احکام روزه | آیت الله سید علی محمد دستغیب
احکام روزه
روزه آن است که انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چیزهایى که روزه را باطل مى کند و شرح آنها بعداً گفته مى شود خوددارى نماید.
نیّت
مسأله 1621 – لازم نیست انسان نیّت روزه را از قلب خود بگذراند یا مثلاً بگوید: فردا را روزه مى گیرم، بلکه همین قدر که براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کارى که روزه را باطل مى کند انجام ندهد کافى است و براى آن که یقین کند تمام این مدّت را روزه بوده، باید مقدارى پیش از اذان صبح و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى نماید.
مسأله 1622 – انسان مى تواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن نیّت کند و بهتر است که شب اوّل ماه هم، نیّت روزه همه ماه را بنماید.
مسأله 1623 – از اوّل شب ماه رمضان تا اذان صبح هر وقت نیّت روزه فردا بکند اشکال ندارد.
مسأله 1624 – وقت نیّت روزه مستحبّى از اوّل شب است تا موقعى که به اندازه نیّت کردن به مغرب وقت مانده باشد که اگر تا این وقت کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد و نیّت روزه مستحبّى کند روزه او صحیح است.
مسأله 1625 – کسى که پیش از اذان صبح بدون نیّت روزه خوابیده است، اگر پیش از ظهر بیدار شود و نیّت کند، روزه او صحیح است چه روزه او واجب باشد چه مستحبّ. و اگر بعد از ظهر بیدار شود، نمى تواند نیّت روزه واجب نماید ولى احتیاطا تا آخر روز امساک کند.
مسأله 1626 – اگر بخواهد غیر روزه رمضان روزه دیگرى بگیرد باید آن را معیّن نماید، مثلاً نیّت کند که روزه قضا یا روزه نذر مى گیرم. ولى در ماه رمضان لازم نیست نیّت کند که روزه ماه رمضان مى گیرم، بلکه اگر نداند ماه رمضان است یا فراموش نماید، و روزه دیگرى را نیّت کند روزه ماه رمضان حساب مى شود.
مسأله 1627 – اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نیّت روزه غیر رمضان کند، نه روزه رمضان حساب مى شود و نه روزه اى که قصد کرده است.
مسأله 1628 – اگر مثلاً به نیّت روزه اوّل ماه روزه بگیرد، بعد بفهمد دوم یا سوم بوده، روزه او صحیح است.
مسأله 1629 – اگر پیش از اذان صبح نیّت کند و بى هوش شود و در بین روز به هوش آید، بنابر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام نموده و قضاى آن را نیز به جا آورد.
مسأله 1630 – اگر پیش از اذان صبح نیّت کند و مست شود و در بین روز به هوش آید احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و قضاى آن را هم بجا آورد.
مسأله 1631 – اگر پیش از اذان صبح نیّت کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود، روزه اش صحیح است.
مسأله 1632 – اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر ملتفت شود، چنانچه کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد، باید نیّت کند و روزه او صحیح است. و اگر کارى که روزه را باطل مى کند انجام داده باشد، یا بعد از ظهر ملتفت شود که ماه رمضان است روزه او باطل مى باشد، ولى باید تا مغرب کارى که روزه را باطل مى کند انجام ندهد و بعد از رمضان هم آن روزه را قضا نماید.
مسأله 1633 – اگر بچّه پیش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود باید روزه بگیرد و اگر بعد از اذان بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نیست.
مسأله 1634 – کسى که براى بجا آوردن روزه میّتى اجیر شده، و همینطور کسى که روزه واجبى غیر از ماه رمضان بر عهده اوست اگر روزه مستحبّى بگیرد اشکال ندارد. ولى کسى که روزه قضا دارد، نمى تواند روزه مستحبّى بگیرد، و چنانچه فراموش کند و روزه مستحبّ بگیرد، در صورتى که پیش از ظهر یادش بیاید، روزه مستحبّى او به هم مى خورد و مى تواند نیّت خود را به روزه واجب برگرداند و اگر بعد از ظهر ملتفت شود، روزه او باطل است و اگر بعد از مغرب یادش بیاید، روزه اش صحیح است گرچه بى اشکال نیست.
مسأله 1635 – اگر در روزه ماه مبارک رمضان یا هر روزه معیّن دیگری که بر انسان واجب باشد مثلاً نذر کرده باشد که روز معیّنى را روزه بگیرد، چنانچه عمداً تا اذان صبح نیّت نکند، روزه اش باطل است، و اگر نداند که روزه آن روز بر او واجب است یا فراموش کند و پیش از ظهر یادش بیاید چنانچه کارى که روزه را باطل مى کند، انجام نداده باشد و نیّت کند روزه او صحیح وگرنه باطل مى باشد.
مسأله 1636 – اگر براى روزه واجب غیر معیّنى مثل روزه کفّاره عمداً تا نزدیک ظهر نیّت نکند اشکال ندارد، بلکه اگر پیش از نیّت تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد، یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه، چنانچه کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد و پیش از ظهر نیّت کند، روزه او صحیح است.
مسأله 1637 – اگر در ماه رمضان، پیش از ظهر کافر مسلمان شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد نمى تواند روزه بگیرد و قضا هم ندارد.
مسأله 1638 – اگر مریض پیش از ظهر در ماه رمضان خوب شود و از اذان صبح تا آن وقت کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد، باید نیّت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد و چنانچه بعد از ظهر خوب شود، روزه آن روز بر او واجب نیست.
مسأله 1639 – روزى را که انسان شکّ دارد آخر شعبان است یا اوّل رمضان، واجب نیست روزه بگیرد و اگر بخواهد روزه بگیرد نمى تواند نیّت روزه رمضان کند ولى اگر نیّت روزه قضا و مانند آن بنماید چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده، از رمضان حساب مى شود.
مسأله 1640 – اگر روزى را که شکّ دارد آخر شعبان است یا اوّل رمضان به نیّت روزه قضا یا روزه مستحبّى و مانند آن روزه بگیرد و در بین روز بفهمد که ماه رمضان است، باید نیّت روزه رمضان کند.
مسأله 1641 – اگر در روزه واجب معیّنى مثل روزه رمضان از نیّت روزه گرفتن برگردد چنانچه توبه کند و مبطلى انجام نداده باشد روزه اش صحیح است؛ و همینطور اگر نیّت کند که چیزى را که روزه را باطل مى کند بجا آورد در صورتى که آن را انجام ندهد روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1642 – در روزه واجبى که وقت آن معیّن نیست، مثل روزه کفّاره، اگر قصد کند کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، یا مردّد شود که بجا آورد یا نه، چنانچه بجا نیاورد و پیش از ظهر دوباره نیّت روزه کند، روزه او صحیح است. و در روزه مستحبّ اگر تا قبل از غروب آفتاب نیت روزه مستحبّ کند روزه او صحیح است.
