سوره حج آیه ۳۲ | جلسه ۱۷ | اعیاد شعبانیه
از خصوصیات حضرت امام حسین علیهالسلام کرم آن حضرت بود. اهلبیت عصمت و طهارت همه صاحب صفات حسنای الهی بودند، لکن بعضی صفات در امام حسین علیهالسلام ظهور بیشتری داد.
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره حج آیه ۳۲ | چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۲/۲۷ | جلسه ۱۷ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (۳۲)
چنین است. هرکس شعائر الهی را بزرگ شمارد، نشانۀ تقوای دلهاست.
«ذلِکَ» چنین است (مناسک حج و فرایض الهی). «وَ مَنْ یُعَظِّمْ» هرکس بزرگ بشمارد «شَعائِرَ اللَّهِ» شعائر دین و نشانههای خدا را «فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب» از تقوای دلهاست. (32)
علامه در المیزان دربارۀ تقوای قلوب مینویسد:
اضافۀ تقوا به قلوب اشاره به این است که حقیقت تقوا و اجتناب از غضب خداى تعالى و خودداری از محارم او، امرى معنوى و قائم به دلهاست. منظور از قلب، دل و نفوس است. پس تقوا قائم به اعمال -که عبارت است از حرکات و سکنات بدنى- نیست؛ چون حرکات و سکنات در اطاعت و معصیت مشترک است؛ مثلا دست زدن و لمس کردن بدن جنس مخالف در نکاح و زنا، و همچنین بىجان کردن در جنایت و در قصاص، و نیز نماز براى خدا و براى ریا و امثال این کارها از نظر ظاهر یکى است، پس اگر یکى حلال و دیگرى حرام، یکى زشت و دیگرى معروف است، بهخاطرِ همان امر معنوى درونى و تقواى قلبى است، نه خود عمل و نه عناوینى که از افعال انتزاع مىشود؛ مانند احسان و اطاعت و امثال آن.[1]
ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّه؛ «شعائر» جمع شعیر به معنای علامت است. شعائر اللّه در اینجا یعنی علامتهایی که خدای تعالی راجعبه حج و مخصوصاً دربارۀ مکانهای قربانی در منا معیّن کرده. اینها علامات دین است.
شعائر الهی منحصر به همین مورد نیست و شامل همۀ علامتهایی که خدای تعالی برای دین قرار داده، میشود؛ از جمله نماز.
شخص مؤمن اول وقتِ نماز همۀ کارهای خود و حتی امور مستحب را رها میکند و به نماز میایستد؛ چراکه خدا فرموده.
﴿أَقِمِ الصَّلاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُودا﴾[2]
«نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا تاریکی شب به پا دار و نیز نماز صبح را که نماز صبح (توسط فرشتگان) دیده میشود.»
شعائر خدای تعالی علامت دین خداست؛ این علامات را رها نکنید.
دیگر از شعایر دین، بزرگداشت ماههای خاص است؛ اکنون که ماه شعبان آمد، سعی میکند یاد خدا باشد و از گناه استغفار کند که در این ماه استغفار مستحب مؤکد است.
ماه شعبان زمانِ توجه و حصول آمادگی برای ماه مبارک رمضان است. باید با استغفار، از خدا بخواهد گناهانش را بریزد و سبکبال آمادۀ ورورد به ماه مهمانی خدا شود.
ماه رمضان هم که شبانهروزش شعائر خداست.
یکی از شعائری که جزء علامات دین و سیره و روش مؤمن است، نصیحت و خیرخواهی برای دیگران است. شخص مؤمن اگر خلافی از خانواده یا دوستانش دید، بیتفاوت نمیماند، بلکه با زبان خوش و با مهربانی آنها را متوجه میکند و برادرانه و دوستانه، به نحوی که ناراحت نشوند، آنها را نصیحت میکند.
اگر خلافی از برادر و خواهر دینی خود دید، آبرویش را نمیریزد و به گمان امر به معروف و نهی از منکر، در مقابل یک گناه دیگران مرتکب چند گناه بزرگتر نمیشود.
