سوره توبه آیه ۹۴ | جلسه ۶۳
تفسیر سوره توبه آیه ۹۴ | چهارشنبه ۱۳۹۶/۰۵/۰۴ | جلسه ۶۳ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
دانلود فایل صوتی تمام جلسات تفسیر سوره توبه
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُلْ لاٰ تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اَللّهُ مِنْ أَخْبٰارِکُمْ وَ سَیَرَى اَللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلىٰ عٰالِمِ اَلْغَیْبِ وَ اَلشَّهٰادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۹۴)
هنگامیکه بهسوی آنان بازگردید از شما عذرخواهی میکنند. بگو عذرخواهی نکنید. ما هرگز شما را باور نخواهیم کرد. خداوند ما را از خبرهای شما آگاه کرده است. بهزودی خدا و پیامبرش کردار شما را میبینند سپس بهسوی دانای نهان و آشکار بازگردانده میشوید و شما را از آنچه کردهاید آگاه میکند.
صحبت دربارۀ منافقانی بود که به بهانههای واهی از شرکت در جنگِ تبوک سر باز زدند، البته از هر آیه میتوانیم استفادههای خوبی برای خود بکنیم.
یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ؛ هنگامیکه مسلمانان از جنگ تبوک بازگشتند، منافقان نزد آنها به عذرخواهی آمدند. خداوند به پیامبر میفرماید به آنها بگو: عذرخواهی نکنید چون ما شما را تصدیق نمیکینم، علیالخصوص که بنای توبه ندارید و فکر میکنید کارِ خوبی کردید که نیامدید و در زحمت نیفتادید. خداوند ما را از وضعِ شما باخبر کرده است.
هدفِ منافقان این بود که دلِ مؤمنان را به خود مایل کنند، امّا خدا به مؤمنان فرمود به آنها بگویید: ما میدانیم باطنِ شما چیست؛ منافق بودید و امروز هم منافقانه حرف میزنید.
اعتذار
عذرخواهی یعنی انسان کارِ خلافی انجام دهد و قبول کند اشتباه کرده، مقصر است و با روی پشیمانی طلبِ بخشش کند. این عذرخواهی و حالِ پشیمانی برای شخصِ خطاکار بسیار خوب است. برای طرفِ مقابل هم قبول و بخشش، بسیار پسندیده و بهجاست. در روایت است اگر کسی به یک طرفِ صورتت سیلی زد و در طرفِ دیگر عذرخواهی کرد، از او بپذیر و ببخشش. خدای تعالی هم عذرخواهی بندگانش را قبول میکند و میبخشد، بهشرطِ آنکه بنده، دروغ نگوید.
کسیکه حقی گردن انسان دارد، اگر با عذرخواهی ببخشد که بسیار خوب است، ولی اگر نبخشد خداوند شخصِ عذرخواه را میبخشد، بهشرطِ آنکه راست بگوید و مالی نداشته باشد که جبران کند.
برخی افراد منافقانه جلو میآیند و به دروغ عذرخواهی میکنند. منافق کسی است که باطناً دین ندارد، ولی در ظاهر خود را دیندار نشان میدهد، یا یهودی و مسیحی است، ولی خود را مسلمان نشان میدهد تا کار های خلاف انجام دهد، خدا و پیامبر، عذرخواهی این افراد را قبول نمیکنند و مؤمنان هم نباید قبول کنند، ولی اگر کسیکه خدا و پیامبر و اهل بیت را قبول دارد و بهخاطرِ خلافی که کرده، ظاهراً عذرخواهی میکند، خوب است طرف مقابل قبول کند؛ هرچند بداند دروغ میگوید، بهشرط آنکه مانعی در بین نباشد و مفاسدی در پی نداشته باشد.
قَدْ نَبَّأَنَا اَللّهُ مِنْ أَخْبٰارِکُمْ؛ خبردادنِ خدای تعالی بهوسیلۀ پیغمبر است. خداوند بهوسیلۀ پیامبر از وضعِ منافاقان خبر داد. گاهی نیز امام از وضعِ درونی و باطنِ افراد خبر میدادند، لکن پیامبر از طریق وحی و امام از راه الهامِ قلبی با خدا ارتباط دارند. امام در اثرِ قربِ خدای تعالی، از باطنِ افراد مطلع است. بعضی اوقات هم درصورتِ صلاحدید، به بعضی مؤمنان میگفتند که فلان شخص چگونه است، ولی نه همیشه و به هر کس؛ چون بنای خدای تعالی بر پردهپوشی است و تا شخص زیاده از حد در گناه نیفتد، او را میپوشاند و رسوایش نمیکند.خداوند حتی منافقان را هم به این زودی رسوا نمیکرد. خیلی اوقات خودشان موجب رسوایی خود میشدند.
کسانی که اهل کرامات هستند و از باطنِ افراد خبر دارند، هرگز کسی را رسوا نمیکنند. اگر چنین کنند، از مقام خود میافتند و دیگر محبوب خدا نیستند. کسیکه محبوبِ خداست حتماً باید ستارالعیوب باشد.
وَ سَیَرَى اَللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُه؛ منظور از اینکه خدا و رسولش به زودی عملِ شما را میبینند، این نیست که خدا خبر ندارد و به زودی میبیند و باخبر میشود. دیدنِ پروردگار یعنی التفاتِ کافران و منافقان به علمِ او؛ به عبارتِ دیگر دیدنِ خدای تعالی با چشم نیست؛ علم است. خداوند علم به دیدنیها و شنیدنیها دارد؛ او حاضر است؛ لذا در ادامه میفرماید: «عالِمِ اَلْغَیْبِ وَ اَلشَّهادَهِ» برای خداوند هیچ غیبی وجود ندارد و همهچیز آشکار است؛ چراکه وجودِ همهچیز از اوست؛ پس برای خدا «سَیَریٰ» (به زودی میبیند) معنا ندارد. این برای ماست؛ یعنی گمان میکنید خدا شما را نمیبیند و از وضعتان خبر ندارد؟ به زودی متوجه علم او میشوید و پی به احاطۀ علم او بر همهچیز میبرید.
ائمۀ اطهار علیهمالسلام از گذشته و آیندۀ افراد و از آباء و اجداد آنها باخبر بودند و خبر میدادند. این مطالب برای ایشان چیزِ مهمی نبود. همۀ این علوم از خداست و خدایی که انسان را خلق کرده میداند گذشتهاش چه بوده و در آینده، با اختیارِ خود چه خواهد کرد. منافقان علمِ خدا و پیامبر را قبول نداشتند، ولی به زودی برایشان روشن خواهد شد.
برای مؤمنان کاملاً واضح است که خداوند به همهچیز علم دارد. دربارۀ حضرات معصومین علهیمالسلام هم همینطور؛ اصلاً لازم نیست ایشان چیزی را ببینند، حتی در خواب هم التفات دارند.
قَالَ النَّبِیُّ صلّیاللّهعلیهوآله: «تَنَامُ عَیْنَایَ وَ لَا یَنَامُ قَلْبِی»[1]
رسول خدا صلّیاللّهعلیهوآله فرمود: «چشمانم میخوابند و قلبم نمیخوابد.»
ایشان در هر حالی باشند، به محض آنکه بخواهند چیزی را بفهمند، میفهمند؛ «لَا یَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْن»[2] هیچچیز ایشان را از چیز دیگری مشغول نمیکند.
این علم خدا و در طولِ آن است؛ از علمِ خدا کم نشده و افاضۀ پروردگار است، لکن علم خدا نهایت ندارد، ولی علم ایشان نسبت به خدا محدود و نسبت به ما نامحدود است.
ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلىٰ عالِمِ اَلْغَیْبِ وَ اَلشَّهادَه؛ بهسوی کسی میروید که دانای غیب و آشکار است «انّا للّه و انّا الیه راجِعون» یعنی همانطورکه از خدا هستید، بهسوی خدا بازمیگردید. عدهای این مطلب را در همین دنیا میفهمند؛ برخی در عالم برزخ میفهمند و برخی هم آنقدر فهمشان پایین است که خیلی دیر ملتفت میشوند رجوعشان به خدای تعالی چگونه است. هرکس طالب باشد، خدا به او میفهماند و اگر لازم باشد اسباب و وسایل این فهم را برایش فراهم میکند. مهم داشتنِ طلب است. بگوید: «خدایا آنچه به بندگان خوبت فهماندی به ما هم بفهمان؛ اگر رفیق لازم است، خودت فراهم کن». ممکن است خداوند پس از سالها تحملِ زحمات و خلافِ نفس، بهتدریج به او بفهماند.
بسیاری از شما چیزهایی از جهت معنوی ملتفت هستید که عدهای نمیفهمند؛ میفهمید که اگر گناه کبیرهای انجام دادید، به خودتان ضرر میزنید و میافتید؛ اگر کسی عمداً نماز نخواند، به خداوند زیانی نمیزند، بلکه به دست خودش، خودش را میکشد. خداوند بینیاز از مردم است و مردم نیازمندِ اویند. شما میفهمید خداوند هیچ احتیاجی به هیچکس ندارد. این فهم را خدای تعالی عنایت میکند تا بهتدریج برایمان روشن شود که خدا همراه و همهکارۀ ماست. فهمیدن این مطلب هم خود درجات دارد و هر کسی یکجور میفهمد.
فَیُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ خداوند به آنچه کردید آگاهتان میکند. خداوند به برخی افراد در همین دنیا خبر میدهد؛ یعنی همینکه کارِ بدی کردند یا تصمیم نادرستی گرفتند، خدا آگاهشان میکند بهطوریکه در دل و روحشان ملتفت میشوند. همانطور که به افرادِ خوب هم خبر میدهد و میفهماند که مبادا بلغزی! امّا عدهای هم باوجودِ هشدارهای الهی، نمیخواهند بفهمند. اینها خود را به لغویات مشغول میکنند و سرگردان میمانند. وقتی هم در گور رفتند، شاید تا مدتها متوجه نشوند و بعداز گرفتاریهای زیاد، بهتدریج میفهمند قرار بود چه بشوند و نشدند.
شبیه این آیه در آیۀ ۱۰۵ میفرماید:
﴿وَ قُلِ اِعْمَلُوا فَسَیَرَى اَللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلىٰ عالِمِ اَلْغَیْبِ وَ اَلشَّهٰادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾[3]
«و بگو عمل کنید! بهزودی خدا و پیامبرش و مؤمنان کردارِ شما را میبینند و بهزودی بهسوی دانای نهان و آشکار بازگردانده میشوید و شما را از آنچه کردهاید آگاه میکند.
مؤمنان به ائمۀ اطهار علیهمالسلام تفسیر شده است.
بنابراین تکلیف ما این است که اولاً: هرچه خدای تعالی فرموده تا آخر عمر اطاعت کنیم. ثانیاً: بفهمیم برای چه خلق شدهایم. به تعبیرِ امیرالمؤمنین:
«رحم اللَّه امرء أعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من أین و فی أین و إلى أین»[4]
«خدا رحمت کند کسی را که نفس خود را آماده کند و بداند از کجا آمده ؛ در کجاست و به کجا میرود.»
ما پیشِ خدا بودیم؛ الان هم پیشِ خدا هستیم و آینده هم پیشِ خدا هستیم. گفتن این حرف آسان، امّا فهمیدن و یافتنِ آن سخت است؛ منظور از فهمیدن؛ علم، شهود و رسیدنی است که مثل آفتاب روشن شود. اگر کسی چیز مهمی میخواهد، باید برایش زحمت بکشد. کسیکه میخواهد پولدار شود، تلاش میکند.
خدا دنیا را به برخی بدون زحمت میدهد و بر برخی با زحمت بسیار هم نمیدهد، امّا دربارۀ آخرت و مقامات معنوی، دستِ رد بر سینۀ هیچکس نمیگذارد، لکن باید برای آن زحمت کشید. هرکس طلب داشته باشد و رها نکند، خداوند عنایت میکند، ولی نه امروز و فردا! انتظار نداشته باشید حضرت جبرئیل امشب بر شما نازل شود؛ نگویید: یک ماه روزه گرفتم و یک سال عبادت کردم، حالا کو؟ باید صبر کنید؛ باید به خواستِ او تسلیم و راضی باشید. تا کسی تسلیم و راضی نباشد، چیزی نصیبش نمیشود. این گنجی است که دستِ هر کسی به آن نمیرسد.
اگر قرار باشد کسی را از وضع افراد باخبر کنند، اگر آدم ناقص و نافهمی باشد، همینکه چیزی از کسی فهمید، فوراً به او میگوید؛ این هم برای خودش بد است و هم برای دیگران. باید آن را از او بگیرند چون خود را رسوا میکند.
برخی میگویند ما حالش را نداریم. واجبات را انجام میدهیم و حرام را ترک میکنیم؛ خدا هم گوشۀ بهشتی به ما بدهد تا راحت باشیم. یقیناً خدا به او میدهد و راحت است و اصحاب یمین است، ولی برخی به این قانع نمیشوند و چیزهای بهتری میخواهند. خدا به آنها عنایاتِ ویژه میکند و تا هرجا که بایستند و سختی بکشند، قبول میکند. منظور اینکه باید دید طلبِ انسان از خدای تعالی چقدر است و تا کجا میتواند جلو برود. برخی هم میگویند ما دنبال رزقوروزی بچههامان هستیم وحوصله نداریم.
[1]ـ مصباحالشریعه، ۴۴.
[2]ـ بحارالأنوار، 88، 71.
[3]ـ توبه، ۱۰۵.
[4] – وافی، 1، 116.