سوره شعراء آیه ۷ تا ۹ | جلسه ۳
بِسْم ِاﷲ ِالرَّحْمَنِ الرَّحیمِ
تفسیر سوره شعرا آیه ۷ تا ۹ | چهارشنبه ۱۴۰۲/۷/۵ | جلسه ۳ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
قال الصادق علیهالسلام:
«إِنَ الْمُؤْمِنَ یَغْبِطُ وَ لَا یَحْسُدُ وَ الْمُنَافِقُ یَحْسُدُ وَ لَا یَغْبِطُ»[1]
«مؤمن غبطه میخورد و حسد نمیورزد. منافق حسد میورزد و غبطه نمیخورد.»
غبطه یعنی دوست شما به واجبات و محرمات خیلی اهمیت میدهد؛ آرزویش معرفت خداست؛ حواسش جمع است و آرزوهای خوب دارد، شما میگویید چه حال خوبی دارد؛ کاش من هم اینطور بودم، خدایا مرا موفق کن مثل او باشم، توفیق او را هم بیشتر کن!
خیلی خوب است که در معنویات، نگاه انسان به بالادستیهایش باشد و از خدا بخواهد مثل آنها شود.
امّا حسد این است که نعمت ظاهری یا معنوی نصیب برادر مؤمنش شود؛ مثلاً پولدار شود یا مردم دوستش بدارند یا از جهت معنوی پیشرفت کند، و این شخص ناراحت شود و بدگوییاش کند و بگوید خدا کند بیش از این پیشرفت نکند.
مؤمن غبطه میخورد، ولی حسد نمیورزد، امّا منافق حسد دارد و غبطه ندارد.
حسد علامت منافق است. اگر کسی حسود باشد و از نعمت و پیشرفت دیگران ناراحت باشد، نشانۀ این است که نفاق در دل دارد؛ پس باید به خدا پناه ببرد و خود را اصلاح کند.
تفسیر سوره شعرا آیه ۷ تا ۹
أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَریمٍ (۷)
آیا به زمین نگاه نکردند که چقدر گیاهان پرفایده در آن رویاندیم!
إِنَّ فی ذلِکَ لآیَهً وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنینَ (۸)
در این امر نشانههایی است (از علم و قدرت خدا) ولی بیشتر آنها ایمان نمیآورند.
وَ إِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزیزُ الرَّحیمُ (۹)
پروردگار تو عزیز و مهربان است.
«أَ وَ لَمْ یَرَوْا» آیا نگاه نکردند «إِلَى الْأَرْضِ» به زمین «کَمْ أَنْبَتْنا فیها» که چقدر در آن رویاندیم «مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَریمٍ» از هر گیاه نروماده سودمندی(۷)
«إِنَّ فی ذلِکَ لآیَهً» در این کار آیه و نشانهای است «وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنینَ» بیشتر آنها ایمان نمیآورند. (۸)
«وَ إِنَّ رَبَّکَ» پروردگار تو «لَهُوَ الْعَزیزُ الرَّحیمُ» عزیز و مهربان است. (۹)
أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَریمٍ؛ «أ وَ» به معنای آیا است. «زوج» یعنی جفت، نروماده. «کریم» یعنی کثیرالمنفعه؛ چیزی که سود و منفعت زیادی دارد.
خداوند دربارۀ کافران میگوید آیا آنها به زمین نگاه نمیکنند که چطور انواع و اقسام گیاهان، بهصورت نروماده در آن میروید که با هم لقاح میکنند و محصولات سودمند میدهند و غذای مورد نیاز موجودات زنده را تأمین میکنند؟
آیا نمیبینند چطور درختان تنومند ابتدا گیاهی کوچک بودند و رشد کردند و بعد از لقاح، میوه و ثمر دادند؟ بسیاری از میوههای خوشمزه ابتدا بوتهای کوچک بودند که از خاک سربرآوردند و بزرگ شدند. آیا اینها خودبهخود به وجود آمده و خالقی ندارد؟
«زوج کریم» همین گیاهانی است که از زمین میروید؛ از گندم و جو و برنج و میوهها و حبوبات و گیاهانی که برای طبابت استفاده میشود؛ چه داروهای طب سنّتی و چه داروهای جدید که منشأ اصلی آنها هم همین گیاهان است. همچنین محصولاتی که حیوانات میدهند، از لبنیات و گوشت، منشأ همۀ آنها گیاهان است.
