عید فطر ۱۴۳۶ | سوره اعراف آیه ۱۶۳ تا ۱۶۶ | جلسه ۷۳
از خدا مىخواهیم به حق محمّد و آل محمّد به دل آقایان بیندازد که این عزیزان را هر چه زودتر آزاد کنند تا هم دل مردم خوشحال شود و هم مردم دنیا بفهمند قول و فعل آقایان یکى است. امیدواریم صدق و صفا را بیشتر نشان دهند تا جان تازهاى در مردم پیدا شود.
دانلود فایل های صوتی رمضان ۱۳۹۴
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
شنبه ۱۳۹۴/۰۴/۲۷ | عید فطر ۱۴۳۶ |
تفسیر سوره اعراف آیه ۱۶۳ تا ۱۶۶ جلسه ۷۳ |آیت الله سید علی محمد دستغیب
وَ سْئَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَهِ الَّتی کانَتْ حاضِرَهَ الْبَحْرِ اِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ اِذْ تَأْتیهِمْ حیتانُهُمْ یَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعآ وَ یَوْمَ لا یَسْبِتُونَ لا تَأْتیهِمْ کَذلِکَ نَبْلُوهُمْ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ(163)
و از آنان سرگذشت شهرى را که در کرانه دریا بود، بپرس! هنگامى که در روز شنبه تجاوزگرى کردند؛ زیرا در روز شنبه ماهىهایشان روى آب مىآمدند و در غیر شنبه نمىآمدند. بدینسان آنان را به خاطر نافرمانىشان آزمودیم.
وَ اِذْ قالَتْ أُمَّهٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمآ اللهُ مُهْلِکُهُمْ أوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذابآ شَدیدآ قالُوا مَعْذِرَهً اِلى رَبِّکُمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ(164)
و هنگامى که گروهى از آنان گفتند: چرا کسانى را که سرانجام خداوند هلاکشان مىکند یا به عذاب شدید گرفتارشان مىسازد، موعظه مىکنید، گفتند: تا عذرى در پیشگاه پروردگارتان داشته باشیم و شاید تقوا پیشه کنند.
فَلَمّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ أنْجَیْنَا الَّذینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أخَذْنَا الَّذینَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئیسٍ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ(165)
پس هنگامى که آنچه را بدان تذکّر داده شده بودند، فراموش کردند، کسانى را که نهى از منکر مىکردند، نجات دادیم و ستمکاران را به سزاى نافرمانىهایشان به عذابى سخت گرفتار کردیم.
فَلَمّا عَتَوْا عَنْ ما نُهُوا عَنْهُ قُلْنا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَهً خاسِئینَ(166)
پس هنگامى که از آنچه نهى شده بودند، تخلّف کردند، به آنان گفتیم : به شکل بوزینگان رانده شده درآیید!
عذاب قانونشکنان و تماشاچیان
در زمان پیامبرى حضرت داوود، گروهى در شهر ایله که در ساحل دریاى سرخ قرار داشت، زندگى مىکردند. خداوند آنها را از صید ماهى در روز شنبه نهى کرده بود و پیامبران این نهى خدا را به آنها گفته بودند. آن روز را ماهیان احساس امنیت مىکردند و کنار دریا ظاهر مىشدند، ولى روزهاى دیگر به قعر دریا مىرفتند.
دنیاپرستان بنى اسرائیل براى صید ماهى فراوان، کلاه شرعى و نقشه عجیبى طرح کردند و آن نقشه این بود که حوضچهها و جدولهایى در کنار دریا درست کنند، به طورى که ماهىها به آسانى وارد حوضچه شوند و محبوس گردند و روز یکشنبه اقدام به صید آنها کنند.
با همین نیرنگ و ترفند ماهى زیادى نصیبشان مىگردید؛ ثروت سرشارى را از این راه به دست مىآوردند و مدّتى زندگى را به این منوال پشت سر نهادند.
در آن شهر حدود هشتاد و چند هزار نفر جمعیت زندگى مىکردند. اینها مطابق روایاتى که نقل شده، سه دسته بودند: یک دسته از آنها (حدود هفتادهزار نفر) به این حیله خشنود بودند و به آن دست زدند. یک دسته از آنها که حدود ده هزار نفر بودند، آنان را از مخالفت خداوند نهى مىکردند و دسته سوم ساکت بودند و به علاوه به نهى کنندگان مىگفتند: «لِمَ تَعِظُونَ قَوْمآ اللهُ مُهْلِکُهُمْ أوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذابآ شَدیدآ» (چرا کسانى را که سرانجام خداوند هلاکشان مىکند یا به عذاب شدید گرفتارشان مىسازد، موعظه مىکنید؟)
نهىکنندگان در پاسخ مىگفتند: ما این قوم را پند مىدهیم تا در پیشگاه خداوند معذور باشیم و شاید که تقوا پیشه کنند.
