سوره اعراف آیه ۱۶۰ | جلسه ۸۲
بسم اﷲ الرحمن الرحیم
تفسیر سوره اعراف ادامه آیه ۱۶۰ | چهارشنبه ۱۳۹۴/۰۶/۰۴ | جلسه ۸۲ | آیت الله سید علی محمد دستغیب
دانلود فایل صوتی تمام جلسات تفسیر سوره اعراف
وَ ما ظَلَمُونا؛ هر کس از اطاعت خدا سرپیچید، در واقع به خود ستم کرده است، نه به خداى تعالى. درست است که ستمگران یهود و ظالمان امّت اسلام به حضرات معصومین علیهم السلام آزارها و زخمهاى بسیار رساندند، امّا از نظر روحى هرگز نتوانستند در راه ایشان خللى وارد کنند، بلکه کارهاى آنان باعث پیشرفت ایشان مىشد؛ یعنى مثلا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در ازاى مصیبتهایى که دید، مقام شفاعت امّت نصیبش شد و در قیامت به اذن الله چنان از گنهکاران امّت دستگیرى و شفاعت مىکند که حتّى قاتلان او نیز چشم طمع به شفاعتش مىدوزند.
بنابراین «ما ظَلَمُونا» یعنى ائمه اطهار علیهم السلام و نیز مؤمنان و دوستان ایشان، در هدف عالى خود، تحت ظلم ظالمان قرار نگرفتند و آسیبى به راه و مقصودشان نرسید؛ هر چند بدنهایشان اسیر ظلم گشت و آزار بسیار دید. هر مؤمنى در راه خدا مصیبتى ببیند، اگر استقامت کند و از هدف خود باز نگردد، محبوب خدا شده، روحش تعالى مىیابد.
(یا أیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعی اِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی )
«هان اى نفس اطمینان یافته! خرسند و خداپسند به سوى پروردگار خود باز گرد و در میان بندگان من در آى و در بهشتم داخل شو!»
از نظر اجتماعى نیز کسانى که مانع تابش نور ائمه اطهار علیهم السلام شدند، جامعه را از فیض ایشان بىبهره نمودند و از این نظر به اجتماع خویش ظلم فراوان کردند، لکن در این ظلم خود مردم هم مقصر بودند و خواستند اسیر ظلم بمانند. بىشک اگر مردم به حمایت از ائمه اطهار برمىخواستند و حق خود را مىطلبیدند، خداوند یاریشان مىکرد و در تاریکى ظلم ظالمان باقى نمىماندند.
وَ لکِنْ کانُوا أنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ؛ اولین اثر ظلم هر ظالم، متوجّه خود او است؛ در اذیت و آزار به ائمه و ظلم به جامعه، بیش از همه، خود ستمگران آسیب و زیان مىدیدند؛ از آن جهت که روح ملکوتى و خدایى خود را آلوده ساختند و از بین بردند.
نفس حیوانى بشر دوست مىدارد آزاد باشد و مانند حیوانات هر چه مىخواهد بکند. یک الاغ، حرام و حلال نمىفهمد و هر چه بگویى این علفها براى تو و متعلّق به صاحب تو نیست، نمىفهمد و باز هم مىخورد. بعضى انسانها هم همین طورند؛ یعنى هیچ اعتنایى به جنبهى الهى خود ندارند و بلکه با کارهاى زشتى که انجام مىدهند، گویى گلوى روح معنوى خویش را مىفشارند، در حالى که خداوند بشر را خلق کرده تا به سوى بالا حرکت کند و تعالى یابد، امّا این قبیل انسانها خود را از این مقام محروم کرده، با دست خود به خویش ستم مىکنند و ظلم واقعى همین است، نه ضربه زدن به بدن و از بین بردن جسم مادّى که دیر یا زود از بین مىرود.
شعرى از امام رضا علیهالسلام
امام رضا علیه السلام نصیحتى در قالب یک دوبیتى سرودند که از این قرار است؛
اِنَّکَ فِی دَارٍ لَهَا مُدَّهٌ یُقْبَلُ فِیهَا عَمَلُ الْعَامِلِ
ألا تَرَى الْمَوْتَ مُحِیطاً بِهَا یُکْذَبُ فِیهَا أمَلُ الآْمِلِ
تُعَجِّلُ الذَّنْبَ لِمَا تَشْتَهِی وَ تَأْمُلُ التَّوْبَهَ فِی قَابِلٍ
وَ الْمَوْتُ یَأْتِی أهْلَهُ بَغْتَهً مَا ذَاکَ فِعْلَ الْحَازِمِ الْعَاقِلِ
«تو اکنون در سرایى هستى که مدّت ماندنت محدود است و در همین مدّت کوتاه عمل هر عمل کنندهاى مورد قبول است.
آیا نمىبینى که مرگ از هر سو این مدّت را فرا گرفته، و آرزوها را بر باد فنا مىدهد؟
و در این مدّت کوتاه شتاب دارى که امیال نفسانى و شهوات خود را سیر کنى و امید دارى که در آینده توبه کنى.
امّا مرگ بىخبر و ناگهان فرا مىرسد! این کار شخص با فکر و دور اندیش نیست.»
در میان امامان معصوم، طولانىترین عمر، غیر از امام زمان عجّل الله تعالى فرجه متعلّق به امام صادق علیه السلام بود که حدود شصت و هفت سال عمر کردند. بیشتر ائمه بین پنجاه تا شصت سال بیشتر عمر نکردند و برخى نیز در جوانى به شهادت رسیدند.