تفسیر خطبه ۸۱ نهج البلاغه
تفسیر خطبه ۸۱ نهج البلاغه توسط آیت الله سید علی محمد دستغیب
بسم الله الرحمن الرحیم
کلام مولا امیرالمومنین علی علیهالسلام از خطبۀ ۸۱ نهجالبلاغه که دربارۀ «صفت دنیا» صحبت میکنند.
خطبه ۸۱ نهج البلاغه | صفت دنیا
فى صِفَهِ الدُّنْیا، ما اَصِفُ مِنْ دارٍ اَوَّلُها عَناءٌ وَ آخِرُها فَناءٌ فى حَلالِها حِسابٌ وَ فى حَرامِها عِقابٌ مَنِ اسْتَغْنى فیها فُتِنَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فیها حَزِنَ وَ مَنْ ساعاها فاتَتْهُ وَ مَنْ قَعَدَ عَنْها واتَتْهُ وَ مَنْ اَبْصَرَ بِـهـا بَـصَّـرَتْـهُ، وَ مَـنْ اَبْـصَـرَ اِلَـیْـها اَعْـمَـتْـهُ.
در وصف دنیا چه بگویم از خانهای که ابتدایش سختی، و سرانجامش نیستی است. در حلالش حساب، و در حرامش کیفر است. ثروتمندش دچار فتنه و آزمایش، و تهیدستش گرفتار اندوه است. آن که در طلبش کوشید به آن دست نیافت، و آن که زحمتی نکشید خود به او روی نمود. هر که به دیده عبرت به آن نگریست او را بینا کرد، و هر کس به چشم خریداری به آن نظر نمود او را به نابینایی دچار ساخت.
ما اَصِفُ مِنْ دارٍ اَوَّلُها عَناءٌ وَ آخِرُها فَناءٌ
هرکسی که در این دنیا میآید، از همان ابتدا در سختیهایی هست و با بلاها سر و کار دارد. مثلا دربارۀ بچه ها در روایت داریم که آن ها را مأمورینی حفظ میکنند وگرنه هر لحظه ممکن بود از بین بروند. سپس هم ایّام جوانی و نوجوانی در پیش است که سختی هایی در راه است، هم از جهت خودش و هم از جهت اطرافیانش؛ هم از لحاظ ظاهری و هم باطنی که شیطان و نفس هم شخص را رها نمیکنند. تا این که شخص به سن کهولت برسد و بعضاً مریض میشود و برای بازماندگان و اطرافیانش نیز دردسر است. در آخر هم باید هرچه دارد از خانه و ماشین و فرزند و همسر و… بگذارد و برود.
فى حَلالِها حِسابٌ، وَ فى حَرامِها عِقابٌ
اگر انسان چیزهایی را که جمع کرده از راه حلال به دست آورده باشد باید حساب پس دهد. البته در تفسیر آیۀ «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» از حضرت صادق علیهالسلام رسیده است که از ایشان سوال شد که آیا چیزهایی که انسان خورده و پوشیده از راه حلال، آیا این ها هم حساب میشود؟ حضرت میفرمایند: «خداوند بزرگتر از آن است که از چیزی که رزق و روزی میکند حساب بکشد. منظور از این آیه نعمت های ظاهری نیست بلکه ولایت اهلبیت علیهمالسلام است که از آن سوال خواهد شد.» پس دربارۀ نعمت هایی که به حدّ ضرورت خورده و پوشیده است حسابی نیست، ولی بقیه که از راه حلال جمع کرده است حسابرسی دارد.
البته با جمع روایات موجود اینطور به نظر میرسد که خدای تعالی بر دوستان ائمۀ اطهار علیهمالسلام سختگیری نمیکند و بخشش و شفاعت هم هست، اما بالاخره باید حساب هایی داده شود. لذا باز در روایت داریم که از جمله مراحلی که انسان را در عالم برزخ نگه میدارند آن است که میپرسند از کجا درآوردی و چطور خرج کردی؟
و کسی هم که از راه حرام مال به دست آورده باید عقاب شود و دربارۀ آن ها جوابگو باشد و خدا میداند چقدر طول بکشد تا نجات پیدا کند. البته در روایت دارد که اگر شخصی توبه کند و در قبال چیزهایی که دزدی کرده یا از مالِ مردم خورده است چیزی ندارد که بدهد یا دسترسی به آن ها ندارد، خداوند در روز قیامت خصماء و طلبکاران وی را جمع میکند، بعضی نعمت های بهشتی را به ایشان نشان میدهد و میفرماید از این شخص بگذرید تا در عوض این نعمت را به شما بدهم. این لطف خداوند است برای اشخاصی که توبه کردهاند و در بعضی ادعیه نیز به این مطلب اشاره شده است.