گفتار این دسته که مکرر نهى از منکر مىکردند، تأثیر نکرد، وقتى که در گفتار خود اثر ندیدند از آنها دورى کرده و در قریه دیگرى سکونت نمودند و با خود گفتند: هیچ اطمینانى نیست؛ چرا که ممکن است ناگهان نیمه شبى، عذاب نازل شود و ما در میان آنها باشیم.
پس از رفتن آنها، شبانگاه خداوند تمام ساکنین شهر ایله را به صورت بوزینه مسخ کرد. صبح که شد، کسى دروازه شهر را باز نکرد؛ نه کسى وارد مىشد و نه کسى از شهر بیرون مىآمد.
خبر این حادثه به روستاهاى اطراف رسید، مردم روستاهاى اطراف براى کسب اطلاع، کنار آن قریه آمدند و از دیوار بالا رفتند، ناگاه دیدند ساکنان آنجا به طور کلى به صورت بوزینهها مسخ شدهاند و همه آنها بعد از سه روز هلاک شدند.
امام صادق علیهالسلام مىفرماید: هم آنان که این حیله را کردند و هم آنان که در برابر این قانون شکنى، سکوت نمودند، همه هلاک شدند، ولى آنان که امر به معروف و نهى از منکر نمودند، نجات یافتند. آرى این است مجازات قانون شکنان و آنان که، مفاسد را مىبینند ولى تماشا کرده و بىتفاوت مىمانند.
امام سجاد علیهالسلام فرمود: اهالى روستاهاى اطراف آمدند و از دیوار قلعه ایله بالا رفتند و دیدند همه اهل قریه از زن و مرد، میمون شدهاند. اهالى روستاها که خویشان و دوستان خود را مىشناختند، نزد آنها رفته و از تک تک آنها مىپرسیدند: آیا تو فلانى نیست؟ او گریه مىکرد و با سرش اشاره مىنمود و مىگفت: آرى، همانم.
آنها سه روز همین گونه ماندند، روز سوم طوفان شدیدى برخاست و همه آنها را به دریا افکند. به این ترتیب همه آنها نابود شدند. به طور کلى هر انسانى که بر اثر عذاب الهى مسخ شد، بعد از سه روز به هلاکت خواهد رسید.
امر به معروف و نهى از منکر
یکى از فرایض الهى و واجبات دین اسلام، امر به معروف و نهى از منکر است که از جمله علّتهاى برترى دین اسلام بر سایر ادیان به حساب مىآید.
براى امر به معروف و نهى از منکر شرایطى وجود دارد؛ از جمله این که آمر و ناهى باید احکام الهى را بدانند. دیگر این که شخص گناهکار از کار خود توبه نکرده باشد؛ همچنین انجام امر به معروف و نهى از منکر نباید خطر جانى یا مالى یا آبرویى براى شخص داشته باشد. البتّه گاه منکر چنان بزرگ و مهم است که براى نهى از آن، لازم است برخى جان خود را هم فدا کنند؛ مثل امر به معروف و نهى از منکر امام حسین علیه السلام که به شهادت ایشان انجامید.
امیرالمؤمنین علیه السلام در بیان علّت اهمیت فوق العاده این فریضه الهى مىفرماید: امر به معروف و نهى از منکر را فراموش نکنید که در صورت ترک آن، اشرار بر شما مسلط مىشوند و دعاى خوبانتان مستجاب نمىشود.
وقتى همه خود را کنار بکشند و بگویند: «به من چه» بتدریج اشرار بر جامعه مسلط مىشوند.
اصل دین، بر پایهى حبّ و بغض است. عشق خداى تعالى ما را به نماز و روزه وامىدارد؛ محبّت او است که مىتواند نفس خبیث را مهار کند و آن را مهذّب سازد. اعمال صالح، همه براى افزایش این عشق است.
این عشق و محبّت، از آن خود او است. چون دوستمان مىدارد، محبّت خود را در ما قرار داده است؛ یعنى اول او ما را دوست داشته و مىخواهد که عاشقش باشیم.
براى فعال شدن و بیشتر شدن این عشق، باید به دستورات او مقیّد باشیم و احکامش را از سر شوق و رغبت، به طور کامل بجا آوریم! کسى که محبوبش خدا و پیامبر است، اگر ببیند احکام الهى بر زمین مانده، نمىتواند بىتفاوت باشد و با ملاحظه شرایط، امر و به معروف و نهى از منکر مىکند؛ فارغ از این که چه کسى مرتکب منکر شده یا معروف را ترک کردهاست، لکن با نهایت ادب و متانت و با در نظر گرفتن کرامت اشخاص.
روزى امام حسن و امام حسین علیهماالسلام دیدند پیرمردى اشتباه وضو مىگیرد. هر دو آقازاده نزد او رفتند و گفتند: ما دو نفر وضو مىگیریم و شما بین ما داورى کنید که وضوى کدامیک از ما صحیحتر است. وقتى وضو گرفتند، پیرمرد صورت آنان را بوسید و گفت: هر دوى شما درست وضو گرفتید و این وضوى من بود که اشکال داشت.
