سوره هود آیه ۶ | جلسه ۷
اگر هم مؤمن و باخدا باشد، باید بداند که اولاً: یقیناً هرطور شده به اندازهای که از گرسنگی نمیرد، خدا برایش میرساند؛ این را خدا قول داده، مگر اینکه مرگش در همین حالت رسیده باشد. ثانیاً: اگر در این وضع صبر کند، خدای تعالی آن را معادل عبادت و یاد خود قرار میدهد؛ یعنی مثل کسی که در کوه به عبادت نشسته و ریاضت میکشد، نعمتهای عالی و درجات تقوا را نصیبش میکند. اگر هم طالب باشد، در راه معرفت و محبّت خدای تعالی میافتد؛ پس این سختیها بیحساب و کتاب نیست، مخصوصاً وقتی انسان صابر و شکرگزار باشد. کسانی هم که میتوانند و کمک نمیکنند، خدای تعالی رهایشان نمیکند. روایات و حکایات در این باره بسیار است. همیشه هم وضع اینطور نمیماند و کمکم بهتر میشود.
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره هود آیه ۶ | چهارشنبه ۱۳۹۷/۱۰/۲۶ | جلسه ۷
وَ ما مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبینٍ (۶)
و هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر آنکه رزق و روزیاش برعهدۀ خداست و خدا قرارگاه [همیشگی] و اقامتگاه [موقت] او را میداند. اینها همه در کتابی روشن (لوح محفوظ) ثبت است.
«وَ ما» نیست (مای نافیه) «مِنْ دَابَّهٍ» هیچ جنبندهای «فِی الْأَرْضِ» در زمین «إِلاَّ» مگر اینکه «عَلَى اللَّهِ» برعهدۀ خداست «رِزْقُها» رزقش «وَ یَعْلَمُ» و خدا میداند «مُسْتَقَرَّها» محل استقرارِ آن را (جایی که برای همیشه در آن قرار میگیرد) «وَ مُسْتَوْدَعَها» و اقامتگاه موقتِ آن را «کُلٌّ» همۀ اینها «فی کِتابٍ مُبینٍ» در کتاب مبین؛ یعنی کتابی آشکار و روشن (لوح محفوظ) ثبت است.
رزق و روزی در قرآن
«رزق» با همۀ مشتقاتش ۱۲۳ بار در قرآن آمده است. عبارت «خَیْرُ الرَّازِقینَ» ۵ مرتبه در سورههای مائده، ۱۱۴؛ حج، ۵۸؛ مؤمنون، ۷۲؛ سبأ، ۳۹ و جمعه، ۱۱ تکرار شده است. در اینجا به چند آیه که در آن صحبت از رازقیت خدای تعالی شده، میپردازیم.
در سورۀ ذاریات میفرماید:
﴿وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ ۞ ما أُریدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُریدُ أَنْ یُطْعِمُونِ ۞ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتینُ﴾[1]
«جن و انس را نیافریدم، مگر برای اینکه مرا بپرستند ۞ از آنها هیچ رزقی نمیخواهم و نمیخواهم مرا طعام دهند ۞ بهراستی خداست که روزیدهنده و صاحب قدرتِ استوار است.»
باز در همین سورۀ ذاریات میفرماید:
﴿وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ ۞ فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ﴾[2]
«رزق شما و آنچه وعده داده شدید، در آسمان است ۞ به پروردگار آسمان و زمین سوگند که این حق است، مثل سخن گفتنتان.»
در سورۀ عنکبوت میفرماید:
﴿وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّهٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُها وَ إِیَّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ﴾[3]
«چه بسیار جنبندگانی که روزی خود را نمیتوانند تأمین کنند. خداوند آنها و شما را روزی میدهد و او شنوای داناست.»
«لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا» یعنی خودش نمیتواند روزی خود را تأمین کند. اینطور نیست هم که آماده باشد، باید دنبالش برود، ولی همینکه حرکت کرد، خدا برایش میرساند.
رزق و روزی دو قسم است؛ ظاهری و معنوی. رزق ظاهری همین خورد و خوراکی است که بشر و هر موجود زندهای برای ادامۀ حیات به آن احتیاج دارد. این رزق را خدای تعالی قسم یاد کرده که میرساند و آیات و روایات در این باره بسیار است.
خداوند در قرآن کریم چهار چیز را بر خویش حتم کرده؛ یکی از آنها رزق است که آیات آن را خواندیم و باز هم میخوانیم. دیگری رحمت است:
﴿کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ﴾[4]
«پروردگار شما رحمت را بر خود لازم و واجب کرده است.»
در دعای جوشن کبیر و دعای عرفه میخوانیم:
«یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»
«ای کسی که رحمتش بر غضبش پیشی گرفته است!»
سومین چیزی که خدای تعالی بر خود حتم کرده، یاری مؤمن است.
﴿وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنینَ﴾[5]
«نصرت و یاری مؤمنان بر ما واجب است.»
چهارمین وعدۀ حتمی الهی نجات مؤمنان است.
﴿حَقًّا عَلَیْنا نُنْجِ الْمُؤْمِنینَ﴾[6]
«برعهدۀ ماست مؤمنان را نجات دهیم.»
ذکر این نکته هم لازم است که وقتی میگوییم خدای تعالی رزق و روزی خلق را برعهده گرفته، به این معنا نیست که اگر انسان در خانه بنشیند و هیچ کاری نکند، هر روز برایش شام و نهار میآورند و در حلقش میریزند. روایاتی که در تفسیر قرآن از حضرات معصومین علهیمالسلام رسیده، توضیح میدهند که انسان باید حرکت کند و در پی رزق خویش برود تا آنچه خدا برایش معیّن کرده، به دستش برسد. حتی حیوانات هم باید حرکت کنند و دنبال شکار بروند تا خداوند روزیشان را بدهد.
رزق معنوی
قرآن کریم دربارۀ دو گروه وعدۀ رزق معنوی داده است؛ شهدا و مهاجران. در سورۀ آلعمران دربارۀ شهدا میفرماید:
﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ۞ فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ﴾[7]
«هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه زندههایى هستند که نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند ۞ بهخاطرِ آنچه خداوند از فضل خویش به آنان داده، شادماناند و به کسانى که پشتِسرِ ایشاناند و هنوز به آنان نپیوستهاند، مژده مىدهند که نه بیمى خواهند داشت و نه اندوهگین مىشوند.»
دربارۀ هجرت کنندگان نیز در سورۀ حج میفرماید:
﴿وَ الَّذینَ هاجَرُوا فی سَبیلِ اللَّهِ ثُمَ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقینَ ۞ لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلاً یَرْضَوْنَهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَلیمٌ حَلیمٌ﴾[8]
«کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا مُردند، خداوند رزقِ نیکویی روزی آنان میکند و بهیقین خداوند بهترین روزیدهندگان است ۞ آنان را در جایگاهی که از آن خشنود شوند، وارد میکند و خدا دانا و بردبار است.»
مهاجرت در راه خدا دو قسم است؛ یکی اینکه انسان از شهر یا کشوری که نمیتواند تکالیفِ شرعی خود را انجام دهد، به جایی رود که در این زمینه مشکلی نداشته باشد. دیگر اینکه از اخلاق بد هجرت کند.
اخلاق بد هم دو نوع است؛ ظاهری و باطنی. اخلاق بدِ ظاهری مثل خشم، بدزبانی، فحاشی، غیبت، تهمت و… که بعضی از آنها گناه کبیره است. از جهتی میتوان همۀ گناهانِ زبان، چشم، دست، پا و سایر اعضاء و جوارح را در این قسم وارد کرد.
قسمِ دیگرِ اخلاق بد، گناهانی مثل کبر، حسد، بخل، سوءظنّ و غیره است. سعی در برطرف کردن اینها نیز مهاجرتِ فی سبیل اللّه است.
همچنین کسی که در راه معرفت خدای تعالی قدم برمیدارد؛ یعنی همیشه از خدا میخواهد معرفتِ خود را نصیبش کند و در ضمن واجبات را انجام میدهد و حرام را ترک میکند و در برابر سختیهای این راه استقامت میکند، بهنوعی مهاجرِ الی اللّه است. البته خدای تعالی هرگز به هیچکس چیزی سنگینتر از تاب و توانش بار نمیکند، حتی به آقایانِ طالب.
از جمله رزق و روزی معنوی که خدای تعالی عنایت کرده، اعمال صالح است که خدای تعالی در مقابل آنها اجر فراوان عنایت میکند. در آیات مختلف قرآن به این مطلب اشاره شده است. بنابراین نماز رزق است و خدای تعالی به سبب آن نور عنایت میکند و حورالعین میدهد. درجات معنوی همه رزق و روزی پروردگار هستند که در مقابل اعمال انسان؛ از قبیل واجبات، مستحبات، نوافل، ترک حرام و مکروهات و نیز در مقابل یاد خدا به بنده عنایت میشود، همانطور که به شهدا عنایت میشود.
چند روایت
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّیاللّهعلیهوآله: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى کَلَّهُ عَلَى النَّاسِ»[9]
«هرکس بار زندگى خود را بر دوش دیگران تحمیل کند، ملعون ملعون است.»