امر به معروف و نهی از منکر از شعایر دین است، امّا به همان شکلی که ائمۀ اطهار علیهمالسلام فرمودند و یاد دادند.
امام حسن و امام حسین علیهماالسلام کودک بودند و دیدند پیرمردی اشتباه وضو میگیرد. برای اینکه او را متوجه کنند، نزد او رفتند و گفتند شما ببینید کدامیک از ما بهتر وضو میگیریم.
وقتی وضو گرفتند، پیرمرد آنان را بوسید و گفت: شما هردو درست وضو گرفتید، وضوی من اشتباه بود.
این امر به معروف و نهی از منکر شعائر دین است که حضرات معصومین علیهمالسلام با عملشان به ما یاد دادهاند، نه تندی و غیض و طرد.
از دیگر شعائر دین احترام به قرآن، به مؤمنان، به سادات، به دعا و مسجد و نماز است تا برسد به مکه و کعبه و مناسک حج. خدای تعالی میفرماید این شعائر دینی را رها نکنید، فراموش نکنید. قرآن و روایات بر آنها تأکید بسیار کردهاند.
از جمله شعائری که باید قلب خود را با آن عجین سازیم، اظهار محبّت و دوستی به پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام است. اظهار دوستی یعنی شاد بودن به شادی آنها و ناراحتی در مصیبت و اندوه ایشان.
بهعنوانِ مثال در اعیاد شعبانیه که میلاد امام حسین علیهالسلام، حضرت اباالفضل و امام زینالعابدین علیهماالسلام است، شاد باشد، لکن منظور از شادی، بیان معجزات و فضائل ایشان و ذکر صلوات بر محمّد و آل محمّد است.
دربارۀ اندوه و عزاداری نیز شیخ عباس قمی مطالب مفیدی در منتهیالآمال در این باره مخصوصاً در باب اقامۀ عزای حضرت سیدالشهدا علیهالسلام مرقوم کرده که مطالعۀ آن مفید است.
برپایی مجالس عزای اهلبیت در ایام شهادت ایشان؛ مطالعه یا شنیدن حالاتشان؛ قرائت ادعیه و زیارتها مثل زیارت عاشورا و گریه و حزن و اندوه، همگی تعظیم شعائر اهلبیت و نشانۀ تقوای قلوب است.
فرقی هم نمیکند تنها باشید یا در کنار خانواده یا در مجالسی که بهصورتِ معمول در مساجد و بازارها و محلات برگزار میشود، بهشرط اینکه مزاحم مردم و همسایگان نباشد.
یکی دیگر از شعائر دین و شعائر اهلبیت، رفتن به زیارت آنهاست، اگر امکانش باشد.
اینها علاماتی است که خدای تعالی قرار داده و مهمتر از همه اظهار دوستی به پیامبر و ائمۀ اطهار علیهمالسلام است. خوب است خصوصیات و حالات ایشان را یاد بگیریم و کلمات آنان را بگوییم و بشنویم و دربارهاش با هم صحبت کنیم.
مختصری از احوالات امام حسین علیهالسلام
وقتی امام حسین علیهالسلام در ششماهگی متولد شد، آن حضرت را در جامۀ سفیدی پیچیدند و خدمت رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله آوردند. حضرت او را در دامن گذاشت و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس او را بوسید وگریست و فرمود: تو را مصیبتى بزرگ در پیش است. خداوندا، لعنت کن کُشندۀ او را!
بعد هم فرمود: این خبر را به فاطمه مگو!
هنگام ولادت امام حسین علیهالسلام حضرت فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها بیمار و شیر در پستان مبارکش خشک شد. رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله دایهای طلب کرد و یافت نشد.
حضرت ختمی مرتبت صلّیاللّهعلیهوآله به حجرۀ فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها تشریف میآورد و انگشت ابهامِ خویش در دهان حسین میگذاشت و او مىمکید. بعضى گفتهاند زبان مبارک در دهان حسین علیهالسلام مى گذاشت.
