شهدا

شهید کریم اوجی

 

شهید کریم اوجی 1

شهید والا مقام و مجاهد فی سبیل اللّه

کریم اوجی

کریم اوجی در سال 1344 در یکی از محلات شیراز در خانواده‌ای متوسط و مذهبی چشم به جهان گشود. تحصیلات را تا دیپلم به پایان رساند و در مرداد 56 برای ادامه تحصیلات عالی به آمریکا مسافرت نمود.

با اوج گیری نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره)  زیر فشارهای مکرر پلیس و دادگاه ایالتی، اوایل مهر ماه 1360 در حالی که تحصیلات خود را نیمه تمام گذاشته بود به ایران بازگشت.

از بدو ورود به ایران با همکاری مستقیم و شبانه روزی با برادرش مهدی، فعالیت در حزب جمهوری اسلامی و گروه‌های مقاومت مسجد سیاوشان و شهید خسرو ایزدی را شروع و با هنر از خط و نقاشی و سلیقه خاص خود به امر تبلیغات اسلامی و بزرگداشت مراسم مختلف شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی پرداخت. گاهی تا 18 ساعت روی پا می‌‌ایستاد و با همکاری برادرش مهدی اوجی ده‌ها متر پارچه را به صورت و خطوط مختلف در نهایت ذوق با بهترین و مناسب ترین شعارهای روز ترسیم و برای مراسم و روزهای خاص آماده می‌‌نمود.

 تاریخ صدر اسلام را مطالعه داشت و در بحث و گفتگو به ذکر وقایع و شواهد تاریخی می‌‌پرداخت.

حقیقت گویی، صبر و حوصله او برای استقرار جمهوری اسلامی از زمینه‌های فطری او و از خصایص اخلاقی و تربیتی ایشان بود.

 دوری چندین ساله از فضای عطر آگین دوستان، همراهان، استاد و مرشد دیرینش حضرت آیت اللّه سیّد علی‌محمّد دستغیب «مدظله‌العالی» عطش او را به معنویات و ذکر و یاد خدا زیاد کرده بود لذا شش ماه قبل از شهادت تسلیم در کنار برادرش مهدی بود و آموخته‌های او را در کنار استاد مرور می‌کرد و جبران سال‌های دوری از دوستان را مانند تشنگان جگر سوخته کویر با انس به قرآن و کتب شهید مطهری، آیت اللّه دکتر بهشتی و شهید آیت اللّه دستغیب (رحمت الله) رفع عطش می‌نمود.

ولی هنوز از گلستان برادر گلی نچیده بود که شهادت برادرش (در اردیبهشت ماه 1361) دل عاشق او را بار دیگر در فراق همراهی سوزاند و این بار برادرِ دلسوز و مهربان بی صبرانه برای رسیدن به یاران سفر کرده بار سفر بست. و در دو مرحله (1 و 4) از عملیات رمضان در منطقه شلمچه شرکت نمود و در نهایت بر اثر اصابت گلوله به کتف و قطع نخاع و پارگی ریه به شدت مصدوم و پس از سه روز بستری شدن در بیمارستان اول بامداد 26 فرودین ماه سال 1362 یا علی (علیه السلام)  یا حسین (علیه السلام)  یا مهدی«عج» گویان، با جسمی‌ پاره پاره به لقاء اللّه پیوست و دست در دست برادرش مهدی به حضور حضرت حق شتافت. در وقت شهادت کریم، شخصی مادر شهید را مورد  سرزنش قرار داد که تو بچه‌هایت را دوست نداری چرا که دو تا شهید شده‌اند و دو فرزند دیگرت هم در جبهه هستند. این مادر با تقوا با ایمانی راسخ، زینب گونه پاسخ داد:

«شما فکر می‌کنید که بچه‌هایتان را دوست دارید در حالی که واقعاً دوست ندارید. ولی من به بچه‌هایم علاقه و محبّت دارم چون آن‌ها  را در رسیدن به هدفشان کمک می‌کنم و شما منع می‌کنید.»

روحش شاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
ضبط پیام صوتی

زمان هر پیام صوتی 5 دقیقه است