سوره مریم آیه ۷۴ تا ۷۶ | جلسه ۳۱
حتی آنها هم که راه کج میروند، اگر به قلب خود رجوع کنند، حق را درمییابند. خداوند دائم توجه و آگاهی میدهد؛ سخنان انبیاء و ائمه و مؤمنان پیوسته به گوششان میرسد، امّا اعتنا نمیکنند.
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مریم | آیه ۷۴ تا ۷۶ | یکشنبه ۱۳۹۹/۰۷/۱۳ | جلسه ۳۱ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَ رِءْیاً (۷۴)
چه بسیار اقوامی را پیش از آنها هلاک کردیم که ثروتشان بیشتر و ظاهرشان آراستهتر بود.
قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَهِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا حَتَّى إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَهَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً (۷۵)
بگو: آنکه در گمراهی است خدای رحمان به او مهلت میدهد تا هنگامی که آنچه را وعده داده شده، ببیند که یا عذاب است یا قیامت. به زودی خواهند دانست جایگاه چه کسی بدتر و لشکرش ضعیفتر است.
وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا (۷۶)
خداوند بر هدایت کسانی که هدایت شدند، میافزاید. اعمال صالحی که باقی میماند، نزد پروردگارت ثوابِ بهتر و عاقبتِ نیکوتری دارد.
«وَ کَمْ أَهْلَکْنا» چه بسیار هلاک کردیم «قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ» اقوامی را پیش از آنها «هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً» که ثروتشان بیشتر «وَ رِءْیاً» و ظاهرشان بهتر بود. (74)
«قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَهِ» بگو: کسی که در گمراهی باشد «فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا» خدای رحمان به او مهلت میدهد «حَتَّى إِذا رَأَوْا» تا زمانی که ببیند «ما یُوعَدُونَ» آنچه وعده داده شده «إِمَّا الْعَذابَ» که یا عذاب است «وَ إِمَّا السَّاعَهَ» یا قیامت. «فَسَیَعْلَمُونَ» به زودی خواهند دانست «مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکاناً» چه کسی جایگاهش بدتر «وَ أَضْعَفُ جُنْداً» و لشکرش ضعیفتر است. (75)
«وَ یَزیدُ اللَّهُ» خداوند زیاد میکند «الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً» هدایتِ کسانی را که هدایت شدند. «وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ» اعمال صالحی که باقی میماند «خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً» نزد پروردگارت ثواب بهتر «وَ خَیْرٌ مَرَدًّا» و عاقبت نیکوتری دارد. (76)
وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ…؛ برخی میگویند: شما همیشه بر امام حسین علیهالسلام اشک میریزید؛ دعای کمیل و ابوحمزه میخوانید و گریه میکنید، ولی ما همیشه میخندیم؛ شادیم و از زندگی لذت میبریم، کدامیک از ما بهتریم؟
آنچه نزد این افراد اهمیت دارد، دنیا و مال و مقام دنیاست. قهراً دیدگاهشان با کسانی که از مادیات دور شدند، فرق دارد.
مؤمن اگر وضع مالی خوبی داشته باشد، به اندازۀ زندگی خود برمیدارد و زیادی را صرف فقرا و مؤمنان میکند و لذتی از این کار میبرد که ثروتمندان دنیاطلب هرگز درک نمیکنند. این زندگی معنوی است.
فرزند حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت میگفتند: مقداری پول دست آقا رسیده بود. آقا شب مرا صدا زدند و گفتند این پول را همین الآن به فلانی برسان. گفتم: حالا چه عجلهای، صبر کنید تا فردا. گفتند: نمیدانی اگر این پول الآن به او برسد، چقدر دلش شاد میشود.
روزی یکی از رفقا آمد و از قرضهایش نزد حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت شکایت کرد. آقا به فرشی که کف اتاقشان پهن بود اشاره کردند و گفتند این را بفروش و قرضهایت را بده.
مؤمن مانند مولا علی و ائمۀ اطهار علیهمالسلام از فقرا غافل نیست. برعکسِ دنیاپرستانی که هیچ اعتنایی به فقرا ندارند و میگویند اینها انگل جامعه هستند. این زندگی حیوانی است. وقتی هم میمیرند به جای اینکه روحشان آزاد شود، در نزول و ظلمات هستند و خدا داند جایگاهشان کجا باشد، در حالی که صلاحیت دریافت نعمتهای معنوی خدای تعالی را داشتند.
وَ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً وَ رِءْیا؛ پیش از اینها بسیار افراد و امّتهایی را هلاک کردیم که زندگی بهتر و ظاهر زیباتری داشتند.
اینهمه خدای تعالی از گذشتگان، از قوم نوح و هود و صالح و موسی و فرعون سخن به میان آورده تا عبرت ما شود.
فرعون بنیاسرائیل را به بردگی گرفته بود و آنها را ریزهخوار نعمتهای خود میدانست. اینهمه جنایت در حقشان کرد؛ مردانشان را میکشت، زنانشان را به اسیری میگرفت؛ شکمهای مادران را میدرید تا حکومت خود را محکم کند. بعد هم میگفت: موسی میخواهد دینتان را بگیرد و شما را از این سرزمین بیرون کند.
قُلْ مَنْ کانَ فِی الضَّلالَهِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا؛ کسانی که در گمراهی هستند، خدای تعالی مهلتشان میدهد.
