هجدهم رمضان ۱۴۴۴ – ۱۴۰۲ | حجت الاسلام والمسلمین ترابیان
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
هجدهم رمضان ۱۴۴۴ – ۱۴۰۲ | یکشنبه ۱۴۰۲/۰۱/۱۹ | حجت الاسلام والمسلمین ترابیان
تفسیر سورۀ دخان
رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ(6) رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنینَ (7)
رَحْمَهً مِنْ رَبِّک؛ به اینجا رسیدیم که خدای تعالی میفرماید همۀ برکاتی که در لیلهالقدر قرار دادیم، از نزول قرآن و ارسال رسل و تنزیل ملائکه و فیوضاتی که به عالم خلقت رسید، همه رحمتی از جانب پروردگار توست.
داستان، داستان رحمت بیانتهای حق تعالی است. اینهمه برای این است که خدای تعالی رحمت خود را بر بندگانش ظهور دهد و بندگان هم استفاده کنند.
او جلّجلاله، به فرمایش آیتاللّه محمّدتقی نجابت رضوان اللّه تعالی علیه، دعوت عجین با امید میفرماید. اراده دارد طلبی در بندگانش ایجاد کند که همراه با امید و لطف و عنایت خود باشد و مردم هم بیایند و استفاده کنند، والّا خدای تعالی تقدیراتش را مقدّر میکرد و احدی را مطلع نمیساخت.
اگر لیلهالقدر را قرار نمیداد، هیچ فرقی برای او نداشت، لکن برای ما خیلی فرق میکند. برای ماست که خدای تعالی اینهمه لطف و رحمت ظاهر فرموده تا با دعا و طلب و امید و حسنظنّی که به او داریم، از این فرصت استفاده کنیم.
پس باید با چشم امید و با حرص و ولع، از این رحمت بیمنتها بهره برداری کنیم و ذرّهای ناامیدی در وجودمان نباشد. ذرّهای سوءظنّ و خیال بیجا به خدای تعالی نداشته باشیم که شاید نبخشد، شاید اجابت نکند، شاید… .
یک معنای دیگر «رَحْمَهً مِنْ رَبِّک» که خدای تعالی از برکت رسول خدا و اهلبیت علیهمالسلام نصیبمان کند این است که انسان در اثر تقرّب به حضرت ربّالعالمین به جایی برسد که خود مخاطب به این خطاب شود؛ یعنی به طفیل وجود رسول خدا و اهلبیت علیهمالسلام به ما نیز خطاب شود «رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ» ای که در این شب قدر، در بساط رحمت خاص پروردگار عالم وارد شدی، این رحمتی است که پروردگار تو قرار داده!
إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ؛ خدای تعالی در مقام استیناف بیانی است. در بیان اینکه این رحمت بیمنتها بر اساس چیست، میفرماید بهخاطر این است که او سمیع و علیم است.
ضمیر در «انّه» میتواند ضمیر شأن باشد و «هو» اسم ذات؛ یعنی به درستی که شأن چنین است که هو جلّجلاله سمیع و علیم است. همچنین میتواند ضمیر عاید به «ربّک» باشد و «هو» ضمیر فصل -همان تعبیری که حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت میفرمودند- یعنی خود خودش سمیع و علیم است.
سمیع و علیم بودن خدای تعالی اقتضای اینهمه لطف و عنایت داشته. این رحمت بر اساس سمیع و علیم بودن اوست، بر اساس علمی است که خدای تعالی به موجودات، بالأخص بنیآدم دارد که باید به کجا برسند و اقتضایشان چیست.
ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف حق ناگفتۀ ما میشنود
ما عدم بودیم، هیچ بودیم. حالا هم همین طور هستیم، ولی لطف خدای تعالی «ناگفتۀ ما میشنود». او سمیع است، آن چنان که سرّ سویدای قلوب را میشنود و آنچه را هنوز نگفتهایم، میداند.
