سوره اعراف آیه ۲۰۵ | جلسه ۱۱۱
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره اعراف آیه ۲۰۵ | یکشنبه ۱۳۹۴/۱۰/۱۳ | جلسه ۱۱۱| آیت الله سید علی محمد دستغیب
دانلود فایل صوتی تمام جلسات تفسیر سوره اعراف
وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعآ وَ خیفَهً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ(205)
پروردگارت را در دل خود، با تضرّع و ترس و بدون صداى بلند، صبح و شام یاد کن و از غافلان مباش!
وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعآ وَ خیفَهً؛ عبارت «وَ اذکُر ربَّک» در سه آیه و عبارت «و اذکُر اسمَ ربِّک» در دو آیه آمده است.
در اینجا دستور به یاد خدا، به دو صورت داده شده است؛ اول : «فی نَفسِک» یعنى در دل و دوم: «دُونَ الجَهْرِ مِنَ القَولِ» یعنى با زبان، امّا آهسته. نقطه مشترک هر دو شکل این یاد، تضرّع (لابه و زارى) ترس و مداومت در صبح و شام است. پس از آن نیز مىفرماید «وَ لا تَکُن مِنَ الغافِلینَ» یعنى مبادا از یاد خدا غفلت ورزى و در زمرهى غافلان وارد شوى!
مصادیق یاد خدا
توجّه به خلقت آسمانها و زمین و تدبّر در مخلوقات پروردگار، از مصادیق یاد خدا در باطن است.
(اِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الاْرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ َلآیاتٍ لاُِولِی الألْبابِ * الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیامآ وَ قُعُودآ وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الأرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ)
«به یقین در آفرینش آسمانها و زمین و گردش شب و روز، نشانههایى است براى خردمندان. * آنان که خدا را در حال ایستاده و نشسته و به پهلو ]خفته[ یاد مىکنند و در آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند که پروردگار! اینها را بیهوده نیافریدهاى. منزّهى تو! ما را از عذاب آتش نگاه دار!»
یکى دیگر از مصادیق یاد خدا، یاد مرگ است که موجب مىشود انسان از غفلت بیرون آید.
مطالعهى تاریخ براى عبرت گرفتن از گذشتگان؛ تفکّر درباره کسانى که عمر خود را صرف دنیا کردند، امّا دنیا به آنها وفا نکرد و مال و مقام آن برایشان نماند، مصداق دیگر یاد خداست و پرده غفلت را از دل کنار مىزند؛ به شرط آنکه این مطالعه و مشاهده براى پند گرفتن و عبرتآموزى باشد، نه شماتت.
از مصادیق قطعى یاد خدا «قرآن» است که خواندن، گوش کردن و تأمل در آن بر همه لازم است! همچنین آموختن صرف و نحو عربى، براى بهتر فهمیدن قرآن، مصداق یاد خداست. خواندن دروس حوزه، براى آموختن و فهمیدن کلام ائمه و پیامبر نیز مصداق دیگر یاد خداست.
امام سجاد علیه السلام بیشتر اوقات خود را به عبادت پروردگار مىگذراندند و دعاهاى ایشان در قالب صحیفهى سجادیه، در دسترس شیعه است. گاهى نیز نکاتى به بعضى نزدیکانشان مىآموختند، امّا در زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام شرایط تغییر کرد و ایشان فرصت یافتند در جلسات علمى، احکام واقعى اسلام را به مردم بیاموزند. هم عبادات امام سجاد علیه السلام و هم حلقات درسى امام باقر و امام صادق علیهما السلام مصداق یاد خدا بود. بیشتر روایاتى که از این دو امام بزرگوار رسیده، در باب احکام است و روایات سایر ابواب، مثل توحید و اخلاقیات، شاید یک پنجاهم روایات فقهى نباشد.
بنابراین دروسى که طلّاب مىخوانند، اگر براى توجّه به کلام امام باشد، یاد خداست.
یکى دیگر از مصادیق یاد خدا «روزه» است. خالى بودن شکم، آمادگى خوبى ]در زمینه معنویات[ به انسان مىدهد. از آن طرف، پرخورى، پرخوابى و پرگویى، همچنین خندههاى قهقهه، غفلتآور و مکروه است. کسانى که یاد خدا را دوست مىدارند، باید از این چیزها دورى کنند!
بعضى مىگویند: «بخند تا دلت باز شود!» امّا قرآن، آرامش و انبساط دل را در یاد خدا مىداند. یاد خدا، چشم و گوش معنوى انسان را باز مىکند و او را از مادّیات بیرون مىآورد. کسى که مىخواهد زندگىاش حیات طیب باشد، باید از این غفلتها و مکروهات پرهیز کند و با یاد خدا مأنوس شود!
(مَنْ عَمِلَ صالِحآ مِنْ ذَکَرٍ أوْ أُنْثى وَ هُوَ مُوْمِنٌ فَلَنُحْییَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أجْرَهُمْ بِأحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ )
«هر مرد و زنى کار نیکى انجام دهد و مؤمن باشد، او را به زندگى پاکیزهاى حیات مىبخشیم و بهتر از آنچه مىکردند، پاداششان مىدهیم.»
امام صادق علیه السلام از قول رسول خدا صلّى الله علیه و آله مىفرماید :
«مَا مَلأ آدَمِیٌّ وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِهِ»
«آدمى ظرفى را بدتر از شکمش پر نکند.»