مَنِ اسْتَغْنى فیها فُتِنَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فیها حَزِنَ
کسانی که در این دنیا بی نیاز هستند و زندگیشان از حد متوسط بالاتر است در معرض فتنه و امتحان و گاهاً انحراف هستند و ممکن است فریب بخورند. در روایت از رسول خدا صلیاللّهعلیهوآله نقل شده کسانی که ثروتمند هستند در صورتی نجات پیدا میکنند که از شش جهت و همیشه در حال انفاق باشند، یعنی چیز اضافی نداشته باشند و در حد یک زندگی متوسط آبرومندانه برایشان مانده باشد.
کسانی هم که در این دنیا فقیر هستند معمولاً محزون هستند و میگویند فلان چیز را نداریم و… مگر این که این شخص توجهش به خدا آنچنان باشد که حزن دنیا بر روی او تأثیری نداشته باشد.
وَ مَنْ ساعاها فاتَتْهُ وَ مَنْ قَعَدَ عَنْها واتَتْهُ
بعضی هستند که صبح تا شب دنبال دنیا هستند، در آخر هم میبینند فقط خسته شدند، نفعی که نبردهاند بلکه ضرر هم کردهاند. البته بعضاً اینطور است و بالعکس این هم هست:
خدا به نادانان چنان روزی رساند
که صد دانا در آن حیران بماند
بعضی هم هستند که آنچنان برای دنیا نمیدوند اما برای آن ها میرسد. یعنی خدای تعالی میخواهد به ما بفهماند همیشه اینطور نیست که آن کسی که مال زیادی داشته باشد ما به او نظر داشته باشیم و آن کسی که چیزی ندارد ما به او نظر نداشته باشیم. خیر! این همیشگی نیست. چنان که از پیغمبر اکرم نقل شده است: «أنا مسکینٌ جالِسُ المَساکِین». و در روایت دیگری داریم که حضرت سلمان سه خصوصیت داشته است: یکی این بوده که با مسکینان نشست و برخاست میکرده؛ دیگر اینکه علم را دوست میداشته و سوم هم اینکه هوای خودش را فدای هوای علی میکرده، لذا به وی سلمان محمدی میگفتند.
مَنْ اَبْصَرَ بِـهـا بَـصَّـرَتْـهُ وَ مَـنْ اَبْـصَـرَ اِلَـیْـها اَعْـمَـتْـهُ
خداوند رحمت کند شهید آیتاللّه دستغیب که همیشه موضوعات آگاه کننده برایمان میگفتند و الان نیز کتاب هایشان موجود است.
کسی که به چشم بصیرت به دنیا نگاه کند، خداوند به وسیلۀ این دنیا بینایش میکند. در روایت است که پیغمبر اکرم با عده ای از مسیری میگذشتند که خرابه ای آن جا بود. حضرت فرمودند که این خرابه، پایان ساختمانی است که عده ای برایش زحمت ها کشیدند. مقداری لباس کهنه نیز آن جا بود. حضرت فرمودند این هم آخر لباس های زیباست. مقداری فضولات هم آنجا بود که حضرت فرمودند این هم پایان خوراک های خوشمزه است. منظور این است که انسان متوجه باشد، از غفلت بیرون بیاید و پایان وضع دنیا را ببیند.
اما اگر کسی به دید خریداری به دنیا نگاه کند، کور می شود و چشم دلش از کار میافتد؛ در نهایت هم میگوید کسی که نان ندارد، ایمان ندارد! خب زیربنای ایمان که اقتصاد نیست. زیربنای ایمان که شهوات نیست. زیربنای ایمان توجه به خداست.
این جمله را سعی کنید حتما حفظ کنید. مَنْ اَبْصَرَ بِـهـا بَـصَّـرَتْـهُ وَ مَـنْ اَبْـصَـرَ اِلَـیْـها اَعْـمَـتْـهُ. کسی که به دیدِ بصیرت به دنیا نگاه کند، بینا میشود و آن که به دید خریداری نگاه کند کور میشود.