خدا میفرماید آیا این مردم که قائل به خدا نیستند، به آنچه شبانهروز میخورند نگاه نمیکنند؟ یقیناً در خلقت اینهمه خوردنیهای مختلف باید خالق و مدبر و مؤثری باشد. فعل اوست که اینها را میرویاند و این همه خواص در آنها ایجاد میکند.
ارتباط آیات
خدای تعالی در آیۀ قبل فرمود کافران آیات خدا را تکذیب کردند و بهزودی اخبار آنچه را استهزاء کردند به آنها میرسد.
خداوند به این کافران تذکر میدهد که اگر درست نگاه کنید میبینید خدای تعالی در همهجا دست دارد و قدرت و عظمت او در خلقت هرچه میخورید و میبینید، و در خلقت خود شما پیداست.
آیا متوجه نیستید که نیروی دیگری بالای سر شماست؟ آیا خود را تنها حساب میکنی و فکر میکنی همهکاره خودت هستی؟
کسی که دیگران را مسخره میکند خودش را کارهای میداند؛ فکر میکند صاحب فکر و توانایی است و کس دیگری را صاحب فکر و قدرت نمیداند.
کسی که پیامبر و ائمۀ اطهار و آیات خدا را استهزاء میکند عملاً میگوید من بهتر از شما هستم. چنین کسی میخواهد خود را نشان دهد.
خدای تعالی میفرماید متوجه آیه خدا شو! آنکه متوجه نشانه و قدرت خدا میشود، قهراً خود را ضعیف و خدای تعالی را قوی میداند.
بنابراین یکی از بیماریهای ما این است که میخواهیم خود را نشان بدهیم و مطرح کنیم، در حالی که باید خدا را نشان بدهیم!
یکی از خصوصیات حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت این بود که اگر کسی بهکلی از خدای تعالی غافل بود و فقط میخواست خود را نشان دهد، ایشان نگاهش نمیکردند یا با حرفها و کارهای خود متوجهاش میکردند که وضع خوبی ندارد.
مؤمنان صاف و خالص و نیز آنها که اول حرکتشان بهسوی خدای تعالی هستند این خاصیت را دارند که وقتی با افراد غافل نشستوبرخاست میکنند قلبشان میگیرد و مضطرب میشوند. شاید خودشان هم نفهمند علتش چیست.
آنچه خدا نصیب مؤمن میکند و باید بابت آن خدا را شکر کند این است که از مطرح کردن خود ابا دارد. میخواهد فقط خدا را ظاهر کند، نه خودش را؛ لذا درصدد این نیستند که دائم مقابل آیینه بایستند و زلف بگذارند و لباسهای آنچنانی بپوشند. تمیز و پاکیزه هستند، امّا نمیخواهند با سرووضع خود، خود را نشان بدهند، حتی دوست ندارند علم یا قدرتشان را ظاهر کنند، مگر وقتی که ضرورتی ایجاب کند و رضای خدا باشد.
إِنَّ فی ذلِکَ لآیَهً؛ آیه یعنی نشانه؛ اینها همه نشانۀ قدرت و حکمت و رحمت خداوند است.
از قدرت خداست که گیاهان و درختها را از زوج خلق کرده است. انسانها از همین روییدنیها میخورند و نطفه تشکیل میشود و تولید مثل میکنند. منشأ همۀ ما از همین خاک و گیاهان است. خدای تعالی در سورههای مختلف به مراحل خلقت بشر اشاره میکند.
از این نعمتهای رنگارنگ و بیشمار، مؤمن و کافر مثل هم بهره میبرند. خداوند حتی به آنکه خدا و قیامت را قبول ندارد صبحوشام نعمت میدهد؛ سلامتی ارزانی میدارد و گاهوبیگاه از درون و بیرون برایش انذار میفرستد، امّا قبول نمیکند.