مبطلات روزه
مسأله 1643 – نُه چیز روزه را باطل مى کند: اوّل: خوردن و آشامیدن، دوم: جماع، سوم: استمناء، و استمناء آن است که انسان با خود کارى کند که منى از او بیرون آید. چهارم: دروغ بستن به خدا و پیغمبر(ص) و جانشینان پیغمبر(ص). پنجم: رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتیاط واجب. ششم: فرو بردن تمام سر در آب. هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح. هشتم: اماله کردن با چیزهاى روان. نهم: قى کردن و احکام اینها در مسائل آینده گفته مى شود.
خوردن و آشامیدن
مسأله 1644 – اگر روزه دار عمداً چیزى بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل مى شود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاک و شیره درخت و چه کم باشد یا زیاد، حتّى اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد روزه او باطل مى شود مگر آن که رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بین برود که رطوبت خارج به آن گفته نشود.
مسأله 1645 – اگر موقعى که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد روزه اش باطل است و به دستورى که بعداً گفته خواهد شد کفّاره هم بر او واجب مى شود.
مسأله 1646 – اگر روزه دار سهواً چیزى بخورد یا بیاشامد، روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1647 – احتیاط واجب آن است که روزه دار از استعمال آمپولى که بجاى غذا به کار مى رود خوددارى کند، ولى تزریق آمپولى که عضو را بى حس مى کند یا به جاى دارو استعمال مى شود اشکال ندارد.
مسأله 1648 – اگر روزه دار چیزى را که لاى دندان مانده است عمداً فرو ببرد، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1649 – کسى که مى خواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندانهایش را خلال کند، ولى اگر بداند غذایى که لاى دندان مانده در روز فرو مى رود بنابر احتیاط واجب باید آن روز را روزه بگیرد و قضاى آنرا هم بجا آورد.
مسأله 1650 – فرو بردن آب دهان، اگرچه بواسطه خیال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمى کند.
مسأله 1651 – فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضاى دهان نرسیده اشکال ندارد، و اگر داخل فضاى دهان شود، احتیاط مستحبّ آن است که آن را فرو نبرد.
مسأله 1652 – اگر روزه دار به قدرى تشنه شود که بترسد از تشنگى بمیرد مى تواند به اندازه اى که ترس برطرف شود آب بیاشامد و روزه را تا مغرب ادامه دهد و بنابر احتیاط روزه را نیز قضا کند.
مسأله 1653 – جویدن غذا براى بچّه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولاً به حلق نمى رسد، اگرچه اتّفاقا به حلق برسد، روزه را باطل نمى کند، ولى اگر انسان از اوّل بداند که به حلق مى رسد چنانچه فرو رود، روزه باطل مى شود و باید قضاى آن را بگیرد و کفّاره هم بر او واجب است.
مسأله 1654 – انسان نمى تواند براى ضعف، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى است که معمولاً نمى شود آن را تحمّل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد ولى باید قضاى آن را بگیرد.
جماع
مسأله 1655 – جماع روزه را باطل مى کند اگرچه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید.
مسأله 1656 – اگر کمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید، روزه باطل نمى شود و همچنین کسى که آلتش را بریده اند اگر کمتر از مقدار ختنه گاه را داخل کند روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1657 – اگر شکّ کند که به اندازه ختنه گاه داخل شده یا نه، روزه او صحیح است.
مسأله 1658 – اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند بطورى که از اختیار او خارج باشد روزه او باطل نمى شود، ولى چنانچه در بین جماع یادش بیاید، باید فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است و اگر کسى را به جماع مجبور نمایند یا براى دفع شرّ دیگرى جماع را اختیار کند روزه اش باطل مى شود ولى کفّاره ندارد.
استمناء
مسأله 1659 – اگر روزه دار استمناء کند یعنى با خود کارى کند که منى از او بیرون آید، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1660 – اگر بى اختیار منى از او بیرون آید، روزه اش باطل نیست. ولى اگر کارى کند که بى اختیار منى از او بیرون آید، در صورتى که بداند یا اطمینان داشته باشد که به سبب آن کار، منى بى اختیار خارج خواهد شد روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1661 – هرگاه روزه دار بداند که اگر در روز بخوابد محتلم مى شود، یعنى در خواب منى از او بیرون مى آید، مى تواند در روز بخوابد و چنانچه بخوابد و محتلم هم بشود روزه اش صحیح است.
مسأله 1662 – اگر روزه دار در حال بیرون آمدن منى از خواب بیدار شود، واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیرى کند.
مسأله 1663 – روزه دارى که محتلم شده، مى تواند بول کند و به دستورى که در مسأله (ع)(س) گفته شد، استبراء نماید، حتّى اگر غسل کرده باشد این کار براى روزه اش ضررى ندارد، و اگر منى بیرون آمد مجدّداً غسل کند.
مسأله 1664 – روزه دارى که محتلم شده اگر بداند منى در مجرا مانده و در صورتى که پیش از غسل بول نکند بعد از غسل منى از او بیرون مى آید، بنابر احتیاط مستحبّ باید پیش از غسل بول کند.
مسأله 1665 – اگر به قصد بیرون آمدن منى کارى بکند در صورتى که منى از او بیرون نیاید روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1666 – اگر روزه دار بدون قصد بیرون آمدن منى با کسى بازى و شوخى کند در صورتى که عادت نداشته باشد که بعد از بازى و شوخى منى از او خارج شود اگرچه اتّفاقاً منى بیرون آید روزه او صحیح است. ولى اگر شوخى را ادامه دهد تا آنجا که نزدیک است منى خارج شود و خوددارى نکند تا خارج گردد روزه اش باطل است.
دروغ بستن به خدا و پیغمبر(ص)
مسأله 1667 – اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر(ص) و جانشینان آن حضرت عمداً نسبت دروغ بدهد اگرچه فوراً بگوید دروغ گفتم یا توبه کند، روزه او باطل است و بنابر احتیاط واجب حضرت زهرا(س) و سایر پیغمبران هم در این حکم فرقى ندارند.