در کتاب دعا و توسل چند روایت دربارۀ رزق آوردهایم که برخی آنها از این قرارند:
ـ از رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله نقل شده که فرمود:
«عبادت هفتاد جزء دارد بهترین جزء آن طلب حلال است».[10]
معلّى بن خنیس از پدرش نقل مىکند: من در محضر امام صادق علیهالسلام بودم. ایشان در مورد شخصى سؤال کردند، به حضرت گفته شد که گرفتارى پیدا کرده، فرمود: این روزها چه مىکند؟ گفته شد: در خانه است و عبادت پروردگارش را مىنماید.
فرمود: قوت خود را از کجا تهیه مىکند؟ گفته شد: از جانب بعضى برادرانش.
امام صادق علیهالسلام فرمود: قسم به خدا کسى که عهدهدار قوت او است، عبادتش از وى شدیدتر است.[11]
حلبى در روایت صحیحه از امام صادق علیهالسلام نقل کرده که فرمود: کسى که براى قوت عیالش زحمت مىکشد مانند کسى است که در راه خدا جهاد مىکند.[12]
ابو عمرو شیبانى نقل مىکند که امام صادق علیهالسلام را دیدم که بیل در دست داشت و عباى کلفتى در بر کرده بود و در باغچهاى که از خودش بود کار مىکرد و عرق از پشتش مىریخت. گفتم قربانت، بده تا من عوض شما کار کنم. فرمود: من دوست دارم که شخص در طلب روزى، گرمى آفتاب را بچشد.[13]
در روایت صحیحه نقل شده که شخصى به حضرت صادق علیهالسلام گفت: به خدا قسم بدرستى که ما دنیا را طلب مىکنیم و دوست مىداریم که دنیا رو به ما آورد.
حضرت فرمود: دوست دارى که با دنیا چه کنى؟ عرض کرد براى اینکه قوت خود و عیالم را تهیه کنم و صله رحم کنم و صدقه بدهم و حج و عمره بهجا آورم، پس حضرت فرمود: این طلب دنیا نیست این طلب آخرت است.[14]
صدوق رحمهاللّه به سند صحیح از امام صادق علیهالسلام درباره قول خداوند عزّوجل که مىفرماید: «ربّنا آتنا فی الدنیا حسنه و فى الآخره حسنه». (پروردگارا به ما حسنهاى در دنیا و حسنهاى در آخرت عطا فرما) فرمود: منظور از حسنه خشنودى خدا و بهشت در آخرت و وسعت رزق و معاش و حسن خلق در دنیا است.[15]
نقش دعا در وسعت رزق
یکی از اسباب و عوامل وسعتِ روزی، دعا کردن و طلب از خدای تعالی است.
از امام باقر علیهالسلام است که شخصی از اهل بادیه (بیابانگرد) خدمت پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله رسید و به ایشان گفت: من پسر و دختر و برادر و خواهر و نوۀ دختری و پسری و برادرزاده و خواهرزاده دارم و معیشتم در تنگناست. اگر صلاح میدانید دعا کنید رزق ما وسیع شود. گفت و گریه کرد و مسلمانان نیز برای او متأثر شدند.
رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله فرمود: «وَ ما مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبین»
سپس فرمود: هرکس این دهانهایى که روزىشان را خداوند برعهده گرفته، تأمین کند، خداوند مانند آب روان بر وى ببارد؛ کم در مقابل کم و فراوان در مقابل فراوان. آنگاه پیامبر دعا کرد و مسلمانان آمین گفتند.
امام باقر علیهالسلام از یکى از کسانى که آن مرد را در زمان عمر دیده بود، از وضع زندگىاش سؤال کرد. وى گفت: آن مرد یکى از بهترین و ثروتمندترین کسانى بود که مورد لطف و عنایت خداوند قرار گرفته بود.[16]
از این روایت معلوم میشود دعا برای فراوانی رزق و روزی تأثیر دارد.
منظور از رزق و روزی ظاهری چیست؟ مسلماً رزق فقط غذا نیست؛ پوشاک، مسکن، وسیلۀ نقلیه، اسباب و وسایل زندگی و… همه جزء رزق محسوب میشوند. آنچه خدای تعالی در این آیات برعهده گرفته، قوتِ لا یموت است؛ یعنی چیزی که شخص بخورد و از گرسنگی نمیرد، امّا زندگی که فقط این نیست. بشر احتیاجات دیگر هم دارد. خدا هم نفرموده چقدر رزق و روزی برای هر کسی میرساند؛ پس هر کسی باید برای تأمین نیازهای عرفی زندگیاش کار کند.
ممکن است بعضی بگویند دنبال کار رفتیم، ولی پیدا نشد. آیا واقعاً هیچ کاری نیست یا هست، ولی درآمدش کم است؟ بیشتر اوقات کار پیدا میشود، امّا درآمدِ آن راضی کننده نیست. در این صورت باید قناعت کرد؛ صبر و تحمل داشته باشید؛ خود را با ثروتمندان مقایسه نکنید تا بهتدریج درست شود.
