایت دربارۀ گریه بر حسین بن علی علیهماالسلام (بکاء و ابکاء و تباکی) رسیده که بیشترِ این روایات صحیحاند. چهل روایت، در حد تواتر به حساب میآید و وقتی روایت به تواتر برسد، دیگر به صحت و سقم آن نگاه نمیکنند؛ چراکه نزد اهل فقه و اصول چهل روایت نمیتواند ساختگی باشد. علی الخصوص که بیشتر این روایات از بزرگانی مثل جناب کلینی، جناب صدوق و بزرگان دیگر نقل شده و کتابهای مهمی دربارۀ آنها رسیده است.
همانطور که عرض شد این یک واقعیت است که وقتی دل شکسته و اشک جاری شود، توجه به حسین بن علی علیهماالسلام حاصل میشود.
این ارادۀ خداست و در ارادۀ خدا نمیتوان چون و چرا کرد.
حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت در کلمه طیبه بحثهای مفصل فقهی و اصولی در این باره آوردهاند و کسانی که مایل باشند، میتوانند با دقت آن را بخوانند. ایشان روایات را از جهت تطبیق با آیات قرآن و اینکه آیا موردی برای تخصیص زدن دارد یا خیر و از جهات دیگر بررسی کردهاند و از جهت فن روایی مسأله را کاملا اجتهاد کردهاند. اگر طلاب عزیز یا کسانی که اهل این علم هستند، بخواهند، میتوانند مراجعه کنند و دیگران نیز میتوانند از اهل علم بپرسند. به هر حال کاملاً واضح کردند که گریه بر امام حسین علیهالسلام و دل شکسته شدن برای ایشان انسان را پاک می کند. البته مسائلی چون حق الناس -از جهات مختلف- در جای خود قرار دارد.
انفاق امام حسین علیهالسلام
همانطور که میدانیم از روز هفتم آب بر یاران امام حسین علیهالسلام بسته شد. در این شرایط معلوم نیست غذایی باقی مانده باشد یا خیر، شاید فقط خرما. مقاتل دربارۀ غذا و کمبود آن کمتر نوشتهاند و اگر هم غذایی بود، اول به اطفال میدادند. مثل آب که تا شب عاشورا کم و بیش بود، امّا بعد از وضو و غسلِ شب عاشورا آن را میان کودکان تقسیم کردند و حضرت سهم خود را در راه خدا به آنان بخشید.
در روز عاشورا اصحابی که برای امام ماندند، همه امتحان داده بودند و مثل جان حضرت اباعبداللّه حساب میشدند. وقتی انسان دوستی را امتحان میکند و در هر شرایط همراه اوست، مانند جانش میشود. یاران امام حسین علیهالسلام نیز اینگونه بودند؛ زهیر بن قین، حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و سایر بزرگان. امّا حضرت در راه خدا از این یاران باوفا گذشت و آنها را برای رضای خدا فدا کرد و فرمود بروید و از دین رسول خدا حمایت کنید.
در مقابل ایشان کسانی بودند که واقعاً به ظالم چسبیده بودند و به غیر خدا گرویده بودند از قرآن تبعیت نمیکردند. همانطور که گفته شد کسی که از امام ناحق اطاعت کند، دین و ایمانی نخواهد داشت، بلکه جز فرورفتن در هلاکت و سقوط چیزی ندارد. ﴿أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ﴾ (اعراف، ۱۷۹)
بعد از اصحاب نوبت به بنی هاشم رسید و اول از همه فرزند عزیزش حضرت علیاکبر به میدان رفت، کسی که امام حسین علیهالسلام فرمود ما هرگاه میخواستیم نظر به پیامبر کنیم به او مینگریستیم. او را فرستادند و خدا داند چه حالی پیدا کرد وقتی بالای سر فرزندش رسید. بعضی گفتند حسین از دنیا رفت. این انفاق امام حسین علیهالسلام در راه خدا بود.
حضرت زینب فرزند فاطمه و علی علیهمالسلام است و میفهمد باید چه کند. ایشان دو فرزند خود را آورد و گفت اینها فدای علیاکبر. زینب کبری برادر خود را بلند کردند، وگرنه همانجا امام جان سپرده بود.
بعد از آن قاسم را فدا کرد؛ اباالفضل علیهالسلام را فدا کرد؛ برادری که از اول با حسین بود و میگفت من غلام شمایم، مادرم کنیز مادر شماست. چنین آقایی را امام در راه خدا انفاق کردند.
طفل شش ماهه را سر دست آورد و انفاق کرد.
السلام علیک یا اباعبداللّه و علی الارواح التی حلت بفنائک