مسأله 1668 – اگر بخواهد روایتى را که نمى داند راست است یا دروغ نقل کند نباید آن روایت را بصورت قطعى نقل کند و اگر آن را بصورت قطع و جزم نقل کند روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1669 – اگر چیزى را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر(ص) نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1670 – اگر بداند دروغ بستن به خدا و پیغمبر(ص) روزه را باطل مى کند و چیزى را که مى داند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، روزه اش صحیح است.
مسأله 1671 – اگر دروغى را که دیگرى ساخته عمداً به خدا و پیغمبر(ص) و جانشینان پیغمبر(ص) نسبت دهد روزه اش باطل مى شود ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.
مسأله 1672 – اگر از روزه دار بپرسند که آیا پیغمبر(ص) چنین مطلبى فرموده اند و او جایى که در جواب باید بگوید نه، عمداً بگوید بلى، یا جایى که باید بگوید بلى عمداً بگوید نه، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1673 – اگر از قول خدا یا پیغمبر(ص) حرف راستى را بگوید بعد بگوید دروغ گفتم یا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن روز که روزه مى باشد بگوید آنچه دیشب گفتم راست است، روزه اش باطل مى شود.
رساندن غبار غلیظ به حلق
مسأله 1674 – بنا بر احتیاط واجب رساندن غبار غلیظ به حلق روزه را باطل مى کند چه غبار چیزى باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد، یا غبار چیزى باشد که خوردن آن حرام است.
مسأله 1675 – اگر بواسطه باد، غبار غلیظى پیدا شود و انسان با این که متوجّه است، مواظبت نکند و به حلق برسد، اگر بتوان گفت که از عمد بوده، بنا بر احتیاط واجب روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1676 – احتیاط مستحبّ آن است که روزه دار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند ولى بخار غلیظ روزه را باطل نمى کند، مگر این که در دهان به صورت آب درآید و فرو دهد.
مسأله 1677 – اگر مواظبت نکند و غبار غلیظ داخل حلق شود، چنانچه گمان داشته که به حلق نمى رسد روزه اش صحیح است.
مسأله 1678 – اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بى اختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد روزه اش باطل نمى شود و چنانچه ممکن است باید آن را بیرون آورد.
فرو بردن سر در آب
مسأله 1679 – اگر روزه دار عمداً تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بیرون باشد، باید قضاى آن روزه را بگیرد. ولى اگر تمام بدن را آب بگیرد و مقدارى از سر بیرون باشد، روزه باطل نمى شود.
مسأله 1680 – اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعه دیگر در آب فرو برد، روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1681 – اگر شکّ کند که تمام سر زیر آب رفته یا نه، روزه اش صحیح است.
مسأله 1682 – اگر تمام سر زیر آب برود ولى مقدارى از موها بیرون بماند روزه باطل مى شود.
مسأله 1683 – احتیاط واجب آن است که سر را در گلاب فرو نبرد ولى در آبهاى مضاف دیگر و در چیزهاى دیگر که روان است اشکال ندارد.
مسأله 1684 – اگر روزه دار بى اختیار در آب بیفتد و تمام سر او را آب بگیرد، یا فراموش کند که روزه است و سر در آب فرو برد، روزه او باطل نمى شود.
مسأله 1685 – اگر عادتا با افتادن در آب سرش زیر آب مى رود، چنانچه با توجّه به این مطلب خود را در آب بیندازد و سرش به زیر آب برود روزه باطل مى شود.
مسأله 1686 – اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، یا دیگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زیر آب یادش بیاید که روزه است، یا آن کس دست خود را بردارد، باید فوراً سر را بیرون آورد و چنانچه بیرون نیاورد، روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1687 – اگر فراموش کند که روزه است و به نیّت غسل سر را در آب فرو برد، روزه و غسل او صحیح است.
مسأله 1688 – اگر بداند که روزه است و عمداً براى غسل سر را در آب فرو برد، چنانچه روزه او، روزه واجبى باشد که مثل روزه کفّاره وقت معیّنى ندارد، غسل صحیح و روزه باطل مى باشد، ولى اگر واجب معیّن باشد، اگر به فرو بردن سر در آب، قصد غسل کند، روزه او باطل است و غسل او هم باطل است مگر آن که در همان زیر آب توبه نماید و در حال خارج شدن از آب نیّت غسل کند که در این صورت غسل او صحیح است.
مسأله 1689 – اگر براى آن که کسى را از غرق شدن نجات دهد سر را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزه اش باطل مى شود.
باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح
مسأله 1690 – اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمّم است عمداً تیمّم ننماید، روزه اش باطل است.
مسأله 1691 – اگر روزه دار در روزه واجب تا اذان صبح غسل نکند و تیمّم هم ننماید روزه اش باطل است.
مسأله 1692 – کسى که جنب است و مى خواهد روزه واجبى بگیرد که مثل روزه رمضان وقت آن معیّن است، چنانچه عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، مى تواند با تیمّم روزه بگیرد و صحیح است ولى معصیت کرده.
مسأله 1693 – اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از یک روز یادش بیاید، باید روزه آن روز را قضا نماید و اگر بعد از چند روز یادش بیاید، باید روزه هر چند روزى را که یقین دارد جنب بوده قضا نماید. مثلاً اگر نمى داند سه روز جنب بوده یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضا کند.
مسأله 1694 – کسى که در شب ماه رمضان براى هیچ کدام از غسل و تیمّم وقت ندارد، اگر خود را جنب کند، روزه اش باطل است و قضا و کفّاره بر او واجب مى شود، ولى اگر براى تیمّم وقت دارد، چنانچه خود را جنب کند، با تیمّم روزه او صحیح است ولى گناهکار است.
مسأله 1695 – اگر گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده چنانچه تیمّم کند روزه اش صحیح است.
مسأله 1696 – کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مى داند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمى شود، نباید بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بیدار نشود، روزه اش باطل است و قضا و کفّاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1697 – هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود اگر احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد بیدار مى شود براى غسل، مى تواند بخوابد.
مسأله 1698 – کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مى داند یا احتمال مى دهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مى شود، چنانچه تصمیم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند و با این تصمیم بخوابد و تا اذان خواب بماند روزه اش صحیح است.
مسأله 1699 – کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مى داند یا احتمال مى دهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مى شود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بیدار شدن باید غسل کند، در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند روزه اش صحیح است.
مسأله 1700 – کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مى داند یا احتمال مى دهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مى شود، چنانچه نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند روزه اش باطل است، و اگر تردید داشته باشد که غسل کند یا نه، در صورتى که بخوابد و بیدار نشود، روزه اش باطل نیست.