خیال نکنید آنها که از خدا غافلاند، خوش و راحت زندگی میکنند! هشدارهای خدای تعالی همواره به آنها میرسد، امّا حاضر به پذیرش نیستند.
هرکدام از ما در هر مرتبۀ ایمان که باشیم، وقتی از خصوصیات خوب فاصله میگیریم یا اسیر خیالات میشویم یا حواسمان پرت میشود، هشدارهایی از درون دریافت میکنیم که چرا حواست پرت شد؛ چرا به گناه نزدیک شدی؛ چرا غفلت کردی!
این هشدارها همیشه هست، ولی اگر کسی اعتنا نکند، بهتدریج کمرنگ میشود و در اثر غفلت زیاد وضعش کاملاً عوض میشود.
وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنین؛ بیشتر آنها ایمان نمیآورند چون دشمن درون آنها (نفس) و دشمن بیرونی (شیطان) نمیگذارد انسان قدمی در راه خدا بردارد.
شهید آیتاللّه دستغیب نقل میکردند پیرمرد مؤمنی خواب شیطان را دید و گفت ای شیطان، من دیگر پیر شدهام، محاسنم سفید شده، این آخر عمری دست از سر من بردار!
شیطان دیوار بلندش نشان داد و گفت: من رحم در دلم نیست. اگر بتوانم از بالای این دیوار میاندازمت پایین.
امّا چرا خدا اجازه داد که شیطان و نفس ما را وسوسه کنند و به بدی بکشانند؟
پاسخ این است که خدای تعالی در این دنیا مسابقه گذاشته؛
«سابِقُوا إِلى مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ».[2]
«بشتابید بهسوی آمرزشی از پروردگارتان.»
او بشر را خلق کرد و عقل و نفس یا روحانیت و حیوانیت به او داد. هم خوبیها را به او القا نمود و هم دست شیطان را برای وسوسهگری باز گذاشت. اختیار هم به انسان داد تا هرکدام را خواست انتخاب کند؛ این راه خوب و عاقبتش و این هم راه بد و عاقتبش، اختیار با خود انسان است.
اینکه چرا چنین کرد و هدفش از این کار چه بود، اراده و خواست اوست و کسی در برابر ارادۀ او حق چونوچرا ندارد.
در میان این بشر کسانی چون پیامبر اکرم و فاطمه زهرا و ائمۀ اطهار علیهمالسلام هم هستند؛ کسانی چون سلمان و ابوذر یا بزرگوارانی چون شهید آیتاللّه دستغیب، حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت، آیتاللّه قاضی، آیتاللّه انصاری و… هم پیدا میشوند.
در زمان حضرت صاحبالزمان عجّلاللّهتعالیفرجه نعمت خدا این قدر فراوان میشود که اگر علم ۲۹ حرف باشد، ۲۷ حرف آن بعد از ایشان بر مردم ظاهر میشود.
از برکت نظر امام زمان مردم بهاذناللّه چنان عروج میکنند و راه خدای تعالی این قدر آسان میشود که دیگر کاری از شیطان و نفس برنمیآید.
وَ إِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزیزُ الرَّحیم؛ بیشتر مردم آیات و نشانههای خدا را میبینند و ایمان نمیآورند؛ چرا که نمیخواهند خدا را ببینند، میخواهند خود را ببینند، امّا خدا عزیز و رحیم است.
عزیز یعنی دسترسی به او آسان نیست و به این سادگی در دسترس کسی نمیآید.
کسی میتواند خدابین شود که از استراحت خود صرفنظر کند؛ از منیت و نشان دادن خود بگذرد؛ پا بر خویش بگذارد و تابع خدای تعالی شود، همچنین آماده شود در ناراحتیها صبر و تحمل پیش گیرد.
کسی که وقتی با بیاعتنایی و بیاحترامی مردم مواجه میشود دادوفریاد میکند، نمیتواند خدابین شود، میخواهد خودش را مطرح کند.