ما عدمهاییم و هستیهانما
تو وجود مطلقی فانینما
ما همه شیران ولی شیر عَلَم
حملهشان از باد باشد دمبهدم
باد ما و بود ما از داد توست
هستی ما جمله از ایجاد توست
هرچه داریم به لطف خدای تعالی است. این رحمت بیمتنهای الهی بر اساس علیم و سمیع بودن اوست.
در اعمال ماه مبارک رمضان ده تسبیح وارد شده که شیخ عباس قمی این تسبیحات را بعد از اعمال شبها و سحرهای ماه رمضان آورده است. در این تسبیحات سمیع و علیم بودن خدای تعالی به زیبایی بیان شده؛
«سُبْحانَ اللّهِ بارِئِ النَّسَمِ، سُبْحانَ اللّهِ الْمُصَوِّرِ، سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الْأَزْواجِ کُلِّها، سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ، سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوىٰ، سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ کُلِّ شَىْءٍ، سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ مَا یُرىٰ وَمَا لَایُرىٰ، سُبْحانَ اللّهِ مِدادَ کَلِماتِهِ، سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، سُبْحانَ اللّهِ السَّمِیعِ الَّذِى لَیْسَ شَىْءٌ أَسْمَعَ مِنْهُ، یَسْمَعُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مَا تَحْتَ سَبْعِ أَرَضِینَ، وَیَسْمَعُ مَا فِى ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ، وَیَسْمَعُ الْأَنِینَ وَالشَّکْوىٰ، وَیَسْمَعُ السِّرَّ وَأَخْفىٰ، وَیَسْمَعُ وَساوِسَ الصُّدُورِ ، وَلَا یُصِمُّ سَمْعَهُ صَوْتٌ»
«منزه است خدای آفرینندۀ هر تنفس کننده، منزّه است خدای صورتگر، منزّه است خدای آفرینندۀ همۀ جفتها، منزّه است خدای آفریننده تاریکیها و نور، منزّه است خدای شکافندۀ دانه و هسته، منزّه است خدای پدیدآورندۀ هر چیز، منزّه است خدای آفرینندۀ آنچه دیده میشود و آنچه دیده نمیشود، منزّه است به امتداد کلمات بیپایانش، منزّه است خدا پروردگار جهانیان، منزّه است خدای شنوا که هیچکس شنواتر از او نیست. از فراز کرسی حکومتش میشنود آنچه زیر هفتزمین است و میشنود آنچه در تاریکیهای خشکی و دریاست و میشنود نالهها و شکایتها را و میشنود پنهان و پنهانتر را و میشنود وسوسههای نهان در سینهها را و شنواییاش را هیچ صدایی کر نکند.»
پاک منزه است اللّه جلّجلاله که سمیع است، بهنحوی که سمیعتر از او نیست، بلکه هر شنوایی که در عالم است، از شنوایی اوست.
همۀ اولیاء خدا، پیامبر اکرم و اهلبیت علیهمالسلام سمعی که دارند که در شرق و غرب عالم، در ملکوت و ماورای ملکوت، هر چیزی را در هر جا میشنوند، از سمع خدای تعالی است.
او سمیع است، امّا نه با اسباب است، نه با گوش. او نیازی به گوش ندارد. سمع مجرد است و از طاقۀ علم است. خدای تعالی بهواسطۀ احاطۀ وجودیاش سمیع است و میشنود.
«وَیَسْمَعُ مَا فِى ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ» آنچه در ظلمت خشکیها و دریاهاست. در اعماق اقیانوسها، صدای ماهیانی که هیچ موجودی متوجه نمیشود و بهوسیلۀ دستگاهایی ردیابی میشوند که اصلاً انسان از آنها خبر ندارد، صداهایی که در آسمانهاست، او میشنود.