گمراهی گاه در اعتقادات است و گاه در اعمال. گمراهی در اعمال یعنی ظاهراً میگوید مسلمانام ولی نه نمازی میخواند، نه روزهای میگیرد و نه دیگر واجبات را انجام میدهد، اگر هم انجام دهد دائمی نیست.
خداوند چنین کسی را مهلت میدهد و حتی کمک میکند تا وعدۀ الهی را به چشم ببیند. وعدۀ الهی یا عذاب در همین دنیاست؛ مثل قوم نوح و هود و صالح و دیگران یا عذاب اخروی در برزخ و قیامت است.
در سورۀ اسراء میفرماید:
﴿مَنْ کانَ یُریدُ الْعاجِلَهَ عَجَّلْنا لَهُ فیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُریدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُورا ۞ وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعى لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورا ۞ کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُورا﴾[1]
«هرکس دنیای زودگذر را بخواهد، به اندازهای که بخواهیم و به هرکه اراده کنیم، زود میدهیم، سپس جهنّم را بر او مقرّر میداریم که خوار و رانده شده در آتش افتد. و هرکس آخرت را بخواهد و برای آن تلاش کند و مؤمن باشد، پاداش داده میشود. هریک از این دو گروه را از عطای پروردگارت کمک میدهیم و عطای پروردگار تو از کسی منع نشده.»
انسان در این دنیا مختار است. خدای تعالی راه درست و غلط را معلوم کرده، میفرماید هرکدام را میخواهی انتخاب کن. یکی راه صحیح را انتخاب میکند؛ از نعمت ایمان بهره میگیرد؛ از دنیا به اندازهای که خدا نصیبش کرده، استفاده میکند و آنچه خدا فرموده انجام میدهد، دست آخر هم با شادی و نشاط از دنیا میرود. ولی آنکه دنیا را برگزید و به آخرت پشتپا زد، شاید از نعمتهای دنیا بهرهمند شود و شاید هم نشود، ولی در آخرت زیانکار و تهیدست است.
حَتَّى إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُون؛ گمراهان مهلت داده میشوند تا عذاب خود را یا در این دنیا یا در آخرت ببینند؛ مثل کسانی که در کربلا با حسین بن علی علیهماالسلام جنگیدند و عدۀ زیادی از آنها در زمان مختار با ذلّت و خواری عذاب شدند.
عدهای هم مثل بنیعباس ماندند تا عمرشان به سر آمد و از لحظۀ مرگ عذاب اعمال خود را چشیدند.
فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضْعَفُ جُنْدا؛ قیامت که برپا شود، همه میفهمند چه کسی جایگاه بدتر و سپاه ضعیفتری دارد.
همه عمر خود را گذراندند، امّا عنایت خدای تعالی شامل حال مؤمنان میشود یا کافران؟ آیا لشکریان نمرود و فرعون بیشتر بود یا لشکر خدا؟
وقتی حضرت موسی با ششصدهزار نفر از مصر بیرون آمد، فرعون گفت: «إِنَّ هؤُلاءِ لَشِرْذِمَهٌ قَلیلُون»[2] یعنی آنها عدۀ اندکی هستند. معلوم میشود لشکریان او بیش از دو برابر آنها بود، امّا خدای تعالی همه را غرق کرد. این عذابی بود که خودشان مهیّا کرده بودند.
وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً؛ انبیاء همواره میگفتند: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطیعُون» (تقوای الهی پیشه کنید و از من اطاعت کنید). مؤمنان با فکر و بصیرت قبول میکردند و هدایت میشدند.
معنای فکر و بصیرت این نیست که کتابهای متعدد بخواند و زیاده از حد وسواس به خرج دهد، همین که از روی خلوص نیّت به دل خود رجوع کند، ملتفت میشود.
خدای تعالی فطرت انسان را طوری خلق کرده که حق را زود میشناسد، اگر به آن تن دهد! حق یعنی خدای تعالی که خالق همۀ عالم است؛ حق یعنی پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام. همین که آدمی در راه قرار گیرد، خدای تعالی هر روز هدایتش را بیشتر میکند.
وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا؛ باقیاتِ صالحات اعمال خوب انسان است. نمازی که میخواند؛ روزهای که میگیرد؛ خدا را حاضر و ناظر میداند و حضرات معصومین علهیمالسلام را شاهد اعمال خود میبیند. اینها هدایت پروردگار است که خدای تعالی همواره بر آن میافزاید.
آثار این اعمال نزد پروردگار وجود دارد و بعد از مرگ بهصورتِ باغ و بهشت و نعمتهای عالی به او نشان میدهند.
آنها هم که عنایات بیشتری از خدای تعالی خواستند و در امتحانات استقامت کردند، خداوند درجات عالی نصیبشان فرمود؛ مثل سلمان و ابوذر و مقداد.
حکایات بسیار در کتابهای مختلف با سندهای محکم نوشته شده، روایات بیشمار و آیات متعدد قرآن در این باره رسیده. علاوه بر اینها قلب و روح مؤمن شاهد این معناست.
حتی آنها هم که راه کج میروند، اگر به قلب خود رجوع کنند، حق را درمییابند. خداوند دائم توجه و آگاهی میدهد؛ سخنان انبیاء و ائمه و مؤمنان پیوسته به گوششان میرسد، امّا اعتنا نمیکنند.
[1] ـ اسراء، ۱۸ تا ۲۰.
[2] ـ شعرا، ۵۴.