کسی که دوست دارد پولدار و ثروتمند باشد و اگر فقیر ماند، اوقاتش تلخ میشود، خدا را نمیخواهد، عاشق پول است؛ چون شخصیت را به پول میبیند. او در واقع خود را میخواهد و نمیتواند خدابین شود.
خدای تعالی عزیز است؛ عزّت دارد. کسی میتواند به او برسد که آیات خدا را ببیند و خدابین شود، این هم در صورتی است که از خود بگذرد. رسیدن به این مرتبه هم آسان نیست؛ سختیهایی دارد، امّا به سختیاش میارزد. عمری طول میکشد و باید امتحانات زیادی بدهد، امّا میارزد.
آنها ایمان نیاوردند، امّا خدای تعالی عزیز است؛ غالب و قادر است و نیازی به هیچکس ندارد. اگر به مؤمنان ظلم کردند؛ ائمۀ اطهار را کشتند و مؤمنان را اذیت کردند، خداوند در کمین آنهاست و انتقام میکشد.
او در عین حال رحیم و مهربان هم هست. بندگانش را دوست دارد و میخواهد بهسویش آیند. اینقدر رحمت دارد که اگر کسی عمری گناه کرد و کافر بود، ساعت آخر توبه کرد و ایمان آورد، میپذیرد.البته کسی نگوید هرچه خواستم گناه میکنم و بعد توبه میکنم. هیچکس از ساعت مرگ خود خبر ندارد و معلوم نیست موفق به توبه شود.
از نشانههای قدرت و رحمت خدای تعالی خلقت انسان است. خداوند این بدن را چطور خلق کرده؛ هیچ نقصی در آن نگذاشته و هرچه برای زندگی این دنیا لازم بوده به ما داده است. برای زندگی آخرت هم اگر کار کنیم و مواظب واجبات و محرمات باشیم، هرچه لازمۀ زندگی سعادتمندانۀ ابدی آنجاست، برای ما آماده کرده.
آنجا هم مثل اینجا باید خانه و خوارک و باغ و استراحت داشته باشیم. همۀ چیزهایی که اینجا هست آنجا هم هست، ولی آنجا از هر جهت کامل و همراه با خوشی ابدی است.
حاج مؤمن یکی از دوستان شهید آیتاللّه دستغیب بود که با حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت هم رفتوآمد داشت، امّا مثل این دو بزرگوار اهل سیروسلوک و معرفت خدا نبود. خودش هم نقل میکرد که چند بار خدمت حضرت صاحبالزمان رسیده، لکن حضرت آیتاللّهالعظمی نجابت میفرمودند مکاشفه بوده.
وقتی حاج مؤمن از دنیا رفت، از آیتاللّه نجابت پرسیدم او الآن کجاست؟
گفتند هیچجا نرفته؛ همانجا که بوده هست، فقط دیگر پول آب و برق نمیخواهد بدهد.
همانجا که بوده هست یعنی چه؟
بعضی فقها را که در خواب میبینند، مجلس درس دارند و شاگردان نشستهاند و درس میگیرند.
برخی هم از برکت امام زمان و ائمۀ اطهار علیهمالسلام از ماده و خیال گذشتهاند. گذشتن از عالم خیال خیلی مهم است، حتی سلوک هم خیال است. بعضی از سلوک هم رد شده، در سیر افتادهاند و بر این مسیر قرار گرفتهاند. این افراد مشغولیات اینجا را ندارند و اشتغالشان به چیزهای دیگر است.
شما هم تا جوان هستید از خدا بخواهید! این طلب خیلی خوب است. آیتاللّه حاج شیخ محمّدتقی نجابت کتاب طلب را نوشتهاند، آن را بخوانید و همیشه از خدا بخواهید، بگویید خدایا آنچه به بزرگان و اولیائت دادی به ما هم بده!
خدا برای همین ما را خلق کرده. شب و روز و ساعت به ساعت از او بخواهید و منتظر باشید.
[1]. کافی، ۲، ۳۰۷.
[2]. حدید، ۲۱.