صدا ازبینرفتنی نیست؛ یعنی اگر خدا تفضل کند و بشر دستگاههایی بسازد، میتوان صدای مبارک رسول خدا در تلاوت قرآن کریم یا صدای آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام در دعوتی که داشتند و خطبههایی که میخواندند، شنید. این صداها الآن در آسمان هست.
«وَیَسْمَعُ الْأَنِینَ وَالشَّکْوىٰ» نالهها و شکایتها را میشنود.
«وَیَسْمَعُ السِّرَّ وَأَخْفىٰ» سرّ سویدای دلها و آنچه مخفیتر از سرّ است، میشنود.
«وَیَسْمَعُ وَساوِسَ الصُّدُور» وسوسههای دلها را میشنود.
«وَلَا یُصِمُّ سَمْعَهُ صَوْتٌ» هیچ صوتی سمع او را ناشنوا نمیکند. اینهمه سروصداهایی که در عالم است. اگر ما همۀ این صداها را میشنویدیم، دیوانه میشدیم، حتی اندکی از آنها را اگر بشنویم، دیوانه میشویم.
هیچ صدایی مانع صدای دیگر برای او نیست. هیچ دعایی مانع شنیدن دعای دیگر نیست. اینطور نیست که میلیاردها نفر دعا بخوانند و او نداند به کدامش گوش کند. چون به همۀ عالم وجود احاطۀ وجودی دارد.
صدا و نالهای که در وجود شما قرار داده، تضرع و طلبی که گذاشته، قبل از اینکه صدایش درآید، خودش قرا ر داده و اطلاع دارد.
ما یک صدای رعد و برق که میشنویم، صدای دیگری نمیشنویم. بعضی صداها چنان بر گوش ما تأثیر میگذارند که دیگر هیچ صدایی نمیشنویم و بهصورت موقت یا دائم کر میشویم؛ مثل صدای بعضی توپها و انفجارها، امّا خدای تعالی اینطور نیست. او به سمع احاطۀ وجودی دارد.
الْعَلیمُ؛ علم مطلق و علیم مطلق خدای تعالی است.
رضوان خدای تعالی به حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت در جلد اول شرح اسماء، حدود صفحۀ ۱۸۵ دربارۀ علیم بودن خدای تعالی مطالب بلند و تعبیرات زیبایی فرمودهاند که البته مقدرای هم سخت است.
خلاصۀ فرمایش ایشان این است که علم خدای تعالی بهواسطۀ این است که وجود مطلق است؛ صرف الوجود و وجود بسیط است.
شما در عالم چیزی سراغ دارید که وجود نداشته باشد؟ وجود در مقابل عدم است. اگر عدم باشد، نیست. هرچه در عالم است، وجود است. این وجود از وجود مطلق نشأت گرفته. «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» وجود آنچه در آسمانها و زمین است، از وجود خدای تعالی است
بهواسطۀ این وجود و اینکه او وجود مطلق و خیر مطلق است، هیچ چیزی از او مخفی نمیماند و علمش به عالم امکان «علم حضوری» است.
در بیان معنای علم حضوری، از باب تشبیه و در عین تنزیه خدای تعالی، عرض میکنیم که علم ما به خودمان، علم به اینکه الآن هستیم و اینجا نشستهایم، علم حضوری است. چه متوجه باشیم و چه نباشیم این علم هست.
علم خدای تعالی به همۀ عالم، از ماورای جبروت تا ناسوت، با همۀ عظمتی که در این عالم قرار داده، علم حضوری است؛ چون همهجا حضور و وجود خدای تعالی هست. هرکه هرچه دارد از وجود اوست؛ پس علمش علم حضوری است. هیچچیز بر او مخفی نمیماند.