خداى تعالى رحمان و رحیم است و دوست مىدارد همهى بندگانش زیر سایهى رحمتش باشند. کسى که طعم رحمت او را چشیده، نمىتواند ببیند دیگران از این نعمت بىنصیب مانده، خود را گرفتار عذاب مىکنند؛ از این رو در دعوت آنان به سوى پروردگار و ترک معاصى، مىکوشد.
کسى که خواهان نجات گناهکاران است و سعى مىکند با امر به معروف و نهى از منکر، آنان را از آتش و عذاب نجات دهد، چگونه راضى مىشود کسى را که علیه خودش ظلم کرد، نبخشد و عفو نکند؟
رحمت پروردگار در همهى بشر وجود دارد و به وسیله اعمال صالح زیاد مىشود.
از آثار روزهى یکماه، «رقّت قلب» است. آنچه انسان را خشن و قصى القلب مىکند، حبّ دنیا و حبّ نفس است. وقتى شکم پر شد، دیگر چیزى نمىفهمد؛ لذا پیامبر اکرم فرمود: «آدمى هیچ ظرفى را پر نمىکند که نزد خدا مبغوضتر از ظرف شکم باشد.»
روزه رمضان و خالى ماندن شکم، قساوت قلب را کم و دل را رقیق مىکند. این رقّت قلب را حفظ کنید! براى این کار؛ اولا: تا گرسنه نشدهاید، غذا نخورید! ثانیآ: تا هنوز سیر نشدهاید، دست از غذا بکشید و ثالثآ: پیش از غذا «بسم الله» و بعد از آن «الحمد لله» بگویید!
شهید آیت الله دستغیب مىگفت: بعد از ماه رمضان، تا چند روز خیلى مواظب باشد؛ زیرا پر کردن شکم، بعد از یک ماه روزهدارى، ممکن است موجب مرض و حتی مرگ شود.
همچنین ایشان مىفرمود: کسى که مىگوید خدایا مرا ببخش! و او را با نام «عَفُوْ» مىخواند، آیا خودش نباید مقدارى مظهر این اسم باشد؟ تو ببخش تا خدا هم تو را ببخشد!
سخنى با بزرگان
در بعضى سرزمینها، افراد خوبى زندگى مىکنند که مىتوان با اظهار لطف و محبّت، آنان را به سوى خداى تعالى جذب کرد. مردم ایران از این دست افرادند؛ اگر صدق و صفا و امانتدارى از کسى ببینند، دوستش مىدارند؛ زیرا خود صادق و باصفا و امانتدارند.
این مردم روحانیت و این لباس را دوست مىدارند، مگر آنکه مثل زمان رضا خان شود که به افراد بىدین و هرزه، لباس روحانیت مىپوشاندند و آنان در ملاء عام کارهاى زشت مىکردند تا مردم از این قشر بیزار شوند؛ لذا تا مدّتها هنگامى که کسى اول صبح یک روحانى مىدید، فال بد مىزد، امّا هنگامى که امام خمینى رحمه الله آمد و مردم خصوصیات او را دیدند، تابع و مریدش شدند.
ما نمىگوییم حضرت امام خمینى معصوم بود؛ معصومین چهارده نفر بودند و بعد از ایشان، همه در معرض خطا و اشتباهند. خود امام هم گاهى مىفرمود در فلان زمینه اشتباه کردیم.
بعد از هشت سال، با همهى زحماتى که مردم متحمل شدند، سرانجام یک شخص روحانى که تحت حمایت چهرههاى محبوب مردم یعنى آقایان هاشمى و خاتمى بود، رئیس جمهور شد. به نظر بنده اکنون که وضعیت سیاست خارجى با توافق اخیر و در اثر استقامت مردم بهتر شده و ان شاء الله از این به بعد بهتر مىشود، اگر آقایان بیایند و دل این مردم را شاد کنند و آقایان موسوى و کروبى و خانم رهنورد و سایر زندانیان سیاسى را، یا به طور کلى یا با روال قانونى که مىدانند، آزاد کنند، خیلى خوب است.
مردم در انتخابات، خواست خود را نشان دادند. امروز با پایدارى مردم بخش مهمى از پرونده هستهاى حل شده و آقاى رئیس جمهور قول داده که مابقى هم حل شود. حال اگر از آقایان بزرگوار هم عنایتى سربزند که مردم را خوشحال کنند، به نظر بنده یک معروف بسیار خوب است.
از خدا مىخواهیم به حق محمّد و آل محمّد به دل آقایان بیندازد که این عزیزان را هر چه زودتر آزاد کنند تا هم دل مردم خوشحال شود و هم مردم دنیا بفهمند قول و فعل آقایان یکى است. امیدواریم صدق و صفا را بیشتر نشان دهند تا جان تازهاى در مردم پیدا شود.
اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد