سوره اعراف آیه ۳۰ و ۳۱ | جلسه ۱۵
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره اعراف آیه ۳۰ و ۳۱ | یکشنبه ۱۳۹۳/۱۱/۱۹ | جلسه ۱۵ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
دانلود فایل صوتی تمام جلسات تفسیر سوره اعراف
فَریقآ هَدى وَ فَریقآ حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَهُ اِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطینَ أوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللهِ وَ یَحْسَبُونَ أنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ۳۰
گروهى را هدایت کرد و گروهى گمراهى برایشان ثابت شد. آنان شیطان را به جاى خدا سرپرست خود گرفتند و گمان مى کنند هدایت شده اند.
یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ ۳۱
اى فرزندان آدم! زینت خود را در هر مسجدى با خود بگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که او اسرافکاران را دوست ندارد.
فَریقآ هَدى وَ فَریقآ حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَهُ؛ «فریقآ» مفعول مقدّم است براى «هدى» و «أضَلّ» فعل مقدّر است. یعنى خداوند گروهى را هدایت کرد و گروهى را گمراه ساخت. در واقع گروهى طالب هدایت شدند و خداوند هدایتشان کرد و گروهى دیگر خواستار گمراهى شدند و خدا گمراهشان ساخت. گمراهان چنان به طرف شیطان رفتند که گمراهى برایشان ثابت شد؛ به گونه اى که حاضر به بازگشت به سوى خدا نیستند، مگر آن که اتّفاقات سختى برایشان بیفتد. این به خاطر آن است که به جاى خدا، شیطان را ولى و سرپرست خود گرفتند.
اِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیاطینَ أوْلِیاءَ مِنْ دُونِ اللهِ؛ شیطان سرپرست کسانى است که هواى خود را خداى خود گرفتند.
(أ فَرَأیْتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَهُ هَواهُ )
«آیا دیدى آن کس را که هواى خود را خداى خویش گرفته است؟»
هوا را خداى خود گرفتن، یعنى هر چه میل انسان باشد، انجام دهد و دستورهاى خدا را زیر پا بگذارد. هواى نفس، همان امیال شیطانى است که تبعیت از آنها منجر به دوستى و نزدیکى به شیطان مى شود.
وَ یَحْسَبُونَ أنَّهُمْ مُهْتَدُون؛ مصیبت اینجاست که هر کس تابع شیطان و هواى نفس شد، خود را بهتر از همه و دیگران را گمراه مى داند. آن که در راه شیطان است، مؤمنان را تخطئه مى کند و متقابلا آن که در راه خداست، گمراهان را تخطئه مى کند؛ هر دو گروه مى خواهند گروه دیگر را به سوى خود بکشانند. در این میان، آن که واقعآ مؤمن است، وقتى به درون خود رجوع مى کند، رفتار خود را مطابق وجدان و فطرت خود مى یابد.
همه مى دانند راستگویى، امانتدارى و پاکدامنى خوب است. برخى واقعآ راستگو، امین و پاکدامن هستند، امّا برخى دیگر دروغ مى گویند؛ خیانت مى کنند و هزار کار خلاف انجام مى دهند و بعد هم توجیه مى کنند و بهانه مى آورند.
بنابراین همه خوبى و بدى را مى فهمند؛ گروهى مطابق فهم خود و معیارهاى انسانى رفتار مى کنند و گروهى دیگر بر علم و فهم خود پا مى گذارند. به قول قرآن :
(وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أنْفُسُهُمْ ظُلْمآ وَ عُلُوّآ )
«از سر ظلم و گردنکشى انکار کردند، در حالى که به آن یقین داشتند.»
معاویه، پس از صلح با امام حسن علیه السلام بر منبر رفت و گفت: «اى مردم! من به خاطر نماز و روزه و دین، با شما نجنگیدم، بلکه فقط مى خواستم بر شما حکومت کنم و به خواسته ام رسیدم. بدانید که امروز آنچه را با امام حسن علیه السلام عهد کردم، زیر پا مى گذارم».
اگر امام حسن علیه السلام با معاویه مى جنگید، بر اثر حیله گرى معاویه، خود و شیعیانش همه کشته مى شدند و هیچ ثمرى به بار نمى آمد و دیگر اثرى از شیعه باقى نمى ماند. یزید اصلا شبیه پدرش نبود و شرایط امام حسن علیه السلام با شرایط امام حسین علیه السلام بسیار متفاوت بود؛ لذا صلح ایشان، بقاى شیعه و خون شیعیان را حفظ کرد.
خداى تعالى در سوره کهف مى فرماید :
(قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاْخْسَرینَ أعْمالا * الَّذینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعآ )
«بگو آیا شما را از کردار زیانکارترین مردم آگاه سازم؟ * آنان که تلاششان در زندگى دنیا تباه شد، ولى مى پندارند کار خوب مى کنند.»
همه ى شاهان و زورگویان تاریخ، در هر کجاى دنیا، همین طورند؛ یعنى همه ى سعیشان این است که هر طور شده، ریاست خود را حفظ کنند.
یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ؛ خطاب آیه به طور عام شامل همه ى انسان هاست، امّا مقصود اصلى، مسلمانان و مخصوصآ شیعیان هستند؛ یعنى زینت خود را در هر مسجدى همراه خود بردارید! یکى از مصادیق زینت، لباس آراسته و زیباست و مقصود از آن، پوشیدن لباس هاى پاکیزه و در حد امکان نو است. لباس نمازگزار نباید آلوده باشد و بوى بد بدهد، به طورى که دیگران را منزجر کند.
یکى دیگر از مصادیق همراه داشتن زینت، براى رفتن به مسجد، دست کردن انگشترى عقیق، شانه زدن موى سر و صورت، عطر زدن ـ به شرط آنکه موجب اذیت دیگران نشود ـ غسل کردن هنگام بعضى نمازها مثل نماز جمعه و عید فطر و عید قربان است. زینت کردن هنگام نماز، آمادگى حضور در برابر پروردگار را بیشتر مى کند.
«مسجد» منحصر به مساجد شهرها و محله ها نیست، بلکه به معناى عام، شامل هر جایى که انسان نماز مى خواند مى شود؛ یعنى زینت کردن هنگام نماز خواندن، در هر جایى مستحب است. همچنین هنگام حاضر شدن در محضر امام معصوم، در دوران حضور ایشان.
ابو بصیر گوید: روزى از خانه بیرون آمدم تا براى انجام غسل جنابت، به حمام بروم. در بین راه گروهى از شیعیان را دیدم که به دیدار امام صادق علیه السلام مى رفتند. با خود گفتم خوب است من هم با ایشان همراه شوم و بعدآ غسل کنم. موقع ورود، حضرت با همه مصافحه کردند، نوبت من که شد، فرمودند: با این وضع نباید به دیدار امامت مى آمدى اول برو غسل کن و بعد بیا!
این منحصر به امام معصوم نیست، بعضى علما هم متوجّه جنابت یا پلیدى گناه مردم مى شدند و گاه به آنها تذکّر مى دادند.
خداى تعالى در آیه 26 فرمود: (وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ ) (لباس تقوا بهترین لباس است). لباس تقوا یعنى آراسته شدن به ترک معاصى و انجام طاعت؛ با چنین لباسى اگر انسان به نماز بایستد، بهترین زینت را با خود برداشته است و در این صورت نماز، موجب قرب او مى گردد؛
«الصلاه قربان کل تقى»
«نماز وسیله تقرّب هر متقى است.»
گناه بوى گند مى دهد، امّا کسى که ملبس به لباس تقواست، بوى عطر مى دهد. خوب است انسان موقع ورود به مسجد، با عطر توبه خود را خوشبو کند تا از آلودگى گناهانش پاک شود و هنگام نماز، بوى بد ندهد.
وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا؛ از نعمت هاى خداى تعالى، هر چه برایتان حلال است، بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید!
از مصادیق اسراف، یکى حرامخوارى و دیگرى پرخورى است. معده مى تواند منبع بسیارى از مرض ها باشد و به اندازه خوردن، انسان را از آفات و بیمارى هاى بسیارى حفظ مى کند. رسول خدا صلّى الله علیه و آله فرمودند: «معده، خانه درد، و پرهیز، راه علاج و درمان است.»
همچنین فرمودند :
«مَا مَلاءَ ابْنُ آدَمَ وِعَاءً أشَرَّ مِنْ بَطْنِهِ»
«فرزند آدم ظرفى بدتر از شکمش را پر نکرده است.»
پرخورى حرام نیست، امّا کراهت شدید دارد و اگر به حد مرض قطعى برسد، حرام مى شود.
امام صادق علیه السلام فرمود: معده خود را سه قسمت کنید؛ ثلث آن را به غذا اختصاص بدهید؛ ثلث را به آب و ثلث را به هوا!
اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفین؛ خداوند هیچ اسرافکارى را دوست نمى دارد.
امّا چه ارتباطى میان زینت کردن هنگام نماز و پرهیز از اسراف در خوردن و آشامیدن وجود دارد؟
کسى که پیش از نماز، زیاد غذا مى خورد و معده خود را پر مى کند، دیگر نمى تواند در نماز حضور قلب داشته باشد؛ از این رو نماز خواندن با شکم پر، مکروه است؛ مخصوصآ در ماه رمضان، موقع افطار، بهتر است انسان ابتدا نماز بخواند و بعد غذا بخورد، مگر این که مهمان داشته باشد.
از عوارض پر شدن معده، آروغ زدن است و این کار در مسجد، مشمئز کننده است و با زینت کردن منافات دارد.