تا چهل شبانهروز حق تعالی رزق حسین علیهالسلام را از زبان پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله معیّن گرداند تا گوشت حسین علیهالسلام از گوشت پیامبر رویید.
بارها فرمود: خدای تعالی نسل هرکسی را از پسرش قرار داده، امّا نسل مرا از فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها قرار داده است؛ لذا میفرمود امام حسن و امام حسین علیهماالسلام فرزندان من هستند. نسل من از فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها است.
علی مرتضی بنا به نص قرآن کریم از جهت معنوی نفس پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله بود؛
﴿فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبین﴾[3]
«پس از علمی که [دربارۀ عیسی] به تو رسیده، هرکس در این باره با تو مجادله کرد، بگو: بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان و خودتان را دعوت کنیم، سپس در حقّ یکدیگر نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم!»
هنگامى که مسیحیان سخن پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآله را نپذیرفتند، آن حضرت به امر خدا آنها را به مباهله دعوت کرد.آنان تا صبح فردا مهلت خواستند و چون به بزرگان خود مراجعه و با آنها مشورت کردند، اسقف آنان گفت: بنگرید اگر محمّد صلّیاللّهعلیهوآله با اهل و فرزند خود آمد، از مباهله بپرهیزید و اگر با اصحاب خویش آمد، مباهله کنید؛ چون کارى از او ساخته نیست.
صبحگاه روز بعد پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله در حالى که دست على علیهالسلام را گرفته بود و حسن و حسین علیهماالسلام در جلو و فاطمۀ زهرا سلاماللّهعلیها پشتسرش بود، به مکان مباهله آمدند و نصارا هم در حالى که اسقفشان جلو حرکت مىکرد، آمدند.
آنها چون پیامبر را با این افراد دیدند، از وى خواستند همراهان خود را معرفى کند.
حضرت فرمود: این، پسرعمو و داماد من و محبوبترینِ مردم نزد من است و این دو پسر، نوۀ دخترى من و از صُلب على علیهالسلام هستند و این زن، فاطمه، دختر من و عزیزترین مردم نزد من است. پس پیامبر صلّیاللّهعلیهوآله پیش رفت و بر دو زانو نشست، امّا نصارا از مباهله انصراف دادند و مصالحه کردند.
رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله به دفعات از مصائب امام حسین علیهالسلام یاد میکرد و اشک میریخت و دشمنان و قاتلان آن حضرت را لعن میکرد.
از خصوصیات حضرت امام حسین علیهالسلام کرم آن حضرت بود. اهلبیت عصمت و طهارت همه صاحب صفات حسنای الهی بودند، لکن بعضی صفات در امام حسین علیهالسلام ظهور بیشتری داد.
از مظاهر کرم آن حضرت همین بس که ایشان همهچیز خود را در راه خدا داد. هرکس به آن بزرگوار رجوع میکرد، گاه قبل از بیان حاجت، نیازش را برطرف میساخت. گاهی برای حفظ آبروی اشخاص از پشت در به آنان عطا میکرد.
در روز عاشورا، برای خدا و برای آنکه دین خدا برپا باشد، دیگر چه داشت و نداد؟ این از کرم مولا حسین بن علی علیهماالسلام است. سلام خدا به ایشان!
در امر به معروف و نهی از منکر بالاترین مصداق این فریضه از ایشان صادر شد و ظهور کاملش در روز عاشورا بود که همهچیز را گفتند.
حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام
وقتی حضرت ابالفضل به دنیا آمد امیرالمؤمنین علیهالسلام دستهای مبارک ایشان را میبوسید و وقایع کربلا را یادآوری میکرد. ایشان به معنای واقعی پشتیبان برادر بود.
در جنگهای مولا علی علیهالسلام مخصوصاً در جنگ صفین شرکت داشت.
از کرم اباالفضل العباس علیهالسلام اینکه در روز عاشورا، بهاتفاق سایر اصحاب، بدون اینکه چیزی از امام حسین علیهالسلام بخواهد، همهچیزش را در راه ایشان داد.