مسأله 1701 – اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و بداند یا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مى شود و تصمیم هم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بیدار نشود، باید روزه آن روز را قضا کند و همچنین است اگر از خواب دوم بیدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد و کفّاره بر او واجب نمى شود.
مسأله 1702 – خوابى را که در آن محتلم شده نباید خواب اوّل حساب کرد بلکه اگر از آن خواب بیدار شود و دوباره بخوابد خواب اوّل حساب مى شود.
مسأله 1703 – اگر روزه دار در روز محتلم شود، واجب نیست فوراً غسل کند.
مسأله 1704 – هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده، اگرچه بداند پیش از اذان محتلم شده، روزه او صحیح است.
مسأله 1705 – کسى که مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگیرد، هرگاه تا اذان صبح عمداً جنب بماند، روزه او باطل است، ولى اگر از روى عمد نباشد روزه او باطل نیست.
مسأله 1706 – اگر در روزه واجبى غیر روزه رمضان و قضاى آن تا اذان صبح جنب بماند، چنانچه از روى عمد نباشد روزه اش صحیح است چه وقت آن معیّن باشد و چه نباشد.
مسأله 1707 – اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند، یا اگر وظیفه او تیمّم است عمداً تیمّم نکند بنابر احتیاط روزه آن روز و قضاء آن، هر دو را بجا آورد.
مسأله 1708 – اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى غسل وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه ماه رمضان یا قضاى آن یا هر روزه واجب و مستحبّ دیگرى بگیرد باید تیمّم نماید و روزه اش صحیح است.
مسأله 1709 – اگر زن نزدیک اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و براى هیچ کدام از غسل و تیمّم وقت نداشته باشد، یا بعد از اذن بفهمد که پیش از اذان پاک شده، روزه او صحیح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد صحیح بودن آن اشکال دارد.
مسأله 1710 – اگر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک شود، یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند اگرچه نزدیک مغرب باشد، روزه او باطل است.
مسأله 1711 – اگر زن غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید، روزه هایى که گرفته صحیح است اگرچه احتیاط مستحبّ است روزه هایى را که گرفته قضا نماید.
مسأله 1712 – اگر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و در غسل کردن کوتاهى کند و تا اذان غسل نکند و در تنگى وقت تیمّم هم نکند، روزه اش باطل است ولى چنانچه کوتاهى نکند مثلاً منتظر باشد که حمّام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند در صورتى که تیمّم کند روزه او صحیح است.
مسأله 1713 – اگر زنى که در حال استحاضه کثیره است، غسلهاى خود را به تفصیلى که در احکام استحاضه گفته شد بجا آورد، روزه او صحیح است.
مسأله 1714 – کسى که مس میّت کرده یعنى جایى از بدن خود را به بدن میّت رسانده، مى تواند بدون غسل مس میّت روزه بگیرد و اگر در حال روزه هم میّت را مس نماید، روزه او باطل نمى شود.
اماله کردن
مسأله 1715 – اماله کردن با چیز روان براى روزه دار حرام مى باشد ولى در مبطل بودن آن تأمّل است.
قى کردن
مسأله 1716 – هرگاه روزه دار عمداً قى کند ـ اگرچه بواسطه مرض و مانند آن ناچار باشد ـ روزه اش باطل مى شود ولى اگر سهواً یا بى اختیار قى کند اشکال ندارد.
مسأله 1717 – اگر در شب چیزى بخورد که مى داند بواسطه خوردن آن، در روز بى اختیار قى مى کند روزه اش صحیح است.
مسأله 1718 – اگر روزه دار بتواند از قى کردن خوددارى کند چنانچه براى او ضرر و مشقّت نداشته باشد، باید خوددارى نماید.
مسأله 1719 – اگر مگس در گلوى روزه دار برود، چنانچه به قدرى پایین رود که به فرو بردن آن خوردن نمى گویند لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است و اگر به این مقدار پایین نرود اگر بداند که به واسطه بیرون آوردن آن قى مى کند واجب است آن را بیرون بیاورد و روزه اش باطل است.
مسأله 1720 – اگر سهواً چیزى را فرو ببرد و پیش از رسیدن به شکم یادش بیاید که روزه است، چنانچه به قدرى پایین رفته باشد که اگر آن را داخل شکم کند خوردن نمى گویند لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است.
مسأله 1721 – اگر یقین داشته باشد که بواسطه آروغ زدن، چیزى از گلو بیرون مى آید نباید عمداً آروغ بزند ولى اگر یقین نداشته باشد اشکال ندارد.
مسأله 1722 – اگر آروغ بزند و بدون اختیار چیزى در گلو یا دهانش بیاید، نباید فرو ببردو الاّ قضاء و کفّاره بر او لازم مى شود و اگر بى اختیار فرو رود، روزه اش صحیح است.
احکام مبطلات روزه
مسأله 1723 – اگر انسان عمداً و از روى اختیار کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد روزه او باطل مى شود، و چنانچه از روى عمد نباشد اشکال ندارد، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصیلى که در مسأله 1(ع)00 گفته شد تا اذان صبح غسل نکند روزه او باطل است.
مسأله 1724 – اگر روزه دار سهواً یکى از کارهایى که روزه را باطل مى کند انجام دهد و به خیال اینکه روزه اش باطل شده عمداً دوباره یکى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مى شود.
مسأله 1725 – اگر چیزى به زور در گلوى روزه دار بریزند، یا سر او را به زور در آب فرو برند روزه او باطل نمى شود. ولى اگر مجبورش کنند روزه خود را باطل کند مثلاً به او بگویند: اگر غذا نخورى ضرر مالى یا جانى به تو مى زنیم و خودش براى جلوگیرى از ضرر چیزى بخورد، روزه او باطل مى شود.
مسأله 1726 – روزه دار نباید جایى برود که مى داند چیزى در گلویش مى ریزند یا مجبورش مى کنند که خودش روزه خود را باطل کند، امّا اگر قصد رفتن کند و نرود یا بعد از رفتن چیزى به خوردش ندهند روزه او صحیح است.