در جامعه باید یکی از این دو چیز باشد؛ یا انسانیتی که همه به هم احترام بگذارند یا ایمانی که مردم را بر آن دارد که حقوقِ مالی خود؛ از قبیل خمس و زکات و نفقات و کفّارات و صدقات خود را بپردازند و حواسشان به فقرا و مساکین و همسایگان و اقوام خود باشد. پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله در مدینه و مولا علی علیهالسلام در زمان زمامداری خود بر این مسائل اهتمام داشتند، حتی در زمان ابوبکر و عمر هم این امور رعایت میشد و آنها هم از نظر اجتماعی تابع پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله بودند.
از امام خمینی پرسیدند در جمهوری اسلامی هم ممکن است کسی خیلی پولدار شود؟ گفتند بله ممکن است، امّا حرف این است که اگر مؤمن باشد، اصلاً ثروتش روی هم جمع نمیشود که متمول شود. سپس توضیح دادند که این شخص باید خمس، زکات، صدقات و کفّارات بدهد. وقتی برادر مسلمانش احتیاج دارد و میتواند، حق ندارد او را رها کند و بیاعتنا باشد؟ در این صورت کجا میتواند مال و ثروتش را انبار کند؟
اگر در جامعۀ اسلامی به احکام اسلام عمل شود، نه فقیر آنچنانی پیدا میشود و نه ثروتمند اینچنینی. اگر هم به روال انسانی عمل کنند که ظاهراً در بعضی کشورها اینطور است، مردم به هم کمک میکنند و غذا و پوشاک و وسایل و حتی خانۀ اضافی خود را در اختیار افراد بیبضاعت قرار میدهند.
ممکن است کسی سؤال کند چرا من که مسلمان و شیعه هستم و دنبال کار هم میروم، همیشه وضعِ زندگیام خراب است؛ نه خانهای، نه وسیلهای. با وجود قناعت بسیار همیشه قرض و بدهکاری دارم و حسرتِ همهچیز در دلم مانده؟
چنین کسی اگر دین ندارد که میسوزد و میسازد. درعینِحال حق ندارد دزدی کند، مگر اینکه از شدت گرسنگی مشرف به مرگ شود، در این صورت میتواند به اندازۀ یک قرص نان یواشکی ازجایی بردارد.
اگر هم مؤمن و باخدا باشد، باید بداند که اولاً: یقیناً هرطور شده به اندازهای که از گرسنگی نمیرد، خدا برایش میرساند؛ این را خدا قول داده، مگر اینکه مرگش در همین حالت رسیده باشد. ثانیاً: اگر در این وضع صبر کند، خدای تعالی آن را معادل عبادت و یاد خود قرار میدهد؛ یعنی مثل کسی که در کوه به عبادت نشسته و ریاضت میکشد، نعمتهای عالی و درجات تقوا را نصیبش میکند. اگر هم طالب باشد، در راه معرفت و محبّت خدای تعالی میافتد؛ پس این سختیها بیحساب و کتاب نیست، مخصوصاً وقتی انسان صابر و شکرگزار باشد. کسانی هم که میتوانند و کمک نمیکنند، خدای تعالی رهایشان نمیکند. روایات و حکایات در این باره بسیار است. همیشه هم وضع اینطور نمیماند و کمکم بهتر میشود.
[1] ـ ذاریات، ۵۶ تا ۵۸.
[2] ـ ذاریات، ۲۲ و ۲۳.
[3] ـ عنکبوت، ۶۰.
[4] ـ انعام، ۵۴.
[5] ـ روم، ۴۷.
[6] ـ یونس، ۱۰۳.
[7] ـ آلعمران، ۱۶۹ و ۱۷۰.
[8] ـ حج، ۵۸ و ۵۹.
[9] ـ کافی، ۴، ۱۲.
[10] ـ قال رسولاللّه صلىاللهعلیهوآله: «العباده سبعون جزءا أفضلها طلب الحلال». فروع کافى، ج5، کتاب المعیشه، باب 37 (فی الحثّ على الطلب و التعرّض للرزق، حدیث 6.
[11] ـ همان، حدیث 4.
[12] ـ «عن ابى عبد اللّه قال: الکادّ على عیاله کالمجاهد فى سبیل اللّه». همان، باب 45 (فیمن کدّ على عیاله.
[13] ـ همان، حدیث 13.
[14] ـ همان، باب 34 فی معنى الزهد، حدیث 10.
[15] ـ وسائل الشیعه: ج17، باب 1 از ابواب مقدّمات تجارت، حدیث 1.
[16] ـ بحارالأنوار، ۱۰۰، ۳۱.