وقتى شکم چنان پر مىشود که جاى نفس کشیدن هم نمىماند، کجا مىتوان یاد خدا بود؟ کسى که دائم حرفهاى دنیا و سخنان بیهوده که هیچ غرض خدایى در آنها نیست، بر زبان مىآورد، چطور مىتواند یاد خدا باشد؟ اینها همه مکروهات است؛ معصیت و گناه که جاى خود دارد و موجب سقوط آدمى مىشود. البته خدا مىبخشد، ولى کسى که مىخواهد دلش با یاد خدا زنده شود، باید حواس خود را جمع کند!
مصداق دقیقتر یاد خدا براى کسانى که به توفیق الهى، کمى از خود بیرون آمده، متوجّه شدند مؤثر فقط خداست و خودشان کارهاى نیستند، این است که همراهى خداى تعالى را با خود و با تمام موجودات مىفهمند. همچنین مىفهمند رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام همراه اویند و على الخصوص امروز امام زمان عجّل الله تعالى فرجه از او آگاه است و غافل از او و دیگر انسانها نیست. این یاد قلبى واقعى است و رسیدن به آن نیازمند عنایت ویژهى پروردگار است. حضرات معصومین علیهم السلام، اولیاى بزرگ خدا و انبیاء همواره ملتزم این یاد و متخصص آن بودند.
یاد قیامت، یاد نعمتهاى مادى و معنوى پروردگار و امید به رحمت و عنایت او در آینده، از دیگر مصادیق یاد خداست که موجب مىشود انسان، با حال شکستگى (تَضَرُّعآ) متوجّه خدا و نعمتهاى او شود و خود را در برابر این همه نعمت کوچک ببیند. از طرفى درباره آینده خود بیمناک است (وَ خیفَهً) که مبادا پایش بلغزد؛ فریب شیطان را بخورد و عاقبت به شرّ شود؛ لذا دائم به خدا پناه مىبرد و خود را به او مىسپارد.
(وَ یَدْعُونَنا رَغَبآ وَ رَهَبآ وَ کانُوا لَنا خاشِعینَ )
«با بیم و امید ما را مىخواندند و در برابر ما فروتن بودند.»
تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفآ وَ طَمَعآ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ )
«پهلوهایشان از بستر جدا مىشود و پروردگارشان را با ترس و طمع مىخوانند و از آنچه روزیشان کردهایم انفاق مىکنند.»
وَ دُونَ الجَهْرِ مِنَ القَوْلِ؛ یکى از مصادیق مهم یاد خدا، آن هم به آرامى و بدون صداى بلند «نماز» است؛
(وَ أقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری )
«نماز را براى یاد من بپادار!»
نماز، هم یاد بنده از خداست و هم یاد کردن خداوند از بنده؛ یعنى «أقِمِ الصِلاهَ لِذِکْری (ایّاک)» (نماز را بپادار تا من تو را یاد کنم!) و البته یاد خدا از بنده، مهمتر است؛ (وَ لَذِکْرُ اللهِ أکْبَرُ)
(اِنَّ الاْنْسانَ خُلِقَ هَلُوعآ * اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعآ * وَ اِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعآ * اِلّا الْمُصَلِّینَ * الَّذینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ )
«به راستى انسان حریص و کمطاقت خلق شده است * چون شرّى به او رسد، عجز و لابه مىکند و چون خیرى به او رسد، بخل مىورزد، بجز نمازگزاران * آنان که بر نمازشان مداومت دارند.»
نمازگزار واقعى به نماز اهمیّت مىدهد؛ با آن مأنوس است و چنان آن را دوست مىدارد که بعد از هر نماز، منتظر نماز بعد است. براى این قلیل افراد، نماز استراحت خاطر و فرح روحانى است؛ هر صبح و شام با شوق و اشتیاق آن را بجا مىآورند؛ هر روز منتظر عنایت پروردگارند و بعد از هر نماز به خدا عرض مىکنند: «آن طور که مىخواستم نشد، توفیقم ده نماز بعد را بهتر بخوانم!»؛ «خوشا آنان که دائم در نمازند». اگر هم کسى توفیق خواندن نوافل را داشته باشد یا به تأسى از ائمه اطهار علیهم السلام موفق به خواندن نمازهاى زیاد شود، چه بهتر.
وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ؛ یاد خدا آدمى را از غفلت بیرون آورده، موجب تواضع و رقّت قلب مىشود. از آن سو، غفلت از یاد خدا، به شیطان خنّاس که همواره مترصّد انسان نشسته، فرصت وسوسهگرى مىدهد.
از امام صادق علیه السلام روایت شده که ذکر خدا به این نیست که دائم «سبحان الله» و «الحمد لله» بگوید، یاد واقعى آن است که چون به واجبى رسید، آن را انجام دهد و هر گاه با حرام مواجه شد، آن را ترک کند.
کنترل دائمى اعضاء و جوارح، اهمیّت بسیار دارد؛ یعنى باید همواره مراقب باشد چشمش به حرام نیفتد؛ عکسهاى شهوتآلود، در هر جا باشد، حرام است و کسى نمىتواند بگوید من این فیلمها را مىبینم و طورى نمىشود. زبان، گوش، دست، پا، فکر و… همه همین طور. در واقع همهى اعضاء و جوارح باید یاد خدا باشند! شیطان هرگز دست از وسوسه برنمىدارد و راه علاج وسوسههاى او، یاد خداست.
اگر کسى از یاد خدا روگرداند، چشم باطنش کور و دچار زندگى تنگ مىشود و مانند حیوانات از عالم معنا بىخبر مىمانند؛
(وَ مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنْکآ وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أعْمى )
«و هر کس از یاد من روى گرداند، زندگى تنگى خواهد داشت و روز قیامت او را کور محشور مىکنیم.»