آنچه براى روزه دار مکروه است
مسأله 1727 – چند چیز براى روزه دار مکروه است و از آن جمله است: دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن در صورتى که مزه یا بوى آن به حلق برسد، انجام دادن هر کارى که مانند خون گرفتن و حمّام رفتن باعث ضعف مى شود، انفیه کشیدن اگر نداند که به حلق مى رسد و اگر بداند به حلق مى رسد جایز نیست، بو کردن گیاههاى معطّر، نشستن زن در آب، استعمال شیاف، تر کردن لباس که در بدن است، کشیدن دندان و هر کارى که بواسطه آن از دهان خون بیاید، مسواک کردن به چوب تر و نیز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منى زن خود را ببوسد، یا کارى کند که شهوت خود را به حرکت آورد و اگر به قصد بیرون آمدن منى باشد در صورتى که منى بیرون آید روزه او باطل مى شود.
مواردى که قضا و کفّاره واجب است
مسأله 1728 – اگر در روزه رمضان عمداً قى کند یا در شب جنب شود و به تفصیلى که در مسأله 1(ع)00 گفته شد سه مرتبه بیدار شود و بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود فقط باید قضاى آن روز را بگیرد و چنانچه عمداً اماله کند بنابر احتیاط واجب قضا نماید و اگر عمداً سر زیر آب ببرد باید کفّاره هم بدهد ولى اگر کار دیگرى که روزه را باطل مى کند عمداً انجام دهد در صورتى که مى دانسته آن کار روزه را باطل مى کند قضا و کفّاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1729 – اگر بواسطه ندانستن مسأله کارى انجام دهد که روزه را باطل مى کند، چنانچه مى توانسته مسأله را یاد بگیرد، کفّاره بر او ثابت مى شود و اگر نمى توانسته مسأله را یاد بگیرد یا اصلاً ملتفت مسأله نبوده یا یقین داشته که فلان چیز روزه را باطل نمى کند، کفّاره بر او واجب نیست.
کفّاره روزه
مسأله 1730 – کسى که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند یا به دستورى که در مسأله بعد گفته مى شود دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُد که تقریبا ده سیر است طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها بدهد و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد هر چند مد که مى تواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد باید استغفار کند، اگرچه مثلاً یک مرتبه بگوید «استغفر اللّه » و در فرض اخیر باید هر وقت بتواند، کفّاره را بدهد.
مسأله 1731 – کسى که مى خواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگیرد، باید سى و یک روز آن را پى در پى بگیرد و اگر بقیه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد.
مسأله 1732 – کسى که مى خواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگیرد، نباید موقعى شروع کند که در بین سى و یک روز روزى باشد که مانند عید قربان، روزه آن حرام است.
مسأله 1733 – کسى که باید پى در پى روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد، یا وقتى شروع کند که در بین آن به روزى برسد که روزه آن واجب است، مثلاً به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد، باید روزه ها را از سر بگیرد.
مسأله 1734 – اگر در بین روزهایى که باید پى در پى روزه بگیرد عذرى مثل حیض یا نفاس، یا سفرى که در رفتن آن مجبور است، براى او پیش آید، بعد از برطرف شدن عذر واجب نیست روزه ها را از سر بگیرد بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر بجا مى آورد.
مسأله 1735 – اگر به چیز حرامى روزه خود را باطل کند، چه آن چیز ذاتا حرام باشد مثل شراب و زنا، یا به جهتى حرام شده باشد، مثل نزدیکى کردن با عیال خود در حال حیض، یک کفّاره کافى است ولى احتیاط مستحبّ آن است که کفّاره جمع بدهد.
مسأله 1736 – اگر روزه دار دروغى را به خدا و پیغمبر(ص) نسبت دهد یک کفّاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1737 – اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، یک کفّاره بر او واجب است. ولى اگر جماع او حرام باشد بنابر احتیاط مستحبّ کفّاره جمع بدهد.
مسأله 1738 – اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، براى همه آنها یک کفّاره کافى است.
مسأله 1739 – اگر روزه دار جماع حرام کند و بعد با حلال خود جماع نماید یک کفّاره کافى است.
مسأله 1740 – اگر روزه دار کارى که حلال است و روزه را باطل مى کند، انجام دهد مثلاً آب بیاشامد و بعد کار دیگرى که حرام است و روزه را باطل مى کند انجام دهد، مثلاً غذاى حرامى بخورد، یک کفّاره کافى است.
مسأله 1741 – اگر روزه دار آروغ بزند و چیزى در دهانش بیاید، چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزه اش باطل است و باید قضاى آن را بگیرد و کفّاره هم بر او واجب مى شود و اگر خوردن آن چیز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن، خون به دهان او بیاید و عمداً آن را فرو برد، باید قضاى آن روز را بگیرد و بنابر احتیاط مستحبّ، کفّاره جمع هم بدهد.
مسأله 1742 – اگر نذر کند که روز معیّنى را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، باید یک بنده آزاد نماید یا دو ماه پى در پى روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام دهد.
مسأله 1743 – اگر به گفته کسى که مى گوید مغرب شده افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفّاره بر او واجب مى شود. ولى اگر خبر دهنده عادل بوده فقط قضاى آن روز واجب است.
مسأله 1744 – کسى که عمداً روزه خود را باطل کرده اگر بعد از ظهر مسافرت کند، یا پیش از ظهر براى فرار از کفّاره سفر نماید، کفّاره از او ساقط نمى شود بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پیش آمد کند، کفّاره بر او واجب است.
مسأله 1745 – اگر عمداً روزه خود را باطل کند و بعد عذرى مانند حیض یا نفاس یا مرض براى او پیدا شود، کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 1746 – اگر یقین کند که روز اوّل ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 1747 – اگر انسان شکّ کند که آخر رمضان است یا اوّل شوّال و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اوّل شوّال بوده کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله 1748 – اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفّاره روزه خودش و روزه زن را باید بدهد و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر کدام یک کفّاره واجب مى شود.
مسأله 1749 – اگر زنى شوهر روزه دار خود را مجبور کند که جماع نماید، یا کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، واجب نیست کفّاره روزه شوهر را بدهد و بر شوهر او نیز کفّاره واجب نیست.
مسأله 1750 – اگر روزه دار در ماه رمضان، با زن خود که روزه دار است جماع کند، چنانچه به طورى زن را مجبور کرده باشد که از خود اختیارى نداشته باشد و در بین جماع، زن راضى شود، باید مرد دو کفّاره و زن یک کفّاره بدهد و اگر زن با اراده و اختیار، عمل را انجام دهد اگرچه مجبورش کرده باشد مرد باید کفّاره خودش و زن را بدهد.
مسأله 1751 – اگر روزه دار در ماه رمضان با زن روزه دار خود که خواب است جماع نماید، یک کفّاره بر او واجب مى شود و روزه زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست.