اینها پندی است برای ما که اگر نمیتوانیم مثل آنان باشیم، لااقل تا آنجا که ممکن است مقداری از وقتمان را برای دین صرف کنیم.
همدیگر نصیحت کنیم و مراقبِ هم باشیم تا دوستانمان منحرف نشوند و روبه دنیا نیاورند. این کمترین کاری است که از ما بر میآید.
آن بزرگواران همهچیزشان را در راه دین خدا دادند، ما حاضر نیستیم اندکی از وقتمان را برای هدایت و نصیحت خانوادۀ خود و دوستانمان بگذاریم؛ ناراحتیهایشان را برطرف کنیم و اگر نیاز مالی دارند، تا حد امکان کمکشان کنیم تا از دین برنگردند.
از جهت بدنی یا از هر راهی میتوانیم به هم کمک کنیم، اینها احترام شعائر الهی است.
شعائر امامان ما این بود که مردم را بهسوی خدای تعالی و دین خدا هدایت کنند؛ خدایی به این مهربانی را به مردم معرفی کنند؛ خدایی که محبوب و معشوقشان است به مردم بشناسانند؛ خدایی که از محبّت و عشق او در او فانی شدند و در این راه همهچیز خود را دادند!
ما هم قدمی از این جهت برداریم و به هر شکلی میتوانیم کمکی به هم کنیم!
حضرت زینالعابدین علیهالسلام
روز پنجم شعبان تولد حضرت زینالعابدین علیهالسلام است. شرایط و موقعیت خاصی که ایشان داشتند و صبری که کردند، کمتر از زینب کبری سلاماللّهعلیها نبود. هرچه معرفت انسان بیشتر باشد، صبرش در مصیبت و غم و اندوه بیشتر است.
سید بیمار، سید سجاد که آن سجدهها و گریهها و عبادتها داشتند، وقتی در شام به منبر رفت، تمام دستگاه بنیامیه را مفتضح کرد، طوری که یزید ملعون به مؤذن دستور داد اذان بگوید، امّا افتضاحشان بیشتر برملا شد و ناچار شد احترام بگذارد و کاروان اهلبیت را با احترام بهسوی مدینه بازگرداند.
این برای ما در موقعیتهایی که لازم است نصیحت و خیرخواهی کنیم، درس است.
آن حضرت بیش از بیست مرتبه حج بهجا آورد و گاهی پیاده مسیر مکه و مدینه را طی میکرد. بیشتر با کاروانهایی سفر میکرد که ایشان را نمیشناختند و در طول سفر مانند یک خادم به آنان خدمت میکرد.
آن زمان وضع اقتصادی مردم بد بود و بسیاری از مردم نمیتوانستند سواره حج بهجا آورند؛ لذا حضرت بهعنوانِ امام و رهبر مردم، پیاده میرفتند تا دیگران بر این کار ترغیب شوند و بفهمند امامِ آنان پیاده حج میگذارد.
هرکدام از امامان ما در موقعیتهای خود علَمی برای جامعه دستشان بود.
خدا به همۀ ما کمک کند شعائر اهلبیت علیهمالسلام را تعظیم کنیم؛ خلقیات ایشان را کسب و در موقع خود ظاهر سازیم و قدر این بزرگواران را بدانیم.
بهراستی خدای تعالی به ما لطف کرده که ما را با پیامبر اکرم و ائمۀ اطهار علیهمالسلام و با قرآن و اسلام و شیعه و محبّت امیرالمؤمنین و اولاد علی صلوات اللّه علیهم اجمعین آشنا کرده است.
بیشک هرچقدر هم شکر کنیم، اگر شبانهروز و ثانیه به ثانیه شکر کنیم، کم است و شکر این نعمت ادا نمیشود.
الحمدللّه شکراً للّه شکراً للّه شکراً للّه
خدایا ما را به عشق محمّد و آل محمّد زنده بدار؛ به عشق محمّد و آل محمّد بمیران و به عشق محمّد و آل محمّد محشور فرما!
[1]. المیزان، ۱۴، ۳۷۴.
[2]. اسراء، ۷۸.
[3]. آلعمران، ۶۱.