در فرازهایی از تسبیحات روزهای ماه مبارک رمضان دربارۀ علم خدای تعالی و تسبیح او به علمی که دارد، آمده است:
«سُبْحَانَ الَّذِی یَعْلَمُ ما تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثى وَ ما تَغِیضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ کُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ الْکَبِیرُ الْمُتَعالِ سَواءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ»
منزّه است خدایى که تمام آنچه را مادهها به آن باردار مىشوند و یا رحم آنها مىکاهد و یا مىافزاید، مىداند و هر چیز نزد او اندازهاى دارد و داناى غیب و آشکار است. بزرگ والاست، برای او برابر است که کسی از شما آهسته سخن گوید یا بلند و پنهان شونده در شب باشد یا راهرونده آشکار در روز.»
«سُبْحانَ اللّهِ الَّذِى عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لَایَعْلَمُها إِلّا هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلّا یَعْلَمُها وَلَا حَبَّهٍ فِى ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یابِسٍ إِلّا فِى کِتابٍ مُبِینٍ»
پاک و منزّه است خدایی که کلیدهای درِ غیب اسرار نهان نزد اوست و آنها را کسی جز او نمیداند و به هر چه در خشکی و دریاست آگاهی دارد و برگی از درخت نمیافتد مگر آنکه میداند و نیست دانهای در تاریکیهای زمین و نه تر و خشکی مگر اینکه در کتاب مبین است.
دانههایی که در ظلمتهای زمین قرار میگیرند، گاهی مدتها، حتی برخی سالها میمانند تا صلاحیت و استعداد رشد پیدا کنند.
هیچ ترو خشکی نیست، مگر اینکه در کتاب علم الهی و در قلب شریف رسول خدا و اهلبیت علیهمالسلام وجود دارد.
«سُبْحانَ اللّهِ الَّذِى یَعْلَمُ مَا فِى السَّماواتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ مَا یَکُونُ مِنْ نَجْوىٰ ثَلاثَهٍ إِلّا هُوَ رابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَهٍ إِلّا هُوَ سادِسُهُمْ وَلَا أَدْنىٰ مِنْ ذٰلِکَ وَلَا أَکْثَرَ إِلّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّ اللّٰهَ بِکُلِّ شَىْءٍ عَلِیمٌ»
منزّه است خدا که «آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است میداند. هیچ گفتوگوی محرمانهای میان سه نفر نیست، مگر آنکه او چهارمین آنهاست و نه میان پنج نفر، مگر آنکه او ششمین آنهاست و نه کمتر از آن و نه بیشتر، مگر آنکه او هرجا باشند با آنان است، سپس روز قیامت ایشان را به اعمالی که انجام دادهاند آگاه میکند؛ زیرا خداوند به هرچیزی داناست.
فهم این مطالب و این معانی و صفاتی که بیان میفرمایند و اینطور خدا را به ما معرفی میکنند، اهمیت دارد. خدا از برکت رسول خدا و اهلبیت علیهمالسلام به ما بفهماند و به این باور برسیم که «انه هو السمیع العلیم».
رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما؛ دوباره مسألۀ ربوبیت خدای تعالی در این آیه تکرار میشود تا متوجه ربوبیت او به آسمانها و زمین و آنچه مابین آنهاست شویم.
رضوان خدا به حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت، در صحبتهای خود بر این مطلب بسیار تأکید میفرمودند که اگر کسی ربوبیت حق تعالی را متوجه شود، وحدانیت پروردگار را میفهمد.
حضرت آیتاللّه سید علیمحمّد دستغیب میفرمودند حدیث شریف توحید مفضّل که به بیان مبارک امام صادق علیهالسلام نقل شده، برای اینکه انسان مقداری ربوبیت خدای تعالی را متوجه شود، بسیار مفید است.
إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنینَ؛ اگر میخواهید به یقین برسید و اگر اهل یقین هستید، باید متوجه ربوبیت حق تعالی شوید.
خدایا بهحق محمّد و آلمحمّد ما را از معارف قرآن کریم و اهلبیت علیهمالسلام هرچه بیشتر سیراب بفرما و برای ما محبّت و معرفت خود و محمّد و آل محمّد را مقدّر فرما!