مسأله 1752 – اگر مرد زن خود را مجبور کند که غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مى کند بجا آورد، کفّاره زن را نباید بدهد و بر خود زن هم کفّاره واجب نیست.
مسأله 1753 – کسى که بواسطه مسافرت یا مرض روزه نمى گیرد، نمى تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع کند، ولى اگر او را مجبور نماید بنابر احتیاط باید کفّاره اش را بدهد.
مسأله 1754 – انسان نباید در بجا آوردن کفّاره کوتاهى کند، ولى لازم نیست فوراً آن را انجام دهد.
مسأله 1755 – اگر کفّاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد، چیزى بر آن اضافه نمى شود.
مسأله 1756 – کسى که باید براى کفّاره یک روز، شصت فقیر را طعام بدهد اگر به شصت فقیر دسترسى دارد نباید به هر کدام از آنها بیشتر از یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد، یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نماید، ولى چنانچه انسان اطمینان داشته باشد که فقیر طعام را به عیالات خود مى دهد یا به آنها مى خوراند مى تواند براى هر یک از عیالات فقیر اگرچه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهد.
مسأله 1757 – کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، باید به ده فقیر هر کدام یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد و اگر نمى تواند باید سه روز پى در پى روزه بگیرد.
مواردى که فقط قضاى روزه واجب است
مسأله 1758 – در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و کفّاره واجب نیست:
اوّل: آن که روزه دار در روز ماه رمضان عمداً قى کند.
دوم: آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلى که در مسأله 1(ع)00 گفته شد تا اذان صبح از خواب سوم بیدار نشود.
سوم: عملى که روزه را باطل مى کند بجا نیاورد ولى نیّت روزه نکند، یا ریا کند، یا قصد کند که روزه نباشد.
چهارم: آن که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد.
پنجم: آن که در ماه رمضان بدون این که تحقیق کند صبح شده یا نه، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نیز اگر بعد از تحقیق با این که گمان دارد صبح شده، کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روزه بر او واجب است ولى اگر بعد از تحقیق گمان یا یقین کند که صبح نشده و چیزى بخورد و بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نیست بلکه اگر بعد از تحقیق شکّ کند که صبح شده یا نه و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نیست.
ششم: آن که کسى بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم: آن که کسى بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند، یا خیال کند شوخى مى کند و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هشتم: آن که به گفته کس دیگر که عادل باشد افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است و اگر به گفته آدم دروغگو افطار کند کفّاره هم واجب مى شود.
نهم: آن که در هواى صاف بواسطه تاریکى یقین کند که مغرب شده و افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است ولى اگر در هواى ابر به گمان این که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نیست.
دهم: آن که براى خنک شدن، یا بى جهت مضمضه کند یعنى آب در دهان بگرداند و بى اختیار فرو رود، ولى اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا براى وضو مضمضه کند و بى اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
مسأله 1759 – اگر غیر آب چیز دیگرى را در دهان ببرد و بى اختیار فرو رود یا آب داخل بینى کند و بى اختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.
مسأله 1760 – مضمضه زیاد براى روزه دار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.
مسأله 1761 – اگر انسان بداند که بواسطه مضمضه بى اختیار یا از روى فراموشى آب وارد گلویش مى شود، نباید مضمضه کند و اگر مضمضه کرد و آب وارد گلویش شد قضاء و کفّاره دارد.
مسأله 1762 – اگر در ماه رمضان، بعد از تحقیق یقین کند که صبح نشده و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضا لازم نیست.
مسأله 1763 – اگر انسان شکّ کند که مغرب شده یا نه، نمى تواند افطار کند، ولى اگر شکّ کند که صبح شده یا نه، پیش از تحقیق هم مى تواند کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد.
احکام روزه قضا
مسأله 1764 – اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزه هاى وقتى را که دیوانه بوده قضا نماید.
مسأله 1765 – اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه هاى وقتى را که کافر بوده قضا نماید. ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد روزه هاى وقتى را که کافر بوده باید قضا نماید.
مسأله 1766 – روزه اى که از انسان بواسطه مستى فوت شده، باید قضا نماید اگرچه چیزى را که بواسطه آن مست شده، براى معالجه خورده باشد، بلکه اگر نیّت روزه کرده و مست شده و در حال مستى روزه را ادامه داده تا از مستى خارج شده باشد باید روزه آن روز را تمام کند و بعداً قضا نماید.
مسأله 1767 – اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد و بعد شکّ کند که چه وقت عذر او برطرف شده مى تواند مقدار کمتر را که احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نماید، مثلاً کسى که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم، مى تواند پنج روز روزه بگیرد و نیز کسى هم که نمى داند چه وقت عذر برایش پیدا شده، مى تواند مقدار کمتر را قضا نماید، مثلاً اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد و نداند که بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده، یا بیست و ششم، مى تواند مقدار کمتر یعنى پنج روز را قضا کند.
مسأله 1768 – اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اوّل بگیرد مانعى ندارد. ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد باید اوّل، قضاى رمضان آخر را بگیرد.
مسأله 1769 – اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد و در نیّت معیّن نکند روزه اى را که مى گیرد قضاى کدام رمضان است، قضاى سال اوّل حساب مى شود.
مسأله 1770 – کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد مى تواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید.
مسأله 1771 – اگر قضاى روزه ماه رمضان شخص دیگرى را گرفته باشد، احتیاط مستحبّ آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مسأله 1772 – اگر به واسطه مرض، یا حیض، یا نفاس، روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزه هایى را که نگرفته براى او قضا کنند، اگرچه مستحبّ است.
مسأله 1773 – اگر بواسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزه هایى را که نگرفته بر او واجب نیست و باید براى هر روز یک مد که تقریبا ده سیر است طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد، ولى اگر بواسطه عذر دیگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزه هایى را که نگرفته باید قضا کند و احتیاط مستحبّ آن است که براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
مسأله 1774 – اگر بواسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر دیگرى پیدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگیرد باید روزه هایى را که نگرفته قضا نماید و نیز اگر در ماه رمضان، غیر مرض عذر دیگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگیرد روزه هایى را که نگرفته باید قضا کند.
مسأله 1775 – اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمداً قضاى روزه را نگیرد باید روزه را قضا کند وبراى هر روز یک مد گندم یا جو ومانند اینها هم به فقیر بدهد.
مسأله 1776 – اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پیدا کند، باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد بلکه اگر موقعى که عذر دارد تصمیم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر روزه هاى خود را قضا کند و پیش از آن که قضا نماید در تنگى وقت عذر پیدا کند باید قضاى آن را بگیرد، و احتیاط مستحبّ آن است که براى هر روز هم یک مد غذا به فقیر بدهد.
مسأله 1777 – اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد باید قضاى رمضان آخر را بگیرد و براى هر روز از سالهاى پیش یک مد که تقریبا ده سیر است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
مسأله 1778 – کسى که باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد مى تواند کفّاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
مسأله 1779 – اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخیر بیندازد باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
مسأله 1780 – اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد، باید قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند و چنانچه تا رمضان آینده قضاى آن روزه را بجا نیاورد بنابر احتیاط براى هر روز نیز دادن یک مد طعام لازم است.
مسأله 1781 – اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد و در روز کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه جماع کند یک کفّاره کافى است.
مسأله 1782 – بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضاى نماز و روزه او را به تفصیلى که در مسأله 1(س)8(ص) گفته شد بجا آورد ولى قضاى روزه مادر، بر پسر واجب نیست.
مسأله 1783 – اگر پدر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد بنابر احتیاط واجب باید پسر بزرگتر قضا نماید.
احکام روزه مسافر
مسأله 1784 – مسافرى که باید نمازهاى چهار رکعتى را در سفر دو رکعت بخواند، نباید روزه بگیرد و مسافرى که نمازش را تمام مى خواند مثل کسى که شغلش مسافرت یا سفر او سفر معصیت است، باید در سفر روزه بگیرد.
مسأله 1785 – مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد. ولى اگر براى فرار از روزه باشد مکروه است و همچنین است مطلق سفر قبل از پایان شب بیست و سوم ماه رمضان، مگر این که سفر براى حجّ یا عمره یا به جهت ضرورتى باشد.
مسأله 1786 – اگر غیر روزه رمضان روزه معیّن دیگرى بر انسان واجب باشد بنابر احتیاط واجب نباید در آن روز مسافرت کند. و اگر در سفر باشد بنابر احتیاط واجب باید قصد کند که ده روز در جایى بماند و آن روز را روزه بگیرد.
مسأله 1787 – اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آن را معیّن نکند، نمى تواند آن را در سفر بجا آورد. ولى چنانچه نذر کند که روز معیّنى را در سفر روزه بگیرد باید آن را در سفر بجا آورد. و نیز اگر نذر کند روز معیّنى را چه مسافر باشد یا نباشد، روزه بگیرد باید آن روز را اگرچه مسافر باشد روزه بگیرد.
مسأله 1788 – مسافر مى تواند براى خواستن حاجت سه روز در مدینه طیّبه روزه مستحبّى بگیرد.
مسأله 1789 – کسى که نمى داند روزه مسافر باطل است اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مسأله را بفهمد روزه اش باطل مى شود. و اگر تا مغرب نفهمد روزه اش صحیح است.
مسأله 1790 – اگر فراموش کند که مسافر است، یا فراموش کند که روزه مسافر باطل مى باشد و در سفر روزه بگیرد روزه او باطل است.
مسأله 1791 – اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نماید، باید روزه خود را تمام کند و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، وقتى به حدّ ترخّص برسد یعنى به جایى برسد که مردم شهر را نبیند یا صداى اذان را نشنود، نباید روزه آن روز را ادامه دهد و اگر پیش از آن روزه را باطل کند کفّاره نیز بر او واجب است.
مسأله 1792 – اگر مسافر پیش از ظهر به وطنش برسد، یا به جایى برسد که مى خواهد ده روز در آنجا بماند، چنانچه کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده، باید آن روز را روزه بگیرد و اگر انجام داده روزه آن روز بر او واجب نیست ولى امساک مستحبّ است.
مسأله 1793 – اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، یا به جایى برسد که مى خواهد ده روز در آنجا بماند، نباید آن روز را روزه بگیرد.
مسأله 1794 – مسافر و کسى که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روزه ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملاً خود را سیر کند.
کسانى که روزه بر آنها واجب نیست
مسأله 1795 – کسى که بواسطه پیرى نمى تواند روزه بگیرد، یا براى او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست. و باید براى هر روز یک مد که تقریبا ده سیر است گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد.
مسأله 1796 – کسى که بواسطه پیرى روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، لازم نیست قضاى روزه هایى را که نگرفته بجا آورد.
مسأله 1797 – اگر انسان مرضى دارد که زیاد تشنه مى شود و نمى تواند تشنگى را تحمّل کند، یا براى او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست. ولى در صورت دوم و بلکه در صورت اوّل هم باید براى هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد. و احتیاط مستحبّ آن است که بیشتر از مقدارى که ناچار است آب نیاشامد و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط مستحبّ روزه هایى را که نگرفته قضا نماید.
مسأله 1798 – زنى که وضع حمل او نزدیک است و روزه براى حملش ضرر دارد روزه بر او واجب نیست. و باید براى هر روز یک مد طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد و نیز اگر روزه براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و بنابر احتیاط مستحبّ براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد. و در هر دو صورت روزه هایى را که نگرفته باید قضا نماید.
مسأله 1799 – زنى که بچّه شیر مى دهد و شیر او کم است چه مادر بچّه، یا دایه او باشد، یا بى اجرت شیر دهد، اگر روزه براى آن بچّه ضرر دارد روزه بر او واجب نیست. و باید براى هر روز یک مد طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد و نیز اگر براى خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست، و بنابر احتیاط مستحبّ براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد. و در هر دو صورت روزه هایى را که نگرفته باید قضا نماید ولى اگر کسى پیدا شود که بى اجرت بچّه را شیر دهد، یا براى شیر دادن بچّه از پدر یا مادر بچّه یا از کس دیگرى که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، واجب است که بچّه را به او بدهد و روزه بگیرد.
راه ثابت شدن اوّل ماه
مسأله 1800 – اوّل ماه به چهار چیز ثابت مى شود:
اوّل: آن که خود انسان ماه را ببیند.
دوم: عدّه اى که از گفته آنان یقین پیدا مى شود، بگویند ماه را دیده ایم و همچنین است هر چیزى که بواسطه آن یقین پیدا شود.
سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم ولى اگر صفت ماه را برخلاف یکدیگر بگویند یا شهادتشان خلاف واقع باشد مثل این که بگویند داخل دایره ماه طرف افق بود اوّل ماه ثابت نمى شود. امّا اگر در تشخیص بعض خصوصیات اختلاف داشته باشند مثل آن که یکى بگوید ماه بلند بود و دیگرى بگوید نبود، به گفته آنان اوّل ماه ثابت مى شود.
چهارم: سى روز از اوّل ماه شعبان بگذرد که بواسطه آن، اوّل ماه رمضان ثابت مى شود و سى روز از اوّل رمضان بگذرد که بواسطه آن، اوّل ماه شوّال ثابت مى شود.
مسأله 1801 – اوّل ماه با پیشگویى منجّمین ثابت نمى شود. ولى اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید.
مسأله 1802 – بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمى شود که شب پیش، شب اوّل ماه بوده است.
مسأله 1803 – اگر اوّل ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه دو مرد عادل بگویند که شب پیش ماه را دیدهایم باید روزه آن روز را قضا نماید.
مسأله 1804 – اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود، براى سایر شهرها اول ماه ثابت نمى شود، مگر آن دو شهر با هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنها یکى است.
مسأله 1805 – روزى را که انسان نمى داند آخر رمضان است یا اوّل شوّال، باید روزه بگیرد. ولى اگر پیش از مغرب بفهمد که اوّل شوّال است باید افطار کند.
مسأله 1806 – اگر زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند، باید به گمان عمل نماید. و اگر آن هم ممکن نباشد، هر ماهى را که روزه بگیرد صحیح است و بنابر احتیاط واجب باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد ولى اگر بعد، گمان پیدا کرد باید به آن عمل نماید. و اگر بعد معلوم شد روزه هایى که گرفته در ماه رمضان نبوده بلکه بعد از ماه رمضان بوده روزه او صحیح است، و اگر ثابت شود که هنوز ماه رمضان نرسیده باید دوباره روزه بگیرد.
روزه هاى حرام و مکروه
مسأله 1807 – روزه عید فطر و قربان حرام است. و نیز روزى را که انسان نمى داند آخر شعبان است، یا اوّل رمضان، نباید به نیّت اوّل رمضان روزه بگیرد و اگر نیّت اوّل رمضان کرد، باطل است اگرچه بعد معلوم شود اوّل رمضان بوده است. اگر به نیّت اوّل رمضان روزه بگیرد حرام مى باشد.
مسأله 1808 – اگر زن بواسطه گرفتن روزه مستحبّى حقّ شوهرش را از بین ببرد روزه برایش حرام است و اگر شوهر، او را از گرفتن روزه مستحبّى منع کند، اگر چه با حقّ استمتاع شوهر منافات نداشته باشد بنابر احتیاط مستحبّ خوددارى کند.
مسأله 1809 – روزه مستحبّى اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر شود جایز نیست بلکه اگر اسباب اذیت آنان نشود ولى او را از گرفتن روزه مستحبّى جلوگیرى کنند احتیاط واجب آن است که روزه نگیرد.
مسأله 1810 – اگر فرزند بدون اجازه پدر روزه مستحبّى بگیرد و در بین روز پدر، او را نهى کند، چنانچه مخالفت با او موجب اذیتش باشد باید افطار نماید.
مسأله 1811 – کسى که مى داند روزه براى او ضرر ندارد اگرچه دکتر بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد و کسى که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد، باید روزه نگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست مگر آن که به قصد قربت بگیرد و بعد معلوم شود ضرر نداشته.
مسأله 1812 – اگر انسان احتمال بدهد که روزه برایش ضرر دارد و از آن احتمال، ترس براى او پیدا شود چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست مگر آن که به قصد قربت گرفته باشد و بعد معلوم شود ضرر نداشته.
مسأله 1813 – کسى که عقیده اش این است که روزه براى او ضرر ندارد، اگر روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر داشته روزه اش صحیح است.
مسأله 1814 – غیر از روزه هایى که گفته شد، روزه هاى حرام دیگرى هم هست که در کتابهاى مفصّل گفته شده است.
مسأله 1815 – روزه روز عاشورا، و روزى که انسان شکّ دارد روز عرفه است یا عید قربان، مکروه است.
روزه هاى مستحبّ
مسأله 1816 – روزه تمام روزهاى سال، غیر از روزه هاى حرام و مکروه که گفته شد مستحبّ است. و براى بعضى از روزها بیشتر سفارش شده است که از آن جمله است:
1 ـ پنجشنبه اوّل و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اوّلى که بعد از روز دهم ماه است. و اگر کسى اینها را بجا نیاورد، مستحبّ است قضا نماید و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگیرد، مستحبّ است براى هر روز یک مُد طعام یا 6/12 نخود نقره به فقیر بدهد.
2 ـ سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
(س) ـ تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از این دو ماه اگرچه یک روز باشد.
4 ـ روز عید نوروز، روز بیست و پنجم و بیست و نهم ذى قعده، روز اوّل تا روز نهم ذى حجّه «روز عرفه»، ولى اگر بواسطه ضعف روزه نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند، روزه آن روز مکروه است. عید سعید غدیر «هجدهم ذى حجّه». روز اوّل و سوم محرّم. میلاد مسعود پیغمبر اکرم(ص) «هفدهم ربیع الاوّل». روز مبعث حضرت رسول اکرم(ص) «بیست و هفتم رجب».
و اگر کسى روزه مستحبّى بگیرد واجب نیست آن را به آخر برساند، بلکه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت کند، مستحبّ است دعوت او را قبول کند و در بین روز افطار نماید.
مواردى که مستحبّ است انسان
از کارهایى که روزه را باطل مى کند خوددارى نماید
مسأله 1817 – براى شش نفر مستحبّ است در ماه رمضان اگرچه روزه نیستند از کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى نمایند:
اوّل: مسافرى که در سفر، کارى که روزه را باطل مى کند انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا به جایى که مى خواهد ده روز بماند برسد.
دوم: مسافرى که بعد از ظهر به وطنش یا به جایى که مى خواهد ده روز در آنجا بماند برسد.
سوم: مریضى که پیش از ظهر خوب شود و کارى که روزه را باطل مى کند، انجام داده باشد.
چهارم: مریضى که بعد از ظهر خوب شود.
پنجم: زنى که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود.
ششم: کافرى که در روز ماه رمضان مسلمان شود.
مسأله 1818 – مستحبّ است روزه دار نماز مغرب و عشا را پیش از افطار کردن بخواند. ولى اگر کسى منتظر اوست یا میل زیادى به غذا دارد که نمى تواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اوّل افطار کند ولى به قدرى که ممکن است نماز را در وقت فضیلت آن بجا آورد.